صادق لاریجانی، رئیس قوه قضاییه پس از افشاگری الیاس نادران نماینده اصول گرای مجلس در باره فساد مالی محمد رضا رحیمی که پست معاون اولی محمود احمدی نژاد را بعهده دارد در سخنانی شگفت انگیز به نمایندگان مجلس گفت: “توجه به مسایل کلی نظام بسیار مهم تر از اقدام عجولانه در مبارزه با مفاسد اقتصادی است.”
وی در ادامه سخنانش تاکید کرد که در این مسیر به خدا توکل می کند و به احدی باج نمی دهد.
زمانه عجیبی است که انسانها لباس روحانیت می پوشند وشعار اسلام خواهی سر میدهند و پشت ادعای توکل بر خدا و برای مصلحت نظامی که معلوم نیست چند سال دیگر پابرجا باشد اسلام را ذبح میکنند. در زمانه عجیبی زندگی میکنیم که دزدی و رشوه فساد اقتصادی و انواع و اقسام گناه صغیره و کبیره مباح می شود و هیچ صدای اعتراضی از سوی مراجع اعظام که علی القاعده باید نسبت به حرام حساس باشند در نمی آید.
آن زمانها که دین سیاسی نبود و مومنین به نام دین نان نمی خوردند و حکومت نمیکردند شنیده بودیم که عدالت، ستون فقرات دین است. مدعی بودند اساسا دین برای استقرار عدالت آمده است. قرار نبود برای هیچ مصلحتی از جمله تداوم قدرت، دزدی و بی عدالتی و ظلم و تجاوز وخیانت و دروغ به امری عادی، آن هم فقط برای طرفداران ولایت فقیه و حکومت دینی تبدیل شود. به ما میگفتند اگر این گناهان از یک در وارد شود مسلمانی بی معنا شده و عذاب آخرت گریبان ظالمان را خواهد گرفت. چه شده که امروز ظالمان اسلام پناه شده اند؟
دوستی که اخیرا از زندان رهایی یافته و اتفاقا فرزند یک جانباز است میگفت که بازجو از هیچ شکنجه ای علیه او دریغ نکرد و او را مرتب فاحشه خطاب میکرد و میگفت هر چه بخواهی شاهد میاورم که تو با همکارانت رابطه داشته ای . بنویس که برای رسانه های خارجی مطلب می نوشتی و پول می گرفتی یا در باره روابط نامشروعت افشاگری میکنم. این دختر جوان میگفت که این بازجو رکیک ترین ناسزاهای جنسی را در باز جویی ها به کار میگرفت و از او میخواست که شرح روابط جنسی اش را برای او تعریف کند و این دختر برای رهایی از زیر این همه فشار مجبور به تعریف داستانهای اینچنینی شده است.
آن زمانها که دین از حکومت جدا بود دین داران در توصیف دین می گفتند که بدون عدالت اساسا سیره علوی شکل نمیگیرد و امروز رئیس قوه قضاییه صحبت از حلال شدن هر گونه فساد اقتصادی برای حفظ مصلحت نظام که همان مصلحت جناب آقا و رئیس جمهور کودتا است می نماید. از قرار هر که در حلقه ولایت جا دارد، از حاشیه امنیتی به وسعت زمین تا عرش نیزبرخوردار است و همه بیت المال را نیز سرقفلی خود میداند.
از سوی دیگر روحانی دیگری می بینیم که نام امام جمعه شهر مشهد را یدک کشیده و سید احمد علم الهدی نام دارد. او در خطبه های نماز جمعه به کرات از کلمات زشت و رکیک به بهانه های مختلف استفاده میکند و بعضی هنرمندان را رذل و ناپاک و منفور می خواند و زمانی که میخواهد در باره آرایش زنان صحبت کند، این زنان را جانوران درنده و پست و نکبت می خواند و در سخنرانی دیگری میگوید:“یک مشت گوساله و بزغاله به اصل ولایت فقبه توهین میکنند” و از اصلاحاتی چون مگس وسوسک و سوسمار علیه منتقدین خود استفاده میکند.
عجب این زمانه است که ما باید به امام جمعه توصیه کنیم اگر اخلاقیات عمومی جامعه را پاس نمیدارند و انسان ها را به پاس حرمت انسانیت محترم نمی شمارند یک بار قران را روخوانی کنند شاید در سوره انعام آیه 108 ببیند که در مذمت دشنام و ناسزا چه سفارشی آمده است.از قرار حتی یک بار به گوش ایشان نخورده است. این اسلامی که شما برایش دیگران را لعن میکنید سفارش میکند که حتی بت ها را مورد دشنام قرار ندهید و بهشت را بر دشنام گو حرام میداند .
زمانه غریبی ست که در حکومت اسلامی آزار و اذیت انسانها به بهانه دفاع از یک فرد یا یک عقیده و سلیقه راه ورود به بهشت تبلیغ میشودو اتهام و تکفیر و شکنجه فضیلت اخلاقی.
همه این ها را نوشتم که بگویم مسلمان نیستید.