علی اکبر صالحی رییس سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی، طی مصاحبه ای طولانی با “پرس تی وی”، رسانه انگلیسی زبان دولت تهران، تلویحا پذیرفت که ایران آماده دست کشیدن از راکتور آب سنگین اراک بمنظور رفع نگرانی های غرب و همسایگان، و در نتیجه افزایش بخت به نتیجه رساندن گفتگوهای آتی با گروه ۵+۱ است. دور بعدی گفتگوها از روز ۲۹ بهمن در وین آغاز خواهد شد.
علی اکبر صالحی، مانند محمد جواد ظریف، از جمله معدود دولتمردان دانش آموخته جمهوری اسلامی است که تصادفا حوزه مسئولیت های اجرایی او همسو با پیشینه آموزشی او است.
شاید اگر وابستگی های وی به باند ها و گروههای سیاسی داخلی جمهوری اسلامی بیشتر بود، بجای روحانی امروز صالحی بر مسند ریاست دولت در تهران نشسته بود. تسلط صالحی به زبان عربی شاید هم سطح با مهارت ظریف در زبان انگلیسی است در حالی که روحانی از آشنایی با هر دو زبان بی بهره است. یکی در آمریکا فیزیک اتمی آموخته ودیگری علوم سیاسی، وهر دو، در طرفهای گفتگو با خود، بدون تلاش، نوعی احساس اطمینان خاطر و صداقت کلام ایجاد میکنند؛ مهارتی که نزد اغلب دولتمردان جمهوری اسلامی متاعی است کمیاب.
از این استعداد، صالحی هر از گاهی برای عرضه فکر خود در لفافه و در صورت لزوم پوشاندن بخشی از حقایق استفاده میکند. از این جهت سرهء گفته های ظاهرا یکدست صالحی را باید با دقت از نا سره ها جدا کرد.
آمادگی تسلیم و واگذاری
در مقطع کنونی همه شواهد موجود حاکی از رضایت دادن حاکمیت جمهوری اسلامی به متوقف ساختن برنامه های اتمی خود، دست کم برای یک مدت سه ساله بعد از توافق نهایی با آمریکا است. وضعیت بحران زده اقتصادی کشور و آینده رژیم، تا حدود زیادی در گرو خروج از بحران کنونی و پیشگیری از فرو پاشی اقتصادی و بروز اعتراضهای لجام گسیخته در شهر ها است.
برای دست یافتن به توافق نهایی با آمریکا، مسدود ساختن دو مسیر برای دست یافتن به بمب اتمی که ایران سالها است در پیش گرفته، نه یک پیش شرط، که شرط غایی و نهایی است.
یکی از دو مسیر با محروم ساختن ایران از ذخیره اورانیوم غنی سازی شده قابل تبدیل به غلظت نظامی ( ۹۰ در صد) مسدود خواهد شد. قطع غنی سازی اورانیوم با غلظت ۲۰ در صد و به صفر رساندن تدریجی ذخیره گاز اورانیوم ۵ در صد غنی سازی شده از راه تبدیل ذخایر موجود به اکسید اورانیوم، این هف را بخوبی تامین خواهد کرد.
بستن راه دوم دست یافتن ایران به بمب ( تولید پلوتونیوم که پسمانده سوختی راکتور های آب سنگین است) به دلایل حیثیتی تا حدود زیادی دشوار تر از مسدود ساختن راه اول است.
در مورد غنی سازی اورانیوم، میتوان حتی سایت فوردو را نیز به ظاهر حفظ کرد ولی به عنوان زایده ای از نطنز با ادامه غنی سازی با غلظت تا ۵ در صد، البته در صورتی که تعداد سانتریفیوژهای مجاز در اختیار ایران، بعد از نهایی شدن توافق موقت اتمی چنین امکانی را فراهم سازد.
سنگینی سیاسی آب سنگین
ایران همزمان با طرح ایجاد تاسیسات غنی سازی در نطنز، گشودن راه دوم دست یابی به بمب اتمی را مورد توجه قرار داده بود؛ احداث یک کارخانه کوچک تولید پلوتونیوم ( راکتور ۴۰ مگاواتی آب سنگین در اراک).
پیش از آغاز عملیات احداث راکتور آب سنگین اراک، ایران ساختن کارخانه تولید آب سنگین در اراک را آغاز کرد. از آب سنگین به عنوان عامل خنک کننده در کوره های اتمی آب سنگین استفاده میشود. این کارخانه اینک با ظرفیت تولید سالانه تا ۸۰۰۰ تن آب سنگین در نزدیکی محل راکتور اراک مشغول بکار است.
تعطیل آشکار راکتور آب سنگین اراک بی تردید برای جمهوری اسلامی یک مشکل حیثیتی است. از سویی، جمهوری اسلامی مستقیما و (همچنین از سوی دوستان روسی که به همین علت فروش سامانه دفاع موشکی موسوم به اس -۳۰۰ به ایران را متوقف ساختند) اطمینان یافته که در صورت ادامه کار بروی راکتور آب سنگین اراک، این واحد مورد حمله نظامی خارجی قرار خواهد گرفت.
جمهوری اسلامی، با وجود در اختیار داشتن ظرفیت موشکی تلافی جویانه، فاقد ظرفیت نظامی دفاع از راکتور اتمی اراک در مقابل حمله هوایی است. به این ترتیب جمهوری اسلامی در برابر دو گزینه قرار داشت: از دست دادن راکتور اراک در نتیجه حمله نظامی خارجی و یا دست کشیدن از ظرفیتهای آن با حفظ ظاهر و در عین حال تظاهر به پیروزی.
با این وضعیت جمهوری اسلامی نه در دولت روحانی، که از مدتها پیش از بروی کار آمدن دولت یازدهم آشنا بود، و در دولت احمدی نژاد با چراغ خاموش خود را با مجموعه ای از محدودیتها، «داوطلبانه» تطبیق میداد. در حالی که فریدون عباسی رییس سازمان انرژی اتمی وقت در دولت احمدی نژاد از تکمیل و راه اندازی راکتور اراک در سال جاری ( ۲۰۱۴ ) خبر میداد، نه تنها کار در واحد یاد شده متوقف شده بود که بخشهایی از پروتکل الحاقی نیز در آن زمان اجرا میشد (موضوعی که حسین موسویان در مصاحبه ای با بی بی سی به آن اعتراف کرد.)
در مورد غنی سازی ۲۰ در صدی نیز جمهوری اسلامی در دولت احمدی نژاد ( بعد از ترسیم خط قرمز اسراییل توسط نتانیاهو در جلسه ماه سپتامبر مجمع عمومی سازمان ملل) چنین رفتاری را داوطلبانه در پیش گرفت و تدریجا اورانیوم ۲۰ در صد غنی سازی شده خود را به اکسید اورانیوم تبدیل میکرد تا خود را از در اختیار داشتن اورانیوم کافی برای ساختن یک بمب اتمی محروم سازد.
دولت روحانی مجری است و نه مبتکر
دولت روحانی نه پیشنهاد دهنده که مجری سیاستهایی است که حاکمیت جمهوری اسلامی پیش از بروی کار آمدن دولت کنونی خود را مجبور به قبول آن دیده است.
اینک با دست یافتن به موافقت اتمی موقت و داخل شدن در مذاکرات برای نهایی ساختن آن، جمهوری اسلامی آماده پذیرفتن و اجرای رسمی تعهداتی میشود که در گذشته داوطلبانه پذیرفته و اجرا میکرد، با این تفاوت که در مقابل آن اندک دستمزدی نیز دریافت میکند: دسترسی به ۴.۲ میلیارد دلار دارایی های ایران در ۸ قسط.
یک راه تن دادن به مسدود ساختن رسمی راه دوم دست یافتن ایران به بمب اتمی، تعطیل کارخانه آب سنگین اراک است. راه دیگر، تغییر کار بری آن! اینجاست که علی اکبر صالحی از شهرت به راستگویی و مهارتهای خود برای تاثیر گذاری بر مخاطب، برای حفظ ظاهری حیثیت جمهوری اسلامی استفاده کرده و موضوع را با پرس تی وی به گونه ای مطرح میکند که ظاهرا جمهوری اسلامی در توافق اتمی چیزی از دست نداده است.
صالحی در گفتگوی هدف دار خود با پرس تی وی، که بی تردید با انگیزه آماده ساختن افکار عمومی داخلی، پیش از مذاکرات نهایی اتمی صورت گرفته، میگوید: “میتوان در کوره راکتور اراک تغییرات فنی داد که در نتیجه پلوتونیوم کمتری تولید شود”.
این گفته صالحی یک دروغ بزرگ فنی در لباس ظاهری حقیقت است. حقیقت ماجرا این است که جمهوری اسلامی طی مذاکرات محرمانه قبلی با آمریکا، و پیش از نهایی شدن مذاکرات اتمی، در کلیات، این پیشنهاد آمریکا را پذیرفته است که بجای کوره آب سنگین، یک کوره اتمی آب سبک دریافت ودر اراک آن را نصب کند. صالحی در گفتگوی اخیر خود میگوید که با تغییر فنی کوره اصلی راکتور اراک تنها میزان تولید پلوتونیوم کاهش مییابد! اما توضیح نمی دهد که میزان کاهش تا چه اندازه خواهد بود؟
البته در کوره های آب سبک اتمی نیز پلوتونیم تولید میشود، اما، پلوتونیوم تولیدی یک کوره ۴۰ مگاواتی آب سبک اتمی برای به رسیدن به میزان ۱۰ کیلوگرم مورد احتیاج ساختن یک بمب، نیازمند ۲۰ سال زمان کار کردن است، در حالی که در یک کوره آب سنگین ۴۰ مگاواتی هر سال میتوان برای تا ۳ بمب اتمی پلوتونیوم کافی تولید کرد.
نکته دیگری که صالحی سعی در وارونه جلوه دادن آن دارد، حساسیت و اهمیت وضع موجود راکتور اراک است که بر خلاف برآورد فریدون عباسی، رییس سابق سازمان انرژی اتمی، زمان دست یافتن ایران به محصول پلوتونیوم کارخانه اراک را برای ۸ سال آینده اعلام کرده است! فریدون عباسی اندکی پیش از تحویل کار به صالحی این زمان را یکسال (۲۰۱۴ ) اعلام کرده بود.
لازم به یادآوری است که آمریکا پروژه موسوم به مانهاتن را که به تولید دو بمب اتمی متفاوت با استفاده از اورانیوم غنی سازی شده و پلوتونیوم فرایند شده منجر شد، از ابتدا تا انتها، با تکنولوژی ۷۰ سال پیش، در کمتر از ۴ سال به نتیجه رساند. آمریکا برای رسیدن به این هدف ضمن ساختن سانتریفیوژهای کافی برای غنی سازی اورانیوم، از مسیر دوم به تولید پلوتونیوم و فرایند تولید پلوتونیوم ۲۳۹ از پلوتونیوم ۲۳۸ مبادرت کرد و پیش از انجام دو انفجار اتمی سال ۱۹۴۵در هیرو شیما و ناگازاکی ژاپن، چند انفجار آزمایشی اتمی انجام داد.
حقیقت این است که جمهوری اسلامی به مسدود ساختن راههای دست یافتن خود به بمب اتمی رضایت داده و اینک تنها بدنبال حفظ حیثیت ظاهری در داخل بعد از اعلام این شکست ظفر مندانه است؛ یافتن شیوه محترمانه اعتراف به نوشیدن جام زهری تازه که بی شک آسان نخواهد بود. صالحی در پایان مصاحبه طولانی اخیر خود صادقانه گفت: “من از اینکه دو طرف به این توافق رسیدند خوشحال شدم منظورم این است که نخستین گام را در یک مسافرت هزار مایلی برداشتند”!