انتگافات

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

po_nabavi_01.jpg

اصولا انتخابات برای هاشمی « انتگافات» است. دقیقا زمانی است که محمد شان یادش می افتد که ‏چه حرف هایی نباید بزند، و یکهو همه آنها را می زند. خودش هم درست دم انتخابات در حال راه ‏رفتن روی بند وسط سیرک انتخابات، دائم از جیبش گاف روی زمین می ریزد. حالا یکی جمعش ‏کند. در انتخابات مجلس ششم، درست زمانی که نباید با اصلاح طلبان درگیر می شد، با همت ‏برادران غیور اصلاح طلب و بخصوص گنجی و نبوی و جلایی پور و غیره، چهار تا لگد رفت ‏وسط شکم خاتمی و شروع کرد به دفاع از هر چی شورت و کرست و پیژامه و لباده قرمز که ‏پوشیده بود، هر چه به او گفتند، آقا شما متهم به سرخ هستی، می گفت: بله، ما و عفت خانم از ‏رنگ قرمز خوش مان می آمد بخصوص این مهدی که بچه بود…. در انتخابات ریاست جمهوری ‏هم، احمدی نژاد که سینه خیز برای عرض ارادت خودش را در نهاد رهبری فرو کرده بود، اما ‏یک کلمه اسم از آقای خمینی و خامنه ای نمی آورد، در عوض هاشمی که داشت از همان آقای ‏خامنه ای می خورد، هفته اول گفت: ما بیست سال با هم دوست هستیم، هفته دوم شد 25 سال، ‏هفته سوم شد 30 سال، هفته چهارم شد 35 سال، هفته ششم رسیده بود به 45 سال که انتخابات ‏برگزار شد. حالا هی توضیح بده که آقای محترم، ای مرد هفت دریا و هفت کوه و هفت آسمان، ‏خواهر ما را بردی زیارت با این تبلیغات عوضی، ولی مگر از اصول دست بردار بود؟ الآن هم ‏که وزیر احمدی نژاد علیه سیاست های او سخنرانی می کند و پسرش هر نوع رابطه با پدرش را ‏تکذیب می کند و افروغ تبدیل به تروتسکی و قالیباف تبدیل به ماندلای خیابان بهشت شده است، ‏آدمی که دولت احمدی نژاد به او القابی مانند « دزد، مفسد، رئیس مافیا، عامل آمریکا، رئیس ‏جاسوسان، پدر دختر فلانکاره، و غیره داده است» رسما اعلام کرده که ما پشتیبان دولت هستیم، ‏ای خاک نوق به سر این دولت، تو برای چی پشتیبان دولتی هستی که خواهر و مادرت را به ‏حوادث غیر مترقبه دچار کرده است؟ البته سخنرانی هاشمی در خرم آباد فقط شامل این نکته نبود، ‏وی گفت: « انتخابات برای کشور ضروری است.» او تاکید کرد: « به انتخاباتی پرشور، سالم و ‏آزاد می اندیشم.» او در مورد احمدی نژاد گفت: « ما به دنبال حفظ انقلابیم، آنها به فکر بوق و ‏کرنا.» یکی از کارشناسان سیاسی انتخابات به نام س. ا. ن. گفت: اگر یک کلمه دیگر از این دولت ‏کشدار دفاع کنی، ما هم نه از تو دفاع می کنیم و نه از حضور ملت در انتخابات، لطفا جمعش کن، ‏یه جای دیگه پهنش کن.‏

گل پری جون! بله! ‏

روز سه شنبه هفته گذشته در یکی از خطوط متروی مسیر انقلاب به آزادی، یکی از مسافران ‏اقدام به خواندن ترانه مستهجن و ملی « گل پری جون» در ملاء عام نمود، اما چون این شخص ‏در لحظه وقوع جرم نه چکمه اش را روی شلوار انداخته که مصداق تبرج محسوب شود، نه زن ‏بود که بطور کلی مجرم باشد، نه مشغول کشیدن قلیان بود که با آلت جرم و غیره دستگیر شود، ‏هیچ اتفاقی برای خواننده ترانه « گل پری جون» نیفتاد، در عوض با شنیدن این ترانه یکی از ‏مسافران خط انقلاب آزادی دچار هیجان شدید شد و محکم توی گوش یک فروند روحانی جوانی ‏که روی یک صندلی نشسته بود، زد. به دنبال این اقدام پوپولیستی، مترو شلوغ شد و مدیر عامل ‏مترو، محسن هاشمی اعلام کرد که چهل درصد پروژه مترو به دلیل سیاست های دولت متوقف ‏شده است. با آمدن اسم سیاست های دولت، مرتضی نبوی و احمد توکلی شدیدا به سیاست های ‏دولت اعتراض کردند. در جریان همین اعتراض عماد افروغ یکی از منتقدین جدی و مهم دولت ‏که موفق شده است مسیر راست افراطی را به میانه نسبتا معتدل در یک سال و نیم طی کند، به ‏اظهارات رئیس جمهور که همین جوری برای رفع بهانه قبل از سفر حج سروده شده و در صدا و ‏سیما زرتی اعلام شده بود، شدیدا لی اعتراض کرد و گفت: « اگر مجلس شان خود را حفظ می ‏کرد، شاهد این گرانی ها نبودیم.» وی توضیح داد که وقتی مجلس در دو سال گذشته تبدیل به شیئی ‏غیر منفصل رئیس جمهور که خودش شیئی متصل جاهای دیگر بود، شد، چشمش کور، دنده اش ‏نرم، این حرف ها را باید بشنود. در پی سخنان عماد افروغ هفده نماینده مجلس طرحی برای ‏استیضاح وزیر کشور آماده کردند که فعلا 17 نفر آن را امضا کردند، این در حالی است که ‏ریاست جمهوری در مراسم « ددر الهی» به سر می برد و به جای اینکه دور کعبه طواف کند، ‏دارد دور خودش می چرخد و فکر می کند این یک میلیون و نیم مسلمان هم برای زیارت او به ‏آنجا آمده اند. آگاهان دعا کردند که یک دفعه از این برادران اولترا وهابی یک دفعه یکی شان داغ ‏نکند و از حلقه دویست نفری که این عطیه الهی را محافظت می کنند، رد بشود و لباس احرام حاج ‏محمود را سرش بکشد و خدای ناکرده طرف شهید بشود و حالا بدبختی داریم که یک رئیس ‏جمهور ببو را که قرار است برود دنبال کارش، تا سالها به عنوان بزرگراه شهید احمدی نژاد زیر ‏پا یا چرخ بگذاریم. فعلا شهر شلوغ است، منتقدان مشغول انتقاد هستند، قوه قضائیه به نظر می ‏رسد کمی دارد تاملات می کند، ولی هیچ کاری بدون فشار از پائین منجر به اقدام از بالا نمی شود ‏و در حال حاضر صدای گل پری جون همچنان از مترو به گوش می رسد.‏

هویجوری گرفتند، هویجوری ول کردند

ظاهرا صدای « گل پری جون» به قوه قضائیه رسیده و قوه مذکور پس از هشت ماه که سه ‏دانشجوی بدبخت را آب لمبو مرده و دهان آنها را مورد عملیات عمرانی قرار داده و خشتک آنها ‏را بادبان کرده است، امروز دادگاه تجدید نظر احسان منصوری، مجید توکلی و احمد قصابان را ‏از اتهامات وارده تبرئه کرد. بنا به گفته وکیل این دانشجویان آنها روز شنبه آزاد می شوند. دادگاه ‏تشخیص داد که نشریات جعلی هستند. قضیه بسیار ساده است. به قول یکی از خرگوش های چپ ‏که پس از بازجویی اعتراف کرده بود، خرس است، در مورد دستگیری و آزادی این سه دانشجو ‏گفت: « هویجوری». فعلا معلوم است که نشریات جعلی بوده، اما قرار نیست معلوم شود نشریات ‏را چه کسی جعل کرده بود؟ نکته مهم این که خرگوش ها خبر دادند که در حال حاضر این سه تن ‏آزاد خواهند شد، اما بیست نفری که معتقد بودند این افراد بیگناهند و برای آزادی آنها تلاش کردند ‏در زندان خواهند ماند. ‏


قالیباف ماندلا می شود

البته خوب است که ملت بریزند سر این جوجه فاشیست که اگر در همین انتخابات جلویش را ‏نگیری فردا جلوی در خانه و دفتر روزنامه و محل کار ملت صلیب شکسته یا علامت دیگری می ‏گذارند تا گشتاپو و سازمان جوانان بسیج بریزد و خانه ملت را آتش بزند. هرچه باشد قالیباف چند ‏مرحله از احمدی نژاد جلوتر است. جلوتر هم نبود باز هم مهم نبود، دولت یکدست دهان ما را ‏سرویس می کند، وگرنه دولتی که چپش با راستش دعوا دارد که اشکالی ندارد. در همین راستا ‏دیروز باقر قالیباف از احمدی نژاد شدیدا انتقاد کرد و گفت: « طرح سهمیه بندی بنزین که باید ‏باعث کاهش بار ترافیکی می شد، نشد.» قالیباف به احمدی نژاد اعتراض کرد و گفت: « تا زمانی ‏که فکر می کنیم می توانیم با مزاح و تمسخر مشکلات کشور را حل کنیم، در اشتباهیم.» وی در ‏مورد سیاست های دولت توضیح داد: « می خواهند همه را گدا بار بیاورند.» در همین راستا، ‏دکتر غلومسین خان، دارای شش شغل و یک همسر غیر قابل کنترل، اعلام کرد: « مملکت را با ‏چهار میلیون فقیر تحویل دولت داده اند.» آگاهان جمله کامل وی را از روی نوار مربوطه پیاده ‏کردند و نوشتند: « مملکت را با چهار میلیون فقیر تحویل دولت دادند، ما توانستیم صد و بیست نفر ‏از فقرا را با انتصاب در وزارتخانه ها و استانداری ها از فقر نجات دهیم و در حال حاضر با ‏تولیدات دولت، می توانیم شش و نیم میلیون فقیر تحویل دولت آینده بدهیم .» ‏

تا کنون 43 بار ‏

اصولا اگر به هر کدام از سیاست های دولت نگاه کنید همین طور است، مثلا در مورد مذاکره با ‏اروپا تا به حال دولت حداقل سی بار نظرش تغییر کرده، مثلا در مورد ارمنستان نظر رئیس ‏جمهور از ساعت هشت صبح تا 48 ساعت بعد سه بار تغییر کرد. در مورد اسرائیل نظر دولت ‏حداقل 15 بار عوض شده است. فرشاد مومنی گفت: « نظرات در مورد سهام عدالت تا امروز 43 ‏بار عوض شده است. ‏