دوران صبر امت حزب الله سپری شده است

نویسنده
جلال یعقوبی

» بازگشت دوباره گروه های فشار

انصار حزب الله و دیگر گروه های لباس شخصی که برخی می گویند به بخش تندرو جمهوری اسلامی تکیه دارند، دوباره فعال شده اند. گفته میشود که در حمله به بند ۳۵۰ زندان اوین هم تعدادی از افراد لباس شخصی حضور داشته اند. سایت کلمه در یکی از خبرهای خود درباره حمله به زندان اوین نوشته است: “سربازان و لباس شخصی ها عمدتا سر زندانیان را از بالای پله ها هدف باتوم قرار داده اند. سرهنگ امانیان مسئول کل حفاظت زندانهای تهران و قبادی مسئول حفاظت زندان اوین از نزدیک شاهد و آمر این رویداد بوده اند.”

در ماجرای ریچارد فرای وحمله انصار حزب الله اصفهان به مقبره آرتور پوپ در حاشیه زاینده رود، دیگر مشخص بود که لباس شخصی ها به صحنه سیاسی ایران بازگشته اند و برای فعالیت دوباره آنها چراغ سبز لازم داده شده است. آنان در بیانیه ای که بعد از حمله خود خطاب به استاندار اصفهان صادر کردند، گفته بودند: “یک روز همایش بزرگ فتنه گران را در شهر شهیدان برگزار می کنند، یک روز خانم اشتون را به اصفهان می آوردند، امروز هم در صدد ایجاد نگرانی و تشویش اذهان امت حزب الله هستند. لذا با هوش و ذکاوت و بصیرتی که در شما سراغ داریم می دانیم که اجازه نخواهید داد چنین اتفاقی بیفتند.”

آنان در ادامه این بیانیه نوشته بودند: “ما که دستمان به ایشان نمی رسد (شما بفرمایید:) خدا می داند اگر جنازه ی نجس و کثیف صهیونیست ریچارد فرای را به شهر شهیدان بیاورند غسل شهادت می کنیم، کفن می پوشیم، آن را تحویل گرفته می سوزانیم و خوراک سگ های بیابان می کنیم و همچنین قبر استاد وی پروفسور پوپ را نیز در کنار پل خواجو بر سرش خراب می کنیم و با خاک یکسان می کنیم تا هوس چنین جنایاتی به ذهن هیچ منافق دیگری نرسد.”

روزنامه کیهان هم در گزارشی از “تجمع مردمی” در اصفهان، سخنان امام جمعه این شهر را هم منتشر کرد که گفته بود: “معتقدیم همان کار قبلی هم در مورد دفن پوپ که حتی سارق آثار ملی ما نیز بوده و در زمان طاغوت رخ داده کار اشتباهی بوده است. من به عنوان فردی که ۵۰ سال کار فرهنگی کرده و ۳۰ سال است از تریبون نماز جمعه برای مردم صحبت کرده و سابقه حضور در مجلس را نیز دارم با صدایی بلند و رسا می‌گویم مردم اصفهان اجازه دفن ریچارد فرای را در کنار زاینده‌رود نخواهند داد.”

حجت الاسلام محمدتقی رهبر٬ امام جمعه اصفهان چند روز بعد در جلسه هفتگی انصارحزب الله، صریحا خواستار فعال شدن گروه های حزب الله شد. او گفت: “در این سال که مقام معظم رهبری آن را با تاکید بر فرهنگ آغاز نمودند امت حزب الله باید با عزم جزم وارد میدان عمل شود.”

او از توقیف نشریه یالثارات هم انتقاد و تاکید کرد: “هفته نامه یالثارات را توقیف می کنند. نشریه ای که با غیرت دینی همین کم کاری ها را متذکر می شد و نهی از منکر می کرد !. جوانان زحمتکش و تلاشگر با «صنّار سه شاهی» و خون دل این نشریه را منتشر می‌کردند. که اگر کمی هم تند نوشته بودند آقایان باید بدانند که در داروی تلخ شفاست! “

سایت یالثارات در مقدمه سخنان امام جمعه اصفهان نوشته بود: “دوران «صبر مالک گونه» امت حزب الله در حالی سپری می شود که در عین حال و در پی تاکید مقام معظم رهبری بر حضور منتقدین انقلابی در میدان، هسته های مردمی برای جبران سکوت تحمیلی در حال شکل گیری هستند. امت حزب الله آنچنان در محیط ظاهرا بسیط در تنگنا قرار داده شد که لیبرال مسلکان حاکم فراموش کردند محدودیت برای حزب اللهی ها خالق فرج است. به زودی «احتقان صدا» چنان با تاسی به ارباب حسین (ع) و غریو «یا منصـور اَمِت» شکسته خواهد شد که لیبرال های فرتوت را با مرگ مغزی مواجه کند.”

البته زبان تهدید آمیز گروه های فشار مدتهاست که دوباره به کار افتاده است. چند روز پیش سایت خیبرآنلاین که به گروه‌های فشار در ایران نزدیک است، طی گزارشی با عنوان “مانور فتنه خاتمی این بار در مسجد الغدیر!” نوشت: “شنیده ها حاکی از آن است که با توجه به درگذشت پدر خانم محمد خاتمی، جریان اصلاحات بنا دارد مراسم ختم وی در مسجد الغدیر میرداماد را به صحنه یک بیعت عمومی با این راس فتنه تبدیل کنند!”

این سایت تهدید کرده بود: “تاکنون در برابر تلاش برای عادی سازی فتنه گری های خاتمی و یارانش حزب الله گرچه به واکنش پرداخته ولیکن در شرایطی که جریانی درصدد تحمیل فتنه گران به نظام سیاسی می باشد حزب الله ساکت ننشسته و سکوت نخواهد کرد. بی شک خویشتنداری حزب الله مرز و حدی دارد و خشم آنان همچون صاعقه بر سرکسانی که بخواهند مانور فتنه بدهند فرود آمده و آنان را از فتنه انگیزی هایشان پشیمان خواهد ساخت.”

پیش از آن و در روز هشتم اسفندماه سال گذشته نیز، نامه سرگشاده رئیس انصار حزب الله تبریز به هاشمی‌رفسنجانی منتشر شد که در آن آمده بود: “سخنان و مواضع‌تان در سایت جنابعالی و سایت‌های همسوی‌تان را مشاهده کردم و تکرار فتنه جدید را که احتمالا با کپی‌برداری از فتنه اوکراین، توسط جریان‌تان در حال وقوع است را پیش‌بینی می‌کنم. همانطوریکه رمز فتنه شما و هم دستانتان در۸۸ تقلب بود، این بار هم رمز فتنه‌تان افراط است.”

او با تاکید براینکه “به حزب الله بپیوندید و عاقبت شوم بسیار نزدیک خود را به خیر تبدیل کنید” هاشمی‌رفسنجانی را تهدید هم کرده بود: “آقای بهرمانی، امام خامنه‌ای میزان اعتدال و حق است. تا با ایشان هستید و پشت سر ایشان حرکت می‌کنید مطمئن باشید در خط امام (ره) و در صف انقلاب هستید و عاقبت به خیر خواهید شد. اما همین که کوچکترین فاصله‌ای پیدا کنید دچار افراط عجیبی شده‌اید و این بار در صورت وقوع هرگونه فتنه‌ای، حزب الله، افراطی‌های واقعی که الان شما نیز در صف آنان هستید، [را] از صفحه روزگار محوخواهد کرد.”

چند ماه پس از انتخابات ریاست جمهوری در تابستان سال گذشته، فعالان سیاسی ایران درباره فعالیت مجدد گروه های تندرو هشدار دادند. از جمله سید محمد خاتمی طی سخنانی که اوایل مهرماه گذشته منتشر شد، گفته بود: “از جمله شعارهایی که آقای دکتر روحانی داده و کارهایی که شده، همین فضای باز و نقد و آزادی است. البته نقد با تخریب متفاوت است. اگر جلوی جریانات تخریبی گرفته نشود، مثل زمان اصلاحات می‌شود که اوایل این طور بود و بالاخره منجر به ترور شد.”

 او تاکید کرده بود: “فعلاً کاری ندارم به اینکه نیت‌ها چیست. ممکن است خیر بوده باشد؛ گرچه اینها را خودسر نمی‌دانم، بلکه آنرا سازماندهی شده می‌دانم.وزارت اطلاعات و قوه قضائیه مسئولند که این امر را پیگیری کنند. من از آقای روحانی دفاع نمی‌کنم بلکه از حق ملت، مصلحت و امنیت ملت دفاع می‌کنم. این جریانات امنیت ملت را به هم می‌زنند. تعداد اقدام‌کنندگان کم است ولی زورشان زیاد است.”

او معتقد بود: “شاید کسی با آنها برخورد نمی‌کند، شکایت هم شود کسی گوش نمی‌کند. اینها قدرت دارند. ما نمی‌گوییم اینها نباشند، بلکه می‌گوییم قدرت از آنها گرفته شود، مصونیت نداشته باشند و وادار شوند منطقی باشند. تریبون و روزنامه و سایت که دارند، بروند آنجا حرفشان را بزنند به شرط اینکه جوسازی نکنند، دروغ نگویند و تهمت نزنند.”

چند ماه بعد،در اوایل اسفند ماه گذشته، علی اکبر ناطق نوری هم طی سخنانی نسبت به فعال شدن تندروها هشدار داد. او گفت: “هم‌اکنون یکی از بدبختی‌های کشور ما این است که گرفتار تندروها و بی‌ترمزها هستیم. حال چه چپ، چه راست باشد. تندروی و نامتعادل حرکت کردن به کشور و انقلاب ضربه می‌زند. ما میزان داریم و میزان ولی فقیه و ولی امر مسلمین است. معنا و ابعاد ولایت فقیه نیز بیان شده است. اوامر ولی، مولوی و ارشادی است و اینکه تکلیفان در مولوی و ارشادی چیست نیز بیان شده است. حال برخی کاسه‌های داغ‌تر از آش هستند که اینها زمان امیرالمؤمنین هم بودند و آخرسر هم جزو خوارج شدند.”

او اضافه کرد: “به برخی گفته می‌شود که ولی امر و ولی فقیه موضوعی را فرموده‌اند، اما افراطیون می‌گویند که برخی چیزها را ایشان مصلحت نمی‌دانند و ما باید جاده صاف کن باشیم که در واقع این جلوتر از امام حرکت کردن است.”

سخنان ناطق نوری اعتراض کیهان را به دنبال داشت و مدیر کیهان در یادداشتی با عنوان بی ترمزها نوشت: “باید به فتنه‌گران و رسانه‌‌های زنجیره‌ای و حامیان بیرونی آنها حق داد! که نیروهای پاکباخته و متعهد نظام و حزب‌الله همیشه پا به رکاب اسلام و انقلاب را مصداق اظهارنظر جنابعالی بدانند.”

 مدیر کیهان تاکید داشت: “جناب ناطق! حضرتعالی و بسیاری از مسئولان و صاحب‌منصبان دیگر، پست و مقام و زندگی آرام و بی‌دغدغه خود را مدیون فداکاری و پاکبازی کسانی هستید و هستیم که آنان را «تندرو» و «بی‌ترمز» می‌نامید! و یا دیگران با استناد به سخن جنابعالی آنها را تندرو و بی‌ترمز می‌نامند!”

با توضیحاتی که حسین شریعتمداری داده بود مشخص شد که همه جناحهای سیاسی پذیرفته اند که گروه های فشار و تندرو در ایران همان گروه های موسوم به حزب الله هستند و دیگر کسی این موضوع را پنهان نمی کند. شاید به همین دلیل بود که نماینده آیت الله خامنه ای در روزنامه کیهان خود را موظف میدانست که از “بی ترمزها” دفاع کند.

سعید حجاریان که خود یکی از قربانیان ترور توسط حزب الله است، در گفتگویی که امسال در سالنامه نوروزی روزنامه شرق منتشر شد، درباره گروه های فشار گفته بود: “این گروه‌ها معمولا خانه‌های تیمی داشتند و در آن خانه‌ها می‌نشستند و تصمیم‌گیری می‌کردند. گروه‌های فشار معمولا آلت دست برخی گروه‌ها و جریان‌ها برای رسیدن به اهدافشان هستند. معمولا اعضای این گروه‌ها افراد بی‌مایه‌، بدون تفکر، بدون هویت و در یک کلام وسیله‌ برخی جریان‌ها برای رسیدن به هدف هستند.” او در این مورد که آیا فعالیت گروه های فشار کاهش یافته یا نه تاکید میکند: “من با این موضوع موافق نیستم که گروه‌های فشار کم شده‌اند یا از بین رفته‌اند. بلکه به اعتقاد من نیازی به فعالیت آنها احساس نمی‌شود.”

 با فعال شدن دوباره گروه های فشار به نظر میرسد که احساس نیاز به فعالیت آنها دوباره بوجود آمده است.