دفتر امور زنان و خانواده معاونت سیاسی سیما سلسله برنامه ای تحت عنوان” فمینیسیم و جنگ علیه خانواده” تولید کرده است که از ۲۷ آبان هر شب بعد از خبر هشت و سی ازشبکه دو پخش می شود. در مورد این برنامه که ترکیبی از تحلیل های غیر کارشناسانه در مورد اقدامات جامعه مدنی و فعالان جنبش زنان است، با محبوبه عباسقلی زاده از فعالان اجتماعی حوزه زنان و نیز مدیرمرکزکاورزی ایران مصاحبه کرده ایم. خانم عباسقلی که مرکز تحت مدیریت اوهم که سال گذشته توسط ماموران امنیتی تعطیل شد،در این فیلم مورد اشاره قرار گرفته دراین مصاحبه به تشریح زوایای مختلف این برنامه پرداخته است.
تحلیل شما از تهیه وپخش چنین برنامه هایی چیست؟
ظاهرا دستگیری ها و فشارهای سیاسی و امنیتی روی فعالان حوزه زنان وارد فاز دیگری شده تا به تخریب آنها در شبکه ملی بپردازند.
با توجه به زمان پخش چنین برنامه هایی، چه اهدافی را پشت این برنامه، که می توان از آن به نوعی به عنوان سری جدید برنامه “ هویت ” نام برد می بینید؟
شاید بتوان انگیزه پخش چنین برنامه ای را به حضور گسترده زنان در اعتراضات خیابانی مرتبط دانست. مشخص است که تلاش های جریانات مختلف در جنبش زنان باعث شد تا خود آگاهی جنسیتی در زنان رشد کند. از طرفی در سال های گذشته دستگاه های جنسیتی وابسته به افراطیون اصول گرا همه تلاش خود را برای تخطئه جنبش برابری خواه زنان کرده،اما حالا که نتیجه این تلاش ها در حضور گسترده زنان در جریان جنبش سبز نمایان شده است سعی دارند به نوعی جریان های زنده فمینیستی را با دستمایه قرار دادن آرای نو محافظه کاران غربی و استناد به آرای آنان تخطئه کنند. انگیزه دیگر هم می تواند جلوگیری از آمدن خانم شیرین عبادی به کشور یا پرونده سازی علیه زنان وابسته به جریانات اصلاح طلب باشد.
در این فیلم ها بیشتر روی جریان های فکری تاکید شده یا تخریب شخصیت ها وافراد خاص؟
اصولا این برنامه به اصطلاح مستند که هنوز دارد از شبکه دو سیما پخش می شود، آنقدر مشوش است که نمی توان فهمید بالاخره حرف حساب و پیام اصلی آن چیست اما این برنامه از کارگردانان زنی که فیلم های فمینیستی ساخته اند تا شیرین عبادی و مسئولین مرکز مشارکت زنان دوره خاتمی را شامل می شود. در عین حال فیلم هایی که متعلق به فعالان مدنی بوده و چند سال پیش و در زمان پلمب دفاتر سازمان های غیر دولتی مستقل به دست دستگاه های امنیتی افتاده است در این برنامه نمایش داده می شود.
آیا این فیلم ها با اجازه افراد نمایش داده شده یا بعد ازضبط توسط نیروهای امنیتی و بدون اجازه دراختیارصدا وسیما قرار گرفته است؟
این فیلم ها که بعضی شان کاملا جنبه شخصی و خصوصی دارد در جریان پلمب این دفاتر به دست ماموران امنیتی افتاده و ظاهرا بعد از مدتی عینا به صاحبانش بازگردانده شده اما از نمایش این سلسله برنامه بر می آید که بدون اطلاع و رضایت صاحبان فیلم ها از آنها کپی برداری شده و روشن نیست چگونه و با چه مجوز قانونی به دست دفتر سیاسی سیما افتاده است.
از این فیلم ها به چه منظوری در این برنامه استفاده شده است؟
دقیقا از این فیلم ها برای قلب واقعیت استفاده شده است. مثلا یک فیلم خصوصی را در قسمت اول این برنامه می بینیم که از روی تغییر صداها و ادیت تصویر، مشخص می شود حرف گوینده أی که در حال نقد خانم عبادی یا جریانهای جنبش زنان است مونتاژ شده است. اصلا در کل این برنامه با ادیت صداهای افراد مختلف سعی کرده اند حرفی راکه خودشان می خواهند بگویند از زبان آنها در بیاورند. برای من دیدن این برنامه یاد آور مناظره آقای احمدی نژاد با آقای میر حسین موسوی در جریان مبارزات انتخاباتی است. زمانی که آقای احمدی نژاد سعی داشت با نشان دادن عکس خانم رهنورد آقای موسوی را مرعوب کند،باید پیش بینی می کردیم که افراد وی در دستگاه های امنیتی می خواهند با نشان دادن عکس ها و تصاویر فعالین زن به نوعی مخاطبان خود را مرعوب کنند. این مشی و روش غیر اخلاقی متاسفانه در این برنامه کاملا نمود دارد اما خوشبختانه از آنجا که تلویزیون ایران تحریم شده است این روزها از هر که می پرسم این برنامه را دیده است و نظرش چیست با لبخندی جواب می دهد ما سیما را تحریم کردیم و خبر نداریم.
فکر می کنید نمایش این فیلم موج برخورد جدیدی را به همراه خواهد داشت؟
البته چون ماهیت سیما در چند ماه اخیر برای همه جا افتاده است و اعتماد عمومی از آن سلب شده مردم چندان اهمیتی به پخش این نوع برنامه ها نمی دهند. یعنی از یک طرف پخش این برنامه به دلیل ضعف ساختاری در خیلی جاها به ضد پیام تبدیل و باعث شده تا فمینیسیم امری خوشایند و جذاب باشد، از طرف دیگر روشن است که ساخت این برنامه ها واکنشی بوده و دیگر نیازی به نشان دادن کنش مشخصی از سوی جنبش زنان ندارد. هر چند که نمایش فیلم های متعلق به افراد بدون اطلاع و اجازه آنان بوده و از این نظر دارد جا دارد تا حقوقدانان و دستگاه قضایی به این عمل غیر قانونی توجه کنند.
آیا شباهت هایی بین این برنامه و برنامه هویت که سالها قبل به مدیریت روزنامه کیهان و وزارت اطلاعات و نیز همکاری صداوسیما ساخته و پخش شد می بینید؟
سبک این نوع برنامه ها تا حدی تغییر کرده، اما به نظر می رسد همان سبک و سیاق را منتها به طرز ابتدایی تری دنبال کرده است. به یاد دارم که برنامه هویت توسط یک گروه متشکل پشیبانی محتوایی می شد اما ضعف محتوایی این برنامه نشان می دهد که منابع اصلی آن همان فیلم های شخصی شهروندان و کتابی است که یک نو محافظه کار آمریکایی علیه فمینیسیم نوشته است.