در مراسم تحلیف حسن روحانی حدود پنجاه کشور (فقط ده تن در حد سران) که عمدتا کشورهای چندان مهم نبودند حضور یافتند. اما، در مراسم گرامیداشت ماندلا متجاوز از ۹۰ کشور جهان (و بیشترشان در حد سران) شرکت کردند. این خود مقایسه ای است ساده از “اعتبار بین المللی” جمهوری اسلامی و اعتبار بین المللی کشور افریقای جنوبی که رهبری چون نلسون ماندلا را به جهان ارزانی کرد؛ مردی که باراک اوباما مدعی شد شاید جهان دیگر مثل او را نبیند.
این سخن اوباما ناظر به این حقیقت است که اندک مردان و زنانی را می توان یافت که مرزهای جغرافیایی را درنوردیده و در کنج دل جهانیان احترام برای خود آفریده اند. بی تردید نلسون ماندلا سردمدار مبارزه با تبعیض نژادی (آپارتاید) یکی از آن نادره مردانی است که جهان بشریت در برابر عظمتش سر تعظیم فروآورده است.
بزرگداشت این مرد را می توان از حجم پیام هایی که رهبران سیاسی، رهبران دینی، چهره های بانفوذ و…در رثای ماندلا فرستاده اند، دریافت. انگلیس و امریکا به احترام این مرد، پرچم های خود را نیمه افراشته کردند. شورای امنیت برای او یک دقیقه سکوت اعلام کرد. با همه این اوصاف، شگفت اینکه درمیان رهبران جهان، علی خامنه ای برای درگذشت ماندلا هیچ پیام تسلیتی نفرستاد که هیچ، از سران مملکتی ایران نیز کسی در مراسم بزرگداشت او شرکت نکرد.
چه می شد اگر خامنه ای برای فوت ماندلا تسلیت می گفت؟
آداب و عادت خامنه ای این نیست که برای رهبران جهان پیام تسلیت دهد. در غیاب رهبر، این کار را رییس جمهور و دیگر سران دولتی انجام می دهند. حسن روحانی، محمد خاتمی، هاشمی رفسنجانی، علی لاریجانی، محمدجواد ظریف و تنی دیگر از مقامات مملکتی هر یک درگذشت ماندلا را تسلیت گفتند. اما، چه می شد اگر علی خامنه ای، چه به لحاظ رهبریت سیاسی و یا رهبری دینی اش، پیام تسلیتی می فرستاد و چنین رادمردی آزادیخواه و آزاداندیش را می ستود؟
آیا پرسش برانگیز نیست رهبری همچون خامنه ای که خود را “ولی امر مسلمین جهان” یعنی رهبر یک میلیارد انسان می داند، در فوت و درگذشت رادمردی همچون ماندلا بی تفاوت باشد؟ در دقایقی اندک از فوت ماندلا، این خبر به صدر اخبار جهان تبدیل شد. هر یک از نام آشنایان جهان که سراغ بگیرید، در ستایش این نادره مرد، سخنی بر زبان آورده اند جز علی خامنه ای.
تسلیت برای ترور فتحی شقاقی
عبور کردن از کنار فوت شخصیتی جهانی همچون ماندلا وقتی پرسش برانگیز تر است که به یادآوریم نه چنین است که خامنه ای مطلقاً از کنار مرگ رهبران خارجی به سادگی عبور کرده باشد. کافی است پیام تسلیت بسیار بلند خامنه ای را درباره ترور فتحی شقاقی، رهبر جهاد اسلامی فلسطین، به خاطر آوریم که در رثای او پیام تسلیت فرستاده بود. آیا به راستی رادمردی مثل ماندلا که جهان در برابرش سر تعظیم فرو آورده، در خور اندک تسلیتی نبود تا اگر مردم ایران رو به آستانه خامنه ای دارند، آزاداندیشی ماندلا را سرمشق خود قرار دهند.
ماندلا وسیله ای برای بزرگ کردن خامنه ای
گو اینکه خامنه ای از تسلیتی خشک و خالی برای ماندلا ابا کرد، اما، این هموست که نیازمند اعتبار گرفتن از ماندلا بود و نه برعکس.
در همین راستا بیاد آوریم خاطره دیدار نلسون ماندلا با خامنه ای را (در تیرماه ۱۳۷۱) از زبان محمدی گلپایگانی، مسئول دفتر رهبری، که گفت: “وقتی که ماندلا به دیدار رهبری آمد دو زانو و با ادب روی زمین نشست و خامنهای را “رهبر خود” خطاب کرد.”
اینک و پس از درگذشت ماندلا بار دیگر علی اکبر ولایتی، مشاور عالی رهبر، متوسل به تکرار آن خاطره وارونه شده و گفته: “نکته مهم و جالب توجه در این ملاقات این بود که بارها در طول مذاکره رهبر معظم انقلاب را با عنوان “رهبر من” خطاب میکرد…وی علاقه وافری به رهبر معظم انقلاب داشت.”
انتصاب این سخن به ماندلا با آن روح بلندش از زبان محمدی گلپایگانی که رهبری مستبد همچون خامنه ای را “رهبر من” صدا بزند، منشأ جار و جنجال های بسیاری شده بود. ناگزیر این موضوع از دفتر نلسون ماندلا استفسار شد که آیا چنین مردی برای خامنه ای جایگاه رهبری نزد خود می دید؟
واکنش خانم ماسانجو رییس دفتر ماندلا از نقل وارونه آن دیدار خواندنی است وی گفت: “موضوع به اطلاع آقای ماندلا رسانیده شد و ضمن اظهار تأسف از بیان وارونه این خاطرات ایشان مسائل دیگری را هم در رابطه با دیدار سال ۱۹۹۲ (تیرماه ۱۳۷۱) با رهبر ایران مطرح کرد؛ از جمله اینکه در آن دیدار فقط برای آقای خامنهای یک صندلی گذاشته شده بود و مابقی دیدار کنندگان بروی زمین نشسته بودند که آقای ماندلا به محض ورود به اتاق ملاقات به علت ناراحتی پایشان اظهار داشتند بروی زمین نمیتوانند بنشینند و برای ایشان نیز یک صندلی آورده شد”.
خانم ماسانجو در رابطه با بیان اینکه آیا آقای ماندلا به آقای خامنهای خطاب نمودهاند “رهبر من” با خنده اظهار داشتند که بیان این مسئله حاکی از عدم شناخت فرهنگ آفریقایی و اخلاق و گفتار آقای ماندلا میباشد؛ چرا که خطاب “رهبر من” بیشتر یک تعارف و احترام است. به عنوان مثال من الآن برای احترام به شما میگویم از این مصاحبه متشکرم “خبرنگار من”.
نتیجه
رفتار خامنه ای در تسلیت گفتن پیش از این هم پرسش برانگیز شده بود. تسلیت وی به مناسبت درگذشت آیت الله منتظری چنان کنایه آمیز بود که در واکنش به آن، برخی آن را “تسلیت کینه ای” توصیف کردند. در این پیام آمده بود: “در اواخر دوران حیات مبارک امام راحل امتحانی دشوار و خطیر (اشاره به مخالفت منتظری با کشتار ۶۷) پیش آمد که از خداوند متعال می خواهم آن را با پوشش مغفرت و رحمت خویش بپوشاند و ابتلائات دنیوی را کفارهی آن قرار دهد.”
همچنین تعلل خامنه ای در تسلیت گفتن به درگذشت پدر میر حسین موسوی (پسرعمه ی پدر خامنه ای)، نیز انتقادات زیادی را بر انگیخته بود.
ولی امتناع خامنه ای از تسلیت گفتن برای فوت ماندلا، جای انتقاد بیشتری دارد چرا که خامنه ای چه به لحاظ جایگاه سیاسی و چه به لحاظ جایگاه مرجعیت دینی اش، شایسته بود درگذشت مردی که تاریخ کمتر مثل او را به خود می بیند تسلیت می گفت. حالا باید پرسید این همه بی تفاوتی در قبال فوت ماندلا، ریشه در چه دارد وقتی در نظر آوریم خامنه ای برای فتحی شقاقی پیام تسلیت فرستاده بود.