اکنون با خروج آخرین سربازان آمریکا از عراق، پیش بینی های قبلی تا حدی نادرست به نظر می رسند. وقایع چند روز اخیر نشان داده است که ارزیابی های آمریکا از خروج شکوهمندانه خود از عراق چندان با واقعیت سازگار نیست و این اقدام به رقابت های خشن تری میان ایران و آمریکا بدل خواهد شد.
تاریخ این رقابت به جنگ ایران و عراق در سال های 1980 تا 1988 و جنگ خلیج فارس در سال 1991 و سپس اشغال عراق درسال 2003 بر می گردد. پس از اشغال این کشور، آمریکا و ایران هر دو در کار شکل دادن به عراق پس از صدام بوده اند. این امر در زمینه های سیاسی، حکومتی، اقتصادی و امنیتی در جریان بوده است. آمریکا کوشش فراوانی کرده است تا با اهرم های متفاوت از قبیل استفاده از قدرت اقتصادی و اطلاعاتی خود از نفوذ ایران در این کشور بکاهد.
ولی کنترل نفوذ ایران، هر چند جزو اهداف آمریکا بوده است ولی هدف اصلی آن در عراق نبوده است. هدف اصلی ایجاد عراقی با ثبات و دموکراتیک بوده است تا به کمک آن بقایای افراطی گری و عناصر ستیزه جو را شکست داده و با تشکیل یک جامعه مدنی قدرتمند، عراق بتواند در نقش دوست آمریکا و متحد آن در خلیج فارس عمل کند. رسیدن به این هدف برای آمریکا کمی دور از ذهن به نظر می رسد.
نیروهای آمریکایی و عراقی، کارنامه درخشانی در مبارزه با تروریست ها در سال های 2005 تا 2009 دارند ولی اشغال عراق توسط آمریکا، با توجه به هزینه های دلاری و جانی آن، در مقایسه با دستاورد های حاصل از آن، شاید چندان توجیه پذیر نباشد. جنگ توسط آمریکا به دلایل غلطی شروع شد: با تمرکز بر نابود کردن سلاح های کشتار جمعی دولت عراق. در واقع هیچ برنامه ای برای ایجاد ثبات یا ساختن یک کشور درمیان نبود. این امر باعث ورود عراق به یک دوره جنگ داخلی خونین 5 ساله و شکست در ایجاد یک دموکراسی و توسعه اقتصادی شده است.
پیروزی های تاکتیکی آمریکا هم، اگر قابل دوام باشند، بیشتر معطوف تضادهایی بود که خود خالق آنها بود، بدون اینکه بتواند پایه های یک همکاری و مشارکت استرتژیک را بنا کند. درست است که دیکتاتور عراق سرنگون شد ولی این کار با هشت سال جنگ، کشته شدن 5000 سرباز آمریکایی، 35000 مجروح و کشته شدن بیش از 100000 عراقی انجام شد. نتایج تحقیق کنگره آمریکا نشان می دهد که این جنگ 823 میلیارد دلار هزینه در بر داشته که بسیاری از آن منجر به نتایج ماندگار برای عراق نشده است. آمریکا نتوانست مفاد توافقنامه 17 نوامبر 2008 را در مورد توسعه عراق به اجرا درآورد.
خشونت ها به مراتب نسبت به سال 2007 کاهش یافته است، ولی یک مساله مهم وجود دارد. القاعده و سازمان های تروریستی سنی و گروه های افراطی شیعه هنوز وجود دارند و فعال هستند و هنوز، پس از 20 ماه که از انتخابات این کشور می گذرد، یک دولت کارآ و با ثبات و دموکراتیک در عراق وجود ندارد.
یک بحران شیعه-سنی در 17 دسامبر 2001، درست همزمان با خروج نیروهای آمریکا از عارق شکل گرفت. نوری المالکی، نخست وزیر عراق سعی کرد هاشمی، معاون رئیس جمهور عراق را دستگیر کند، و خودروهای زره ای برای تهدید اعضای حزب العراقیه اعزام شد. حزب العراقیه، که مهمترین حزب مخالف دولت عراق است، نوری المالکی را متهم کرده است که وی سازمان اطلاعات و نیروهای ویژه ضد تروریست را در اختیار خود گرفته است تا از آن بهره بردای سیاسی کند. این اتهامات چندان هم بی اساس نیست.
تنش میان سنی ها در استان های انبار و دیاله در حال شدت گرفتن است و درگیری های عربها و کردها در موصول و کرکوک نیز تشدید شده است. اقتصاد عراق همچنان ضعیف است و در آمد سرانه آن در رتبه صدوشصتمین کشور جهان است. حکومت های محلی ضعیف هستند ومیزان فساد در آنها بالاست. آمریکا نه تنها با چالش ایران روبروست بلکه با ساختار شکننده عراق نیز مواجه است. حتی اگر مسائل سیاسی هم حل شوند، عراق از نظر دیپلماتیک و نظامی ضعیف است.
عراق تا کنون سعی کرده است در خط میانی میان آمریکا و ایران حرکت کند چرا که عراق به روابط تجاری مرزی با ایران نیاز دارد و همچنین به حمایت دیپلماتیک و نظامی آمریکا نیز نیازمند است. ارتش عراق وابسته به آموزش ها و توان نظامی آمریکا بوده است و هنوز نمی تواند در مقابل نیروی نظامی ایران مقاومت کند. تجارت محلی نیز به دلیل فساد، که از این حیث عراق رتبه 175 را میان 182 کشور داراست، توسعه پیدا نکرده است.
عراق نتوانسته است بساری از کمک های بین المللی را در زمان اشغال آمریکا جذب کند. ساختار سیاسی و دولتی عراق نیز با فساد و درگیری های قومی و فرقه ای روبروست. کل درآمد عراق نیز از صدور نفت حاصل می شود که 90 درصد منابع دولتی و 80 درصد تجارت خارجی آن را تکشیل می دهد.
بغداد از سال 2011 صادرات نفت خود را به 1.9 میلیون بشکه در روز رسانده است ولی بعید است بتواند به هدف تعیین شده برای سال آینده، که 2.4 میلیون بشکه در روز است، برسد. حدود 25 درصد جمعیت عراق در زیر خط فقر زندگی می کنند و بیکاری مستقیم معادل 15 درصد است که با عوارض غیر مستقیم آن به 25 درصد می رسد. بیش از 40 درصد جمعیت عراق زیر 14 سال دارند.
ضعف بخش نفتی عراق که بر اثر فقدان سرمایه گذاری ضروری در دوران اشغال بوجود آمده است در مجوع به نفع ایران است. رشد آهسته تولید و صدور نفت عراق باعث بالا رفتن قیمت نفت ایران می شود. این امر هزینه تحریم ها را برای آمریکا بالا می برد. این موضوع از این نظر اهمیت دارد که آمریکا نفت داخلی خود را نیز با قیمت جهانی پرداخت می کند.
ایران در عراق اهداف متفاوتی را دنبال می کند. اول اینکه ایران می خواهد اطمینان حاصل کند که عراق به عنوان پایگاه نظامی آمریکا علیه ایران به کار نمی رود. ایران مایل است مرز طولانی خود با عراق را در وضعیت با ثباتی نگاه دارد. ایران همچنان می خواهد عراق را از کلیه آثار آمریکایی ها پاک کند. ایران با استفاده از تمام شبکه های خود، ارتباطات اقتصادی، مذهبی، و کمک های مالی و نظامی خود این هدف را دنبال کرده است، و در این کار آنقدر مصر بوده است که در مواردی باعث تحریک احساسات ضد ایرانی نیز شده است. این احساسات با خاطرات جنگ هشت ساله میان دو کشور تشدید هم می شود. شیعیان عراق هیچ گونه اتحادی ندارند و این امر در انتخابات اخیر که در آن از حزب العراقیه شکست خوردند نمایان شد.
پیشروی ایران در رسیدن به اهداف خود در عراق پس از خروج نیروهای آمریکا به این بستگی دارد که آمریکا تا چه حد بتواند مشارکت استراتژیک خود را با عراق توسعه دهد. این امر به ادامه کمک های نظامی و آموزشی آمریکا به نیروهای عراقی بستگی دارد.
ایران روابط عمیقی با احزاب شیعه حاکم دارد. ایران همچنین نقش موثری در میانجی گری میان رهبران سیاسی عراق بازی می کند و روابط خوبی با هواداران صدر، که بزرگترین حزب درون ائتلاف حاکم است، برقرار کرده است. سپاه پاسداران نیز نفوذ زیادی بر برخی عناصر نیروهای امنیتی عراق دارد.
لیکن نقش ایران در عراق پیچیده تر از این روابط است. تبدیل عراق به کشوری متحد ایران کار ساده ای نیست. در نهایت، نتیجه آن است که ایران و آمریکا به رقابت خود در عراق ادامه می دهند. این رقابت نه تنها بر عراق بلکه بر دنیای عرب نیز تاثیر می گذارد، به خصوص در جنوب خلیج فارس. نتایج این رقابت بستگی به سطح کمک های دیپلماتیک، نظامی و آموزشی آمریکا به عراق دارد. در این کمک های مالی نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. کمک به صندوق بازسازی عراق همچنان ادامه پیدا خواهد کرد که خود از عوامل مهم وابستگی عراق به آمریکا به شمار می آید.
منبع: دفانس – 22 دسامبر [خلاصه شده]