جنگ سرد جدید

حسین علیزاده
حسین علیزاده

اشغال شبه جزیر ه کریمه و انضمام آن به روسیه را باید آغاز مرحله ای جدید در مناسبات نظام بین الملل دانست. با این اقدام نخستین نشانه های رو در روئی مسکو و غرب که بسیاری انتظار آن را داشتند، آشکار شد. وضع تحریم های متقابل از سوی امریکا و اتحادیه اروپا بر مسکو از یک سو و از سوی مسکو بر برخی مقامات امریکایی از سوی دیگر، نخستین نشانه های آغاز مقابله است که می تواند، گسترده تر شود.

با این حساب آیا از این پس مسکو پذیرفته که به جای شراکت با غرب از جمله در “گروه ۸” و “ناتو” به تقابل با این ساختارها بپردازد؟ به دنبال انضمام کریمه به خاک مسکو، روسیه از مجموعه گروه ۸ اخراج و آنکلا مرکل رسما اعلام کرد که دیگر گروه ۸ وجود ندارد.

 از این رو پرسش این است که اگر این تقابل بین مسکو و غرب ادامه یابد، آیا نظام بین الملل به جنگ سرد جدید گام می نهد؟

اگر آری، نقش ایران به دلیل روابط نزدیک تهران- مسکو در فرض تقابل دوباره شرق و غرب چه خواهد بود؟

 

جنگ سرد جدید

مفهوم نظام بین الملل را در کنش (مناسبات) بازیگران نظام بین الملل تعریف می کنند که به تناسب الگوی حاکم در نظام قدرت (تک قطبی، دو قطبی و چند قدرت) نقش آنان متفاوت است.

نظام بین المللی وقتی ثابت است که رفتار متقابل بازیگران آن قابل پیش بینی باشد. وقتی که نقش بازیگران نظام بین الملل غیرقابل پیشبینی باشد، نظام بین الملل غیرثابت است. این وضع معمولا وقتی روی می دهد که نظام بین المللی جدیدی در حال تکوین باشد.

با فروپاشی دیوار برلین، نظام دوقطبی که دهه‌های ۱۹۴۰ تا ۱۹۹۰ بر فضای روابط بین الملل حاکم بود، پایان یافت. این دوره‌ شامل دوره ای از تنش و رقابت‌ در روابط ایالات متحده و شوروی در عرصه‌های گوناگون از جمله رقابت در فضانوردی، رقابت در عرصه تسلیحات، ایجاد اتحادهای نظامی و تجاری، جاسوسی و ضد جاسوسی و.. می شد. این دوره را جنگ سرد می نامند چرا که به دلیل میزان تنش بالا دو قطب، هر زمان امکان وقوع جنگی فراگیر و مخرب، جهان را و نه تنها دو کشور را تهدید می کرد.

اما، در اواخر این دوران، مسکو دیگر در قد و قواره یک ابرقدرت نبود. روسیه ای که رهبری آن به یلتسین، رهبری دائم الخمر رسید و اقتصادش رنجور و ناتوان شده بود دیگر یارای رو در رویی با غرب را نداشت تا آنکه ولادمیر پوتین در عرصه سیاسی این کشور ظهور کرد. در شکوفایی اقتصاد روسیه به رهبری پوتین همین بس که این کشور برای بازی های زمستانی سوچی رقمی بالغ بر ۵۱ میلیارد دلار را در سال ۲۰۱۳ هزینه کرد.

روند رو به تقابل روسیه جدید با غرب را برای اولین بار ادوارد لوکاس در کتابی با نام “جنگ سرد جدید: روسیه پوتین و تهدید آن برای غرب” در سال ۲۰۰۹ مطرح کرد.

نقطه کانونی اندیشه های لوکاس را حمله برق آسای روسیه به خاک گرجستان در سال ۲۰۰۸ تشکیل می دهد که طی پنج روز، ضرب شست خود را به یکی از جمهوری های شوروی سابق نشان دهد.

از همین زاویه، ادوراد لوکاس به پیش بینی روابط آینده مسکو با دیگر جمهوری های شوروی سابق پرداخته و پیش بینی کرد که روسیه به رهبری پوتین تدریجا از از روند همکاری با غرب به سوی تقابل با غرب تغییر مسیر خواهد داد.

 

ایران، سوریه، مصر و اوکراین

اگر تقابل مسکو و واشنگتن در دوران جنگ سرد به یک یک حوزه های جغرافیایی مثل خاورمیانه، جنوب شرق آسیا و اروپا و.. تسری پیدا کرده بود، نمونه هایی از تقابل دوباره مسکو – واشنگتن را می توان اینک در سوریه و اوکراین دید.

برای نمونه ای ملموس از سیاست اروپایی مسکو، شاهد فشارهای مسکو به اوکراین برای نزدیک نشدن به ساز و کارهای اروپایی بودیم. این فشار مسکو منتهی به شورش اوکراینی ها شد و کرملین یا انضمام کریمه به خاک روسیه انتقام خود را از غرب گرفت. این تقابل، امکان تکرار دوباره در دیگر کشورهای اتحاد جماهیر شوروی را نیز دارد.

اما در خاورمیانه، جانبداری مسکو از سوریه در شورای امنیت برای ممانعت از صدور هرگونه قطعنامه ای علیه دمشق، منتهی به فلج شدن این شورا شده که خود یادآور فضای تقابل خاورمیانه ای مسکو- واشنگتن در دوران جنگ سرد است.

از جمله این سیاست خاورمیانه ای مسکو، حمایت از جمهوری اسلامی است. همچنان که دور کردن مصر از امریکا دیگر طرح خاورمیانه ای مسکوست. دیدار ژنرال السیسی از مسکو (۱۳ فوریه ۲۰۱۴) و توافق اصولی برای فروش سه میلیارد دلار تجهیزات نظامی روسی به قاهره در همین راستا قابل تفسیر است. (مراجعه شود به مقاله: چرخش در سیاست خارجی مصربه سوی مسکو)

 

بازی با برگ ایران

نظریه جنگ سرد جدید، مخالفان جدی دارد. مهم ترین نقد بر این نظریه، آن است که مسکو نه در قد و قواره یک ابرقدرت است و نه می خواهد که این نقش را بازی کند. در مقابل نظریه پردازانی هستند که ولادمیر پوتین را مظهر “نوتزاریسم” می دانند.

چه معتقد به نظریه جنگ سرد جدید باشیم و چه ظهور نوتزاریسم، بازی مسکو با برگ ایران در مقابل غرب، قابل کتمان نیست. این از آن روست که تهران با اتخاذ راهبرد خطرناک “نگاه به شرق” در دوران احمدی نژاد اگرنگوییم همه تخم مرغ های خود را، بیشتر آن ها را در سبد روسیه نهاده است.

 بازی کردن مسکو با برگ تهران اوج نگاه ابزاری مسکو به جمهوری اسلامی است که از آن برای تهدید منافع غرب استفاده کرده و می کند. این نگاه ابزاری مسکو به جمهوری اسلامی از پیش وجود داشت ولی هرگز آن را علنی نکرد تا اینکه با تحریم مسکو بر سر کریمه، کرملین مشت خود را گشود.سرگئی ریابکوف، معاون وزیر خارجه روسیه، به خبرگزاری اینترفکس گفت که: “روسیه نمی خواهد از مذاکرات هسته ای با ایران به عنوان یک اهرم استفاده کند اما در صورتی که بخواهد به تحریم های ایالات متحده و اتحادیه اروپا واکنش نشان دهد، شاید این اقدام را انجام دهد.”

ریابکوف که نماینده روسیه در مذاکرات هسته ای با ایران است می گوید از نظر مسکو الحاق دوباره کریمه به روسیه موضوعی به مراتب مهم تر از تحولات پیرامون مذاکرات هسته ای با ایران است.

به این ترتیب در حالی که اندک گفتگوهای مستقیم ایران و امریکا برای اولین بار پس از انقلاب اسلامی آغاز شده، هوشیاری تهران نیاز است که آیا مایل است ابزاری برای فشار مسکو بر غرب باشد یا نه.