موسوی و کروبی باید آزادانه حضور داشته باشند

فرشته قاضی
فرشته قاضی

» جلال جلالی زاده در مصاحبه با روز:

جلال جلالی زاده، چهره اصلاح طلب و نماینده مجلس ششم معتقد است حاکمیت باید با اعضای هیات های نظارت و هیات های اجرایی که در سالهای قبل اتهاماتی داشته و باعث بی اعتمادی مردم شده اند برخورد کند. او همچنین می گوید: نمی شود از یک طرف کسی با نام اصلاح طلبی در صحنه حضور یابد و مردم را تشویق به حضور در انتخابات کند از طرف دیگر عده ای با همان نام در زندان باشند.

آقای جلالی زاده، نماینده مردم سنندج در مجلس ششم و تنها عضو شورای مرکزی اهل سنت در جبهه مشارکت، همچنین شرط های سید محمد خاتمی مبنی بر آزادی میرحسین موسوی، مهدی کروبی و سایر زندانیان سیاسی و همچنین انتخابات آزاد را شروطی می داند که مورد توافق همه اصلاح طلبان است.

او می گوید: نمی شود فرد یا افرادی به اسم اصلاح طلبی در صحنه حضور یابند و حاکمیت نیز قبول شان کند اما همفکران همان افراد در زندان باشند؛ باید این مساله از طرف حاکمیت یکسره شود یا رومی روم یا زنگی زنگ. باید بپذیرند که شخصیت هایی چون موسوی و کروبی و خاتمی دارای جایگاهی هستند و باید آزادانه حضور داشته باشند حال اگر مسائلی در کشور پیش آمده باید با گفتگو حل شود. هر کسی در این سرزمین در راستای منافع ملی قدم برمیدارد باید بپذیرد که وضعیت موجود به صلاح و مصلحت کشور نیست و باید حتما تغییرات اساسی در راستای منافع ملی کشور انجام پذیرد. این مصاحبه در پی می آید.

 

آقای جلالی زاده بحث حضور یا عدم حضور اصلاح طلبان در انتخابات آتی ریاست جمهوری مطرح است. شما اعلام کرده اید که “بنا به دلایل فراوان درایجابی بودن مواضع اصلاح طلبی وشرایط جامعه ومسائل پیش آمده ووضعیت حادکنونی لازم است هم خود اصلاح طلبان وهم نیروهایی که دلی در هوای پیشرفت کشور وبهبود وضع مردم دارند حضور خودرا بیشتر کنند”. مقصودتان از این حضور بیشتر شرکت در انتخابات آتی است؟

مقصود من از حضور در اصلاح طلبان در صحنه، هم در انتخابات است و هم در غیر انتخابات. حضور یک حزب یا گروه یا جناحی خاص، فقط در ایام انتخابات، استفاده ابزاری و مصرفی و موقت است و به اعتقاد من باید در تمام صحنه ها و در ایام غیر انتخابات هم حضوری فعال داشت. یک جریان ملی که در کشور دارای پایگاه اجتماعی و مردمی خاصی است و مورد قبول مردم و پذیرش جامعه است نباید با تهدیدات و فشارها و یا سرکوب ها، صحنه را خالی کند. اصلاح طلبان، با توجه به حوادث مختلف و فراز و نشیب های چند ساله، مهم نیست که تنها در قدرت حضور داشته باشند بلکه به دلیل دارا بودن بنیه و پشتوانه قدرتمند و وزنه مهم سیاسی و اجتماعی، باید در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی حضور یابند و نباید فقط تلاش و فعالیت شان در جهت استفاده از قدرت و رسیدن به قدرت باشد.

 

با توجه به اینکه حاکمیت یکدست، راه فعالیت و حضور را بر اصلاح طلبان را بسته چگونه این مساله امکان پذیر است؟ اصلاح طلبان چه باید بکنند و چگونه باید در عرصه های مختلف حضور یابند؟

هرچند فضای مطلوبی نیست و مخالفان اصلاحات همه اهداف و مقصودشان این است که اصلاح طلبان را در هیچ جایگاه و نهادی و موقعیتی راه ندهند اما به نظر من، اصلاح طلبان این حق را دارند که عقب نشینی نکنند؛ چه در انتخابات و چه در غیر انتخابات. اگر طرف مقابل مانع ایجاد کند دیگر مسئولیت همه آنچه بر کشور اتفاق می افتد کاملا با آنها است. ما براساس احساس مسئولیت مان می خواهیم، به خاطر حفظ کشور و منافع ملی کشور در صحنه های مختلف حضور یابیم، اگر اجازه ندهند دیگر مسئولیت هر آنچه اتفاق می افتد با خودشان است.

 

بحث حق داشتن یا نداشتن نیست، بحث بر سر این است که در شرایط فعلی چگونه می توانند و می بایست در عرصه هایی که می گویید حضور یابند؟ آیا با حضور در انتخابات ممکن است؟

اصلاح طلبان که از کره ای دیگر نیامده اند. شخصیت های اصلاح طلب از قبل از انقلاب تا تمام ۳۴ سال گذشته امتحان خود را پس داده و ثابت کرده اند که حضور دارند. گاهی جبر تاریخی، قدرت ها را وادار میکند که اراده ملت را بپذیرند و مطالبات مردم را پاسخ دهند. موقعیت فعلی و عملکرد چند ساله دولت احمدی نژاد، همه اقشار مختلف مردم را به سمت پذیرش این واقعیت برده که در آینده باید دولتی سرکار بیاید و مسئولیت را بپذیرد که دارای رویکردی متفاوت با دولت فعلی باشد و ادامه روند فعلی جز زیان مند شدن ملت و از دست دادن شان ایران در جهان، حاصل دیگری ندارد. در چنین موقعیتی که به هر صورت بحث انتخابات ریاست جمهوری، بحث مهم و سرنوشت سازی در کشور است و با توجه به حوادثی که در خاورمیانه و جهان سوم و جهان اسلام می گذرد، شرایط می طلبد که همه گروهها نسبت به حضور در انتخابات احساس مسئولیت کنند و با توجه به مسائل اقتصادی، گرانی و مسائلی که در کشور وجود دارد بزرگان اصلاحات در این مورد رایزنی هایی انجام دهند و نسبت به آگاه کردن مردم و اتفاق نظر روی کاندیدای مورد قبول همه طیف های اصلاح طلب اقدام کنند.

 

آقای خاتمی اعلام کرده که “دغدغه ی اصلی او آزادی زندانیان سیاسی و رفع حبس آقایان کروبی و موسوی است و نه انتخابات ریاست جمهوری! و تنها در موقعیتی که این آزادی ها تامین شده باشد می توان در باره ورود به انتخابات ریاست جمهوری بحث و گفتگو کرد”. شما چه نظری دارید؟

آقای خاتمی با توجه به مقبولیت و جایگاهی که بین اصلاح طلبان و مردم دارد این شرط را مطرح کرده و شرط کاملا به جایی هم است. نمی شود که از یک طرف کسی با نام اصلاح طلبی در صحنه حضور یابد و مردم را تشویق به حضور در انتخابات کند از طرف دیگر عده ای در زندان باشند. این تناقض است و نمی شود فرد یا افرادی به اسم اصلاح طلبی در صحنه حضور یابند و حاکمیت نیز قبول شان کند اما همفکران همان افراد در زندان باشند باید این مساله از طرف حاکمیت یکسره شود یا رومی روم یا زنگی زنگ. بپذیرند که شخصیت هایی چون موسوی و کروبی و خاتمی دارای جایگاهی هستند و باید آزادانه حضور داشته باشند حال اگر مسائلی در کشور پیش آمده باید با گفتگو حل شود. هر کسی در این سرزمین در راستای منافع ملی قدم برمیدارد باید بپذیرد که وضعیت موجود به صلاح و مصلحت کشور نیست و باید حتما تغییرات اساسی در راستای منافع ملی کشور انجام پذیرد.

 

اما بارها از زبان شخصیت های مختلف و در رسانه های حکومتی اعلام کرده اند که اصلاح طلبان ابتدا باید از موسوی و کروبی اعلام برائت کنند.

نمی شود که به خاطر شرایط و مسائلی که پیش آمده بر کارنامه مثبت افراد در گذشته، خط بطلان بکشیم. این مساله البته متاسفانه شاید ریشه های مذهبی و عرفی هم در جامعه ما داشته باشد که کسی که سالها زحمت کشیده و محاسن زیادی دارد اما در یک مورد مخالف طرز تفکر ما است از هستی ساقط اش می کنیم. به هر صورت اختلافاتی است که در همه کشورهای دنیا هم وجود دارد و خواهد داشت اما قرار نیست کسی را که در انتخابات گذشته مخالف ما بود برای همیشه از صحنه خارج کنیم و وابستگان فکری و هواداران این فرد را از زندگی محروم کنیم و به نوعی با اعمال فشار، تبعیض و قوه قهریه افراد را به تبری جستن از این فرد وادار کنیم.

 

اما در حال حاضر این مساله انجام شده و در حال انجام است. با این حال برداشت من از صحبت های شما این است که موافق حضور اصلاح طلبان در انتخابات آتی هستید. اما آقای خاتمی شرط دیگری هم مطرح کرده که برگزاری یک انتخابات آزاد است. فکر میکنید چنین مساله ای با توجه به تجربه انتخابات گذشته امکان پذیر است؟ برای برگزاری انتخابات آزاد چه تضمینی وجود دارد؟

این مساله مهمی است که مردم نسبت به رای خودشان احساس امنیت کنند و تضمین های لازم برای اجرای انتخابات و ضایع نشدن حق مردم داده شود. مردم قبل از هر چیز باید نسبت به اشخاص مجری و اشخاص ناظر اعتماد داشته باشند و به خود کاندیداها هم باید تضمین های لازم داده شود. هر گونه شبهه ای در این زمینه موجب دلسردی مردم خواهد شد.

 

خب این تضمین ها چگونه باید داده شود؟ مردم چگونه می توانند با توجه به تجربه انتخابات گذشته اعتماد کنند که چنین اتفاقی دیگر تکرار نخواهد شد؟

اگر قرار بر برگزاری انتخابات سالم و بدون شبهه در ایران باشد باید ابتدا مسئولینی که مورد اتهام هستند و کسانی که در چند سال اخیر در هیات های اجرایی و نظارت موجب بی اعتمادی مردم شده اند، کنار گذاشته شوند، با آنها برخورد شود و از آنها در این زمینه استفاده نشود. باید از افرادی که از سلامت نفس برخوردارند و سابقه ای درست و سالم و تجربه کافی و مقبولی دارند در این هیات ها استفاده شود. باید نماینده های اصلاح طلبان در نهاد های تصمیم گیری حضور پیدا کنند و نسبت به سلامت انتخابات تضمین های لازم را داشته باشند.

 

آقای جلالی زاده آیا شرط های آقای خاتمی مورد وثوق و قبول همه اصلاح طلبان است؟

امروز هر کسی در ایران خود را اصلاح طلب بنامد و معتقد به اصلاح طلبی باشد نمی تواند خارج از رویکرد و اندیشه های آقای خاتمی عمل کند. من فکر می کنم اگر کسی در چنین وضعیتی مقابل آقای خاتمی ایستادارتباطی با جریان اصلاح طلبی ندارد.

 

در پایان با توجه به اینکه نماینده کردستان در مجلس بوده ایدسئوال متفاوتی از شما دارم. در حال حاضرتعدادی از فعالان سیاسی یا حتی شهروندان عادی کرد در زندان به سر می برند، برخی متهم به محاربه و محکوم به اعدام شده اند اما وکلا و خانواده هایشان می گویند آنها زیر شکنجه، ناچار به اعتراف دروغ شده اند. با توجه به اینکه دادگاهها هم علنی نبوده و تاکنون مستنداتی هم درباره احراز جرم از سوی آنها ارائه نشده. این افراد از حقوق انسانی و حقوق یک زندانی هم محروم هستند و در خطر اعدام قرار دارند. فکر میکنید در این ارتباط چه باید کرد؟

من به عنوان یک کرد و یک ایرانی معتقدم که در کردستان متاسفانه مسائلی اتفاق میافتد و افرادی به نوعی دستگیر و زندانی می شوند که شاید بیشتر به خاطر مسائل محلی، منطقه ای یا بر اثر ناآگاهی از افکار و اندیشه های آنها است؛ یعنی اگر به صورت گسترده و عمیق، حوادث و مسائلی که در کردستان میگذرد مورد توجه قرار گیرد خیلی از این افراد اصلا زندانی هم نمی شوند. فکر میکنم باید با دقت بیشتری به مسائل نگاه کرد و با اغماض و سعه صدر با مسائل برخورد کرد. برخی از افرادی که بازداشت و زندانی شده اند کارهایی که کرده اند از روی ناآگاهی بوده و اگر کمی با اغماض برخورد شود باید آزاد شوند. گذشت و سعه صدر باعث کمتر شدن فاصله ها بین مردم و حکومت خواهد شد و اگر نسبت به آزادی این افراد اقدامات لازم انجام شود بیشتر از این افراد، به نفع خود حکومت است.