جی هفت، روسیه رفت

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

همین هفته قبل گفتم که روسیه اشتباه بزرگی کرده که قصد اشغال اوکراین را دارد. حالا بند پوتین دارد یواش یواش شل می شود. کشورهای جی هشت یا هشت کشور صنعتی روسیه را از این مجموعه بیرون کردند. کشورهای جی هشت در حقیقت بعد از شورای امنیت سازمان ملل بزرگترین قدرت تصمیم گیر جهان بود. البته عضویت روسیه در جی هشت و شورای امنیت سازمان ملل متحد حقش نبود. یک وقت می بینی چین با یک میلیارد و سیصد میلیون جمعیت و یک بازار عظیم صنعتی هم عضو جی هشت است و هم عضو شورای امنیت سازمان ملل، روسیه در حقیقت جای شوروی که زمانی قدرت دوم و حتی قدرت اول جهان بود را گرفت، بدون اینکه کسی سئوال کند که چرا روسیه که فقط یکی از جماهیر شوروی سوسیالیستی بود، باید تمام قدرت آن سی کشور را به دست بگیرد. البته شاید هم کسی این سئوال را مطرح کرده بود، ولی در آن زمان من رفته بودم سینما. حالا فکر کنم اگر پوتین به این مسخره بازی ادامه دهد و بخواهد به طرح روسیه بزرگ با اشغال اوکراین و بلاروس دست بزند، خیلی کار سختی نیست که بیاندازندش از شورای امنیت سازمان ملل بیرون. این خط این هم نشان بقول آقای شریف!

 

هفت سین و کربلا علیه غرب

مصیبتی عظیم داریم که انگار هیچ راه حلی ندارد. وارد هر وب سایتی که می شوی و هر برنامه تلویزیونی را که می بینی، همه اصرار دارند که حفظ سنت های نوروزی خوب است، چون باعث می شود خانواده ها دور هم باشند و مردم سراغ اینترنت نروند. طرف نوشته: “دید و بازدید های نوروزی مانع غربی شدن مردم می شود.” یعنی آدم می خواهد سرش را محکم بکوبد به یکی از ستون های تخت جمشید که در کارت پستال های نوروزی چاپ می شود. انگار نه انگار سی سال مسئولان محترم مملکت هی گفتند نوروز بت پرستی و چهارشنبه سوری آتش پرستی است و همه اینها مخالف اسلام است. حالا کم کم کشف می کنند که امام حسین می خواست هفت سین بچیند و یزید و شمر مانعش می شدند و اصولا این طور شد که امام حسین شهید شد. بقول ابطحی والا به مولا.

 

۵۲۹ اعدام در مصر

به یکی از دوستان که داشت خودش را به هفتاد قطعه مساوی تقسیم می کرد از بس از کودتا علیه مرسی دفاع کرد، گفتم این عمل کودتای سکولارها علیه اسلامگراهایی است که با رای مردم روی کار آمدند، به من گفت: “بله، چون اگر اسلامگراها قدرت را در دست داشتند مردم را می کشتند و حقوق بشر را نقض می کردند.” نیست که حالا ببیند که دولت سکولار مصر در عرض دو ساعت حکم اعدام ۵۲۹ عضو اخوان المسلمین را صادر کرد. قول می دهم جیک سکولارها و حقوق بشردوستان در نیاید. دوستان از اینکه حق یک مرد دوبرابر یک زن است ناراحت اند، البته ناراحتی هم دارد، ولی احتمالا فکر می کنند که جان یک سکولار به اندازه ۵۲۰ مسلمان ارزش دارد. بدبختی را ببین که در دنیایی گیر افتادیم که من باید بشوم طرفدار مسلمان ها، البته من که طرفدار مسلمان ها نیستم، ولی قطعا با اعدام مخالفم، حتی اگر سکولارها اعدام کنند. نظری نداری؟

 

کمیته حقیقت یاب

می گویند یکی از پنج مرزبان ربوده شده توسط جیش العدل به قتل رسید. جمشید دانایی فر ۲۷ ساله که ده روز قبل صاحب فرزندی شده است، دو روز قبل به خبری که توتیئر این سازمان تروریستی پخش کرد کشته شد. توجه به چند نکته در این ماجرا ما را با یک واقعیت شرم آور مواجه می کند.

نخست اینکه این افراد چرا ربوده شدند؟ پاسخ این است که سازمان جیش العدل یک سازمان تروریستی است که به کار مواد مخدر می پردازد، این سازمان در واقع همان “جندالله” است که به رهبری عبدالمالک ریگی قبلا وجود داشت و تا به حال چند بار دست به کشتار دسته جمعی افراد بیگناه و غیرنظامی زده است. آنان قبلا چند بار مسافران بین راهی را دستگیر و آنها را گروگان گرفته و برخی از آنها را کشتند.

دوم: گروگانگیری توسط همه سازمان های مواد مخدر در همه جای جهان انجام می شود و قبلا هم در ایران انجام می شد، تا پیش از این معمولا پای غیرنظامیان به این اقدامات باز نشده بود. اما این معادله بعد از ۱۳۸۰ به هم ریخت. اعدام تعدادی از قاچاقچیان مهم باعث شد تا این گروه نیز دست به تروریسم بزند.

سوم: اینکه چرا این مرزبانان در ناحیه ای پرخطر به این راحتی دستگیر شدند؟ موضوعی مشخص و روشن است. این مرزبانان نه برج دیده بانی داشتند و نه از خودشان مراقبت می کردند و نه اصولا به شکلی بودند که بتوانند از خودشان مراقبت کنند. سئوال این است که اگر این افراد نمی توانستند از خودشان مراقبت کنند، به چه دلیل آنها را در بیابان رها کرده بودند؟ این سئوال آنجا پاسخ می گیرد که نیروی انتظامی یک ماه بعد از دستگیری این افراد بدون دادن توضیح اعلام می کند که مسئولانی را که مرزبانان را به ماموریت فرستادند، برکنار کردند.

چهارم: چرا دولت ایران برای آزادی این افراد کاری نکرده است؟ پاسخ این است که مسئولان وزارت کشور پاسخ داده اند که دولت ایران در این مورد هماهنگی هایی با دولت پاکستان به عمل آورده و به گفته یکی از اعضای کمیسیون امنیت مجلس سربازان پاکستانی در محل نگهداری گروگانها حضور دارند و مطمئنا کسی از آنان کشته نمی شود. در حالی که سخنگوی وزارت خارجه پاکستان یعنی تسنیم اسلم گفته که ما کمیته ضدخرابکاری تشکیل دادیم اما ایران در آن شرکت نکرد. خانم تسنیم اسلم گفته ما وجب به وجب خاک پاکستان را گشتیم و اثری از این گروه پیدا نکردیم. انگار نه انگار که دفعه قبل که پاکستان اعلام کرد بن لادن در پاکستان نیست، آمریکایی ها رهبر القاعده را در خاک پاکستان دستگیر نکردند و او را نکشتند. این نظر مسئولان پاکستان درحالی داده شد که مقامات ایرانی بارها اعلام کردند که در این مورد با هم هماهنگ هستیم.

پنجم: چرا یکی از مرزبانان اعدام شدند؟ جیش العدل گفته است که این افراد را در مقابل آزادی ۳۰۰ زندانی آزاد می کند، به گفته جیش العدل ۵۰ نفر از زندانیان عضو این تشکیلات هستند و ۲۵۰ نفر زندانیان دیگر بلوچ و تعدادی زندانی زن سوری هستند. یعنی جیش العدل در مقابل آزادی این پنج سربازی که هیچ ربطی به دولت نداشتند و ندارند، خواستار آزادی پنجاه عضو این سازمان تروریستی، ۲۵۰ نفر از قاچاقچیان مواد مخدر و تعدادی از اعضای القاعده شده است. ششم: چرا دولت ایران در این مورد مذاکره نکرده است؟ عبدالرئوف ریگی سخنگوی جیش العدل دیروز در گفتگو با العربیه گفته است که “ما مخالف اعدام این سربازان هستیم و علمای اهل سنت شخصا از من درخواست کردند آنها را اعدام نکنیم و اصلا قرار نبود این سربازان اعدام شوند و ما به اعدام این سربازان اعتراض داریم.”

به عبارت دیگر، تعدادی قاچاقچی مواد مخدر و تروریست، با استفاده از اظهارات تندروانه مصباح یزدی و افرادی مانند او و همچنین بخاطر آزاد کردن تروریست ها و قاچاقچیان، تعدادی مرزبان را که بدون شرایط مناسب وسط بیابان رها شده بودند دزدیدند، و یکی از آنان را بدون اینکه حتی با خودشان هماهنگ شده باشد کشته اند.

واکنش این موضوع در فضای مجازی نیز به همین میزان مسخره و احمقانه است. افرادی دولت روحانی را عامل کشته شدن این مرزبانان دانستند، طبیعی است که دولت روحانی در این مورد مقصر است. اما دو گروه اصلی که عامل اصلی مشکل هستند، یعنی افرادی که به مقدسات اهل سنت توهین کردند( مصباح و دارودسته اش) و گروهی که عامل کشتن و دستگیری قاچاقچیان و اعضای این گروه است( قوه قضائیه) هر دو مخالف دولت هستند و برای هیچ کدام شان کشته شدن سربازان ایرانی مهم تر از مخالفت با دولت روحانی نیست. تعداد زیادی از ایرانیان در فضای مجازی برای مرزبان کشته شده شعر گفتند، قطعات سوزناک نوشتند و خبرش را به سرعت منتشر کردند، اغلب آنان عکس یکی دیگر از سربازان را که زنده است و انشاء الله که زنده هم می ماند به جای جمشید دانایی فر منتشر کردند. به نظر می رسد برای هیچ کس جان این سربازان اهمیت ندارد، و اصولا چه حکومت، چه دولت، چه مخالفان دولت، چه جیش العدل، چه مصباح و چه قوه قضائیه، همه به همه چیز فکر می کنند، جز اینکه تعدادی سرباز بیگناه کشته می شوند.

گروهی معتقدند دولت باید با مشت آهنین برخورد کند. انگار یادشان رفته که در ده سال گذشته مشت آهنین بیشتر از همه موجب کشتار مردم و رادیکالیزه کردن فضا شد و اصولا انگار حکومتی که امنیت قاضی اش را در شهر و امنیت سربازش را در بیابان نمی تواند تامین کند، مشت آهنینی دارد که بتواند از آن استفاده کند. عده ای برعکس معتقدند که دولت باید با اقتدار برخورد کند و افرادی را که نام شان توسط جیش العدل داده شده آزاد کند و می گویند که اقتدار یعنی رها کردن تروریست ها و قاچاقچیان. عده ای می خواهند به خیابان بروند و برای آزادی این سربازان به دولت پاکستان و سازمان ملل و وزارت کشور اعتراض کنند، انگار پاکستانی ها و سازمان ملل و وزارت کشور کاری می توانند بکنند. عده ای نیز از همه تندتر می گویند باید برویم و رادیو و تلویزیون و خیابانها را بگیریم که وقتی حکومت ساقط شد زندانیان را آزاد کنیم که این مرزبانان آزاد شوند. گروه آخر همان هایی هستند که در تمام گفته های شان به مقدسات اسلامی که این گروه روی آن حساس هستند دائم فحش می دهند و القاعده را بزرگترین خطر برای خودشان می دانند. به نظر می رسد این وسط چند تن خواب آلود و چند تن ناهشیار به هم افتاده اند تا چند تن ناهموار به کارهای شان ادامه دهند. تلخ است بسیار، مسخره است بسیار.

 

هاله نور و راهیان نور

محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق کشور مانند بسیاری از بسیجی ها برای نوروز به خوزستان رفت. در همین حال اعلام شد که “یک اتوبوس از راهیان نور در خوزستان واژگون شد.” از احمدی نژاد درخواست می شود قبل از اینکه سیل یا زلزله یا وبا یا آبله یا طوفان یا ایدز بیاید هر چه زودتر سفر خودش را تمام کند و به خانه خودش برگردد.