جشنواره ♦ گزارش

نویسنده

در هفتمین روز بیست و پنجمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر نمایش های رستاخیز عشق (حسین مسافر آستانه)، در سایه (روی فرایتی)، لیر شاه (روبرتو چولی)، سمفونی عشق(حسین پاکدل)، خیال روی خط موازی (حمیدرضا آذرنگ و عباس اقسامی)، پلنگ خال هایش را پاک می کند (علی نرگس نژاد)، کوری(لوئیجی دالالیو)، الاغ خوش خیال(عبدالله آتشانی) و نامدار(سعید خیر اللهی) روی صحنه رفتند.

saramago1.jpg

مرورهفتمین روز

از شکسپیر تا ساراماگو

با توجه به اینکه اجرای نمایش مرگ دانتون واکنش های متفاوتی را بین دست اندرکاران تئاتر برانگیخت هنگام اجرای دومین نمایش روبرتو چولی تماشاگران بیشتری به سالن هجوم آورده بودند. روبرتو چولی پس از پایان نمایش به تماشاگران گفت: «همواره از من می‌پرسند که چرا به ایران می‌آیم؟ باید بگویم که من خیلی با میل و اشتیاق به ایران می‌آیم؛ برای خیلی از آدم‌ها این قابل فهم نیست. من به عنوان کسی که تئاتری است وقتی می‌بینم که تماشاگر ایرانی در شرایط خیلی سخت و در هوای گرم و فشرده تالار چهارسو به مدت 2 ساعت به دیدن لیرشاه می‌نشیند و در چنین شرایطی تمرکز زیادی برای درک آن صرف می‌کنند، برایم خیلی جذاب است؛ چون در این جامعه با تمام مشکلات و سختی‌ها برخی علاقه زیادی برای دیدن تئاتر دارند و این ذات و علاقه درونی افراد برایم جذاب است.»

وی افزود:«افراد تئاتری هیچ ملیتی در موردشان صدق نمی‌کند. آن‌ها به آلمان، ایتالیا، ایران یا ترکیه تعلق ندارند، بلکه تئاتری‌ها افراد فرامرزی هستند. برایم احساس مسرت بخشی ‌است که وقتی پا به جایی بگذارم و در آن جا قلب تئاتر بتپد.»

saramago2.jpg

زنده باد ساراماگو

برای تماشاگرانی که همین امسال اجرای بسیار بدی را از رمان معروف ژوزه ساراماگو تماشاکرده بودند هر اجرایی می توانست بسیار دلپذیر باشد. چه رسد به اینکه کارگردانی ایتالیایی با معماری بسیار زیبای صحنه ای همان نمایش را روی صحنه ببرد.

دالالیو در اجرای این نمایش بسیار می کوشد به رمان وفادار بماند و ارزش های ادبی داستان را فدای ارزش های نمایشی نمی کند. در این نمایش بازیگران ایرانی با این کارگردان ایتالیایی همکاری می کنند. ایرج راد در این نمایش نقش اصلی را بر عهده دارد. صحنه با سیم های خارداریپوشانده شده که این سیم های خاردار در بدو ورود تماشاگر برای او ممنوعیت را تداعی می کند. داستان به ظاهر فضایی سورئال دارد، اما دالالیو کوشیده که در اجرا به عناصر رئالیستی وفادار بماند. او در این نمایش هرجا که فکر کرده احتمالا خصلت های دراماتیک ادبی قربانی ارزش های نمایشی می شود صحنه را نگه می دارد و از بازیگران می خواهد تا داستان رااز روی متن بخوانند.

دالالیو در باره انتخاب این نمایش برای اجرا گفته است: «رمان کوری برایم یک تجربه زنده و کاملاً نزدیک به زندگی بود. من همیشه نمایشنامه‌هایی را انتخاب کرده‌ام که بتوانم براساس تجربیاتم آن‌ها را روی صحنه بیاورم. نکته جالب در کوری این بود که تمام فجایع تاریخ در آن گنجانده شده بود که هنوز هم ‌ادامه دارد. فجایعی که 90 درصد آدم‌ها با آن درگیر هستند و هیچ وسیله دفاعی هم از خودشان در برابر آن‌ها ندارد. در زمان بازنویسی هم سعی کردم که به متن اصلی وفادار باشم. حتی تکنیک‌های ادبی آن را هم حفظ کرده‌ام.»

نمایش کوری پس از جشنواره اجرای عمومی خواهد داشت و در آن زمان مفصل تر برایتان خواهم نوشت.

آدم آدم است

حسین پاکدل نمایش سمفونی درد را بر اساس داستانی از کتاب مکتب بی خدایی اثر الکساندر تیشما روی صحنه برده است. این نمایش از دو منظر جداگانه قابل بررسی به نظر می رسد. یکی منظر اجتماعی و دیگری منظر انسانی است. در منظر اجتماعی ما با جامعه ای روبه رو هستیم که زیر نظر مستقیم دیکتاتوری اداره می شود. در این نگاه شکنجه و تفتیش عقاید حرف اول را می زند و همین سبب شده آدم ها خصلت انسانی خود را از دست داده و به عروسک تبدیل شوند. این در انتها و میزانسن پایانی نمایش خود را نمایان می سازد. از منظر انسانی نیز با آدم هایی مواجه می شویم که خود زیر فشار نقشی که دولت استبدادی بر گرده انها گذارده کمر خم می کنند. انها می آموزند هرچه زیباست را نفی کنند و دل به خشونت و پلیدی ها بسپارند.

صحنه نمایش یک میز ساده است که موقعیت های متفاوت نمایشی حول این میز رخ می دهد. موقعیت برای همه آدم ها یکسان است اما جایگاه شخصیتی انان تفاوت پیدا می کند. بازیگران نیز این سیر تحول را به خوبی در بازی های خود انعکاس می دهند. اگر به بازی فرهاد اصلانی دقت کرده باشید متوجه می شوید یک انسان چگومه می تواند اقتدار را تجربه کند،سپس بدل به موجودی ترسو شود و در انتها به یک مجسمه بدل شود . زمانیکه این نمایش را به نظاره مینشینیم در می یابیم که پاکدل کارگردانی محسوسی را در این نمایش انجام نداده و همه چیز را به بازی بازیگران و قدرت نفوذ متن در تماشاگر سپرده است. اما به هرحال به دلیل شباهت هایی که نمایش با ایران کنونی دارد مردم از اجرای عمومی این نمایش در جشنواره هم استقبال کردند.