مردم ایران ضد آمریکا نیستند

نویسنده

» گفتگوی سارا شورد با لس آنجلس تایمز

گمانه زنی هایی درباره دلایل زندانی شدن شما و آزادی تان وجود دارد، آیا شما گروگان سیاست های داخلی ایران بودید؟

البته که ما گروگان بودیم، و البته تنها هم نبودیم. دولت ایران می خواهد تقصیر را گردن خارجی ها بیندازد. مخصوصا تقصیر غربی ها، تا بتواند مخالفان داخلی را کنترل کند. اما آن ها در حال حاضر مشروعیت خود را میان اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران از دست داده اند. ما حمایت فوق العاده ای از جانب ایرانیان دریافت کردیم، هزاران پیغام در فیس بوک از طرف ایرانی ها در سراسر جهان که می گفتند: “لطفا ما را با دولتمان اشتباه نگیرید.”

وضعیت حقوق بشر باید در مرکز بحث ها پیرامون ایران باشد. ما درباره مساله اتمی زیاد می شنویم – هرگونه سخن گفتن از حمله نظامی به ایران ترسناک ترین چیز است. حمله نظامی به ایران بهانه برای تحکیم قدرت و سرکوب حتی بیشتر مردم را به دست حاکمان می دهد.

مردم ایران اصلا ضد آمریکایی نیستند، گرچه اگر به آن ها حمله کنیم این موضوع تغییر خواهد کرد. آن ها احساس خواهند کرد برای محافظت از خود لازم است پشت حکومت بایستند.

 

شما در مدت حضور در خاورمیانه به همه چیز متهم شدید، از بچه هایی ابله تا جاسوس.

بیشتر مردم خبر ندارند که من در سوریه زندگی می کردم و به پناهندگان عراقی زبان انگلیسی درس می دادن، یا اینکه شین( نامزد سارا شورد) به زبان عربی مسلط بود و حدود یک دهه در خاورمیانه کار کرده بود. ما به یک مقصد محبوب برای توریست ها رفتیم؛ جایی که خیلی از مردم برای کوهنوردی و قایق رانی به آنجا رفتند. ما بی نهایت بدشناس بودیم.

 

آیا زندان نقطه بزرگی در زندگی شما به شمار می آید؟

تاثیر گذار ترین سال های زندگی من سه سال اخیر بوده است. در سوریه ما عضو یک تشکل فعالین هنری و روشنفکری بودیم. آن سال در وسعت بخشی به ذهن من خیلی تاثیر گذار بود. به عنوان یک زندانی و گروگان، من بخش هولناکی از خاورمیانه را تجربه کردم، یک دیکتاتوری فاسد.

من بهترین و بدترین خاطرات را در خاورمیانه تجربه کردم و هرگز به هیچ یک از آن ها پشت نخواهم کرد.

 

آیا آمریکایی ها حق دارند فکر کنند که عناصری در خاورمیانه به واقع دشمن ما هستند؟

من را یاد حرف یکی از زندانبان هایم می اندازید. کسی که قدری عربی بلد بود و منم تا حدودی می توانستم عربی حرف بزنم. من چیزی شبیه به این گفتم: “من آدم بدی نیستم، چرا اینجا هستم؟ من که از ایران بدم نمی آید.” و آن خانم گفت: “بعضی چیزها در ایران خوب است و بعضی چیزها بد.”

باید بگویم در آمریکا هم بعضی چیزها خوب است و بعضی چیزها بد. مردم آمریکا لازم است تحلیل های متنوع تری از جهان داشته باشند.

 

وقتی از زندان آزاد شدید، برایتان سخت بود بار دیگر در میان مردم باشید؟

خیلی دشوار بود، من سیزده و نیم ماه رویای این را می دیدم که تنها نیستم، اما وقتی آزاد شدم، فهمیدم که تعامل با مردم برایم دشوار شده است، خانواده ام، آدم هایی که حسرت دیدنشان را می کشیدم… خودم را غرق شده یافتم، بسیار متلاطم بودم و برایم دشوار بود که تماس فیزیکی برقرار کنم.

 

در زندان شنیدید که افرادی مانند بان کی مون به جانب داری از شما موضع گیری کرده اند.

باخبری از اینکه افرادی که بیش از همه در دنیا تحسینشان می کنم به خاطر من صحبت کرده اند فوق العاده بود. باعث می شود در زندان دیوانه نشوید. گرچه تک تک سلول های پیکرم احساس می کردند من گم شده ام اما در ذهنم می دانستم که واقعیت ندارد و قادر می شدم تا امید را زنده نگه دارم. من باور دارم که ما آزاد شدیم چرا که فشارهای بین المللی به اندازه کافی اعمال شد و به نقطه اوج رسید. به همین سادگی.

عاقبت ما یک بدهکاری برای ایران شدیم و در نهایت ما را آزاد کردند. این دستورالعمل آزادی برای تمام زندانیان سیاسی در همه جای دنیا است.

منبع : لس آنجلس تایمز – 12 سپتامبر