طبقه متوسط ایران تحت فشار مضاعف

نویسنده

» مقاله نیویورک تایمز درباره آثار تحریم ها

رابرت ورث

یکی از راه های شناسایی اضطراب عمیقی که بر جامعه ایران سایه افکنده است سر زدن به خیابان منوچهری در قلب تهران است؛ جایی که انبوهی ازجمعیت روزانه، درست مثل مبادله مواد مخدر، به خرید و فروش دلار آمریکا مشغول هستند.

دولت نرخ رسمی ارز را اعلام کرده است و پلیس را برای سرکوب عوامل بازار سیاه گسیل داشته است ولی اعتماد به پول ملی به شدت ضربه خورده است و معامله پنهانی دلار همچنان ادامه دارد.

حمید، مهندس ساختمان، که در کنار دلالان ارز ایستاده است می گوید: “می ترسم یا نه؟ معلوم است که می ترسم. ولی نیاز به پول دارم. قیمت خوراک بالا می رود و حقوق من کفاف نمی دهد.” با نگاهی به اطراف می گوید اکنون تمام دارایی خود رابه دلار تبدیل کرده است. او هم مانند بسیاری دیگر ازایرانیان، مقادیری برنج و حبوبات انبار کرده است.

عامل این معاملات دیوانه وار نوعی شوک واقعی اقتصادی نیست، زیرا تحریم های نفتی اروپا هنوز به اجرا در نیامده است؛ بیشتر نوعی ترس از وضعیت کشور و احتمال بروز جنگ و وخامت اوضاع اقتصادی باعث این وضعیت شده است. کاخ سفید روز دوشنبه تدابیر سخت تری را علیه ایران اعلام کرد و گفت دارایی های دولت ایران در تمام زمینه ها در آمریکا را مسدود می کند.

تحریم ها ی قبلی علیه بانک مرکزی ایران وضعیت را برای ایران دشوار ساخته است و تجارت و مبادلات عادی شرکت ها را مختل کرده است. ناظران می گویند تبادلات مالی آنقدر مشکل شده است که گاه بازرگانان با چمدانی از پول ناچار به سفر هستند.

با این وجود فشار اصلی این تحریم ها گریبانگیر طبقه متوسط شده است که نسبت به غرب بدبین تر شده و تلاش های دولت اوباما برای راضی کردن ایران به تغییر برنامه هسته ای را پیچیده تر ساخته است.

پروانه، زن 41 ساله ای که در بانکی در تهران کار می کند و خواست نام او ذکر نشود گفت “چند ماه اخیر بسیاری از مشتریان ما می گویند دارند تعطیل می کنند چون مشتری ندارند.”  او گفت: “آنها مجبورند کارکنان خود را اخراج کنند. اقتصاد ایران مریض است؛ ولی حالا بدتر هم شده است.”

هراس های اقتصادی شکاف در نخبگان سیاسی را عمیق تر کرده است. تعدادی از خودی ها، ازجمله اعضای سپاه پاسداران آشکارا روش های آیت الله خامنه ای را به باد انتقاد گرفته اند. یکی از مشاوران محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران، بطور غیر مستقیم خامنه ای را متهم به دامن زدن به تخاصم با غرب و افت ارزش ریال کرده است.

جواد، مسئول یک آژانس مسافرتی در شمال تهران می گوید: “آنها دیگر احمدی نژاد و رهبر را آشکارا انتقاد می کنند؛ دیگر مثل سابق نیست”.

درایران، که اکنون تقریبا به اندازه تولید داخلی، به وارد کردن برنج و سایر اقلام خوراکی مشغول است، اخلال در تجارت خارجی می تواند آثار قابل توجهی در ماه های آینده داشته باشد. اکثر تجار ایرانی امکان کمبود شدید مواد غذایی را رد می کنند و می می گویند ایران به سمت شرق می رود و همواره راهی پیدا کرده است که تحریم ها را دور بزند. ولی با بسته شدن روزانه مسیر ها و کانال های ارتباطی به نظر می آید دور زدن تحریم ها روز به روز دشوار تر و پر هزینه تر می شود.

ایرانی های عادی از تحریم ها شکایت دارند در حالکیه آنها که در راس هستند نسبت به آن بی تفاوت هستند و حتی از آن سود می برند. بسیاری از افراد ثروتمند در روزهای اخیر به خریدن دلار به نرخ دولتی (که برای خودی ها مقدور است) و فروختن آن به دو برابر قیمت مشغول بوده اند. برخی تحلیگران می گویند آقای احمدی نژاد عمدا بحران دلار را ایجاد کرده است تا سودی عاید دولت شود.

آژانس مسافرتی جواد نمونه تمام عیاری از مخمصه اقتصادی فعلی است. شش هفته مانده به سال نو ایرانی، تلفن این آژانس باید مرتبا زنگ بزند، ولی جواد می گوید: “سه هفته اخیر هیچ خبری نبوده است.”

مساله فقط این نیست که مسافران بالقوه نگران هستند. آژانس قادر نیست به آنها قیمت بدهد زیرا نرخ ارز آنقدر نوسان دارد که محاسبات را غیر ممکن می سازد.

جواد می گوید: “هر روز یک مطلب تازه هست.” سفر خارجیان به ایران تقریبا متوقف شده است. دو سال پیش مشتریان جواد بیشتراروپایی بودند؛ اکنون همه روسی و چینی هستند، که آنها هم اخیرا با تهدید به بستن تنگه هرمز از آمدن به ایران سرباز زده اند. روسیه و چین، از حامیان ایران در شورای امنیتی سازمان ملل محسوب می شوند.

جواد می گوید: “ما یک رزرو برای 300 مشتری چینی داشتیم. تنها30 یا 40 تا از آنها آمدند.”

حتی ایرانیانی که با دولت مخالف هستند، این فشار های اقتصادی را اقدامی ناعادلانه علیه خود می بینند که اثر مثبت هم نخواهد داشت.

بحران به خدمات درمانی هم رسیده است که اثر زیادی بر طبقه متوسط و طبقه فقیر می گذارد. به گفته یک پرستار که در بخش سرطان بیمارستانی در تهران کار می کند، قیمت برخی دارو ها ازجمله هرسپتین، داروی سرطان سینه، ظرف سال گذشته دو برابر شده است.

تحریم ها همچنین بر وسایل پزشکی هم اثر گذارده است چرا که ماشین آلات رادیولوژی هم جزو کالاهای با کاربرد دوگانه طبقه بندی شده و مشمول تحریم هاست. بیمارستان شهدا، یکی از مراکز مهم درمانی که سالیانه 1200 بیمار سرطانی دارد اکنون بدون تجهیزات رادیولوژی است، زیرا قطعات آن قابل وارد کردن نیست.

بسیاری از ایرانیان در مورد مشغله ذهنی غرب در مورد برنامه هسته ای ایران هم بدبین هستند. کیهان بزرگر، رئیس مطالعات استراتژیک خاورمیانه می گوید: “فشار اقتصادی نمی تواند مساله هسته ای ایران را حل کند. پرونده هسته ای ایران به مساله ای ملی تبدیل شده است؛ دیگر دیر شده است که به عقب برگردیم. هر گونه مذاکره ای هم در داخل کشور به عنوان عاملی منفی و به عنوان فروختن برنامه هسته ای تلقی می شود.”

علی اکبر جوانفکر، مشاور احمدی نژاد می گوید: “این نحوه برخورد غلط است. شما باید با احترام با ما صحبت کنید. شما باید دل ما را به دست بیاورید.”

برخی از تجار ایرانی هم همین نظر را دارند و می گویند همیشه راه هایی برای فروش نفت یا حواله پول و دور زدن تحریم ها هست، ولی این مردم هستند که بیشتری آسیب را می بینند.

منبع: نیویورک تایمز - 7 فوریه 2012