یک نمازخانه اهل سنت روز سه شنبه در تهران تخریب شد؛ نمازخانه پونک پیش از این هم توسط نیروهای امنیتی پلمپ شده بود. در آن دوره ها پی گیری مولوی عبدالحمید و سایر چهره های شناخته شده اهل سنت به رفع پلمپ این نمازخانه انجامیده بود اما دیروز و در حالی که اهل تسنن در تهران از حق داشتن مسجد محروم هستند این نمازخانه تخریب شد. در این زمینه با حاصل داسه، نماینده سابق کردستان در مجلس شورای اسلامی و از چهره های فعال کرد و همچنین جلال جلالی زاده، نماینده سابق سنندج در مجلس و تنها عضو شورای مرکزی اهل سنت در جبهه مشارکت مصاحبه کرده ام که به تخریب نمازخانه پونک اعتراض دارند. از آنها سوال کرده ام: چرا نمازخانه تخریب شد و چرا به اهل سنت در تهران اجازه ساخت مسجد و اقامه نماز نمی دهند؟
به گزارش وب سایت سنی آنلاین پس از مراجعه نیروهای امنیتی به نمازخانه پونک و گرفتن تلفن همراه مولوی عبیدالله موسیزاده- امام جماعت این نمازخانه- و تفتیش منزل وی، دهها تن از نیروهای شهرداری اقدام به تخریب این نمازخانه کردند.
ممنوعیت ساخت مسجد برای اهل سنت در تهران تازگی ندارد و هیچ یک از اعتراضات و پی گیری های شهروندان سنی مذهب در این زمینه هم طی ۳۷ سال گذشته نتیجه ای در پی نداشته.
مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان و یکی از سرشناس ترین چهره های اهل سنت در ایران روز گذشته در نامه ای جداگانه به رهبر جمهوری اسلامی و همچنین حسن روحانی به تخریب نمازخانه پونک اعتراض کرده و خطاب به آیت الله خامنه ای نوشته است: “در شرایطی که افراطگرایی، تکفیر، تفرقه و خشونت در دنیا موج میزند و جهان اسلام نیازمند آرامش و سعهصدر است، برادران و خواهران اهلسنت چنین انتظاری نداشتند. این نوع برخوردها به دشمنان اسلام، عوامل خشونتطلب و افراطگرا فرصت میدهد تا به اختلافات دامن بزنند و مردم شریف و همیشه در صحنه اهلسنت را مأیوس کنند”.
مولوی عبدالحمید، براساس گزارش وب سایت سنی آنلاین خطاب به حسن روحانی هم نوشته است: “عدم تحمل یک نمازخانه معمولی و تخریب آن، در شهریکه اجازۀ ساخت مسجد به شهروندان اهلسنت داده نمیشود و مطالبۀ سیوهفت سالۀ آنها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ناکام مانده است، تنها جریحهدار نمودن احساسات جامعه اهلسنت ایران نیست، بلکه احساسات مسلمانان جهان را نیز جریحهدار مینماید”.
حاصل داسه، نماینده سابق کردستان در مجلس شورای اسلامی اما در مصاحبه با روز می گوید که راس حاکمیت چنین مساله ای را به عنوان تهدید نگاه می کند؛نگاهی که از عدم اعتماد ناشی می شود و باعث خسارت سنگینی برای کشور است. او توضیح می دهد: “هرکسی با هرمذهب و دین و آئینی حق دارد از حقوق مساوی با سایر هموطنان خود برخوردار باشد. اینکه در ایران به اهل سنت با حساسیت بیشتری نگاه می شود خیلی غلط است؛ نگاهی است که شکاف خیلی زیادی ایجاد میکند،هزینه چنین شکافی خیلی بیشتر از مسائل دیگری است که در کشور به آن مبتلا هستیم”.
این نماینده سابق مجلس می گوید: “اینکه اهل سنت اجازه داشتن مسجد در تهران نداشته باشند یا نمازخانه شان تخریب شود، بحث قابل تاملی است. البته در حاکمیت نگاه یکدستی به این مساله نیست و من با توجه به دیدارها و جلسات و مذاکراتی که دارم میدانم بخشی از دولت مخالف این نگاه است و می گوید که اهل سنت باید مسجد شان را داشته باشند اما اینکه در راس حاکمیت چنین مساله ای را به عنوان تهدید می بینند خیلی بد است. این نگاه از عدم اعتمادی می آید که باعث خسارت سنگینی به کشور است و هیچ گونه هم نمی شود آن را جبران کرد.”
او خواستار به رسمیت شناختن حق طبیعی اهل سنت در ایران است و می گوید: “ابتکار عمل در دست دولت و حکومت است،آنها باید قدم اول را بردارند. اگر بخواهیم در جامعه مسلمان منطقه هم حرفی برای گفتن داشته باشیم باید این نگاهها را اصلاح کنیم و حق طبیعی اهل تسنن را به رسمیت بشناسیم.”
آقای داسه سپس به سفر حسن روحانی به کردستان اشاره می کند و می گوید: “آقای روحانی که به سنندج رفته بود، خبرنگاران سوال کردند از اهل سنت، سفیر نداریم، گفت داریم. ولی ما مطمئن هستیم که نیست و همین ها باعث می شود که اهل تسنن و کردها معترض باشند و شکایت داشته باشند. اگر چنین نگاهی ادامه داشته باشد آینده روشنی وجود نخواهد داشت، باید تغییر دهند این نگاه را”.
دکتر جلال جلالی زاده هم در مصاحبه با روز با اعتراض و انتقاد شدید نسبت به این مساله می گوید: “این مساله یک مساله خیلی دردآور است که آقایان اینقدر پیچیده کرده اند. مردم با هرنظری، در تهران یا هرشهرستانی، فرقی نمی کند باید از حقوق خود برخوردار باشند. در هربخش و شهرکوچکی از شهرهای اهل سنت مساجد اهل تسنن به وفور یافت می شود چرا اهل سنت حق ندارند مساجد خود را داشته باشند؟ نه مخالف قانون اساسی است نه مخالف مصالح ملی است اما حساسیت های بیخودی که ایجاد می شود و مردم را بدبین می کند.”
و می افزاید: “ما این همه ادعای وحدت می کنیم و شعار وحدت می دهیم و ادعای دفاع از حقوق مسلمانان در اقصی نقاط جهان را داریم،اما باحقوق هموطنان خودمان اینطور رفتار می کنیم! واقعا کار درستی نیست. مسئولان باید به خودشان بیایند و نسبت به نماز خواندن هموطنان سنی خود این همه حساسیت نشان ندهند. اصلا قابل توجیه نیست، ما که گمان می کنیم دین مان مترقی ترین، کامل ترین و دموکرات ترین ادیان دنیا است باید در عمل ثابت کنیم. باید برای هموطنان خود احترام قائل شویم. اصلا اهل سنت نباشد، یهودی باشد، زرتشتی باشد، مسیحی باشد، همه ایرانی هستند و حق و حقوقی برابر با سایر هموطنان خود دارند. شما نگاه کنید حدود ۱۵ استان کشور، اهل سنت دارند. در برخی استان ها در اکثریت هستند در برخی ۵۰ درصد و …هر ایرانی به مثابه یک انسان، یک شهروند و یک هموطن در این کشور حق دارد. از کشورهای دیگر که نیامده اند.“
به گفته آقای جلالی زاده، تهران تنها پایتخت در جهان است که اهل تسنن مسجدی ندارند: “ما در کشورمان کسانی را داریم که زاده کشورهای دیگر هستند اما امروز در کشور ما از مسئولیت های مهمی برخوردارند. اهل سنت که هیچ ادعایی ندارند فقط می گویند ما ایرانی هستیم،ما هموطن هستیم، ما دوست داریم در توسعه کشورمان سهیم باشیم، مشارکت داشته باشیم. بسیاری از اهل تسنن برای حفظ این کشور شهید داده اند، جوان داده اند، متاسفانه حتی به آنها توجهی نمی شود. ما افرادی داریم که فرزند شهید هم هستند که باید در کشورهای مختلف آواره باشند چون در کشور خودشان حقوقی ندارند. حاکمیت، قوه قضائیه و خود مقام رهبری باید به فکر حل این مشکل باشند. تاریخ فردا قضاوت می کند که در زمانی که جمهوری اسلامی در ایران حاکم بود اهل سنت حق نداشتند در پایتخت ایران مسجدی داشته باشد. تهران تنها پایتختی است در جهان که اهل سنت مسجد ندارند. نگاه کنید مسکو، واشنگتن، پاریس و هر شهر و کشور دیگری اهل سنت مسجد دارند،نمی دانم در اینجا اگر ما مسجد داشته باشیم موجب به هم خوردن چه نظمی می شود؟ منافع چه گروهی را به خطر می اندازد؟ وقتی ادعا می کنیم می توانیم دنبا را اداره کنیم چطور در پایتخت کشور خودمان نمی توانیم؟ این برخوردها موجب بدبینی مردم و ایجاد اختلاف میان شیعه و سنی و از بین رفتن وحدت می شود. با توجه به موقعیت بحرانی منطقه، این رفتارها به مصالح کشور هم نیست. باید با نگاه یکسانی به همه شهروندان نگاه شود. باید از حقوق همه شهروندان حفاظت و دفاع شود و هرشهروندی احساس امنیت و آرامش بکند. ما ادعا می کنیم که اسلام را به دنیا صادر می کنیم ولی حتی اجازه نمی دهیم اهل سنت در تهران نمازشان را بخوانند”.
از او سئوال می کنم:در پاسخ به پی گیری های شما در این زمینه چه پاسخی به شما داده اند؟
می گوید: “هیچ پاسخی ندارند. زمانی که نماینده بودیم به مراجع نامه نوشتیم درباره مسائلی که اهل سنت دارند، تنها آیت الله منتظری جواب دادند،هیچ مرجعی هم حاضر نشد پاسخ نمایندگان اهل سنت را بدهد. هرگروهی متاسفانه به کس دیگری واگذار می کند. بالاخره باید مشخص شود که در این کشور چه کسی مسئول است و چه کسی در مقابل شهروندان ایرانی، اعم از شیعه و سنی و زرتشتی و مسیحی و یهودی مسئول است؟ اگر نهادهای مختلف به گردن هم می اندازند تاریخ که قضاوت خواهد کرد. چه کسی پاسخگو است در قبال اینکه شخص مسلمانی نمی تواند در کشورش نماز بخواند؟ این خیلی مهم است در کشوری که ادعای ام القرای جهان اسلامی می کند کسی نمی تواند در پایتخت نماز بخواند”.
او می افزاید: “جالب این است که برخی حسینیه ها را اجاره می کنند برای مراسم ترحیم، یک نفر باید روضه بخواند اما اهل سنت نمی توانند براساس عقیده خودشان رفتار کنند و آنطور که هست انجام دهند. شبکه استان کردستان اذان شیعه را پخش می کند، یعنی دو گونه اذان می خوانند خب چطور در تهران نمی توان حتی مسجد داشت؟ نمازخانه اجاره می کنند اهل سنت، و اهل سنت هزار تومان هزارتومان پول می گذارند تا اجاره نمازخانه شان را بتوانند بپردازند. واقعا من خودم جای حکومت خجالت می کشم که چرا آخر؟ خودشان باید مسجد درست کنند برای همه مردم، برای اهل تسنن اما متاسفانه حتی نمازخانه ها را هم اجازه نمی دهند چه برسد به مسجد”.