مردم به حکومت و اصلاح طلبان درس دادند

فرشته قاضی
فرشته قاضی

» غلامحسین کرباسچی در مصاحبه با روز:

غلامحسین کرباسچی رای اکثریت مردم ایران به حسن روحانی را محصول بلوغ سیاسی مردم و جامعه ایران دانسته و در مصاحبه با “روز” میگوید: در جامعه ایران بلوغ سیاسی شکل گرفته بدون اینکه سازمان سیاسی قوی وجود داشته باشد چون به هر حال احزاب و گروههای سیاسی دست شان برای فعالیت های سیاسی باز نیست اما به نظر می آید سازمان یافتگی سیاسی خیلی قوی در متن جامعه در جهت رسیدن به این روش های معقول و خواسته های معقول وجود دارد.

دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی و شهردار پیشین تهران حضور مردم پای صندوق های رای را پیامی به اصلاح طلبا ن و همچنین حکومت میداند ومعتقد است: مردم این پیام را دادند که اگر راه ما را ببندند و نگذارند ما دنبال راههای ممکن دیگری که ما را به اهداف مان برساند حرکت میکنیم و دست روی دست نمی گذاریم و با روشهای مدنی و آرام آرام به سمت اصلاح و خواسته های مان پیش می رویم. مردم هم به حکومت درس دادند هم به اصلاح طلبان و حال ما هستیم که باید از این درس تجربه بگیریم.

اقای کرباسچی بر تناسب حرکت های اصلاح طلبانه و مطالبات با واقعیت های جامعه تاکید دارد و می گوید: آقای روحانی برنامه دارند و خودشان هم در صحبت هایشان گفته اند که ما احساس میکنیم می شود شرایط را بهبود بخشید. ولی باید مطالبات هم تعدیل شود و همین مقدار که ما احساس کنیم اولا اوضاع و شرایط مملکت بدتر از این نشود و از طرفی به سمت بهبود و شرایط بهتری برود فکر میکنم جای امیدواری است. همین قدر که برنامه هایی با تدبیر و کارشناسی و مطالعه پی گیری شود در همه ابعاد به خصوص در مسائل سیاست خارجی و در عرصه اقتصادی اگر با کارشناسی قدم هایی برداشته شود به سمت بهبود می رویم. من البته از یک جهت خیلی خوشحال و خوش بین هستم چون جریانی که در جامعه ایجاد شده یک جریان بسیار پخته و آبدیده ای است که بسیاری از مسائل را خیلی خوب درک میکند. شما ببینید بدون هیچ رسانه موثری و ظرف چند روز که ائتلاف اصلاح طلبان و انتخاب آقای شکل گرفت و فاصله چندانی بین روز ائتلاف و رای گیری نبود و امکان رسانه ای و تبلیغی قوی ای هم وجود نداشت ولی سامانه بسیار قوی اجتماعی تا عمق روستاها رفت. ما در این انتخابات روستاهایی داریم که مصداقی بگویم شهری مثل قم که علی القاعده خیلی امکان تبلیغات در این شهر برای اصلاح طلبان وجود ندارد روستاهایی داریم در همین قم که همه آرای شان صد در صد و بدون هیچ رای باطله ای برای آقای روحانی بود. این از دو جهت مهم است سامانه ای که احساس می شود به صورت اجتماعی ایجاد شده و یک پیام رسانی غیر رسمی و غیرعلنی است و از طرف دیگر خواست اجتماعی و به نوعی می توان گفت خستگی از شرایط موجود می تواند دست به دست هم دهد و در آینده هم برای تعدیل مطالباتی که از دولت آقای روحانی وجود دارد کمک کند البته آقای روحانی هم باید بنا بر قول ها و برنامه هایی که به مردم ارائه کرده تلاش و پی گیری کند، همکاران کارشناس و خبره ای را انتخاب کند که بتواند او را زودتر به حداقل اهداف کوتاه مدت و میان مدت اش نزدیک کند.

مصاحبه “روز” با غلامحسین کرباسچی در پی می آید:

 

آقای کرباسچی کاندیدای اصلاح طلبان برنده انتخابات در دور اول شد اکنون برنامه اصلاح طلبان چیست؟ آیا اصلاح طلبان و آقای روحانی برنامه مدونی برای تغییر وضعیت فعلی کشور دارند یا اینکه تصور نمیکردند کاندیدای شان برنده انتخابات باشد و صرفا از فضای انتخاباتی برای بیان مطالبات خود و مردم بهره می گرفتند؟

پیشگویی که نمی توان کرد از اینکه چه شکلی می شود و چه اتفاقی می افتد ولی مساله این است که شور و هیجانی که در انتخابات به این شکل نشان داده شد از مطالبات مردم حکایت دارد مطالبات زیادی که در عرصه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی فرهنگی مردم دارند. نمی شود چه اقای روحانی، چه هر کس دیگری ادعا بکنند که می توانند تمام این مطالبات را براورده بکنند و احیانا در کوتاه مدت که هیچ، حتی در میان مدت بتوان در این زمینه ادعایی کرد. باید یک مقدار هم صریح به مردم گفت. البته آقای روحانی برنامه دارند و خودشان هم در صحبت هایشان گفته اند که ما احساس میکنیم می شود شرایط را بهبود بخشید. ولی باید مطالبات هم تعدیل شود و همین مقدار که ما احساس کنیم اولا اوضاع و شرایط مملکت بدتر از این نشود و از طرفی به سمت بهبود و شرایط بهتری برود فکر میکنم جای امیدواری است. همین قدر که برنامه هایی با تدبیر و کارشناسی و مطالعه پی گیری شود در همه ابعاد به خصوص در مسائل سیاست خارجی و در عرصه اقتصادی اگر با کارشناسی قدم هایی برداشته شود به سمت بهبود می رویم. من البته از یک جهت خیلی خوشحال و خوش بین هستم چون جریانی که در جامعه ایجاد شده یک جریان بسیار پخته و آبدیده ای است که بسیاری از مسائل را خیلی خوب درک میکند. شما ببینید بدون هیچ رسانه موثری و ظرف چند روز که ائتلاف اصلاح طلبان و انتخاب آقای شکل گرفت و فاصله چندانی بین روز ائتلاف و رای گیری نبود و امکان رسانه ای و تبلیغی قوی ای هم وجود نداشت ولی سامانه بسیار قوی اجتماعی تا عمق روستاها رفت. ما در این انتخابات روستاهایی داریم که مصداقی بگویم شهری مثل قم که علی القاعده خیلی امکان تبلیغات در این شهر برای اصلاح طلبان وجود ندارد روستاهایی داریم در همین قم که همه آرای شان صد در صد و بدون هیچ رای باطله ای برای آقای روحانی بود. این از دو جهت مهم است سامانه ای که احساس می شود به صورت اجتماعی ایجاد شده و یک پیام رسانی غیر رسمی و غیرعلنی است و از طرف دیگر خواست اجتماعی و به نوعی می توان گفت خستگی از شرایط موجود می تواند دست به دست هم دهد و در آینده هم برای تعدیل مطالباتی که از دولت آقای روحانی وجود دارد کمک کند البته آقای روحانی هم باید بنا بر قول ها و برنامه هایی که به مردم ارائه کرده تلاش و پی گیری کند، همکاران کارشناس و خبره ای را انتخاب کند که بتواند او را زودتر به حداقل اهداف کوتاه مدت و میان مدت اش نزدیک کند.

 

با توجه به تجربه انتخابات گذشته انتظار نمی رفت مردم در این انتخابات مشارکت گسترده ای داشته باشند و بسیاری از تحلیلگران هم بر این باور بودند که مردم از انتخابات استقبالی نخواهند کرد شما هم اشاره کردید به اینکه اصلاح طلبان امکان رسانه ای و تبلیغی به خصوص بعد از ائتلاف نداشتند که فاصله ائتلاف و انتخابات خیلی کم بود و.. این مشارکت مردمی را چگونه ارزیابی میکنید؟

دو نکته وجود دارد یک نکته برمیگردد به اینکه بالاخره مردم مطالباتی که در انتخابات قبلی داشتند و مطالباتی که الان در جامعه وجود دارد چه مطالبات اجتماعی، چه اقتصادی، چه فرهنگی و سیاسی، برآورده نشده و مردم هم از تحرکات اجتماعی و سیاسی شان و حضور در صحنه های مختلف دنبال مطالبات شان هستند. درست است الان گروههای پیدا شده اند که خود را مطالبه محور می نامند اما مطالبه محور تر از هر کسی خود مردم هستند. مردم به هر حال از پا نمی نشینند تا به خواسته هایشان برسند و انواع فعالیت ها را هم میکنند. یک بخشی فعالیت های مثبت است مثل شرکت در انتخابات و فعالیت های اجتماعی و سیاسی. یک بخشی هم واکنش های منفی است که جامعه از خود نشان میدهد در قبال عملکردهای منفی که نسبت به خواسته های مردم وجود دارد. حضور مردم در انتخابات عینی ترین وجه اش پی گیری مطالبات شان است و عینی ترین بخش از این مطالبات هم، مطالبات اقتصادی است ما هرجور که حرف بزنیم و قضاوت یا بررسی کنیم نمی توانیم نادیده بگیریم که اکثریت عظیمی از مردم در مسائل اقتصادی و مسائل روزمره شان دچار مشکل هستند. تورم، افزایش قیمت های سرسام اور و.. جامعه را به حرکت در میآورد. منتهی در جوامعی که رشد آنچنانی در مسائل سیاسی نیست ممکن است فعالیت های تخریبی صورت بگیرد در یک جایی مثل جامعه ایران هم که به هر حال تجربه نسبتا قابل توجهی در این چند ساله ۲۰ تا ۳۰ ساله از فعالیت و شرکت در مسائل احتماعی و سیاسی دارد شرکت در انتخابات برای تغییر حداقلی در وضعیت موجود و رسیدن به مطالبات است. این یک وجه قضیه است و وجه دیگرمساله هم رشد و نمو سیاسی افراد و جامعه به خصوص در شرایط سرکوب و براورده نشدن خواسته هایشان است که به صورت عکس العملی رخ میدهد. که اتفاقا بلوغ اش در چنین شرایطی است یعنی شرایطی که نادیده گرفته شود. البته یک جنبه منفی می تواند پیدا کند که برای جامعه حالت خطرناکی داشته باشد و یک حالت هم می تواند حالت مثبتی داشته باشد که از طریق همین فعالیت های انتخاباتی و حضور در صحنه و با خردورزی و روشهای معقول برخورد کردن است و به نظر می رسد در جامعه ایران بلوغ سیاسی شکل گرفته بدون اینکه سازمان سیاسی قوی وجود داشته باشد چون به هر حال احزاب و گروههای سیاسی دست شان برای فعالیت های سیاسی باز نیست اما به نظر می آید سازمان یافتگی سیاسی خیلی قوی در متن جامعه در جهت رسیدن به این روش های معقول و خواسته های معقول وجود دارد و این جای امیدواری است.

 

خود شما تصور چنین مشارکتی از سوی مردم را داشتید و تصور اینکه اقای روحانی در دور اول برنده انتخابات شود؟

من شخصا استدلالم این بود در طول این یکسال و حتی قبل تر اگر دیده باشید که فعالانه باید رد انتخابات شرکت کرد. احساسم این بوده که هیچ وقت زمینه به این خوبی برای فعالیت سیاسی اصلاح طلبان وجود نداشت. علت اش این بود که هم خواسته های عمومی جامعه را احساس میکردیم هم ناکارآمدی فوق العاده ای که از سوی دستگاه اجرایی در طول این 8 سال وجود داشت و جامعه از این ناکارآمدی به ستوده آمده. از آن طرف هم به هم ریختگی ای که ما در اردوگاه رقیب در واقع می بینیم و اختلافات و مسائلی که بر اردوگاه آنها حاکم است همه فرصت هایی برای اصلاح طلبان است که به خوبی از این می شد استفاده کرد و تا حدودی هم استفاده ش. خود من احساس میکردم که هیچ زمانی مناسب تر و هیچ فرصتی بهتر از این برای اینکه اصلاح طلبان بتوانند اهداف خود را دنبال و با مردم مطرح کنند و به صورت عینی بگویند جدا شدن جامعه از برنامه های اصلاح طلبانه می تواند چه عواقبی را به وجود بیاورد وجود نداشت. هیچ وقت عینی تر و مناسب تر از این زمان نمی توانستند اصلاح طلبان با مردم حرف بزنند. لذا من معتقد بودم که این کار شدنی است البته برخی دوستان هم خیلی خوش بین نبودند و معتقد نبودند که می شود مردم را به صحنه اورد ولی دوستانی هم بودند که با توجه به شرایط موجود این دیدگاه را داشتند و فکر میکردند زمینه برای این مساله آماده است.

 

بحثی که وجود دارد این است که اقای روحانی کاندیدای مطلوب مردم نبوده و با معرفی او به عنوان کاندیدای اصلاح طلبان، مردم به او رای دادند. این بدین معنی است که مردم یکبار دیگر به اصلاح طلبان اقبال نشان دادند و اعتماد کردند آیا اصلاح طلبان توان پاسخ دادن به این اعتماد را دارند؟ یعنی برنامه هایی برای پاسخگویی در مقابل خواسته های مردم دارند؟

اصلاح طلبان هم باید در برنامه های خود و شرایط و حتی گفتمان شان، اصلاحات را بپذیرند. ما نباید فکر کنیم هر چه که اصلاح طلبان میگفتند و هر شعاری مطرح میکردند غیر قابل تغییر است.

 

در چه راستایی؟

ببینید بایستی روش های اصلاح طلبانه منطبق با واقعیت هایی که در جامعه وجود دارد و سیاست هایی که در جامعه امکان پذدیر است باشد. اصلاح طلبی در فضایی که به هیچ وجه امکان فعالیت وجود نداشته باشد یا طرح شعارهای اصلاح طلبانه ای که به هیچ وجه امکان تحقق شان رد جامعه وجود نداشته باشد با خردورزی و سیاست ورزی معقول تناسبی ندارد. حتما اصلاح طلبان هم باید در طرح شعارها و برنامه هایشان براساس آنچه که در جامعه امکان پذیر است حرف بزنند و صحبت کنند. مردم هم خوشبختانه برداشت من این است که این روش های خردمندانه و معقول را بیشتر می پذیرند. آقای روحانی هم هیچ کجا نگفته که من اصلاح طلب هستم. ایشان همیشه صحبت از اعتدال و خردورزی کرده اصلاح طلبان و مردم هم از آقای روحانی مطالبات آنچنان حداکثری اصلاح طلبانه که در جامعه عملی نباشد هم نخواهند داشت. من فکر میکنم یک نقطه اپتیمومی در واقع اینجا است بین اصلاح طلبی و خردورزی و اعتدال. که اصلاح طلبان و اصولگرایان میانه رو در وجود اقای روحانی برای بهبود شرایط جامعه به نتیجه رسیده اند. الان توقع مردم و توقع جامعه هم از اصلاح طلبان این است که این مساله تقویت شود و شرایطی در جامعه به وجود بیاید که اگر کسانی هم اعتقادات افراطی و ویژه ای دارند هم احساس خطر نسبت به ارزش های خود نداشته باشند و بدانند که مجموعه اقای روحانی و اصلاح طلبانی که به ایشان کمک میکنند در جهت نفی ارزش هایی که حتی برای افراط گرایان محترم است و با اعتقادات خودشان دنبال آنها هستند نیست و قرار است حالت ثبات و امنیتی برای همه گروههای جامعه به وجود بیاید که همه بتوانند احساس امنیت کنند و در واقع می شود به عنوان وحدت ملی به آن نگاه کرد.

 

در مصاحبه ای که با آقای سعید لیلاز داشتم می گفتند مساله تغییر فرد نیست و مساله تغییر سیاست های کشور است و اگر رهبری تصمیم به تغییر سیاست ها نگیرد تغییر فرد توفیری نخواهد داشت. نظر شما چیست؟ آیا نشانه ای از تغییر سیاست ها می بینید؟ به خصوص که اکثریت گمان میکردند آرا این دوره نیز همچون دوره قبل خوانده نخواهد شد آیا خوانده شدن آرای مردم را نشانه ای از تغییر سیاست ها می توان دانست؟

در به قول معروف دموکراسی فقط تغییر افراد نیست یعنی خواسته مردم تغییر فرد نیست تغییر برنامه ها، سیاست ها و روشهای اداره جامعه است و این بخشی از دموکراسی است. کسانی هم که می آیند و رای مردم را می گیرند دنبال این هستند که خواسته های مردم را تحقق ببخشند. حالا هم کسانی که رای می گیرند هم کسانی که این وضعیت را مشاهده میکنند وقتی ملاحظه بکنند یک خواست قوی در جامعه برای تغییر وجود دارد علی القاعده اگر حتی برای دوام کشور و ثبات کشور هم باشد باید به صورت معقول و به صورت مسالمت آمیز بسیاری از این تغییرها در سیاست ها و راهبردها را بپذیرند. تجربه ما هم نشان داده که شرایط در ایران غیر قابل تغییر نیست مگردر جاهایی که از روش های معقول و با خردورزی مناسب استفاده نشده باشد. من فکر میکنم اتفاقی که الان افتاده می تواند زمینه ای باشد برای اینکه بسیاری از تغییراتی که مورد خواست مردم است با ملاحظه خواست عمومی مورد توجه قرار بگیرد و به آن تن داده شود.

 

آقای کرباسچی یکی از مطالبات مردمی که به اقای روحانی رای داده اند آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصر از رهبران جنبش سبز است. در میتینگ های انتخاباتی آقای روحانی شاهد بودید خود شما هم هرکجا آقای روحانی اسم از آقای هاشمی و سپس آقای خاتمی آورد مردم فریاد موسوی، موسوی سر دادند. الان هم که من با شما مصاحبه میکنم مردم در خیابان ها جشن پیروزی گرفته و شعار آزادی موسوی، رهنورد و کروبی و زندانیان سیاسی را سر میدهند و حتی شعار میدهند که “موسوی رایت رو پس گرفتیم”. در این زمینه آیا اقای روحانی یا اصلاح طلبان برنامه ای دارند؟ ایا اصلا چنین امکانی برای دستگاه اجرایی وجود دارد که بتواند در این زمینه وارد عمل هم شود؟

من عقیده دارم در عین حالی که ممکن است برخی، مسائل پیش آمده را منتسب به دستگاه اجرایی نکنند ولی مجموعه دستگاه اجرایی که در واقع خیلی توانمندی و ریشه ای در جامعه نه به صورت اجتماعی و نه به صورت سیاسی نداشت از برانگیختن این حالت و این وضعیت که به هر حال یک شرایط دو قطبی را در جامعه به وجود بیاورد و خود در شکاف این دو قطب بتواند یک زیست ویزه ای را داشته باشد استفاده کرده. اگر دستگاه اجرایی، معقول حرکت کند و مسائل را درست بررسی کند من فکر میکنم این مسائل هرچقدر هم که به دستگاه اجرایی مرتبط نباشد و در حیطه اختیارات دستگاه اجرایی نباشد ولی با پی گیری دستگاه اجرایی و به خصوص خود اقای رئیس جمهور قابل حل و فصل است چون این ها مسائل پیچیده ای نیست و چندان دشوار نیست که حل و فصل شود.

 

آقای کرباسچی قربانیان انتخابات قبلی همچنان هزینه میدهند کسانی که دنبال رایشان بودند یا کشته شدند یا به زندان کشیده شدند و مردم چهار سال هزینه های گزافی چه درعرصه سیاسی و چه در عرصه اقتصادی و شخصی پرداختند هزینه هایی که محصول عملکرد حکومت در انتخابات قبلی بود. اما باز دیگر با امید به پای صندوق هیا رای آمدند در این حضور چه پیامی برای حکومت از سویی و برای اصلاح طلبان از سوی دیگر وجود دارد؟

من به نظرم مردم با حضور در صحنه این پیام را دادند که اصلاح طلبی با روش های معقول ممکن است و برخلاف تحلیل هایی که از رای را نمیخوانند یا نمی گذارند و.. منبعث می شد، اگر اصلاح طلبان و نیروهای معتدل با روش های معقول حرکت کنند موفق خواهند شد. اصلاح طلبی که از حداکثرها شروع نمی شود همیشه اصلاحات باید از راههای ممکن و راههای که می شود بدان دسترسی پیدا کرد جلو رود. مردم این پیام را دادند که اگر راه ما را ببندند و نگذارند ما دنبال راههای ممکن دیگری که ما را به اهداف مان برساند حرکت میکنیم و دست روی دست نمی گذاریم و با روشهای مدنی و آرام آرام به سمت اصلاح و خواسته های مان پیش می رویم. مردم هم به حکومت درس دادند هم به اصلاح طلبان و حال ما هستیم که باید از این درس تجربه بگیریم.