سردار! بسیجی ها را نبر کهریزک

نوشابه امیری
نوشابه امیری

سرداررادان “جانشین فرماندهی ناجا به منظور کنترل اوضاع وارد سفارت انگلیس شد”. این خبررا خبرگزاری فارس، وابسته به نیروهای نظامی و امنیتی داده. حاج آقای سردار به این به اصطلاح دانشجویان اولتیماتوم هم داده که “هر چه زودتر سفارت را تخلیه کنند”.

دیگر همپالکی این سردار هم که ساجدی نیا باشد اعلام کرده “معترضان ـ دقت بفرمایید ـ معترضان بازداشت شده تحویل مراجع قضایی می شوند.”

یک مقام امنیتی هم ـ باز از طریق فارس ـ گفته “مردم و دانشجویان ـ دقت بفرمایید مردم و دانشجویان ـ اطراف سفارت را ترک کنند. نهادهای قانونی مقابل انگلیس می ایستند.”

و……

به این ترتیب، “نهادهای قانونی” وارد عمل شده اند تامعدودی بسیجی همیشه “خودجوش” را که هر عنوانی به آنها می چسبد الا دانشجو، با کمی تا قسمتی “گاز اشگ آور” متفرق کنند، به قوه قضاییه تحویل شان دهند… ورجا نیوزشان هم اسم این کار را گذاشته “برخورد شدید”!

حالا از این بگذریم که این حنای حکومت اسلامی دیگر رنگ که ندارد هیچ، جای ننگ اش هم پاک نمی شود، می رسیم به یک بحث ساده: با این “خودجوش”ها چه خواهندکرد؟ همین ها که ۳۰ سال است هی خودشان جوشیده اند، هی مرتبت شان بالا رفته؛ همین ها که شده اند احمدی نژاد و نقدی و رادان و…..

 تا زمانی که این “برادران” متعهد مارا می زدندو برای دفاع از بیضه اسلام دستمزد روزانه هم می گرفتند؛ هر چماقی که بالا می بردند قیمت داشت. پشت ماکه کسی نبود؛ نه سفارت فخیمه، نه چماق جنگ، نه شمشیر تحریم. ما  مردمان بودیم؛ بادستان خالی. هنوز هم مردمانیم و باز هم با دستان خالی. در نهایت، میلیونی هم که به خیابان ها ریختیم، راهپیمایی “سکوت” کردیم. نتیجه اما چه شد؟ دستگیری، شکنجه، قتل و… کهریزک.

کهریزک؛ همان جا که سردار رادان که وارد می شد، بچه های ما مثل جوجه می لرزیدند، که او از همه بی رحم تر بود؛ که او گفته بود “ببرید این بچه سوسول ها را حامله کنید”؛ که او قساوت را در دانشگاه های میهن ما هجی کرده بود؛ که او پشته ساخته بود ازکشته شدگان ما، فرزندان ما، در خیابان ها، با ماشین از روی آنها رد شده بود، ….

 

 حالا باز سردار آمده است برای “کنترل”اوضاع؛ اوضاعی که باعث شده جمعی بسیجی از دیوار سفارت انگلستان بالا بروند. انگلستان، نه مردمان بی پناه ایران. فرض کنیم که این عمل هم “خودجوش” بوده ولی عواقب که دارد. اگر برای ده ملوان مجبور شدند کت و شلوار نو بخرند، برای ورود به خاک کشوری مانند انگلستان در ایران که دیگر کت و شلوار کفایت نمی کند. غرامت، سنگین تر از اینها خواهد بود. پس چه خواهند کرد؟ این “خودجوشان” روزمزد را هم به کهریزک خواهند برد؟ لخت شان خواهند کرد؟ شلاق شان خواهند زد؟…. و:به آنها تجاوز خواهند کرد؟!

نه؛ نکن سردار!دوران این جنایات سپری شده است. به جای این کار از خود بپرس اگر حق موسوی و کروبی به دلیل رهبری جنبش مسالمت آمیز و حق طلبانه سبز، حصر بود، حق شما چه خواهد بود؟ بپرس برای رهبری این “خودجوشان”، آقا و برکشیده اش، احمدی نژاد، و شلاق های همیشه در هوایش که شما و مرتضوی ها و نقدی ها و طائب ها و… باشید، چگونه باید جواب بدهند؟ حق شما چه خواهد بود؛ شمایی که کشیدن آه و ریزش اشگ را بر مادران  جان باختگان سبز ممنوع کرده اید؛ شمایی که دستور فراموشی داده اید به بازماندگان قتل های زنجیره ای؛ شمایی که زندانیان بیگناه ما را تنها به خاطر نوشتن نامه ای به چارمیخ کشیده اید؛ شمایی که حتی نان را از خانواده زندانیان ما بریده اید؛ شمایی که به لب رسانده اید جان مردمان را…

نه؛ سردار متخصص اراذل و اوباش! سنبه انگلستان پرزورست. این بار کت و شلوار جواب نمی دهد، ولی مبادا تجاوز کنید به این خودجوشان روزمزد. زنا با محارم جرم بزرگی است در اسلام.