مهرداد شیبانی
هفته پایانی مهر ماه 1386 در تاریخ ایران ننگ دیگری را به ثبت خواهد داد و ترکمانچای دوم رابه نام جمهوری اسلامی رقم خواهد زد.
در ترکمانچای اول و گلستان، شاهان قاجار به فتوای علما به جنگ کفر رفتند و 12 ایالت زر خیز ایران را تقدیم روسیه ای کردند که درعصر استعمار کهن همراه انگلستان بزرگترین دشمن ایران بود، در زمان شوروی این خطر بیشتر از همه توسط علما در بوق می شد که وصیت نامه پطر کبیر درحال انجام است و روس ها قصد دارند به آبهای گرم خلیج فارس برسند؛ و امروز احمدی نژاد آنها را ”متحد طبیعی” ایران می خواند.
”متحدی” که سال هاست به آبهای گرم خلیج فارس رسیده، نیروگاه اتمی را بر ساحل آن علم کرده و اکنون که شاه و عالم یگانه شده اند؛ قصد بلعیدن دریای خزر را دارد. رویدادی چنان مهم که می تواند همه حوادث هفته را بیرنگ کند.
اگر شاهان قاجار از امور جهان بی خبر بودند، حاکمان ایران کنونی با علم کامل، بستن ترکمانچای دوم را تدارک دیدند.
جبهه ملی ایران در آستانه برگزاری اجلاس 5 کشور ساحلی خلیج فارس در تهران هشدار داد: ”هرگونه عقب نشینی از موضع قانونی ایران در دریای مازندران به معنای تجزیه ایران همانند پیمان ترکمانچای خواهد بود. لجاجت در ادامه غنی سازی اورانیوم ارزش این هزینه عظیم را ندارد.“
کوروش زعیم عضو رهبری شورای این جبهه گفت: ”روسیه قصد دارد بستر دریا را به تناسب طول ساحل پنج کشور به پنج بخش تقسیم کند، ولی سطح دریا کماکان مشاع باشد. بستر دریا حدود 660 میلیارد بشکه ذخیره نفت و گاز دارد که دوسوم ذخایر کل جهان است و نزدیک به همه آن بیرون یک پنجم ایران قرار می گیرد. ما پیشنهاد می کنیم که روسیه برای چگونگی تقسیم سهم مشاع پنجاه درصدی خود باسه کشوری که از دل خودش درآمده اند مذاکره کند و کاری به کار ایران نداشته باشد.“
روزنامه اعتماد ملی هم در سر مقاله خود نوشت: ”روسها در سالهای گذشته با سوءاستفاده از وضعیت تعریف نشده ایران در چالش با ایالات متحده و دیگر دولتهای غربی، بیشترین بهره را برده اند. در حالی که طبق توافقات تاریخی سهم دو طرف از منافع سطحی و زیربستری دریای خزر 50-50 بوده است، روسها با اعمال فشار بر جمهوری اسلامی ایران و تهدید به انجام توافقات مستقیم دوگانه، درصدد امحای حقوق ایران در این رابطه بودهاند. گاهی سخن از سهم 8 درصدی، گاهی نیز 11 درصدی و در بهترین شرایط 20 درصدی رفته است.“
جمهوری اسلامی با جوسازی و تبلیغات گسترده اجلاس تهران را تشکیل داد. یک جنجال امنیتی در مورد ترور ولادیمیر پوتین در تهران توانست انظار عمومی را جلب کند. پوتین دراین جو داغ تبلیغاتی بعد از مذاکره با مقامات کلیدی آمریکا، فرانسه و آلمان وارد تهران شد. مورداستقبال احمدی نژاد قرار گرفت که اعلام کرد: ”ملت ایران و روسیه به هم گره خورده و بنابراین ما دو متحد طبیعی هستیم.” استقبال بی سابقه از پوتین در کاخ سعد آباد انجام گرفت تا تفاوت ”تزار نوین” با دیگر میهمانان خارجی که در خیابان مراسم رسمی را انجام می دادند، برای همگان روشن شود.
طبق معمول جمهوری اسلامی فقط اخبار یک پیروزی دیگر در بوق شد و کمترین اطلاعی به مردم داده نشد. اگر کاظم جلالی نماینده مجلس در خلال در یک مصاحبه نگفته بود که ایران از “20 درصد کوتاه نمی آید” مضمون اصلی قرارداد ترکمانچای دوم مخفی می ماند. یعنی تا اینجا هم 30 درصد سهم ایران دو دستی تقدیم روسیه شده است. و ماجرا به همین جا ختم نمی شود. روزنامه کیهان که یک روز ادعای مالکیت بحرین را می کند تا بهانه بدست اعراب وآمریکا بدهد، و حالا برای مامور سابق ک گ ب یقه می درد، گوشه دیگری از حاتم بخشی حاکمان را در خبری اختصاصی بر ملا کرد: ”همکاری دو کشور در زمینه فعالیت شرکت های نفت و گاز تسهیل خواهد شد. علاوه بر این بر مبنای بندی از این سند روس ها تمایل خود را به حضور در پروژه پارس جنوبی نشان داده اند. بخش دیگری از این سند به توافقاتی در زمینه نیروگاه ها اختصاص دارد. روسیه در این بخش متعهد شده است به مدرنیزه کردن نیروگاه هایی که قبلا به یاری این کشور در ایران ساخته شده کمک کند. به علاوه اعلام شده است که همکاری های جدیدی در زمینه احداث نیروگاه های برق-آبی صورت خواهد گرفت. یک بند از این سند مشخصا به موضوع نیروگاه بوشهر اختصاص دارد. در این بند آمده است: روسیه نسبت به ساخت و راه اندازی نیروگاه بوشهر طبق جدول زمان بندی توافق شده میان دو طرف اقدام خواهد کرد. هنوز چیزی از جزئیات این جدول منتشر نشده است. بند دیگری از این سند نیز تصریح می کند که روسیه 5 فروند هواپیمای توپولفTU204-100 به ایران تحویل خواهد داد.“
یعنی اینکه دست روسیه بر ذخایر نفتی ایران گشوده است از خزر تا دریای عمان. و همه بذل و بخشش ثروت های ملی ایران برای رسیدن به یک هدف است که در یکی از بندهای قطعنامه پایانی جا گرفته:
”استفاده از دریای خزر برای اهداف صلح آمیز و تایید حمله نکردن نیروهای مسلح 5 کشورحاشیه دریا به همدیگر و اجازه ندادن به استفاده از قلمرو کشورشان برای تهاجم و سایر عملیات نظامی علیه هر یک ازطرفها.”
یعنی تلاش برای بستن یکی از مجاری حمله آمریکا که خواب خوش را از چشم “مسوولان امروز نظام” ربوده که به فرمایش آقای محمد رضا باهنر: “نتیجه خون دل خوردن اصولگرایان هستند. که دیپلماسی لبخند دولت گذشته به اخم در برابر مستکبران تبدیل” کرده اند. و کار بجائی رسیده که: “امروز ایران از نظر اقتدار در یک وضعیت استثنایی قرار دارد که در 28 سال انقلاب هرگز چنین نبوده است.“
اخبار دیگر هم حکایت از “اقتدار استثنائی جمهوری اسلامی” دارد. آقای علی اکبر ولایتی که از قضا هم سنگر محمد رضا باهنر هم هست، سخنان او را تائید می کند: “نظر اجمالی به جهان اسلام و خاورمیانه به ما میگوید که آیندهای پر از ماجرا را در پیشرو داریم و ماجراجوی اصلی در این قضیه آمریکاست.”
یک هم سنگر دیگر هم همین حرف ها را می زند. حسن روحانی - نماینده آیتالله خامنهای در شورای عالی امنیت ملی ـ می گوید: “اکنون در حوزه بین المللی بیش از همیشه مورد تهدید هستیم… شرایط ما، شرایط مطلوبی نیست. دشمن سازمان ملل و شورای امنیت را پناهگاهی برای خود قرار داده تا از آن طریق فشار را بر ما افزایش دهد.آثار این فشارها در روابط اقتصادی و سیاسی مشاهده میشود.شرایط ما هر روز سخت تر می شود.“
دکتر ابراهیم یزدی که بعد از این سخنان روانه آمریکا شد “اقتدار” رابیشتر می شکافد. او درباره “خطر حمله به ایران، تلاش های مشکوک در جمهوری اسلامی که همواره به سود اسرائیل تمام شده، پیامدهای مخرب سخنرانی احمدی نژاد در دانشگاه کلمبیا و فراهم آمدن زمینه افکار عمومی جهانی برای حمله اسرائیل به ایران، خطر نزدیک و بسیار جدی اعلام تحریم نفت ایران در شورای امنیت سازمان ملل و فراهم شدن زمینه بسته شدن خلیج فارس توسط امریکائی ها و سپس حمله به ایران و ناگزیر بودن اصلاحات ساختاری در جمهوری اسلامی” سخن می گوید و می افزاید: “فکر می کنند که شاه بلد نبود و ایشان بلدند چه کار کنند؛ درحالیکه روزگار به گردن این ها هم خواهد زد.“
در برابر این سخنان، اظهار نظر محمد رضا خاتمی دیگر بیرنگ می نماید: “کشور در سراشیبی است.“
حبیب اله عسگر اولادی هم که انگار دیده اوضاع خراب است، وارد صحنه شد و گفت: “اوضاع کنونی کشور بسیار خوب است.“
برای تائید نظر او هم دلایل متعددی پیدا شد. بی بی سی گزارش داد: “پروژه های بزرگ گازی ایران به دلیل کمبود منابع مالی و مشکلات ناشی از تحریم های شورای امنیت سازمان ملل با تاخیرهای طولانی مواجه شده است.“
جبهه مشارکت اعلام کرد: “درآمد افسانهای و هنگفت ۱۲۰ میلیارد دلاری در دو سال ۱۳۸۴ و ۱۳۸۵ هزینه شد بدون آنکه نرخ رشد اقتصادی کشور و دیگر شاخصهای کلان اقتصادی کشور بهبود یابند، و صد البته با رشد نزدیک به صد در صد نقدینگی ناشی از تزریق دلارهای نفتی بر عمق بیماری اقتصاد ایران و ابتلای به بیماری هلندی افزوده شد.”
دیوید میلیبند، وزیر امور خارجه بریتانیا، به خبرنگاران گفت: “تجارت اروپا با ایران، از ژانویه امسال تا ماه مه، ۳۷ درصد کاهش یافته و اتحادیه اروپا پیامی روشن به رژیم ایران فرستاده که رهبران این کشور باید قطعنامههای شورای امنیت را به اجرا بگذارند.“
و آش آنقدر شور بود که داد آیت اله راستگرا مکارم شیرازی هم از گرانی در آمد: “اخباری از نظام اقتصادی ترکیه به ما میرسد که در آنجا تورم هفتاد درصدی سالهای گذشته را به هفت درصد رساندهاند. مسوولان باید ببینند آنها چه فرمول و محاسباتی انجام دادهاند تا آنها هم تجربه کنند. چرا ما نمیتوانیم تورم مثلا پانزده درصدی را به ده درصد کاهش دهیم؟ علت چیست؟”
وضع حقوق بشر هم که محشر بود. “گزارشگران بدون مرز” گزارش داد: “در ردهبندی جهانی آزادی مطبوعات در سال ۲۰۰۷، ایران در رده ۱۶۶ قرار دارد. در این ردهبندی جایگاه برمه ۱۶۴ است. در منطقهی ما، کویت در رده ۶۳، امارات متحده عربی ۶۵ و قطر در رده ۷۹ جای گرفتهاند.”
یعنی که از کویت و قطر هم عقب مانده ایم.
مهرماه به پایان می رسد. دریای خزر را هم برای بقای خود می بخشند و مردم باید با ارشاد کسانی چون حجتالاسلام و المسلمین سیداحمد علمالهدی، امام جمعه مشهد به دنبال نخود سیاه بروند: “زمانی که دشمن متوجه شود جز با براندازی جان و مال شما نمیتواند بر دین شما غالب شود، این کار را خواهد کرد. ولی اکنون میخواهد سفرهی دین شما را جمع کند. این ماهواره و اینترنتی که در خانه شما و مقابل چشم دختر و پسر جوان شماست، دشمن اسلام و دین شماست. اگر دختر و پسر جوان شما شب دیر به خانه بیاید چون از رفیق نااهل، معتاد و فاسد میترسید، نگران او میشوید ولی آگاه باشید که رفیق نااهل و مفسد اکنون در خانهی شماست”. وی تصریح کرد: “فرزند شما زمان چت کردن با مفسد و معتادی که با هر نوع فسادی مرتبط است، آشنا میشود و آیا شما خبر دارید فرزندتان از طریق اینترنت به کجا سیر میکند و چه چیزی تماشا میکند. شما پدر ناجوانمردی که دیش ماهواره را روی پشت بام خانهات نصب کردهای و شما مادر بتپرستی که حتما باید در مجتمعی ساکن شوی که دیش ماهواره داشته باشد، بدانید که زهر کشندهای را با دست خود به فرزندانتان میدهید.“