8 مارس 2010 در ایران که مصادف با 17 اسفند 88 است، فارغ ازتاثیرات شرایط عمومی و کلی کشورمان نیست. شدت سرکوبهای سیاسی در ماه های اخیر به حدی بود که امکان داشتن یک تجمع آرام و مسالمت آمیز برای فعالان جنبش زنان در ایران و بیان آزادانه خواسته هایشان در عرصه های عمومی همچون سال گذشته و سالهای پیشتر از آن وجود نداشته است. با این همه باز چون سالهای گذشته، بسیاری از زنان بی واهمه از سرکوبها و تهدیدها برای پاسداشت این روز برنامه هایی تدارک دیدند و 8 مارس ایران را روزی پرخبر کردند. از جمله این فعالیتها تهیه و توزیع بروشور، بیانیه، اطلاع رسانی اینترنتی، و البته برگزاری مراسم رسمی تری همچون گردهمایی سبز زنان بود. در خارج از ایران نیز بیش از 1350فعال زن در سراسر دنیا اعلام کردند که 8 مارس 2010 را به نام آزادی و برابری جنسیتی در ایران نامیدند و عمده فعالیتهایشان در این روز را به سوژه “زنان ایران” اختصاص دادند.
همچنین حکومت ایران نیز چون همیشه بی کار ننشست و برای اینکه ثابت کند همچنان مصرانه سیاستهای تبعیض گرایانه اش را دنبال می کند سیمین بهبهانی را از سفری به منظور شرکت در یک مراسم بزرگداشت روز زن بازداشت و یک فعال زن به نام درسا سبحانی را دستگیر کرد.
همچنین 8 مارس امسال مثل سالهای پیش از تکنولوژی دنیای مجازی نهایت استفاده اش را برد. امسال نه فقط دو سایت جدید زنانه به جمع سایت های پیشین اضافه شدند، که سایت های زنان و شبکه های اجتماعی زنان به طور عمومی بهترین راه برای اطلاع رسانی درباره رخدادهای این روز بود.
نسرین افضلی به روز می گوید: سایت جدید “هم سری” به دنبال ترویج برابری در خانواده است. همانطور که در لغت هم “هم سر” در خودش مفهوم برابری را به همراه دارد. ما به دنبال دادن آگاهی به زنان و مردان برای شروط ضمن عقد. او اظهار امیدواری می کند که انتشار این مطالب بتواند تا حدی برای رسیدن به خانواده برابر، در مقابل قانون نابرابر بایستد. و می گوید مثل روشن کردن یک شمع در تاریکی است. اما یک شمع هم یک شمع است. نسرین افضلی همچنان از حضور پر رنگ زنان در 8 مارس در دنیای مجازی می گوید.
همچنین سایت “تا قانون خانواده برابر” سایت دیگری است که رفع تبعیض در خانواده را در نهادهای قانونی دنبال می کند و در آستانه 8 مارس به دنیا آمده است.
جلوه جواهری فعال دیگری از جنبش زنان درباره فعالیتهایشان در روز زن به روز می گوید: در چند روز گذشته تصمیم داشتیم به مناسبت روز جهانی زن، 8 مارس، در رابطه با لایحه حمایت از خانواده و بازگشت ماده 23 و 25 به لایحه و در کل ایرادات وارد بر آن اطلاع رسانی کنیم. به همین دلیل، بروشوری تهیه شد که در آن هم به تاریخچه کوتاهی از 8 مارس پرداخته شد و هم موارد نقض حقوق زنان در لایحه حمایت از خانواده مطرح شد. این بروشور در واقع به روز رسانی شده بروشوری بود که سال گذشته به همت طیف وسیعی از فعالان حقوق زنان تهیه و در سطح شهرهای تهران، رشت، اصفهان، شیراز، یزد و چندین شهر دیگر پخش شد. این بار نیز به بهانه 8 مارس، برخی از فعالان کمپین یک میلیون امضاء این بروشورها را در کنار نمونه نامه ای به نمایندگان مجلس برای شهروندان ایرانی، دفترچه کمپین یک میلیون امضاء و دستبندهای بنفش به نشانه همبستگی جهانی زنان در قسمت های مختلف شهر و برخی از دانشگاه ها پخش کردند و به این واسطه هم خواهان لغو لایحه حمایت از خانواده و هم خواستار تصویب قوانین برابر به لحاظ جنسیتی شدند.
جنبش زنان و سبزها
میر حسین موسوی و زهرا رهنورد را باید از معدود کسانی دانست که در طیف روشنفکران نزدیک به حکومت ایران (در سی سال گذشته) با به کار بردن نام جنبش زنان در سحنانشان آن را به رسمیت شناخته اند. تا پیش از این، با وجود اینکه زنان ایران از خبرسازترین گروه های اجتماعی در ایران بوده اند، اما بسیاری از فعالان سیاسی و رسانه هایشان از به نام خواندن این جنبش، پرهیز داشتند. اما این برسمیت شناختن به اینجا بسنده نشد. زهرا رهنورد روز گذشته در جمع گروهی از فعالان جنبش زنان حاضر شد و به همراه آنان نشستی را با عنوان گردهمایی سبز تشکیل دادند.
سایت کانون زنان ایرانی از قول زهرا رهنورد در این مراسم نوشته است: “این روز و نیز روزهای مبارزه با خشونت برای دستیابی به عدالت و آزادی روزهای با شکوهی هستند. هر روز که ندا و شمیمی از عدالت به مشام می رسد روز پرشکوهی است. آزادی و عدالت دو ویژگی در ذات انسان هاست و امید برای دستیابی به آنهاست که ما را به حرکت وامی دارد.”
همچنین مدرسه فمینیستی سایت دیگر زنان از انتشار قطعنامه ای در مراسم روز زن خبر داده است. در این قطعنامه به خواسته های زنان اشاره شده و همچنین تاکید شده است که زنان با وجود اینکه مصرانه در کنار جنبش سبز مانده اند اما خواسته های جنسیتی خود را نیز دنبال می کنند. این خواسته ها به این ترتیب عنوان شده است: “رفع تبعیض علیه زنان در کلیه قوانین مدنی از جمله قانون خانواده، قوانین کیفریو… ، _الحاق ایران به کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان، تعبیه راهکارهای قانونی، اجتماعی و سیاسی برای کاهش خشونت های خانوادگی، قانونی، اجتماعی، سیاسی در جامعه، ایجاد فرصت های برابر در کلیه حوزه های سیاسی و اداری و مدیریتی برای زنان، رفعکلیه تفکیک های آمرانه جنسیتی از جمله سهمیه بندی و تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها، فضاهای عمومی و… ، آزادی برای فعالیت های مسالمت آمیز زنان در جهت احقاق حقوق شانو آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله کلیه زنان زندانی و رفع اتهامات از آنان.”
سایت تغییر برای برابری نیز از برگزاری مراسم اهدای جایزه کتاب صدیقه دولت آبادی خبر داده و نوشته این مراسم در روز 15 اسفند برگزار شد اما نویسنده برگزیده ای را معرفی نکرد. در این سایت از قول منیژه نجم عراقی مخالفت سیستماتیک با برابری جنسیتی از سوی حاکمان به این گونه تبیین شده است که : “از یک سو، رشته مطالعات زنان که عملاً منبع اصلی برای تربیت افرادی با رویکرد جنسیتی بود از درون تهی شده است و تنها بروندادهایی از مطالعات زنان و رشتههای مشابه ارائه میدهد که به جای توجه به جنسیت به مفهوم سنتیِ جنس میپردازند. و از سوی دیگر، تنها کتابهایی اجازه چاپ مییابند که دیدگاههای جنسیتی را نقد و رد کنند. از این گذشته، بسته شدن نشریات مربوط به زنان (از جمله ماهنامهی زنان) که در آنها مقالات جدی و مفید به چاپ میرسید و ندادن مجوز چاپ فصلنامه و مجلات دیگر نیز به تکمیل این زنجیره کمک میکند و مانع از انتشار اطلاعات و نظرات تازه میشود. “
این سایت همچنین خبر از فعالیت میدانی جمعی از فعالان زن در روز گذشته داده و می نویسد : امسال به همت جمعی از فعالان کمپین یک میلیون امضا دستبندهایی به رنگ بنفش که نمادی برای مبارزه زنان به شمار می آید به همراه کتابچه های کمپین یک میلیون امضا و همچنین برشوری در رابطه با روز جهانی زن در مناطق مختلف تهران از جمله دانشگاهها، خیابانها، مراکز خرید و رستورانها و کافه ها توزیع گردید. این دستبند ها می تواند همواره یادآور مبارزات زنان ایران برای دستیابی به حقوق برابر باشد.
اما از جمله اقدامهای مبتکرانه برخی از فعالان زن در 8 مارس امسال توضیع بروشورهایی در باره لایحه ضد خانواده و 8 مارس و همچنین خانواده برابر بود. یکی از دختران جوان فعال در این زمینه از توزیع 200 بروشور توسط خودش خبر می دهد و به روز می گوید: تقسیم کار کردیم. بروشورها را به عابران می دادیم، زیر برف پاک کن ماشینها می گذاشتیم یا در آسانسور ساختمانها جوری نصب می کردیم که دیده شود. او روز پرکاری را پشت سر گذاشته است. اما پر امید و پر انرژی، نظر برخی از ناظران به مسائل زنان را که این روزها از یاس و ناامیدی یا بی فعلی زنان سخن به میان آورده بودند به شدت رد می کند. او بر این باور است که جنبش زنان روزهای سخت کم ندیده است. راه سختی در پیش دارد اما هرگز این همه امیدوار نبوده است.
کانون نویسندگان ایران نیز با انتشار بیانیه ای بلند این روز را به زنان ایرانی شادباش گفت. در بخشی از این بیانیه با اشاره به سابقه روز 8مارس و تلاش زنان برای احقاق حقوق انسانی شان، آمده است : در سرزمین ما نیز از دیرباز آزادهزنانی زیستهاند که نخواستند در چنبرهی ستم و تبعیض، از سر نومیدی، خود و زندگی خود را به آتش بسوزانند و تباه کنند. زنانی که به جرم تسلیم نشدن به خودفریبیِ سنتهای غلط تن به زندان و شکنجه و قتل و تجاوز دادند و بار “بدنامی” بر دوش کشیدند. زنانی که نماد آزادگی شدند تا زنانی دیگر به احترام یاد و خاطرهی آنها فریاد رهایی سر دهند. زنانی که در سه دههی گذشته، جدا از قیدوبندها و تبعیضهای عرفی و قومی و تعصبات خانوادگی، بیش از پیش فشار تهدید، اعدام و سنگسار را احساس کردند؛ بیش از پیش در چنگال قوانین نابرابر و ناعادلانهیی دست و پا زدند که آنها را نه جنس دوم که گاه هیچ شمرد؛ زنانی که دیده شدن چند تار مویشان به کابوسی جمعی بدل شد، و نظارت پلیسیِ بدنشان- از پلک چشم تا ساق پا- هر روز به آنها یادآوری کرد که جز شیء چیزی به شمار نمیآیند؛ اما، این همه را تاب آوردند و با وجود دردی که در عمق جان خویش تجربه میکردند پایداری نشان دادند؛ در جستوجوی روزنهیی به روشنایی گام به گام پیش رفتند و آگاهی دادند، تا آن جا که درد مشترک خود را در پهنهیی گسترده فریاد زدند و با تحمل شکنجه و زندان و نثار بیهیاهوی جان خویش چشم جهانیان را خیره کردند.
سازمان جهانی دیده بان حقوق بشر نیز در بیانیه ای پایان تجاوز به حقوق زنان در ایران را به عنوان یک ضرورت مطرح کرد و با اشاره به بازداشت مادران عزادار گفت: کمپین همبستگی با زنان ایران از مسئولین می خواهد به سرعت، همه زندانیان سیاسی، از جمله بسیاری از فعالان حقوق زن را آزاد کنند.
همچنین در خارج از ایران نیز پس از فراخوانی که از سوی برخی از فعالان زن ایرانی منتشر شده بود بیش از 1350 تن از فعالان غیر ایرانی پاسخ مثبت دادند و برنامه ها و فعالیتهای این روز را به نام “آزادی و برابری جنسیتی در ایران” اختصاص دادند.