ماشالله شمس الواعظین در اجلاس ضد جنگ دانشگاه لندن تاکید کرد که کشورهای غربی به خصوص آمریکا در تحولاتی درونی ایران از جمله در روی کار آمدن احمدی نژاد تاثیر داشته اند و حاکمیت ایران زمانی که می بیند دنیا زبان تند زور را می پسندند به راه های مقابله فکر می کند.
سردبیر روزنامه تعطیل شده جامعه در ابتدای سخنرانی خود این پرسش را که به موضوع رسانه ها و جنگ اختصاص داد خلاصه ای از یک بحث نظری را مطرح کرد و گفت بحث من این است که ایا ایران قدرت ایجاد ثبات سیاسی در روابط منطقه ای و بین المللی خود دارد یا خیر. به گفته وی این پرسش از این جهت اهمیت دارد که ایران طی سه دهه اخیر شاهد بحران های متعدد در عرصه روابط منطقه ای و بین المللی خود بوده است.
وی اظهار داشت: حکومت جمهوری اسلامی ایران نشان داده است که در مدیریت بحران ها و کنترل ان همواره در لبه بحران ها حرکت می کند. نظریه ای وجود دارد که می گوید حکومت ایران با ورود به بجران های گو ناگون و تلاش برای خفط معدلی از بحران می کوشد بقای خودرا تضمین کند. اما رفتار باز این حکومت در شرایظ دشوار صحت این نظریه را مورد تردید قرار می دهد.
وی در ادامه به توضیح چالش های میان بحران های سیاسی ایران و رسانه های عمومی در سه دهه اخیر پرداخت و تاکید کرد: ایران پس از انقلاب در معرض بحران های سیاسی جدی در روابط منطقه ای و بین المللی قرار گرفت:
اشعال سفارت امریکا
جنگ هشت ساله با عراق
پیامدهای سیاسی و نظامی ان در شکل کسترش مسابقه تصلیحاتی در متطقه
بحران روابط ایران با کشورهای عربی مانند عربستان سعودی و مصر.
ورود ایران در مسایل مربوط به بحرا ن اعراب و اسراییل
بحران اتمی
دومین بخش از سخنرانی سخنگوی انجمن دفاع از ازادی مطبوعات چنین آغاز شد که رهبران جمهوری اسلامی از ابتدای انقلاب تا کنون این پیش فرض را برای خود ساخته اند که جهان غرب از موفقیت الگوی حکومت دینی در خاور میانه جلوگیری خواهد کرد و انقلاب ایران اولین و آخرین انقلاب در منقطه خواهد بود. به همین دلیل رهبران ایران به تدریج به نظریه توطعه و بی گانه ستیزی به شکل مفرط ان نزدیک شده اند. هر رویداد و بحران داخلی را به ذخا لت عوامل خارجی نسبت داده اند. برای نمونه سرکوب زنان کارگران و دانشجویان و دیگر گروهها…… این نگاه افراطی به جهان خارج اثر معکوسی روی کشورهای حهان و برخی نخبگان داخلی ایران نسبت به رفتار حکومت بر جای گذاشته. این اثر معکوس به این صورت تحلیل پیدا کرده است که نخبگان داخلی و بسیاری از کشورهای جهان به این نتیجه برسند که حکومت ایران برای بقای خود ناگزیر است همواره در بحران شناور باشید. و به دشمن تراشی پیوسته ادامه دهد.
سخنرانی شمس الواعظین که با استقبال حاضران روبرو شد و چند بار به دست زدن حاضران ضد جنگ روبرو گشت تا به آن جا رسید که بحران جدید ایران یعنی بجران اتمی جدی ترین بحران در طول سه دهه اخیر از حیات جمهوری اسلامی است. این بحران از ابعاد محلی و منطقه ای فرا رفته و جنبه جهانی پیدا کرده است. نحوه برخورد ایران با این بحران بسیار تعیین کننده است. ایران تا کنون بحران اتمی را با معدل نسبتا قابل قبولی مدیریت کرده است. اما فرجام این بازی مهم است.
در بخش دیگر از این سخنرانی شمس الواعظین گفت: مردم ایران طی سه دهه شاهد تحولا ت و بحران های پنج گانه بوده اند. انتظار کنونی مردم ایران از حکومت این است که توانایی خود را در راه صلح و سازندگی به میدان آزمون بگذارد. در واقع مردم ایران از پیوستگی بحران ها در طول سه دهه به ستو ه امده اند. تمایل مردم ایران این است که رهبران سیاسی درهای داخلی را بسوی نسیم ها ازادی بگشایند و درهای خارجی ایران را به روی صلح و هم زیستی مسالمت امیز با خانواده بین المللی بگشایند.
بخش دیگر از سخنان وی به کشورها ی غربی و بطور مشخص امریکامربوط می شد که به گفته وی بصورت مستقیم و غیر مستقیم در کاهش و یا تشدید بحران ها ی سیاسی ایران و در چگونگی رفتارر هبران ایران نقش دارند. برای مثال به محض پیدایش افقهای امید درسیاست های داخلی و خارجی ایران واشنگتن فرصت سوزی می کند – برای نمونه در دوران خاتمی
و سرانجام بخش انتهائی این سخنرانی در مورد نقش رسانه های عمومی ایران به ویزه رسانه های دموکراتیک در بحران ها ی ملی بود که به گفته وی جنبه تحدید سرزمینی دارد.
او گفت همچنان که در جنگ عراق علیه ایران محاصره اقتصادی غرب و احتما ل حمله نظامی به ایران یعنی تهدید هایی که جان و زندگی مردم را به خطر می اندازد عملا رسانه ها جانب دولت مرکزی را می گیرند. در بحران ها ی دیگررفتاری انتقادی دارند و حکومت خود را برای در پیش گرفتن سیاست های مسالمت امیز و برقراری صلح در منطقه و جهان تحت فشار قرار می دهند. اما این کافی نیست پیام رسانه های دموکراتیک ایران به رسانه های عمومی غرب و رهبران غرب این است که از سوق دادن ایران به بن بست های شکننده پرهیز کنند و راه مذاکره را برای خروج از بحران های موچود و برقراری صلح در پیش بگیرند. در واقع ما از رهبران غرب می خواهیم به ظرفیت و تمایلات مردم ایران برای داشتن زندگی ازاد و سیاسی باز و مسالمت آمیز با جهان خارج توجه کنند.
غرب در جنگ
سخنران بعدی برنامه لیلی فرهادپور، روزنامه نگار ایرانی و عضو کمپین مادران صلح بود. خانم فرهادپور صحبت های خود را با این نکته آغاز کرد که جنگ با ایران به حمله نظامی خلاصه نمی شود، و تحریم های اقتصادی که مدتی است علیه ایران اعمال شده، مصداق جنگ هستند و غرب عملا با ایران وارد جنگ شده است
.
به عقیده خانم فرهادپور رادیو و تلویزیون، سینمای نزدیک به دولت و نیز مطبوعات نزدیک به دولت اصولگرا با این که رسما از جنگ حمایت نمی کنند، اما موضعشان تشویق به مقاومت است و در همه این رسانه ها صحبت از نفی بی چون و چرای هر گونه جنگ نیز عملا ممنوع است
.
اما به گفته او در سینما، تئاتر و موسیقی ایران نمونه هایی از محصولات فرهنگی ضد جنگ وجود دارد، از جمله “لاک پشت ها هم پرواز می کنند” ساخته بهمن قبادی و به نام پدر ساخته ابراهیم حاتمی کیا، اما هیچ کدام آنها بازتابی در رسانه های داخلی ندارند.
خانم فرهادپور عقیده دارد که مطبوعات اصلاح طلب نیز رغبتی به صحبت درباره جنگ ندارند، که یک دلیلش دستور شورای عالی امنیت ملی است که به خطر جنگ نپردازید و دلیل دیگرش این است که “ترجیح می دهند به رقابت های سیاسی خودشان با اصولگراها بپردازند
”.
او سپس گفت اینترنت در این شرایط نقشی تاریخی ایفا می کند و دولت ایران در جنگ با وب سایت ها و وبلاگ ها عملا بازنده است
.
خانم فرهادپور در بخش دیگر سخنان خود به بررسی موضع رسانه های خارجی در مورد جنگ با ایران پرداخت. به گفته او رسانه های دست راستی غرب موضعی مشابه رسانه های دست راستی ایران دارند و بر طبل جنگ می کوبند
.
خانم فرهادپور همچنین به بعضی از روزنامه نگاران چپ گرای غربی اشاره کرد که به نظر می رسد “ته دلشان با احمدی نژاد و شعارهای ضد امپریالیستی اش همدلی بیشتری دارند تا با فعالان ضد جنگ داخل ایران که آنها را لیبرال می دانند
”.
او سپس به بررسی رسانه های فارسی زبان خارج از ایران پرداخت و گفت دلیل سانسور رسانه های داخلی، این گروه می توانند نقش زیادی در تلاش های ضدجنگ داشته باشند، که هیچ علاقه ای به آن نشان نمی دهند
.
به گفته خانم فرهادپور دسته ای از آنها فقط به دنبال براندازی هستند و دسته ای دیگر هم آن قدر درگیر مسئله حقوق بشر در ایران هستند که خطر جنگ را فراموش کرده اند
.
همبستگی
بعد از این دو، مارتین وولاکوت که در دهه های گذشته به عنوان خبرنگار در ویتنام و افغانستان و ایران حضور داشته شروع به صحبت کرد و گفت قصد سخنرانی نداشته و صرفا به دلیل نشان دادن همبستگی اش به این جلسه آمده است
.
وولاکوت گفت رسانه های غربی تمام تلاششان را می کنند که جریان های اجتماعی ایران را که در واقع ایجادکننده جریان های سیاسی هستند بشناسند، اما به دلیل دسترسی نداشتن به اطلاعات، پیچیدگی های ایران را نمی فهمند
.
وولاکوت گفت به دلیل محدودیت هایی که حکومت ایران ایجاد کرده، عملا روزنامه نگاری در ایران نمانده و بازدیدهایی هم که از ایران صورت می گیرد، با محدودیت های زیادی همراه است
.
در پایان برنامه نیز تعدادی از سوالات حاضران مطرح شد که عموما درباره احتمال حمله اسرائیل و یا آمریکا به ایران و برنامه هسته ای ایران بود و عموما ارتباط چندانی با موضوع برنامه یعنی نقش رسانه ها در جلوگیری از حمله احتمالی به ایران نداشت.