درافتادن با نسلی که اینترنت همه‌چیزش است

بهروز صمدبیگی
بهروز صمدبیگی

» نیما راشدان و محدودیت‌های جدید اینترنتی در ایران

“دشمن اینترنت” این عنوانی است که سازمان گزارشگران، برای جمهوری اسلامی به کار برده است، در چهار سال متوالی از ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱. در آخرین گزارش این نهاد بین‌المللی در مورد ایران آمده که “قطع کامل ارتباط اینترنت و کم کردن سرعت در موقعیت‌های بحرانی از راهیافت‌های رژیم است که هر روز بیش از پیش شده است و به شکل منطقه‌ای و یا در سطح شهرها به کار گرفته می‌شود.” اما این بار جمهوری اسلامی پیش دستی کرده و قبل از بحران‌های احتمالی آینده، ارتباط میلیون‌ها کاربر ایرانی را با هر وبسایت و درگاهی که فیلتر شده، قطع کرده است.

 قطع VPN ها که به طور گسترده از سوی کاربران ایرانی برای دسترسی به اینترنت مورد استفاده قرار می‌گرفت، در ۴۸ ساعت گذشته بسیاری را از آینده اینترنت در ایران ترسانده است. دقیقا چه اتفاقی افتاده، آیا این محدودیت همچون موارد پیشین با برطرف خواهد شد و یا این که این بار چاره‌ای جز اکتفا به آنچه سیستم فیلترینگ مجاز می‌داند، باقی نمانده است؟ برای پاسخ به این سوالات با نیما راشدان، کارشناس امنیت سایبری گفت‌وگو کرده‌ایم.

 

آقای راشدان؛ اخبار و گزارش‌هایی رسیده که می‌گوید دسترسی کاربران ایرانی به اینترنت به شدت محدود شده است، VPN‌ها از کار افتاده، امکان استفاده از اسکایپ و تعداد زیادی از مسنجرها به حداقل رسیده. به لحاظ تکنیکی چه اتفاقی افتاده است؟  

پیش از این هم به گونه‌ای نبود که راه‌های دسترسی کاملا باز و آزاد باشد. البته فکر می‌کنم لازم باشد این توضیح را بدهم که وقتی از VPN صحبت می‌کنیم از چند پروتکل و تکنولوژی مختلف فنی صحبت می‌کنیم. اما در مورد شرایط به وجود آمده مثالی می‌زنم. فرض کنید اتاقی دارید با چندین در؛ برای ورود و خروج به این اتاق باید حداقل از یکی از این ‌درها استفاده کنید. اگر این اتاق کامپیوتر شما باشد و آن درها، گذرگاه‌های ورود و خروج اطلاعات، هر کدام از VPNها بر اساس پروتکل مشخصی به یکی از این درها دسترسی داشت. دولت به طور متناوب بعضی درها را بسته و یک یا چند تا را باز گذاشته است. همین الان پورت https باز هست ولی بسیاری از VPN های خریداری شده توسط کاربران این پروتکل را پشتیبانی نمی‌کند و می‌شود حدس زد روی سرورهای باقیمانده هم مقدار زیادی درخواست وجود دارد که این حجم درخواست عملا کاربران را با مشکل مواجه کرده است.

اتفاقی که از ۴۸ ساعت پیش افتاده این است که تقریبا تمام آن درها بسته شده است و عملا هیچ یک از راه‌های قبلی که استفاده می‌شد – با وجود این که آن روش‌ها هم بسیار سخت و اعصاب خرد کن و کج‌دار و مریز بود – دیگر برای کاربران قابل استفاده نیست. اگرچه هنوز هم می‌بینید که کاربرانی از داخل ایران در توییتر و فیس بوک فعالیت می‌کنند. اینها از تکنولوژی‌های متفاوتی استفاده می‌کنند؛ از جمله اتصال به اینترنت گوشی‌های موبایلشان اما هیچ کدام از این روش‌ها جایگزین همان VPNهای اعصاب خرد کن و کند اما مفید قبلی نخواهد شد. در نتیجه نارضایتی کاربران بسیار بالا خواهد گرفت. حتی بلاگرهای ارزشی و اصولگرا هم دادشان درآمده و امروز(شنبه) در بخش خبری ۳۰: ۲۰ هم نسبت به آن انتقاد شد و این که وضعیت فعلی باعث بروز مشکلات جدی برای دانشجویان و محققان شده است. اما در واقع از آن روزی که دولت از بانک‌ها و افرادی که به صورت سازمانی و حقیقی نیازمند VPN هستند خواست تا بیایند و درخواست رسمی ثبت کنند، مشخص بود که دولت می‌خواهد به وضعیت امروز برسد.

 

این تصور وجود دارد که مدافعان گردش آزاد اطلاعات همواره یک قدم از محدودکنندگان آن جلوترند و برای هر محدودیت و ممنوعیت جدید، راه‌حلی دارند. آیا این بار هم راه‌حلی برای اقدام جدید جمهوری اسلامی در محدودیت دسترسی به اینترنت ارائه شده است؟

در ایران مشکل این است که ورود و خروج داده تماما در انحصار جمهوری اسلامی ایران است. می شود آن را به شیر آبی تشبیه کرد که دست جمهوری اسلامی است که هرچقدر بخواهد آن را باز می کند تا اطلاعات جریان پیدا کند. مساله اینترنت کاربران ایرانی سه راه حل دارد که در سه فاز کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت تعریف می شود.

راه حل کوتاه مدت این است که گروه‌های مدافع آزادی اینترنت در سراسر دنیا با کمک کشورهای دنیای آزاد جستجو کنند تا مطلع بشوند جمهوری اسلامی از چه طریقی سخت افزار و سیستم فنی برای فیلترینگ تهیه می کند. آن وقت با کسب اطلاعات از شرکت‌هایی که این فناوری را به جمهوری اسلامی فروخته‌اند و یا شرکت‌هایی که دانش فنی را در اختیار قرار داده‌اند، به روش‌های مختلف سیستم فیلترینگ جمهوری اسلامی را از کار بیندازند. این اقدامی کاملا مشروع است و ابدا هم لازم نیست همه این کارها بر اساس پروتکل های قانونی و موارد مرسوم حقوقی باشد. به عنوان مثال گروه ANONYMOUS حق خودش می‌داند که مقابله مدنی کند و از حقوق کاربران اینترنت دفاع کند و لزوما از طریق مجاری قانونی عمل نمی‌کند. در حال حاضر هم میلیون‌ها کاربر ایرانی نه تنها اینترنتشان مسدود و محدود شده بلکه به خاطر فعالیت اینترنتی مثل ستار بهشتی بازداشت و کشته می‌شوند. پس مشروعیت اخلاقی و قانونی برای برخورد با این رویه وجود دارد و دنیای آزاد هم از این که سیستم فیلترینگ جمهوری اسلامی را از کار بیندازند، پشتیبانی خواهد کرد.

 

اما راه حل‌های بعدی…

از آنجایی که دنیای آزاد برتری تکنولوژیکی دارد و حداقل ۳۰ سال جلوتر از حکومت سرکوبگری مثل جمهوری اسلامی ایران است، اگر دولت‌هایی مثل آمریکا کمک کنند و مراکز آکادمیک آمریکایی و اروپایی پشتیبانی فنی و تکنیکی بدهند می‌شود راه‌های جایگزین خوبی برای رفع محدودیت های کاربر ایرانی پیدا کرد. این راه حل میان مدت است.

در راه حل سوم و دراز مدت باید انحصار ورود و خروج داده به کشور را از جمهوری اسلامی گرفت که یک مقداری زمانبر و گران قیمت است. اما به همین شکلی که الان تلویزیون‌های فارسی زبان خارج از کشور به دست کاربران ایرانی می‌رسد، می‌شود از روش‌هایی مثل اینترنت ماهواره‌ای هم استفاده کرد. فکر می‌کنم به لحاظ فنی و اقتصادی در حال نزدیک شده به این نقطه هستیم.

 

این راه‌حل‌ها که گفتید همه معطوف به خارج از ایران بود. یعنی کاربران ایرانی راسا نمی‌توانند برای دور زدن این محدودیت جدید اقدامی کنند؟

اصلا این طور نیست. همین VPN و رواجش هم ابتکار کاربران ایرانی است. در طول سال‌های گذشته روش هایی مثل فری‌گیت و اولتراسورف ارائه شده بود اما هیچ کدام به دلیل محدودیت کانال‌ها و تعداد کاربران استفاده کننده، چاره اصلی و اساسی نبود. پس خود کاربران ایرانی دست به کار شدند و شبکه بسیار بزرگ VPN به دلیل سود مالی آن به وجود آمد؛ شرکت‌هایی وارد کار شدند که ده‌ها هزار اکانت فروختند و یک نقدینگی بزرگ جابجا شد، آنجا بود که این تکنولوژی را همه‌گیر کردند.

یکی از امیدهای شخصی من این است که در ایران و از داخل سخت افزار فیلترینگ جمهوری اسلامی افرادی با هر انگیزه‌ای (شخصی - مخالفت با نظام – سود مالی و …) راه حل‌هایی را به کار ببرند و به دوست و آشنا یاد بدهند و این راه حل ها همه گیر بشود. آن وقت مقابله با این راه حل‌ها از توان جمهوری اسلامی خارج است. چرا که الان وضعیت مالی دولت پریشان است و در شرایط تحریم نه می‌تواند سخت‌افزار و نرم‌افزار جدید برای مقابله با این ایده جدید را مثل سابق راحت از خارج کشور بخرد، و نه اساسا پولی دارد که چنین هزینه هایی کند. من خوش‌بینم که از داخل همین سیستم راه‌حلی بیاید و برای سال ها مشکل کاربران را حل کند.

 

این روزها کابران اینترنتی در تکاپو هستند تا از روش‌های جدید برای رفع مشکل قطعی VPN استفاده کنند و البته نسخه‌های زیادی هم تجویز می‌شود. تجویز شما چیست؟ آیا در این لحظه راه‌حلی وجود دارد؟

متاسفانه زمانی که چنین مسایل پیش میاید در واقع به کاربران شوک وارد می شود و در این فضا اظهارنظرهای غیرتخصصی زیاد مطرح می شود. ببینید در حال حاضر هم افرادی هستند که در ایران VPN فروخته‌اند و آنها هنوز کار می کند. فرصت این که به لحاظ فنی امتحان کنیم دلیلش چیست وجود ندارد اما حتی ممکن است از داخل همان سیستمی که ایجاد شده برای قانونی کردن VPN بیایند و آن را بفروشند. به هرجال یک مقدار طول خواهد کشید تا جامعه کاربران ایرانی خود را جمع و جور کند. اما به طور کلی فعلا خیلی از کاربران از یک روش خیلی قدیمی به نام HOTSPOT SHIELD و گروهی دیگر از سایفون استفاده می کنند. البته استفاده از سایفون سخت است چون تعداد زیادی دانلود کرده‌اند و سرور جواب نمی‌دهد.

 

یعنی در واقع شما می‌گویید که خود کاربران باید به دنبال راه‌حلی بگردند که آسان و همه‌گیر باشد، مثل دفعه قبل که VPN را پیدا کردند.

نکته تعیین کننده این است که در سال‌های گذشته تعداد کاربران ایرانی مدام افزایش یافته؛ مشابه استفاده از تلفن همراه، که آن هم رشد انفجارگونه‌ای داشت. به خصوص خارج از شهرهای بزرگ تازه این بازی دارد شروع می شود و راه میفتد و استفاده از اینترنت رواج بیشتری پیدا می‌کند. پس برای هیچ کدام از دو طرف بازی، وضعیت فعلی قابل دوام نیست. جمهوری اسلامی واهمه دارد که تجربه چهار سال قبل برایش تکرار شود. یعنی فکر می‌کند وقتی در آن زمان که حجم کاربران به تعداد فعلی نبود وجود اینترنت و فیس بوک مشکل بزرگی برای حاکمیت ایجاد کرد پس در انتخابات آینده با این تعداد کاربر طبعا مشکل بزرگتری در پیش خواهد بود.از طرف دیگر کاربران هم به هیچ وجه نمی‌توانند به محتوای مضحک موجود و محتوای مسدود و ممنوع شده بسنده کنند و راه های دیگری را امتحان خواهند کرد.

 

و پیش‌بینی شما از ادامه این تقابل؟

بازی تازه شروع شده است. ده سال پیش اینترنت در میان اقشاری رایج بود که تفریح جایگزین داشتند و عموما متمول بودند. امروز حاکمیت با افرادی سر و کار دارد که تفریح جایگزین ندارند و اینترنت همه چیزشان است، یعنی چیزی مشابه جوامع غربی. حالا در ایران نسلی وجود دارد که در بیشترین ساعات شبانه روز آنلاین است. حاکمیت با این نسلی درافتاده که زندگیش بدون اینترنت نمی‌گذرد، کار ساده‌ای در پیش ندارد و میزان خشم و نارضایتی خیلی فراتر از قبل خواهد بود.