فشار بردفتر تحکیم واقعی؛ میدان دادن به دفتر موازی

نویسنده
حسین محمدی

» در ادامه سرکوب سازمان های مستقل

در حالیکه تعداد زیادی از فعالان دانشجویی و دو عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم، ماه‌هاست در زندان به سر می‌برند، سایت “رجانیوز” با انتشار مطلبی، بار دیگر اعضای شورای مرکزی و شورای عمومی دفتر تحکیم را به داشتن رابطه با سازمان مجاهدین خلق متهم کرده است.

رجانیوز در این مطلب عباس حکیم زاده، دبیرسیاسی دفترتحکیم وحدت و رضا یونسی، از اعضای تحریریه “خبرنامه امیرکبیر” را به ارتباط با سازمان مجاهدین خلق و مرتبط کردن اعضای این تشکل با سازمان فوق الذکر، متهم کرده است. این نخستین بار نیست که فعالان دانشجویی از سوی نهادهای امنیتی، باچنین اتهامی رو به رو می شوند. پیش از این نیز، بسیاری از معترضان به کودتای انتخاباتی با چنین اتهامی محاکمه شده بودند.

فشارها بر طیف علامه دفتر تحکیم در حالی وارد می شود که طیف دولتی دفتر تحکیم،هر روز از حمایت بیشتری از سوی دولت و حاکمیت، برخوردار می شود. این طیف، که ادامه طیف شیراز دفتر تحکیم در سال‌های گذشته است، با حمایت های دولتی و همچنین  با انحلال انجمن های اسلامی برخی از دانشگاه‌ها، و تشکیل انجمن هایی با نام “انجمن مستقل”، هم اکنون خود را دفتر تحکیم “واقعی ” می خواند و با همین نام به دیدار مسوولان می رود و نشست های تشکیلاتی خود را با پیام رهبر جمهوری اسلامی برگزار می کند.

 

دانشجویان  و مجاهدین خلق

رجانیوز،از سایت‌های حامی دولت و نزدیک به فاطمه رجبی ، در مطلب خود درباره عباس حکیم زاده، چنین نوشته است: “عباس حکیم‌زاده دبیر سیاسی این تشکیلات غیر قانونی و از حامیان مهدی کروبی در انتخابات یکی از مهم‌ترین رابط های این مجموعه با منافقین است. وی  از همکاران سایت «خبرنامه امیر کبیر» بود و اخبار و اطلاعات کذب را با دریافت مبالغی جهت تخریب چهره نظام در اختیار منافقین قرار می داد. سایت خبرنامه امیرکبیر که با ادعای ارگان رسانه‌ای انجمن اسلامی‌دانشجویان دانشگاه امیرکبیر آغاز به کار کرد، به تدریج در اختیار گروهک منافقین قرار گرفت و در نقش یک پایگاه اطلاعاتی، ‌اهداف و برنامه‌های این گروهک را در حوزه دانشجویی و جذب دانشجویان رادیکال، ‌اخراجی و تعلیقی در دستور کار خود قرار داد. حکیم زاده در سال‌های اخیر با حفظ ارتباط سازمانی‌اش با سرپل منافقین در این سایت، فعالیت‌های زیادی از جمله خبرسازی ، شایعه پراکنی علیه نظام، جذب دانشجویان و ترغیب آن‌ها به اقدامات رادیکال این سازمان انجام داده است.”

رجانیوز در ادامه و با اشاره به نزدیکی عباس حکیم زاده به رضا یونسی، وی را چنین معرفی می کند: “گرداننده اصلی این مجموعه و فردی که هدایت حکیم زاده و دوستانش را در دست دارد، فردی است به‌نام رضا یونسی از دانشجویان اخراجی دانشگاه امیر کبیر. یونسی اکنون در سوئد اقامت دارد… رضا یونسی پس از آنکه فعالیت‌اش را در سال‌های 82-83 در خبرنامه امیر کبیر متمرکز می‌سازد، به آرامی‌ارتباط با منافقین را از طریق خاله‌اش «زیبا» در فرانسه آغاز کرد و به‌عنوان یک سمپات دانشجویی اطلاعات محیط‌های دانشگاهی را منتقل می‌ساخته است. وی در همین حال، همزمان با حضور در سایت خبرنامه امیرکبیر هسته ۱۵ نفره‌ای از دانشجویان و دوستان نزدیک‌اش را تشکیل داده و تقسیم کار برای سرویس دهی به این گروهک را کلید می زند.”

پیش از این بسیاری از فعالان دانشجویی، به دلیل سوابق خانوادگی یا دلایل نامشخص دیگر،  به ارتباط با سازمان مجاهدین خلق ـ که جمهوری اسلامی آن را “منافقین” می نامد و همکاری با آنان را “محاربه” اعلام کرده است ـ متهم شده اند.

از آن جمله می توان به ضیا نبوی و مجید دری، دو عضو شورای دفاع از حق تحصیل، شیوا نظرآهاری و کوهیار گودرزی، از اعضای کمیته گزارشگران حقوق بشر و… اشاره کرد. این دانشجویان بارها به صراحت هرگونه رابطه یا حمایت از این سازمان را رد کرده اند، اما به همین دلیل به حبس های طولانی مدت محکوم شدند. دو عضو زندانی شورای مرکزی دفتر تحکیم ـ بهاره هدایت و میلاد اسدی ـ نیز برای اعتراف به چنین ارتباطی تحت فشار قرار داشتند؛ گرچه هیچ کدام حاضر به پذیرش چنین اتهامی نشدند.

 

طیف علامه و طیف شیراز: طیف قانونی و طیف دولتی

گفته می شود یکی از دلایل فشارهای مختلفی که بر اعضای طیف علامه دفتر تحکیم وارد می شود، مشروعیت بخشیدن  به طیف دولتی و جلوگیری از همکاری دانشجویان با طیف علامه است. نهادهای امنیتی پس از آنکه متوجه شدند با بازداشت فعالان دانشجویی، قادر به جلوگیری از همکاری دانشجویان با این طیف نیستند، کوشیدند با بالا بردن هزینه های همکاری با طیف علامه، از ادامه همکاری دانشجویان با این طیف، جلوگیری کنند.

همزمان طیف دولتی دفتر تحکیم، با حمایت های دولت نهم و دهم، و همچنین حمایت هایی که از سوی رسانه هایی چون کیهان، خبرگزاری فارس، رجانیوز و… از آن ها به عمل می آید، به راحتی مشغول فعالیت است.

این طیف، نشست تشکیلاتی خود را در اردیبهشت سال جاری با پیام رهبر جمهوری اسلامی آغاز کرد، بعد از آن با نماینده ولی فقیه در دانشگاه ها، دیدار کرد و سرانجام در ابتدای ماه جاری به دیدار محموداحمدی نژآد رفت.

شورای مرکزی فعلی طیف دولتی دفتر تحکیم، در واقع ادامه طیف شیراز دفتر تحکیم است که در سال های پایانی دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد، در مقابل طیف علامه دفتر تحکیم به وجود آمد.

 

طیف علامه، طیف شیراز

در نشست دفتر تحکیم در سال 80 در دانشگاه اصفهان، شورای تحقیق دفتر تحکیم، با هدایت عبدالله مومنی، با توجه به ارتباطات دبیر وقت تشکیلات دفتر تحکیم در آن سال ها با نهادهای امنیتی، اجازه کاندیداتوری برای انتخاب شورای مرکزی را از وی سلب کرد. به دنبال این اتفاق او به همراه  برخی دیگر از همفکرانش، و با حمایت، دولت، نهادهای امنیتی و برخی احزاب اصلاح طلب، نشستی در دانشگاه شیراز با پیام رهبر جمهوری اسلامی، برگزار کرد. این نشست با تعداد اندکی از انجمن های اسلامی برگزار شد که در واقع براساس اساس نامه دفتر تحکیم، به رسمیت هم نرسید. شورای مرکزی تعیین شده در این نشست، به گونه ای انتخاب شدند که سئوالات بسیاری برانگیخت به ویژه اینکه برخی از آن ها حتی سابقه عضویت ساده در انجمن های اسلامی را نیز نداشتند.

همزمان طیف مدرن دفتر تحکیم، نشستی با حضور قریب به 50 انجمن اسلامی دانشگاه های سراسر کشور در دانشگاه علامه طباطبایی برگزار کرد. در این نشست، شورای مرکزی جدیدی برای اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان سراسر کشور (دفتر تحکیم وحدت) انتخاب شد. بدین گونه دو طیف “علامه” و “شیراز” در دفتر تحکیم به وجود آمدند.

طیف علامه دفتر تحکیم وحدت، روز به روز با توجه به تفکرات اعضای خود، از قدرت و احزاب سیاسی دور شد و نهایتا با ارائه تز “دوری از قدرت” و پس از آن “دیده بانی جامعه مدنی” استراتژی جدید خود را مشخص کرد. اما طیف شیراز،، عملا به عنوان تشکلی موازی، نقش بازوی نهادهای امنیتی در دانشگاه را ایفاکرد و به کارکرد دفتر تحکیم در دهه 60 نزدیک شد.

در تمام این سال ها، اعضای طیف علامه، همواره با فشارهای مختلف از سوی نهادهای امنیتی مواجه بودند. افرادی چون عبداله مومنی، علی افشاری، اکبر عطری، محمد هاشمی، بهاره هدایت و… بارها از سوی نهادهای امنیتی بازداشت شدند.در ادامه این فشارها در دولت احمدی ،طیف علامه دفتر تحکیم غیرقانونی اعلام شد و از فعالیت آن در دانشگاه جلوگیری به عمل آید. همچنین بسیاری از انجمن های اسلامی که با این طیف، همکاری داشتند، از سوی هیات نظارت بر تشکل های دانشگاه ها، منحل شدند.

اکنون به نظر می رسد، دولت فعلی، با وجود همه فشارها و بازداشت ها، از کارکرد طیف علامه در دانشگاه ها، نگران است و به همین دلیل سعی می کندبه هر شکل ممکن، از ادامه فعالیت این طیف جلوگیری کند. اتفاقی که در تمام این سال ها، به واقعیت نپیوسته است، ایا اکنون قادر است جامه عمل به خود بپوشد؟