خریت در حد لالیگا

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

یعنی نبوغ رهبر کره شمالی در یافتن راههای جدیدی برای مرگ های وحشتناک بی نظیر است. آن از عمه اش که داد سگ خوردش، این هم از وزیر دفاع کره شمالی که بنا به گفته منابع خبری، که کلا چنین منابعی در کره شمالی سالهاست سوراخ شده، با شلیک توپ ضد هوایی اعدام شد. این وزیر دفاع در یک مجلس سخنرانی کیم جونگ اون خوابش گرفته و خمیازه کشیده بود، و گفته می شود که برخوردش در یک جلسه با رهبر کشور به اندازه کافی مودبانه نبوده است. من ابتدا با کشتن این وزیر دفاع مخالف بودم، و معتقد بودم که باید او را به شکل دیگری مجازات می کردند، اما بعدا به این فکر کردم که به هر حال کشتنش ایراد بزرگی نیست، ولی حالا برای چی با توپ ضدهوایی؟ می توانستند همین کار را با آرپی جی هفت بکنند که درد کمتری ئداشته باشد، اما متوجه شدم که این تصمیم خیلی هم غیرعاقلانه نبوده است. در واقع دلایل کافی برای این نوع اعدام انقلابی توسط کیم جونگ اون وجود داشته است.

یک، فرض کنید که شما بخواهید یک وزیر را در یک کشور معقول مجازات کنید، کره شمالی می توانست این وزیر را جریمه کند، ولی در واقع این کار ممکن نبود، چون در کره شمالی دادن جریمه ممکن نیست، چون کسی ثروتی ندارد، و اگر هم قرار باشد جریمه ای بدهد، هم خودش از گرسنگی می میرد و هم کل خانواده اش، برای همین اعدام راحت تر است.

دو، فرض کنید قرار بود این وزیر دفاع به جای اعدام زندانی شود، این که در کره مجازات نیست. در کره همه مردم زندانی هستند، حتی خود کیم جونگ اون.

سه، یک راه دیگر مجازات این بود که او را اخراج کنند، یعنی او را بفرستند لای مردمی که همه دشمن هستند، این هم راه خوبی نیست، چون به جای اینکه وضع او را بدتر کنند، بهتر می کنند. کلا اینکه کسی کیم جونگ اون را هر هفته ببیند خودش یک مجازات بزرگ است.

چهار، یک مجازات دیگر در کره شمالی می تواند این باشد که متخلف را کلا از کشور اخراج کنند، یعنی در واقع او به همان آرزویی که همه مردم کره شمالی دارند برسد.

پنج، تا اینجا نتیجه می گیریم که هیچکدام از مجازات هایی که در جهان استفاده می شود، برای بقیه مجازات است، برای کره ای ها پاداش است، بنا براین بهترین مجازاتش همان مرگ است. ولی چرا او را به یک شکل عادی نکشتند؟ مثلا با تیرباران معمولی، یا با طناب دار، یا با صندلی الکتریکی؟ این روش ها هم اصلا خوب نیست، طناب در کره فقط برای بالابردن پرچم و نصب تابلوهای رهبری استفاده می شود، برق هم که قطع است، گلوله معمولی هم که بطور عادی هر روز به طرف مردم شلیک می شود. در واقع این شیوه های اعدام در کره شمالی خیلی احمقانه است، وقتی کسی بخاطر تلفنی حرف زدن در کره اعدام می شود، خمیازه کشیدن در برابر رهبر قطعا باید به اعدام با توپ ضدهوایی منجر شود.

در واقع کیم جونگ اون هم دلایل خودش را دارد، گیریم که دلایلش احمقانه هستند.

 

بیماری شرقی رقابت و حسادت

یعنی با این چهار تا همسایه، نیاز به هیچ دشمن دیگری نداریم. دقت کردید که جهان اسلام بخاطر حفظ خودش، روز به روز با جهان اسلام می جنگد؟ توجه کردید که بزرگترین قربانیان استبداد دینی اعم از طالبان و القاعده و الشباب و داعش و حزب الله و ایران، مسلمان ها هستند؟ داعشی ها می خواهند جهان را مسلمان کنند، بعد سر مردم سوریه و عراق را می برند. عربستان برای حفظ قدرتش مردم مسلمان یمن را می کشد، حتی تازه مسلمان های اروپایی هم از فرانسه و ایتالیا و انگلیس و سوئد، یک کاره راه می افتند با آن همه هزینه می رسند به ترکیه و با بدبختی خودشان را به داعش در سوریه و عراق می رسانند که سر چهار تا مسلمان دیگر را ببرند که خداوند اسلام شان را قبول کند.

شد مثل داستان کاریکاتورهای دانمارکی علیه حضرت محمد که دانمارکی ها کاریکاتورش را منتشر کردند و مسلمانان لیبی برای ابراز مخالفت با دانمارکی ها در لیبی به سفارت آمریکا حمله کردند و پلیس قذافی ۳۲ مسلمان لیبیایی را برای مبارزه با کفار دانمارکی کشت. یعنی مسلمان ها با کفار هم می خواهند بجنگند، باز هم خودشان را می کشند. حکومت ایران برای از بین بردن اسرائیل و مبارزه با آمریکا، یا با عربستان سعودی می جنگد، یا با مردم خودش. هر ماه صدها مسلمان برای حفظ اسلام به وسیله همدیگر کشته می شوند.

مثلا همین بوکوحرام در نیجریه برای مبارزه با فرهنگ غربی و اروپایی هر ماه تعدادی از مسلمانان نیجریه ای را می کشد. خیلی شیک، مفتی های طرفدار داعش اعلام کردند که جنگ با اسرائیلی ها حرام است و باید با مجوس های صفوی ایرانی جنگید، امام خمینی هم از وقتی چشم به دنیا بازکرد، دو سه تا آرزو بیشتر نداشت، یکی از بین بردن حکومت محمدرضا پهلوی بود، دومی از بین بردن حکومت حجاز، یعنی همان عربستان سعودی، و سومی هم از بین بردن حکومت مصر. سی سال ایران می خواست مصر را از بین ببرد و مصر دنبال رابطه با ایران بود، حالا هم ایران می خواهد با مصر رابطه برقرار کند، و مصر می خواهد ایران را از بین ببرد.

یعنی در خاورمیانه یک مشت علی و ابوبکر و حسین و یزید، دارند یک مشت مبارک و ممد و حسن و زید را می کشند. بخاطر همین نشریه بیزینس اینسایدر نوشته: “خاورمیانه همانند بیماری است که بدنش سیستم دفاعی ندارد.” در واقع دشمن اصلی خاورمیانه خودش است. الآن آنقدر که آمریکا و مخالفان حکومت ایران برای حفظ ایران نگران هستند، رهبر ایران و مردم ایران نگران نیستند. آنقدر که ایران برای حفظ سوریه تلاش می کند، خود بشار اسد تلاش نمی کند. به نظر من چهار نوع بیماری در خاورمیانه بطور جدی وجود دارد:

یک، بیماری های عفونی: بخش هایی از بدن خاورمیانه مثل داعش، یمن، سوریه، ایران عفونی شده و رهبری خاورمیانه تصمیم دارد اعضای بدنش را به جای اینکه درمان کند قطع کند.

دو، بیماری های روانی: تقریبا همه مسلمان های خاورمیانه و بخصوص رهبرانش دچار پارانویای هر کس دشمن بینی، عدم اعتماد به خود و دشمن پنداشتن خودشان هستند، بخاطر همین هی رهبران معاونین خودشان را می کشند، تقریبا در ده سال گذشته، تمام شخصیت های دوم حکومتی خاورمیانه، از سوریه بگیر تا عراق و عربستان و ایران و پاکستان، یا توسط شخص اول زندانی شدند و یا کشته شدند یا فرار کردند به غرب.

سه، سیستم امنیتی: خاورمیانه هشت تا دست و پا دارد مثل ارتش ترکیه،ارتش پاکستان، طالبان، داعش، وهابی های سعودی، مسلمانان وحشتناک ترکیه، ارتش سوریه، سپاه پاسداران ایران، حزب الله ایران، و این دست و پاها زدن و له کردن را بلدند، منتهی این بدن سر ندارد، برای همین جنگ هژمونی یا تعیین رهبری در منطقه است، سعودی ها و ترکیه و ایران هر کدام می خواهند سری از توی سرها دربیاورند و سرهای دیگر را قطع کنند. برای همین این دست و پاها بدون عقل و براساس واکنش عصبی هی دارند سر همدیگر را قطع می کنند.

چهار، ویروس های تصمیم گیر: یک مشکل مهم خاورمیانه هم این است که ویروس اصلی و مرکز مشکلات در خاورمیانه همان اسرائیل است که از قضا هیچ رابطه ای با بقیه این ارگانیسم مسلمان خاورمیانه ندارد، و جالب این است که این ویروس دارد درباره کل بدن تصمیم می گیرد.

پنج، معمولا برای مبارزه با هر بیماری یا بدن خودش را اصلاح و درمان می کند، یا با انقلاب جراحی می کند، در خاورمیانه هر کشوری بخواهد خودش را درمان کند، بدن خودش علیه خودش عمل می کند، برای همین است که اصلاح طلبان ایران توسط سیستم امنیتی بدن این کشور از بین برده می شود، یا بشار اسد در اولین قدم اصلاح طلبان کشور خودش را از بین می برد و کاری می کند که دستو پایش قانقاریا بگیرد و بعد آنها را قطع کند. یا وقتی دولت ایران سعی می کند در توافق با آمریکا مشکل خودش را حل کند و بیماری خودش را از بین ببرد، سه تا جنگ (غزه و داعش و یمن) اتفاق می افتد تا ایران با آمریکا صلح نکند و چهار تا قدرت مهم (مجلس ایران، مجلس سنای آمریکا، عربستان و ترکیه) تلاش می کنند تا امکان مداوای بحران خاورمیانه از بین برود. دقت کردید از وقتی حمله به یمن شروع شده، دیگر هیچ خبری از داعش نیست؟

در واقع بهترین کار برای نابود کردن خاورمیانه این است که ولش کنی به حال خودش تا خودش خودش را از میان ببرد.