قاب

نویسنده
میترا سلطانی

نگاهی به نمایشگاه عکس “قطره‌گرافی” علیرضا قاسم‌زاده ایروانی

بداهه در قاب

 

 

 موضوع عکس‌های این نمایشگاه عکاسی از قطره است و دراین نمایشگاه ۱۷ عکس از بین بیش از ۳۰ هزار فریم عکس گرفته شده انتخاب شده‌اند. 8 عکس در اندازه‌ی ۶۰×۴۰ سانتیمتر و ۹ عکس در اندازه‌ی ۷۰×۵۰ سانتیمتر به صورت چاپ روی کاغذ عکاسی با قاب و پاسپارتو به نمایش گذاشته شده است. این نمایشگاه پیش از این در نوروز ۹۲ به مدت ۱۷ روز در شهر زیرزمینی کاریز در جزیره‌ی کیش برپا شده بود.

 

 

 در زمانه‌ای که هنر فیگوراتیو و انتزاعی بیش از گذشته ارزش پیدا کرده، عمل عکاسانه بیشتر به سمت “برساختن” به جای “بازنمودن ناب” حرکت کرده است… جدا کردن نمادهایی، که از طریق نشانه‌شناسی به معانی و مفاهیمی مشترک اشاره می‌کنند و در میان مردم به جایگاهی نمادین و استعاری رسیده‌اند، از بستر اصلی حضور هر روزه‌شان در جامعه و هم‌نشین کردن آنها با عناصری که به ظاهر هیچ نوع سنخیت و همراهی متجانسی با آنها ندارند برای رسیدن به مفاهیمی تازه و خوانشی دوباره از فضایی که این نشانه ها در آن حاضر هستند برای غافلگیر کردن مخاطبان و به چالش کشیدن باورهای مرسوم و خاطره‌ای جمعی که‌ آنها پیرامون بستر همیشگی ارائه‌ی چنین عناصری در عرصه‌ی عمومی دارند، نقش مهمی در ساختار این تکنیک هنری بازی می‌کند. به عبارتی هنرمند سعی دارد با این کار دست به کار ایجاد روایتی جدید از فضایی بزند که هرگز وجود نداشته است ولی به مثابه‌ی یک آشنای دور اما رفته از یاد در عمق خاطرات همگی ما سوسو می‌زند.نمایشگاه عکس های علیرضا قاسم زاده هم از این قاعده مستثنی نیست و او می کوشد تا با انتخاب موضوعی دشوار چه در بستر اصلی محتوا و چه در قالب فرم و شکل تجربه ای نو با تکنیک خلاقه را دربرابر دیدگان مخاطبان خود قرار دهد.

 

 

دغدغه‌ی اصلی که در رابطه با واژه‌ی فریم ها در ذهن عکاس این نمایشگاه شکل گرفته است نه برپایه‌ی به تصویر کشیدن مفاهیمی چون کارکردهای نور، فرم‌های خاصی از طبیعت و یا حتی مفهمومی از حضور انسان بلکه به دنبال تعاریفی مستند از وسعت و عظمت، سکوت و آرامش، تفکر و در نهایت حس درونی وی بوده است، معانی‌ که هر بار با قدم زدن و غرق شدن در این وسعت ناپیدا در نهانش آشکار می‌شود.

 

حرکت مواج آب و برخورد آن با اشیاء ساختگی،سبب ابداع اشکالی می شود که شکار آن از زاویه و قاب دوربین جذاب تر از همیشه می نمایاند.قاسم زاده در ارائه تابلوهای خود از رنگ بندی سوژه هایش نیز به سادگی نمی گذرد.اون با آمیختن رنگ های گرم و اصیل به محیط پیرامونی موضوعاتش ترکیب ویژه ای از تننوع بصری به وجود می آورد.

خالق نمایشگاه عکس‌های “پیدای پنهان” درباره ویژگی‌های می گوید: آثار من دو ویژگی خیلی عمده دارد. ویژگی اول تکرارناپذیر بودن آثار و ویژگی دوم منحصر به فرد بودن آنها است.

 

 

قطره‌گرافی اصطلاحی است خودمانی، زیرا این سبک کار به تازگی ابداع شده است و اسم خاصی را نمی‌توانستیم روی آن بگذاریم و چیزی که مصطلح شد، “قطره‌گرافی” بود و به عکاسی از قطره‌های آب در شرایط مختلف گفته می‌شود.بخشی که کار کرده‌ام لحظه برخورد قطره‌های آب با یکدیگر است. به طوری که ابتدا قطره آبی را در ظرفی پر از آب می‌اندازم و هنگامی که قطره پس از برخورد به سمت بالا حرکت می‌کند، قطره آب دیگری را رها می‌کنم و لحظه برخورد این دو قطره را عکس می‌گیرم.برخوردی از دو قطره آب اتفاق می‌افتد و عکس می‌گیرم، در سراسر دنیا هیچ فردی حتی خود من نیز نمی‌توانم این عکس را تکرار کنم. و آن شکلی را که ایجاد می‌شود با هزاران بار تکرار هم محال است به آن برسیم، این یعنی منحصر به فرد است.اتفاقاتی اطرافمان می‌افتد که وجود دارند، یعنی “ پیدا” است ولی از دیدگان ما “ پنهان” است. وجود دارند ولی نمی‌بینیم.

عکس های قاسم زاده در این نمایشگاه همگی با وسواس و دقت فراوانی به ثبت رسیده شده است.او با کم و زیاد کردن سرعت شاتل دوربینش در پی کشف لحظاتی است که به چشم مستند انسان نمی آید و حوادث و رویدادهای لحظه ای را دستمایه این مهم قرار داده است.قاسم زاده بیشترین تمرکز خود را بر روی حرکت بداهه سوژه ی خود قرار می دهد و از یک حرکت دهها قاب متفاوت را شکار می کند.

عکاس در بخشی از بیانیه‌ی خود هم برای این نمایشگاه می‌نویسد: “دیدن دنیاس پیرامون از دریچه‌ی دوربین و بسیار نزدیکتر از دید طبیعی روزمره، نادیده‌هایی را برایم آشکار کرد که لذت آن برایم کمتر از یک کشف نبود. دنیایی که در کسری از ثانیه شکل می‌گیرد و هر بار شکل و حجمی تازه می‌سازد، بی‌هیچ شباهت و تکراری. همگی واقعیت‌هایی هستند که از دیدگان ما مخفی مانده‌اند. یک هستِ ناپیدا…، یک “پیدای پنهان”…. با دیدن این دنیای شگفت‌انگیز از خود می‌پرسم آیا ناشناخته‌ها را پایانی هست؟”