تاکسی زنان را آتش می زنیم!

نویسنده
سها سیفی

‏ سها سیفی ‏

آمنه شیرافکن در “پنجره ای از آن خود” از اختلاف شدید تاکسی داران زن و مرد در اصفهان و تهدید تاکسی ‏داران مرد خبر داده است:‏

چند وقت پیش خانمی از اصفهان تماس گرفت و از واگذار نشدن خودروهای تاکسی بانوان اصفهان خبر داد. ‏صداش پشت گوشی تلفن می لرزید. می گفت آقایان آژانس دار اصفهانی تهدیدمان کرده اند که اگر ‏تاکسی ها به اصفهان برسد ماشین‌ها ر آتش خواهند زد.‏



باشگاه سیاسی یا آموزشگاه؟!‏

فرید مدرسی در “آذر” نوشته مفصلی دارد درباره چیزی که آن را یک «باشگاه سیاسی» می داند تا ‏موسسه آموزشی. آخرین پست فرید مدرسی به بازشناسی موسسه آموزشی امام خمینی به مدیریت ‏مصباح یزدی اختصاص دارد

 

همان بهتر که در لوور باشند! ‏

همایون خیری در روز سوم از گزارش هفتگی اش در “آزادنویس” از عدم مراقبت از آثار گرانبهای فرهنگی و ‏هنری می نالد:‏

حالا انصافأ آدم می‌ماند که دعا کند اشیاء باستانی‌ ایران بیایند به کشور و بروند توی همان موزه‌هایی که ‏سال تا سال بازدید کننده ندارند و اگر هم دارند نمونه‌اش می‌شود همان احمقی که رفته بود شمشیر را ‏شکسته بود؛ یا بروند توی موزه‌هایی که هر از گاهی بخشی از تاریخ ایران را به نمایش می‌گذارند و هر ‏قطعه‌ از اشیاء را هزار جور بیمه می‌کنند. ‏

 

برای برخی دروغ گفتن یک فضیلت شده است! ‏

‏”اکبرمنتجبی” از رشد نگران کننده دروغگویی در جامعه ایرانی ناخرسند است . مستند او اظهارزات ردوبدل ‏شده بین نمایندگان جناح راست و چپ در بحث انتخابات فدراسیون فوتبال در برنامه ورزشی “نود” است:‏

مرد آزاده از دید کنفسیوس

مجیدحاجی بابایی در “خورتاب” خواننده اثری از کنفسیوس بوده است:‏

در چند روز گذشته برای چندمین بار کتاب “مکالمات” نوشته کنفسیوس را می خواندم.از ویژگیهای این نوع ‏کتاب ها این است که، هر بار خوانده می شوند نکته ای نو در آنها یافت می شود. گرد کهنگی و تکراری ‏بودن بر آنها نمی نشیند. فصل یکم این کتاب درباره مرد آزاده است.ویژگی های مهمی را برای کسی که ‏می خواهد به مقام آزادگی برسد بر می شمارد. ‏

نکته قابل توجه این است که همه کسانی که تاریخ از آنان به بزرگی و جوانمردی و پاکی نهاد نام برده ‏است همین معانی را با واژگانی دیگر بیان کرده اند.گویی که در نهایت همه پویندگان “راه راست” به یک ‏آبشخور می رسند هر چند “آن”نامهای متفاوتی داشته باشد.‏


نه التماس کردم، نه جیغ و داد! ‏

شیوا در “دلشوره های من” راوی دستگیری اش توسط گشت ارشاد است:‏

سه شنبه مورد لطف و عنایت عزیزان گشت ارشادی واقع شدم و چند ساعتی میهمان مکان متبرکه “وزرا” ‏بودم. از چیزهایی که دیدم و شنیدم متاسفم ..از برخورد زشت و بی ادبانه این مثلا خدمتگزاران مردم ‏شرمنده شدم و از اینکه این عزیزان به راحتی “آب خوردن” دروغ میگویند؛ توهین میکنند و تهمت میزنند.‏


به این زودی ها؛ نوروز مغلوب کریسمس نخواهد شد

‏”سمیه توحیدلو” معتقد است نورزو آن قدر نزد ما ایرانیان بزرگ است که به این زودی ها مغلوب کریسمس ‏نخواهد شد:‏

عکس العمل ایرانیان در قبال سال جدید میلادی و میلاد حضرت مسیح خیلی جالب است. وقتی در کوچه و ‏خیابانهای شهر حرکت می کنی اصلا متوجه این نمی شوی که در سراسر دنیا یک اتفاق مهم، و یک ‏جشن بزرگ در جریان است. نزدیک شدن به آغاز سال مسیحی و رسیدن کریسمس چندان در ایران ‏اهمیتی ندارد. ‏