مقامات ارشد حزب کومهله کردستان ایران و کومهله زحمتکشان کردستان در مصاحبه با روز، جمهوری اسلامی را متهم به بمبگذاری در اردوگاه و سوءقصد مسلحانه به جان یکی از رهبران این حزب کرده و گفتهاند دستگاه امنیتی بعد از توافق هستهای و نگرانی از افزایش مطالبات سیاسی، احزاب کرد را هدف قرار داده است.
جمعه شب گذشته رضا کعبی، جانشین دبیرکل کومهله زحمتکشان کردستان در محل زندگی خود در اردوگاهی نزدیک سلیمانیه از یک سوءقصد مسلحانه جان سالم به در برد. یک روز بعد از این حادثه، حزب کومله کردستان نیز با انتشار بیانیهای از کشف و خنثیسازی مقادیر زیادی مواد منجره در اردوگاه محل سکونت خود خبر داد.
در واکنش به این اخبار، رسانههایی مانند خبرگزاری فارس و بولتننیوز، حزب کومهله کردستان ایران به رهبری عبدالله مهتدی را متهم کردند که به دلیل اختلافات داخلی قصد داشته رضا کعبی را ترور کند. آقای کعبی و مهتدی در مصاحبه با روز قویا این اتهام را رد میکنند و در مقابل دستگاه امنیتی را عامل تحرکات مسلحانه اخیر در اردوگاههای خود میدانند.
کومهله زحمتکشان کردستان و حزب کومهله کردستان ایران، هر دو از احزاب سیاسی مخالف جمهوری اسلامی کردستان ایران، از نزدیک به سه دهه گذشته در کردستان عراق مستقر هستند.
رهبران این دو حزب میگویند به دنبال خنثیکردن حملات مسلحانه اخیر، تحقیقات خود را روی این مساله شروع کرده و در تلاش اند علاوه بر کشف جزئیات این سوءقصدها، نقاط ضعف خود را نیز شناسایی کنند. با اینحال به گفته آنها این تحقیقات، بیشتر جنبه تکنیکی دارد و آنها اطمینان دارند که دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی پشت این سوءقصدها قرار دارد.
عبدالله مهتدی با اشاره به اینکه “جمهوری اسلامی تنها دشمن” آنهاست میگوید: “این بمبگذاری در صورت انفجار میتوانست نه فقط یک ضربه تشکیلاتی، بلکه یک فاجعه انسانی خلق کند. تهیه و کار گذاشتن این حجم از مواد منفجره از هیچ فرد یا گروه سیاسی معمولی ساخته نیست، فقط دولتها یا احیانا سازمانهایی مانند القاعده میتوانند چنین عملیات پیچیده تروریستی را سازماندهی کنند.”
رضا کعبی نیز که از سوء قصد مسلحانه جمعه شب جان سالم به در برده، توضیح میدهد “تهیه اسلحه و صدا خفهکن در بازارهای مشخص اسلحه در اقلیم کردستان عراق برای یک فرد عادی غیرممکن است. چون حمل این وسیله نه تنها برای شهروندان عادی، بلکه برای نیروهای نظامی نیز معمول نیست و دست هر کسی دیده شود بلافاصله بازداشت خواهد شد.”
در هر دو مورد، افرادی که مبادرت به اجرای این عملیات کردهاند از افراد وابسته به خود این احزاب بوده که به گفته رهبران توانستهاند به صفوف آنها “نفوذ” کنند.
هدف این حملات، هر دو اردوگاههای محل استقرار نیروهای این دو حزب بوده و در صورت موفقیت، دستکم در مورد اردوگاهی که در آن بمبگذاری شده بود، میتوانست علاوه بر نیروهای نظامی، تلفات غیرنظامی فراوانی نیز به دنبال بیاورد.
عبدالله مهتدی، دبیر کل حزب کومهله کردستان ایران میگوید: “در این اردوگاه، غذاخوری عمومی، کتابخانه، محل ورزش و ارگانهای مخلتلف نظامی و غیر نظامی وجود دارد. اگر این عملیات به نتیجه رسیده بود، علاوه بر اینکه موجب قتل افراد حزبی می شدبلکه یک فاجعه انسانی بزرگ اتفاق میافتاد. این بمبگذاریها به گونهای طراحی شده بود که با انفجار بمب اول و ازدحام و تجمعی که معمولا برای کمکرسانی به قربانیان انفجار اتفاق میافتاد، بمبهای بعدی نیز یکی پس از دیگری منفجر شوند؛ اتفاقی که میتوانست بخشهای بزرگی از اردوگاه را به تلی از خاکستر تبدیل کند.”
رهبران کومهله میگویند پیش از اتفاقات اخیر از کانالهای مختلف مطلع شده بودند که جمهوری اسلامی قصد دارد علیه آنها در خاک کردستان عراق دست به اقدامات خرابکارانه بزند اما اطلاعی از جزئیات و هدف نهایی این حملات نداشتهاند.
حذف فیزیکی مخالفان در خارج از کشور
جمهوری اسلامی سالهاست به دلیل نقض حقوق بشر و تحرکات در کشورهای همسایه و تلاش برای حذف فیزیکی مخالفان خود از سوی کشورهای غربی تحت نظارت است و بارها از سوی نهادهای مدافع حقوق بشر محکوم شده است.
از میان رهبران اپوزیسیون کرد، عبدالرحمن قاسملو، رهبر حزب دمکرات کردستان ایران، صادق شرفکندیَ، دیگر رهبر این حزب و صدیق کمانگر، عضو رهبری کومهله، از جمله شخصیتهایی هستند که توسط عوامل جمهوری اسلامی به ترتیب در برلین آلمان، وین اتریش و سلیمانیه کردستان عراق ترور شدهاند.
علاوه بر این دو حزب دمکرات و کومهله میگویند که به ویژه در دههی نود میلادی بیش از ۳۰۰ تن از کادرها و اعضای این احزاب از طریق سوء قصدهای مسلحانه در محلهای نظامی و غیر نظامی ترور شدهاند. آنها میگویند در سالهای استقرارشان در اقلیم کردستان علاوه بر حذف فیزیکی، برخی از اعضای آنها نیز از سوی دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی ربوده شدهاند.
شاپور بختیار، در سال ۱۳۷۰، سیروس الهی، در سال ۱۳۶۹، عبدالرحمن برومند در سال ۱۳۷۰ و کاظم رجوی در سال ۱۳۶۹ از جمله دیگر مخالفان سیاسی جمهوری اسلامی هستند که در خارج از کشور ترور شدند.
بعد از به نتیجه رسیدن “دادگاه میکونوس” که مقامات وقت دولت جمهوری اسلامی عامل ترور شناخته شدند، کشورهای غربی تحریمهای دیپلماتیک سختی علیه جمهوری اسلامی اعمال کردند و از آن پس به نظر میرسید جمهوری اسلامی به رویه کشتار مخالفان خود در خارج از کشور خاتمه داده است.
رضا کعبی میگوید: “طی سه دهه گذشته جمهوری اسلامی به صورت تعطیل ناپذیری علیه احزاب کرد در اقلیم کردستان عراق مشغول ترور، جمعآوری اطلاعات و اقدامات خرابکارانه بوده و این برخلاف ادعایی است که میگوید این احزاب تاثیری ندارند.”
در همین ارتباط عبدالله مهتدی هم میگوید: “مدتها بود که جمهوری اسلامی تا جایی که به احزاب کرد مربوط است، به چنین عملیاتی در داخل خاک کردستان عراق دست نمیزد. طبعا فعالیتهای اطلاعاتی و تجسسی خود و خانههای امن را بیشتر هم کرده بود، ولی عملیات مستقیم تروریستی و حذف فیزیکی انجام نمیداد. با این اقدامات اخیر و همچنین بمبگذاری وسیع احساس میکنم جمهوری اسلامی سیاستش را در این مورد تغییر داده و مستقیما علیه احزاب کرد دست به عملیات تروریستی، حتی در خاک کردستان عراق میزند.”
توافق هستهای؛ تحرکات علیه مخالفان؟
جمهوری اسلامی در حالی از سوی احزاب اپوزیسیون کردستان ایران به تلاش برای “اقدامات تروریستی” علیه آنها متهم شده که محمود علوی، وزیر اطلاعات در مهرماه سال ۹۳ در گزارش عملکرد خود به مجلس، از جلسه این وزارتخانه با “شورای” احزاب دموکرات و کومهله خبر داده و گفته بود که برگزاری جلسات با آنچه او “احزاب معاند” خوانده برای به “حداقل رساندن آسیبها”ی آنان به نظام است.
رضا کعبی و عبدالله مهتدی هر دو قویا برگزاری چنین جلساتی را تکذیب میکنند. در زمان انتشار اظهارات وزیر اطلاعات بیشتر احزاب کردستان ایران این موضوع را رد کردند، اما خالد عزیزی، رهبر حزب دموکرات کردستان در مصاحبه با تلویزیون صدای آمریکا تائید کرد که با مقامات ایران در کردستان عراق دیدارهایی داشته است.
ماه گذشته در پی توافق هستهای میان جمهوری اسلامی و غرب برخی اجبار دولت ایران به تلاش برای حل مشکلات داخلی سیاسی را از جمله پیامدهای اجتنابناپذیر احتمالی چنین توافقی اعلام کردند.
در چنین شرایطی جمهوری اسلامی به چه دلیل باید احزاب کرد را در خارج از کشور مورد هدف قرار بدهد؟
عبدالله مهتدی میگوید: “همه میدانند که در راستای تمایل مردم ایران، توافق هستهای به دنبال خود باعث افزایش توقعات مردم در زمینههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و البته سیاسی خواهد شد. مطالبات اقشار مختلف مردم، از کارگران، زنان، جوانان، روشنفکران، نویسندگان و ملیتهای ایرانی افزایش پیدا خواهد کرد.”
به گفته دبیر اول حزب کومهله کردستان ایران: “بنابراین همه به درستی انتظار میکشند که ما در دوره آینده با افزایش مطالبات مردم و جنبشهای مطالباتی روبرو خواهیم بود. جمهوری اسلامی که قصد ندارد به این مطالبات پاسخ مثبت بدهد و آن روی خوشی را که در زمینه هستهای به آمریکا و غرب نشان داد، به مردم خود هم نشان دهد، از بالا گرفتن و سربرآوردن این جنبشها نگران است و کردستان را هم محلی میداند که اتفاقا این جنبشهای مطالباتی در آن بروز پیدا کند.”
رضا کعبی، جانشین دبیر کل کومهله زحمتکشان کردستان هم میگوید: “جمهوری اسلامی علیرغم اینکه ادعا میکند احزاب کردستان ایران نقش و جایگاهی در جامعه خودشان ندارند، اما میداند که اینطور نیست. آنها هزینه بسیار بالای مادی و انسانی صرف میکنند که اردوگاهها، مقررها و مراکز رهبری احزاب کرد در کردستان عراق را متحمل هزینه کنند.”
او می افزاید: “توافق هستهای نه تنها مانعی برای جمهوری اسلامی نیست بلکه به نظر من به نوعی این نظام پاسپورت کشتار داخلی خود را از این توافق گرفته است. چراکه حقوق بشر موضوع این توافق نبوده و هر قدر در داخل ایران جنایت کند احتمالا برای غرب مهم نخواهد بود. جمهوری اسلامی بعد از این توافق در سرکوب داخلی جری تر شده است. در این میان احزاب کردستانی هم برایش بسیار مهم است و طبیعی است که هدف نخست جمهوری اسلامی در ترور یا سایر اقدامات خرابکارانه باشد.”
رهبران کومهله میگویند، درصورتیکه اتفاقات اخیر با واکنشهای گسترده تشکلها و شخصیتهای سیاسی مختلف ایرانی روبرو نشود، احتمال تکرار آنها علیه همه گروههای سیاسی همچنان وجود خواهد داشت.