دو دینار و چهار در صد

مسعود بهنود
مسعود بهنود

po_masoud_01.jpg

گفتند مردی به سراغ بدهکار خود رفت که چند سالی بود قرض گرفته بود و پس نمی داد، به هیچ اشاره و پیامی وقعی نمی نهاد. نرسیده گفت برادر آمده ام به من بگوئی که ایا اصلا قصد داری طلب مرا بدهی یا نه. بدهکار طلبکارانه پرسید حالا این ده دینار این همه مرافعه دارد. مرد بستانکار پاسخ داد ده نیست و صد دینارست و مرافعه ای هم نیست سئوالی کردم.

مرد گفت ای عجب مگر آن سال وبائی هفت دینار به جای تو برای خیرات ندادم. حتما یادت هست که آن سال در عروسی پسرکدخدا هم ده دیناری به تو دادم دم قهوه خانه . تابستانی بود خوب به یادم هست که بیست دینار در بسته ای گذاشتم زیر ناودان خانه تان. گفت و گفت و گفت تا رسید که هفته پیش سی دینار را شمرده در بسته بقچه ای از بالای دیوار خانه ات به درون انداختم. بستانکار همان طور که چشم ها تنگ کرده بود و گوش می داد گفت برادر تو که انداختی می خواستی این دو دینار مانده را هم بیندازی، و مرا و خودت را از این زخمت خلاص کنی.

این حکایت ماست و استاندار محترم سیستان و بلوچستان که فرموده است 96 در صد [نه نود و پنج و نه نود و هفت] از طرح هائی که در سفر استانی دولت مصوب شد اجرائی شده و به نتیجه رسیده و از این جهت استان سیستان و بلوچستان در مرتبه اول بین استان ها قرار دارد.

در جست و جوی آن دو دینار باقی مانده این اطلاعات از مصاحبه آقای حبیب الله دهمرده استاندار سیستان و بلوچستان [شنبه، هم میهن] به دست می آید.

در سفر استانی دولت مجموع 66 مصوبه و 121 توافقنامه بین ادارات امضا شده است. در آن میان طرح های اساسی و زیربنائی به توضیح درست استاندار یکی خط آهن و راه است و دیگری گاز رسانی به شهر ها، ساختن چند دانشکده، سد و آب‌رسانی، ساخت و بهسازی مدارس و تاسیس بازارچه‌های مرزی .

و در این زمینه ها به گفته استاندار برای گازرسانی” باید لوله ای 56 اینچی از عسلویه به طول 900 کیلومتر کشیده شود که پیش‌بینی این بود که مدت زمان برای احداث و تکمیل آن سه سال باشد. اما پروژه با احتساب انشعابات داخلی بیش از 62 میلیارد دلار هزینه اجرایی در بر دارد”. از سوی دیگر “اتصال راه‌آهن چابهار به شبکه ریلی کشور کمی بیش تر [از سه سال] طول می کشد و انشالله اگر بودجه تامین شود در سال 1387 تکمیل می شود” و از میان طرح‌های آموزشی، برای تاسیس دانشکده علوم پزشکی زابل و دانشکده پرستاری و مامایی ایرانشهر بیش تر از بقیه کار شده یعنی ثبت نام به عمل آمده اما برای بقیه کارها باید منتظر بود. اما حدود 30 سد مخزنی در دست مطالعه است که برخی از آنها تا سه سال آینده مورد بهره‌برداری قرار خواهند گرفت ولی آغاز عملیاتی شدن برخی از این سدها کمی بیشتر طول می‌کشد.

ما که این ها را خواندیم ندانستم که این طرح های عظیم جز 96 درصدست یا جز چهار در صد.

استاندار محترم در عین حال فرموده اند که “قبل از پیروزی انقلاب 150 میلیارد تومان اعتبار استان در زمینه‌ زیرساخت‌ها بود.” معلوم نیست این رقم از کجا آمده و چطور محاسبه شده، مقصود قبل از پیروزی انقلاب چه سالی است، اگر سال 1356 باشد غلط است چرا که باید کل بودجه آن سال را نگریست تا دریافت که اختصاص چنین رقمی به استانی امکان پذیر نبود، تازه اگر درست باشد باید گفت گلی به گوشه جمالشان که وقتی کل درآمد نفتی 152 میلیارد تومان بوده، به همان اندازه برای استانی مانند سیستان و بلوچستان اعتبار گذاشته اند.

سخن دیگر استاندار این است:” بعد از سفر استانی اعتباری حدود 850 میلیارد تومان در زمینه بنگاه‌های کوچک زودبازده در اختیار افراد واجد شرایط قرار گرفت. این بودجه به تنهایی بیش از دو برابر اعتباری است که از پیش از انقلاب تا زمان سفر آقای احمدی‌نژاد به استان سیستان و بلوچستان در این زمینه تخصیص یافته است”. البته اشکال کوچکی در این مقایسه و استدلال وجود دارد. در همه سال های مورد اشاره به نظر می رسد ستون و سرفصلی به اسم اعتبار برای “بنگاه های کوچک زودبازده” وجود نداشته و به طور طبیعی هر رقمی نسبت به صفر و هر ستونی نسبت به ستونی که موجود نباشد، بزرگ ترست. چنان که دولت های اینده اگر این روش را تقلید کنند خواهند توانست ستونی به اسم “بنگاه های کوچک زود بازده دیر برگردان” ابتکار کنند، هم وسیله خوبی برای تبلیغات است و هم می توان گفت در همه سال های تاریخ و از جمله در دولت احمدی نژاد به اندازه یک دهم این اعتبار هم “در این زمینه” مصرف نشده است.

“از سال 1357 تا زمان سفر آقای احمدی‌نژاد به استان سیستان و بلوچستان در سال 84 این اعتبار[اعتبار زیرساخت ها] به دو هزار میلیارد تومان افزایش یافته بود. اما تنها در رابطه با سفر سال 84 هیات دولت به استان ما حدود 4 تا 5 هزار میلیارد تومان در زمینه زیر ساخت‌ها اعتبار تخصیص یافته است. این نشان‌دهنده حجم عظیم کاری است که در رابطه با استان سیستان و بلوچستان انجام می‌شود. این اعتبار استان را دگرگون می‌کند”.

جواب خوش بینی استاندار روشن است. به فرض که آمار درست باشد که نیست، تخصیص اعتبار اگر قرار بود که استانی را دگرگون کند الان باید مملکتی به دفعات دگرگون شده باشد. چرا که همان طور که توضیح داده اند اعتبارها بعد از انقلاب ده برابر شد، اما حاصلش چه بود مگر سیستانی احوالش دگرگون شد. اگر شده بود که رییس دولت و سخنگویانشان ناگزیر نبودند این همه بد گذشتگان را بگویند که چقدر نسبت به مناطق محروم بی توجه بوده اند. و جواب را باید وقتی به آقای استاندار تحویل داد که بدانند اعتبارها وقتی در سال 55 سه چهار برابر شد تازه مقدمات انقلاب فراهم آمد.

برای روشن شدن این نظر باید به یادشان آورد که وقتی بهای نفت در 1973 بالا و بالاتر رفت شاه دستور داد بخش هزینه برنامه پنج ساله برای کل کشور به 470 میلیارد تومان برسد [برای کل کشور و در پنج سال، اما البته با پولی که ارزشش در مقابل دلار آمریکا هفت تومان بود] از آن مبلغ می باید کمی بیش تر از سیصد میلیارد تومانش را دولت سرمایه گذاری کند. کارشناسان گفتند نکنید و چنین اعتباری را یکباره هزینه نکنید که تورم می آورد و ابادانی نمی آورد. شاه با خشم گفت “این نسخه هائی است که این غربی های چشم ابی برای ما چیده اند. مزخرفات تافلر و بانک جهانی و صندوق بین المللی پول است که در معز کارشناسان ما کرده اند و می خواهند سلطه خودشان راهمیشگی کنند. در حالی که ایران از این حد ها گذشته و تا پنج سال بعد یکی از پنج قدرت صنعتی جهان خواهد بود. گذشت آن زمانی که سفیران خارجی برای ما نسخه می پیچیدند و دستور می دادند که چکار کنیم” درست دو سال از زمانی که شاه آن دستور عجیب را بر خلاف نظر اقتصاددانان صادر کرده بود، و این نطق انقلابی را ایراد کرد گذشت که گفت “دو سال پیش که این برنامه رسیدگی می شد، من بودم، من تنها کسی بودم که هدف های بزرگ تر و مقاصد مشکل تر می خواستم، در همان وقت در ذهن من به خوبی روشن بود چه اتفاقی می افتد”[سخنرانی شاه سابق در سازمان برنامه و بودجه اسفند 1354]

و باز دو سالی گذشت، فقط دو سال، او رنگ پریده در تلویزیون گفت “صدای انقلاب شما را شنیدم”.

این دو سال ها کاملا تصادفی است و هیچ ربط معنا داری با دومین سالگرد انتخاب آقای احمدی نژاد ندارد.