تازه چه خبر

نویسنده

سیر پیدایش‌ هزار و یک‌ شب‌

سیصد سال‌ پیش‌، “آنتوان‌ گالان”، شاعر و مترجم‌ فرانسوی‌، کتاب‌ هزار و یک‌ شب‌ را از عربی به‌ فرانسه‌ برگرداند و ترجمه‌ ی او سبب‌ شناخته‌ شدن‌ این‌ کتاب‌ در جهان‌ غرب ‌شد. در این‌ مقاله‌ می‌خوانیم‌ که‌ چگونه‌ ترجمه‌ ی فرانسوی‌ کتاب‌ هزار و یک‌ شب‌ و بعدها ترجمه‌های‌ انگلیسی‌ آن‌، سبب‌ آشنایی‌ جهان‌غرب‌ با این‌ کتاب‌ شدند و چگونه‌ به‌ تبع‌ این‌ترجمه‌ ها، نگاه‌ جهان‌ عرب‌ و اسلام‌ به‌ هزار ویک‌ شب‌ نیز دگرگون‌ شد و این‌ کتاب‌ نزد شرقیان‌ منزلت‌ دیگری‌ پیدا کرد. ( 1)

راه دراز قصه از سینه آدمیان تا اوراق کتاب

هیچ‌ متنی‌ چون‌ بخشی‌ از “هاکلبری‌ فین‌” اثر “مارک‌ تواین” نمی‌تواند گستردگی‌ انتشار هزار و یک‌ شب‌ در تمام‌ نواحی‌ جهان‌ را نشان‌ دهد ؛ زیرا در این‌ بخش‌ از کتاب‌ تواین‌، “هل‌” قهرمان‌ کتاب‌ برای‌ “جیم‌”، نوجوان‌ زنگی‌ سیاه‌، در حالی‌ که‌ هر دو در دهه‌ ی 40 قرن‌ نوزدهم‌ در رودخانه‌ ی “می سی‌ سی پی” ‌قایق‌سواری‌ می‌کردند، داستان‌ شاه‌ هنری‌ هشتم‌ را شرح‌ می‌دهد و می‌گوید:

 ” تو نمی دونی‌ این‌ هنری‌ هشتم‌ چه‌ آتشی‌ می باروند. هر روز با یه‌ زن‌ تازه‌ عروسی‌ می کرد و فردا صبح‌ سرش‌ را می برید. این‌ کار براش‌ اون قدر ساده‌ بود که‌ انگار داره‌ دستور می ده‌ براش‌ تخم‌ مرغ‌ بیارن‌. می گفت‌: «برین‌ نل‌گین‌ را بیارین‌.» می رفتن‌ نل‌گین‌ را می آوردن‌. فردا صبح ‌می گفت‌: «سرش‌ را ببرین‌.» و سرش‌ را می بریدن‌. « برین‌ جین‌شور را بیارین‌.» جین‌شور را می آوردن‌. فردا صبح‌: «سرش‌ را ببرین‌.» و سرش‌را می بریدن‌. «زنگ‌ بزنین‌ فیررزامون‌ بیاد.» زنگ‌ می زدن‌ فیررزامون‌ می اومد. فردا صبح‌: «سرش‌ را ببرین‌.» و هر کدومشون‌ را هم‌ مجبورمی کرد هر شب‌ برایش‌ یه‌ قصه‌ بگن‌. و این‌ وضع‌ را اون قدر تکرار کرد که‌ هزار و یک‌ قصه‌ جمع‌ کرد. اون وقت‌ همه‌ی  این‌ قصه‌ها را تو یک‌ کتاب‌ چاپ‌ کرد و اسمش‌ را گذاشت‌ «سفر آخرت‌» که‌ اسم‌ مناسبی‌برای‌ قصه‌ها بود.(2) 

اگر از شهرزاد و تاریخ‌ انگلستان‌ بگذریم‌، هزار و یک‌ شب‌، برای‌ عوام‌ با داستان های‌ تو در توی‌ آن‌ شهرت‌ دارد. همچنین‌ به‌ عنوان‌ کتابی‌ شناخته‌ می‌شود که‌ داستان های‌ شهرزاد را روایت‌ می‌کند. در هر حال‌ کم تر کتابی ‌توانسته‌ است‌ این‌ چنین‌ در نقاط مختلف‌ رواج‌ یابد. اما این‌ شیوع‌ تنها مختص‌ آمریکا نبود، و در تمام‌ نقاط دیگر جهان‌ هم‌ وجود داشت‌.

  باید گفت‌ که‌ هزار و یک‌شب‌ از سال‌ 1704 در غرب‌ شناخته‌ شده بود و این‌ زمانی‌ بود که‌  ترجمه‌ ی فرانسوی‌ آنتوان‌ گالان‌ از کتاب‌ و سپس‌ ترجمه‌ی  انگلیسی‌ آن‌ منتشر گردید. از آن‌ زمان‌ به‌ بعد، هزار و یک‌ شب‌ به‌ عنوان‌ مدخلی‌ بر جهان‌ عرب‌ شناخته ‌می‌شد. چه‌ بسیار خوانندگانی‌ که‌ تصورات‌ خود را درباره‌ ی شرق‌ از روی‌ این‌کتاب‌ ساخته‌اند. کتاب‌ از آغاز اروپا را تکان‌ داد، زیرا تا پیش‌ از 1713 چهار ترجمه‌ به‌ انگلیسی‌ از آن‌ منتشر شد. سپس‌ از سال‌ 1723 به‌ صورت‌ پاورقی‌ در روزنامه‌ ی  لندن‌ نیوز منتشر گردید و انتشار آن‌ به‌ این‌ صورت‌ سه‌ سال‌ طول‌ کشید. از آوازه‌ ی این‌ کتاب‌ در انگلستان‌ همین‌ بس‌ که‌ «جیمز پتی» در سال‌ 1783 در باره‌ ی  آن‌ گفته‌ است : «کتابی‌ است‌ که‌ کوچک‌ و بزرگ‌ آن‌ رامی‌شناسند.» در عرض‌ صد سال‌ هزار و یک‌ شب‌ بیش‌ از چهارصد بار به ‌زبان های‌ غرب‌ اروپا چاپ‌ شد. هزار و یک‌ شب‌ در قرن‌ هجدهم‌ در توجه‌ به ‌مطالعات‌ شرق‌شناسی‌ سهم‌ وافری‌ داشت‌ و فولکلور و داستان های‌ عامیانه‌ را به‌ رشته‌ای‌ پژوهشی‌ بدل‌ ساخت‌. در زمینه‌ ی «رومانس» نیز بدان جا انجامید که‌ مکتب‌ کاملی‌ به‌ نام‌ رمان ها و داستان های‌ شرقی‌ پدید آورد. از این جا می‌توان‌ گفت‌ که‌ تاثیر هزار و یک‌ شب‌ بر جنبش‌ رومانتیسیسم‌ اروپا در قرن‌ نوزدهم بسیار زیاد‌ بود. همه‌ ی اینها در زمانی‌ بود که‌ اعراب‌ به‌ هزار و یک‌ شب‌ توجهی ‌نداشتند و آن‌ را اثری‌ خارج‌ از قواعد زبان‌ عربی‌ می‌دانستند و بنا براین ‌برایش‌ احترامی‌ قایل‌ نبودند. به‌ نظر آنها هزار و یک‌ شب‌،کتابی‌ بازاری‌ و تهی‌از ارزش های‌ ادبی‌ می‌آمد و آمیزه‌ای‌ بود از فولکلور و ادب‌ عوام‌ که‌ به‌ لحنی‌بازاری‌ پرداخته‌ شده‌ است‌. درست‌ است‌ که‌ هزار و یک‌ شب‌ به‌ فولکلور وابسته‌ است‌ و تا به‌ روزگار ما برای‌ مردم‌ در بازار و قهوه‌ خانه‌های‌ قاهره‌ و بغداد خوانده‌ می‌شود، ولی‌ در غرب‌، ترجمه‌هایی‌ که‌ از هزار و یک‌ شب انجام ‌شد، این‌ جنبه‌ ی بازاری‌ بودن‌ را دگرگون‌ کرد و از آن‌ پس‌ هزار و یک‌ شب‌ نه ‌تنها به‌ عنوان‌ اثری‌ ادبی‌ شناخته‌ شد، و نه‌ تنها وارد ادبیات‌ ما (غربی ها) شد، بلکه ‌در حقیقت‌ به‌ صورت‌ یکی‌ از آثار ادبی‌ کلاسیک‌ ما در آمد. هزار و یک‌ شب ‌بارها تجدید چاپ‌ شد و نمایش ها، باله‌ها، اپراها، فیلم ها، نمایش های‌ عروسکی‌ و پانتومیم های‌ فراوانی‌ بویژه‌ برای‌ کودکان‌، از آن‌ پدید آمد. از پرتو ترجمه‌های‌ پیشتازی‌ که‌ داستان های‌ افسانه‌ای‌ و سفرها و ماجراهای‌ غریب‌ (گروتسک‌) را بر داستان های‌ واقعی‌ آن‌ برتری‌ می‌نهاد، هزار و یک‌شب‌ کتابی‌ شد که‌ با آنچه‌ شگفت‌ و رومانسی‌ می‌نمود، برابر بود. ولی‌ البته ‌مجموعه‌ ی کامل‌ آن‌ دربردارنده‌ ی حکایت های‌ بسیار بود؛ از حکایات‌ عاشقانه ‌گرفته‌ تا حکایت های‌ حادثه‌جویانه‌، حکایات‌ طراران‌ و مجرمان‌، نوادر، داستان هایی‌ مربوط به‌ حیوانات‌، داستان های‌ آموزشی‌، داستان هایی ‌مربوط به‌ پارسایان‌، داستان های‌ مربوط به‌ شیاطین‌، مجموعه‌ حکایت ها ی ‌نادری‌ راجع‌ به‌ هارون‌ الرشید، داستان هایی‌ از شوهران‌ و همسران‌، داستان هایی‌ مربوط به‌ جنگ های‌ صلیبی‌ و داستان های‌ عاشقانه‌ ی بلند شبیه‌ به ‌حماسه‌های‌ جنگی‌، تفسیرهایی‌ راجع‌ به‌ رویدادهای‌ دیگر، و سرانجام‌حکایاتی‌ در دل‌ حکایات‌ دیگر. هزار و یک‌ شب‌ حتی‌ کتاب‌ کاملی‌ چون‌ کتاب‌ سندباد را نیز در بر می‌گیرد (کتاب‌ سندباد در هزار و یک‌ شب‌ به‌داستان‌ هفت‌ وزیر مشهور است‌.) علاوه‌ بر اینها باید از اشعار طولانی‌ و پیچیده‌ ی دیگری‌ یاد کرد که‌ در دل‌ حکایت ها آمده‌اند.

 

اما هزار و یک‌ شب‌ که‌ از گذشته‌ بر جای‌ مانده‌، خود تاریخ‌ مستقلی‌دارد. به‌ همین‌ دلیل‌ اصطلاح‌ «مجموعه‌ ی  کامل‌» نیازمند توضیح‌ است‌. هزار ویک‌ شب‌ مانند تمام‌ مجموعه‌های‌ فولکلوریک‌ دیگر شکل‌ واحد و نهایی‌ندارد، و داستان های‌ آن‌ در شماره‌ها و گونه‌های‌ مختلف‌ و طبعا هر یک‌ بنا به‌صلاح‌ مترجم‌ آن‌، چاپ‌ شده‌اند. رقم‌ 1001 بر تعداد زیاد دلالت‌ دارد، بسیار بیش‌ از آنچه‌ عددی‌ خاص‌ مشخص‌ می ‌کند.« آنتوان‌ گالان‌»، که‌ از کارکنان‌ بخش‌ دیپلماتیک‌ فرانسه‌ بود، اساس‌ کار خود را بر نسخه‌ای‌ خطی‌در سوریه‌ گذاشت‌، و بعدها به‌ منابع‌ دیگر رو آورد. ولی‌ آن‌ که‌ عمدتا کار گالان‌ را تکمیل‌ کرد، مردی‌ سوری‌ بود که‌ در پاریس‌ زندگی‌ می‌کرد و برایش‌ داستان هایی‌ از فولکلور عرب‌ را روایت‌ کرد که‌ دو داستان‌ گران قدر علاءالدین (و چراغ‌  جادو) و علی‌ بابا (و چهل‌ دزد بغداد) هم‌ جزوشان‌ بودند. کتابی‌که‌ برادران‌« گریم‌» صد سال‌ بعد، یعنی‌ درسال 1812 بر مبنای داستان های‌ فولکلوریک‌ آلمانی‌ منتشر کردند، و سرآغاز شیوه‌ ی گردآوری‌ مستقیم‌ داستان های‌ عامیانه‌ ازدهان‌ مردم‌ در دوره‌ ی جدید بود، نشان‌ داد که‌ داستان هایشان‌ روایتی‌ آلمانی‌ از دو داستان‌ «علاءالدین‌ و علی‌ بابا» هستند. با فرا رسیدن‌ قرن‌ نوزدهم‌، چند نسخه‌ ی خطی‌ عربی‌ از هزار و یک‌ شب‌ کشف‌ و چاپ‌ شد. اما اساس ‌چاپ های‌ اروپایی‌ بعدی‌ همان‌ نسخه‌ ی مصری‌ (معروف‌ به‌ نسخه‌ ی بولاق‌) بود. ترجمه‌ ی  انگلیسی‌ ادوارد لین Edward Lane از این‌ چاپ‌ در سال های‌1840-1838 منتشر شد. بهترین‌ ترجمه‌ ی انگلیسی‌ این‌ کتاب‌ ترجمه‌ ی جان‌ پاین Payne است‌ که‌ در سال‌ 1880 (در 9 جلد) منتشر گردید. قسمت هایی‌ از این‌ ترجمه‌ را «ریچارد برتون‌» Burton در ترجمه‌ ی مشهورش‌ از هزار و یک‌ شب ‌آورد (10 جلد، 1885)، ولی‌ البته‌ ترجمه‌اش‌ از نظر ارزش‌ به‌ پای‌ ترجمه‌ ی  جان‌ پاین‌ نمی‌رسید. بهترین‌ ترجمه‌ ی جدید، ترجمه‌ ی انو لیتمان Enno Littmann آلمانی‌ بود (در 6 جلد، 1920). ترجمه‌ ی  برتون‌ در بعضی‌ قسمت ها تا حدی‌ با ترجمه‌ ی پاین‌ برابر بود، ولی‌ هیچ‌ دو ترجمه‌ای‌ از این‌ شش‌ ترجمه‌، با نسخه‌های‌ علمی‌ که‌ پایه‌ و اساس‌ یکدیگر بودند، با هم‌ نمی‌خواندند. درهر حال‌، اگر همه‌ ی آنها را، از جمله‌ بخش های‌ الحاقی‌ نسخه‌ ی پاین‌ و برتون‌ را درنظر بگیریم‌، آن گاه‌ به‌ متن‌ فعلی‌ هزار و یک‌ شب‌ خواهیم‌ رسید. بخش های ‌الحاقی‌ نسخه‌ ی پاین‌ و برتون‌ از دو نسخه‌ ی خطی‌ گرفته‌ شده‌اند؛ یکی‌ «نسخه‌ ی خطی‌ کلکته‌» (18-1814) و دیگری‌« نسخه‌ ی خطی‌ برسلاو» (43-1825). باوجود این‌ در کم تر نسخه‌ ی منفردی‌ می‌توان‌ به‌ مجموعه‌ ی کامل‌ هزار و یک‌شب‌ دست‌ یافت‌، اما این جا و آن جا پیوسته‌ گزیده‌هایی‌ از حکایت های‌ هزار ویک‌ شب‌ چاپ‌ می‌شوند. تعداد اندکی‌ از خوانندگان‌ امروز می‌دانند که‌کتاب‌ در کلیت‌ خود چه‌ تنوع‌ گیج‌ کننده‌ای‌ دارد.

آنچه‌ مسئله‌ را پیچیده‌تر می‌کند، تنوع‌ جغرافیایی‌ گسترده‌ای‌ است‌ که‌ اصل‌ داستان ها دارند. خاستگاه‌ بعضی‌ از داستان های‌ هزار و یک‌ شب‌ به‌ هند در قرن‌ پنجم‌ قبل‌ از میلاد و نیز قرن‌ سوم‌ میلادی‌ می‌رسد. خاستگاه ‌داستان های‌ دیگر کتاب‌، ایران‌، عراق‌، مصر، ترکیه‌ و یونان‌ است. علاوه‌ بر اینها عناصر یهودی‌ و منابع‌ عربی‌ قبل‌ از اسلام‌ هم‌ در کار بوده اند و همه‌ ی اینها در زمینه‌ای‌ اسلامی‌ گرد آمده اند. چه‌ بسا حکایت‌ شهرزاد هندی‌ تبار، به‌ علاوه ‌ی نام های‌ اشخاص‌ ایرانی‌، از روایت‌ ایرانی‌ کتاب‌« استر انجیلی‌» گرفته‌ شده‌باشد که‌ تاریخش‌ به‌ قرن‌ سوم‌ میلادی‌ باز می‌گردد. درواقع‌ نخستین‌ اشاره‌ به‌نام‌ هزار و یک‌ شب‌ از مجموعه‌ ی «هزار افسانه‌» در دست نویسی‌ به‌ زبان‌ فارسی‌متعلق‌ به‌ قرن‌ نهم‌ میلادی‌ آمده‌ است‌. در پی‌ آن‌ در قرن‌ دهم‌ میلادی ‌شخصیت های‌ کتاب‌ هزار و یک‌ شب‌ در کتاب‌ «مروج‌ الذهب» مسعودی‌ ذکرشده اند. محققان‌ معتقدند که‌ کتاب‌ هزار و یک‌ شب‌ (تا آن‌ هنگام‌) از چاپ های ‌گوناگونی‌ ترتیب‌ یافته‌ که‌ از ترجمه ی‌ «هزار افسانه» در قرن‌ نهم‌ آغاز می‌شود، و در قرن‌ نهم‌ داستان های‌ دیگری‌، از جمله‌ داستان‌ سندباد دریایی‌ به‌ آن‌ اضافه ‌شده‌ است‌. در قرن‌ دهم‌ میلادی‌، از همه‌ ی اینها مجموعه‌ای‌ شامل‌ 480داستان‌ (شب‌) به‌ وجود آمد که‌ آنها را فردی‌ به‌ نام‌«ابوعبدوس‌» گرد آورد. در قرن‌ دوازدهم‌ نیز داستان هایی‌ مصری‌ به‌ کتاب‌ اضافه‌ شد. ولی‌ شکل‌ نهایی‌کتاب‌، به‌ قرن‌ شانزدهم‌ میلادی‌ کشیده‌ شد و مضامینی‌ چون‌ جنگ های‌صلیبی‌ و جنگ های‌ مغول‌ هنگام‌ ورودشان‌ به‌ بغداد، در کتاب‌ راه‌ یافتند. حکایت های‌ دیگری‌ مربوط به‌ سرگذشت‌ « بیبرس‌» و حکایت هایی‌ مربوط به‌تسخیر مصر توسط ترک ها به‌ کتاب‌ اضافه‌ شد. از آن جا که‌ هزار و یک‌ شب‌مجموعه‌ ی مرکبی است‌ از داستان های‌ از هم‌ گسسته‌ که‌ طی‌ قرون‌طولانی‌ شکل‌ گرفته‌اند، می‌توان‌ هم‌ صدا با کلام‌ جاودانه‌ ی «وانس‌ راندولف» ‌گفت‌: “ هزار و یک‌ شب‌، کتابی‌ است‌ که‌ داستان های‌ آن‌ به‌ طور تصادفی‌ و با طبیعت‌ انتقال‌ شفاهی‌ (سینه‌ به‌ سینه‌) شکل‌ گرفته‌ و صیقل‌ یافته‌اند ؛ به‌ این‌معنی‌ که‌ بسته‌ به‌ تصادف یا شرایط، موادی‌ به‌ آن‌ اضافه‌ یا از آن‌ حذف‌شده‌اند. ولی‌ برای‌ این که‌ داستان‌ به‌ زندگی‌ خود ادامه‌ دهد، ناگزیر می‌بایست‌ از جانب‌ شنوندگانی‌ که‌ آن‌ را از بر می‌کردند و بعدها راوی‌ آن‌ می‌شدند، پذیرفته‌ می‌شد. به‌ این‌ شکل‌ میلیون ها نفر از شنوندگان‌ قصه‌ها، درطی‌ سالیان‌، در شکل‌گیری‌ داستان ها و صیقل‌ خوردن‌ آنها سهم‌ داشته‌اند.”

با وجود این‌، تغییرات‌ عادی‌ لازم‌ در باره ی  طبیعت‌ فولکلوریک‌ داستان ها، باعث‌ شدند که‌ نسخه‌های‌ خطی‌ نیز دستخوش‌ تغییرات‌ اساسی‌شوند، ولی این‌ تغییرات‌ با تغییرات‌ عامدانه‌ای‌ که‌ فراهم‌ آورندگان‌ هنگام‌تبدیل‌ شدن‌ هزار و یک‌ شب‌ به‌ بخشی‌ از ادبیات‌ غرب‌ در آن‌ پدید آورده‌اند، فرق‌  دارند و باید میان‌ آنها واین تغییرات‌، تفاوت‌ قایل‌شد. از سال‌ 1704 پدید آورندگان‌ و مترجمان‌، قسمت های‌ بسیاری‌ از کتاب‌ را که‌ به‌ امور جنسی‌ می‌پرداخت‌، حذف‌ کردند و داستان های‌ دیگری‌ به‌ جای‌آنها گذاشتند. از آن جا که‌ هر خواننده‌ آنچه‌ را که‌ خوانده‌ است‌ به‌ عنوان‌ کتاب‌حقیقی‌ هزار و یک‌ شب‌ می‌پذیرد، ناگزیر نزد خوانندگان‌ احساسات‌مختلفی‌ شکل‌ می‌گیرد. پیش‌ از این‌ تصور اولیه‌ای‌ را که‌ در باره‌ی  هزار و یک‌شب‌  وجود داشت‌ و آن‌ را مجموعه‌ای‌ از داستان های‌ گروتسک‌ و رومانسی‌ می‌دانست‌، ذکر کردیم‌، ولی‌ همین‌ کتاب‌ برای‌ اروپا حکایت های‌ طنزآلود دیگری‌ عرضه‌ کرد که‌ پیش‌ از این‌ در مجموعه‌ داستان های‌ دیگر آمده‌ بودند. این‌ داستان ها عبارتند از: «شمشیر»، «سگ‌ گریان»‌،« صراف‌ دروغین‌»، «چهار امانت گذار» و «بشکه‌های‌ روغن‌». شاید به‌ کارگیری‌ تعبیر «ویرایش‌» در باره ی  این‌داستان ها دقیق‌ نباشد، زیرا 600 سال‌ از پیدایش‌ این‌ داستان ها می‌گذشت‌ و بسیاری‌ از داستان های‌ واقعی‌ هزار و یک‌ شب‌ و نوادر حکایات‌ دیگر که‌حالتی‌ رمان‌گونه‌ داشتند، برای‌ «بوکاچیو» و نویسندگان‌ بعد از او شناخته‌ شده بودند، و اگر نه‌ در ادبیات‌ رسمی‌، ولی‌ در ادبیات‌ عامیانه‌ وجود داشتند. حقیقت‌ این‌ است‌ که‌ مترجمان‌ در قرن‌ هیجدهم‌ مجذوب‌ داستان های ‌خرافی‌ هزار و یک‌ شب‌ شده‌ بودند، در حالی‌ که‌ حکایات‌ دیگری‌ که‌ حالتی‌رمان‌ گونه‌ داشت‌، خواه‌ از نوع‌ سرگرم‌ کننده‌ و خواه‌ از نوع‌ جنسی‌، برایشان‌آشنا بود و بسیاری‌ از آنها را خوانده‌ و شنیده‌ بودند.

 پانوشت

.1 مقاله‌ای‌ است‌ از کتاب‌: ا. ل‌. رانیلا، الماضی‌ المشترک‌ بین‌ العرب‌ و الغرب‌; اصول‌ الاداب‌الشعبیه‌ الغربیه‌. ترجمه‌ ی نبیله‌ ابراهیم‌. الکویت‌، المجلس‌ الوطنی‌ للثقافه‌ والفنون‌ والاداب‌، 1999، صص‌ 306-301.- ترجمه‌ ی: محمد جواهرکلام‌

 .2 از این‌ کتاب‌ سه‌ ترجمه‌ ی فارسی‌ در دست‌ است‌ که‌ به‌ ترتیب‌ تاریخ‌ عبارتند: از ترجمه‌ ی  ابراهیم ‌گلستان‌ 1328، هوشنگ‌ پیرنظر 1339، و نجف‌ دریابندری‌ 1360. قسمت‌ فوق‌ از ترجمه‌ ی گلستان‌ با این ‌مشخصات‌ نقل‌ شده‌: چاپ‌ سوم‌، تهران‌، انتشارات آگاه‌، 1356، ص‌ 172.