خبرگان دست‌چین شده برای انتخاب رهبر بعدی؟

آرش بهمنی
آرش بهمنی

» پیامدهای سخنان دری‌نجف‌آبادی

سخنان اخیر قربان‌علی دری نجف‌آبادی٬ عضو هیات رییسه مجلس خبرگان٬ پیرامون این‌که اعضای مجلس خبرگان باید “به فکر بعد از” مرگ آیت‌الله خامنه‌ای و انتخاب رهبر جدید باشند٬ می‌تواند نشانه‌ای باشد از برنامه‌ای در جمهوری‌اسلامی برای تعیین رهبر بعدی حکومت.

دری‌نجف آبادی در جمع خبرنگاران در شیراز٬ گفت: “خدا رهبری را حفظ کند و به ایشان طول عمر دهد انشاالله. اما به هر حال باید برای بعد از ایشان به فکر باشیم”.

شاید به همین دلیل بود که از نظر وی انتخابات آینده‌ی مجلس خبرگان “پراهمیت” توصیف شد و از مردم خواست که “با هوشیاری هر چه تمام‌تر و تدبیر حکیمانه” عمل کنند و به “جایگاه این نهاد توجه کامل داشته باشند”. وی همچنین در توصیف نمایندگان مجلس آتی خبرگان گفت که آن‌ها باید “در کنار شرط اجتهاد از سطح آگاهی بالا، عقلانیت و محبوبیت برخوردار باشند”. عضو هیات‌رییسه مجلس خبرگان اشاره‌ای نیز به انتخاب آیت‌الله خامنه‌ای از سوی این مجلس به سمت رهبر جمهوری‌اسلامی پس از مرگ آیت‌الله خمینی کرد و آن را “تجربه موفقی” توصیف کرد که “همه اقشار جامعه به راحتی آن را پذیرفتند”. مجلس خبرگان براساس قانون اساسی دو وظیفه انتخاب و نظارت بر عمل‌کرد رهبر جمهوری‌اسلامی را به عهده دارد.

رهبر جمهوری‌اسلامی متولد سال ۱۳۱۸ است و در حال حاضر ۷۵ سال سن دارد. در پایان دوره‌ی پنجم مجلس خبرگان - که انتخابات آن بیش از یک سال دیگر برگزار خواهد شد - حدود ۸۴ سال سن خواهد داشت. سنی که می‌تواند مجلس خبرگان را مجبور کند که فکری به حال جانشینی وی بکند.

طی سال‌های گذشته نیز بارها شایعه بیماری و حتی مرگ ایت‌الله خامنه‌ای منتشر شده بود. عدم حضور او در مجامع عمومی برای چند روز٬ از جمله عوامل این شایعات بود.

با این حال سخنان در‌ی نجف‌آبادی٬ نخستین سخنان به این شکل است که با چنان صراحتی توسط یک مقام رسمی جمهوری‌اسلامی بیان می‌شود. تاکنون هیچ یک از مقام‌های جمهوری‌اسلامی با چنان صراحتی سخن از لزوم انتخاب رهبر آینده‌ی جمهوری‌اسلامی به زبان نیاورده بودند.

 

رهبر آینده کیست؟

گرچه هنوز مشخص نیست در صورت بروز اتفاقی برای آیت‌الله خامنه‌ای چه کسی جانشین وی خواهد شد٬ اما برخی از منتقدان و مخالفان او علاقه دارند که از مجتبی خامنه‌ای٬ فرزند دوم وی٬ به عنوان رهبر آینده‌ی جمهوری‌اسلامی یاد کنند. آن‌ها بر این عقیده‌اند که در سال‌های گذشته مجتبی خامنه‌ای در بیت رهبر جمهوری‌اسلامی قدرت زیادی پیدا کرده و عملا عنان امور را به دست خود گرفته است.

برای نخستین بار این مهدی کروبی بود که پس از انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۴ با ارسال نامه‌ای خطاب به‌ آیت‌الله خامنه‌ای٬ از نقش فرزند وی در انتخابات ریاست‌جمهوری پرده برداشت: “اخباری مبنی بر حمایت فرزند محترم شما - آقا سید مجتبی - از یکی از کاندیداها منتشر شد که پس از به تواتر رسیدن این اخبار نگران شدم که مبادا این موضوع مرتبط با دیدگاه حضرتعالی باشد، اما تجربیات سابق و شناختی که از شما داشتم مرا مطمئن کرد که این موضوع، نظر شخصی ایشان است. پس از آن هم شنیدم که یکی از بزرگان به جنابعالی گفته‌اند که «آقازاده حضرتعالی از فلان شخص حمایت می‌کند» و شما فرموده‌اید «ایشان آقا است نه آقازاده» و به هر حال مشخص شد که آن حمایت‌ها نظر شخصی آقا مجتبی بوده‌است. در عین حال کماکان خبرهایی در مورد فعالیت ایشان به نفع یکی از کاندیداها - که سه روز قبل از انتخابات ناگهان ستاره بخت او افول کرد و عنایت‌ها به طرف فرد دیگر سرازیر شد - و حتی رفت و آمد به ستاد انتخاباتی آن کاندیدا منتشر شد”.

پس از آن نیز بارها افرادی نظیر مجتبی واحدی - مشاور مهدی کروبی -٬ محمد نوری‌زاد و مصطفی تاج‌زاده خبر از قدرت روزافزون مجتبی خامنه‌ای در امور کشور داده و پرده از قدرت سیاسی٬ اقتصادی و امنیتی وی برداشته بودند.

روزنامه گاردین در بحبوحه حوادث سال ۸۸ درباره مجتبی خامنه‌ای نوشته بود: “بسیاری گمان می کنند که ممکن است او بعدها جانشین پدرش شود.این نوع جانشینی خانوادگی تحت شرایط فعلی خیلی دشوار خواهد بود زیرا مجلس خبرگان، رهبر را بر اساس موقعیت مذهبی انتخاب می کند. مجتبی لباس روحانیون را به تن می کند اما به هیچ وجه از درجات مذهبی لازم برای رفتن به صدر حکومت برخوردار نیست”.

گرچه سال پیش عکس‌هایی از مجتبی خامنه‌ای در حال تدریس درس “خارج فقه” - که بالاترین سطح در دروس حوزوی است - این شائبه را که وی در صدد کسب شرایط جانشینی رهبری است٬ تقویت کرده بود.

با این وجود هنوز شواهد جدی درباره این قضیه وجود ندارد. از طرفی این مساله از سوی چهره های نزدیک به او یعنی غلامعلی حداد عادل، پدر همسر و فرید الدین حداد عادل، برادر همسر وی تکذیب شده است.

پیش تر، این شایعه مطرح شده بود که هاشمی‌شاهرودی - رییس سابق قوه‌قضاییه - به عنوان قائم‌مقام رهبری انتخاب شده است. این خبر اما در همان حد شایعات باقی ماند و بیش از آن انعکاس نیافت.

دو سال پیش، آیت‌الله ممدوحی، عضو جامعه مدرسین قم و عضو مجلس خبرگان گفته بود: “مساله جانشینی رهبری یک بحث فوق سری است که فقط در مجلس خبرگان مطرح است. کمیسیون سری دارد”.

ساز و کار انتخاب رهبر در مجلس خبرگان مشخص نیست٬ اما به عقیده برخی از تحلیل‌گران در شرایط فعلی و با توجه به قدرت گرفتن نهادهایی چون سپاه پاسداران٬ بعید است که مجلس خبرگان بتواند خود به تنهایی تصمیمی درباره انتخاب رهبر آینده بگیرد.

گاهی نیز نام‌هایی چون مصباح‌یزدی برای رهبری مطرح می‌شود. وی از جمله روحانیونی است که در سال‌های گذشته بر نفوذ خود افزوده و به عقیده برخی از اصلاح‌طلبان٬ به دنبال کسب جایگاه رهبری است. گرچه به نظر می‌رسد هم ترکیب مجلس خبرگان و هم شرایط سنی و سلامتی وی٬ کسب چنین مقامی را برای وی دور از دسترس می‌کند.

 

خبرگان و رهبر بعدی

سخنان دری از جهت دیگری نیز می‌تواند قابل اعتنا باشد. اگر بپذیریم که سخنان وی٬ منبعث از بحث و گفت‌‌وگوهایی است که در سطوح بالای حاکمیت انجام شده٬ می‌‌توان به دنبال نشانه‌های آن نیز بود.

از آن جمله می‌توان به تلاش گروه‌هایی از اصول‌گرایان برای خلع هاشمی‌رفسنجانی از پست ریاست مجلس خبرگان و جانشین کردن مهدوی‌کنی اشاره کرد. هاشمی‌رفسنجانی که پس از انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۴ در مواردی با رهبر جمهوری‌اسلامی دچار اختلاف شده بود - و این اختلاف توسط آیت‌الله خامنه‌ای در نخستین نمازجمعه‌ی پس از انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۸ علنی شد - نمی‌توانست فرد مناسبی برای ریاست مجلسی باشد که قرار است رهبر آینده را انتخاب کند.

از سوی دیگر نگرانی‌های اصول‌گرایان درباره انتخابات مجلس خبرگان و هشدارهای آنان را نیز می‌توان در همین راستا ارزیابی کرد. در ماه‌های گذشته آن‌ها چندین بار نسبت به برنامه گروه‌های سیاسی برای کسب اکثریت در این مجلس هشدار داده‌اند.

کاظم صدیقی٬ امام جمعه موقت تهران٬ در سخنانی تلاش برای حضور در انتخابات مجلس خبرگان را از “نقشه های دشمنان برای نفوذ بیشتر در انقلاب” توصیف کرده و گفته بود: “برای مجلس خبرگان آینده نقشه‌های خطرناک زیادی دارند؛ از این [رو] باید هوشیار باشیم”.

ماه گذشته احمد جنتی٬ دبیر شورای نگهبان٬ نیز سخنان مشابهی را به زبان آورده بود. وی در جمع اعضای ناظران شورای نگهبان در مشهد٬ گفته بود که انتخابات مجلس خبرگان “بسیار مهم” است٬ زیرا “عده‌ای از هم‌اکنون در حال برنامه‌ریزی برای تصرف” آن هستند٬ به همین دلیل اعضای شورای نگهبان “نیازمند یک بیداری و بصیرت” هستند تا مسوولیت این شورا را “به خوبی” اجرا کنند.

دبیر شورای نگهبان اضافه کرده بود: “تنها نهادی که در باره رهبری می‌تواند تصمیم بگیرد خبرگان است و در طول تاریخ اگر رهبر شرایط خود را از دست بدهد این مجلس خبرگان است که می‌تواند رهبر را عزل و قدرت وی را محدود کند. بنابراین در حال حاضر که عده‌ای می‌خواهند با نفوذ به مجلس خبرگان این سنگر را فتح کنند وظیفه شورای نگهبان سنگین تر می‌شود”.

جنتی در دی ماه سال گذشته نیز با اشاره به تلاش جریان های سیاسی تندرو برای فتح مجلس خبرگان گفته بود: “بعضی‌ها برای مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی دارند طراحی می‌کنند و نقشه می‌کشند، باید مراقب بود که به اهداف شوم خود نرسند”.

 جواد کریمی‌قدوسی٬ نماینده عضو جبهه پایداری٬ نیز با اشاره به لیست ۵۰ نفره‌ای که توسط هاشمی‌رفسنجانی برای حضور در انتخابات مجلس خبرگان تهیه شده٬‌ گفته بود: “این جریان با همدستی آقای خاتمی به دنبال فتح مجلس شورای اسلامی آینده و خبرگان رهبری است و لیست ۵۰ نفره‌ای را برای در اختیار گرفتن خبرگان رهبری تهیه کرده که با دانش و بصیرت مردم و توانایی نظام این اتفاق نمی‌افتد”.

طی ماه‌های گذشته اخبار و تحلیل‌های مختلفی از تصمیم اصلاح طلبان و نیروهای حامی حسن روحانی برای حضور در انتخابات مجلس خبرگان منتشر شده است. اخباری که فصل مشترک همه آن‌ها٬ تصمیم این نیروها برای حضور پررنگ در انتخابات است.

خبر آن‌لاین - متعلق به حسین انتظامی٬ معاون وزارت ارشاد دولت حسن روحانی و نزدیک به علی لاریجانی - اسفندماه گذشته٬ در گزارشی٬ انتخابات مجلس خبرگان را “میدان جدید زورآزمایی اصولگرایان و اصلاح‌طلبان” توصیف کرده و با اشاره به این‌که “اصلاح‌طلبان که این روزها استراتژی «فتح سنگر به سنگر» را دستور کار خود قرار داده‌اند، برنامه‌ریزی جدی برای تصاحب صندلی‌های سبز بهارستان و مجلس خبرگان را از مدت‌ها پیش آغاز کرده‌اند”٬ نوشته بود: “آماده‌سازی چهره‌های سفید و کم حاشیه از یک سو و فضاسازی برای بازگرداندن صندلی ریاست مجلس خبرگان به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی را شاید بتوان مشخص‌ترین استراتژی اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس خبرگان دانست”.

 به نوشته خبر آن‌لاین هاشمی‌رفسنجانی قصد دارد حسن روحانی و سیدحسن خمینی را برای ورود به انتخابات مجلس خبرگان راضی کند٬ تلاشی که گفته می‌شود اصلاح‌طلبان نیز برای راضی کردن سیدحسن خمینی برای حضور در انتخابات٬ آغاز کرده‌اند.

 انتشار چنین گزارش‌هایی اما با واکنش اصول‌گرایان مواجه شد. رجانیوز٬ وب‌سایت نزدیک به جبهه پایداری٬ این حرکت اصلاح‌طلبان را چنین توصیف کرد: “رویکرد خطرناک برخی جریانات سیاسی برای تقلیل انتخابات مهم خبرگان در دعواهای نازل سیاسی و گروهی، موضوع مهمی است که به نظر می‌رسد برخورد و واکنش جدی فعالین سیاسی در جناح‌های مختلف سیاسی را لازم داشته باشد”.

این وب‌سایت اصول‌گرا به نقل قولی از آیت‌الله خامنه‌ای نیز اشاره کرده بود. رهبر جمهوری‌اسلامی پیش از این پیرامون انتخابات مجلس خبرگان گفته بود: “مجلس خبرگان، میدان قدرت نیست بلکه میدان معنویت، کار برای خدا و حفظ اصول اساسی انقلاب است و همه اعضای مجلس خبرگان از جمله هیأت رئیسه محترم باید با توجه به این نکات مهم، مراقب گفتار و عملکرد خود باشند و تبلیغات خصمانه دشمنان را هوشیارانه خنثی کنند… مجلس خبرگان مجلسی پاکیزه و عرصه اتحاد کلمه است و به علت وظایف بسیار سنگین خود در موضوع رهبری، اصولاً نمی تواند عرصه دعوا و جنگ قدرت باشد اما برخی رسانه های داخلی در یکی دو ماه اخیر، با تبلیغات دروغ دشمنان همراهی کردند که به آنها اخطار می کنم به حریم مجلس خبرگان نزدیک نشوند و این گونه بازی ها را در مسائل و مباحث دیگر دنبال کنند”.

مجلس خبرگان رهبری ۸۶ عضو دارد و انتخابات آن هر هشت سال یک بار برگزار می‌شود. طبق اصل ۱۰۷ قانون اساسی این مجلس وظیفه تعیین رهبر جمهوری اسلامی را بر عهده دارد و طبق اصل ۱۱۱ می تواند در صورت عدم انجام وظایف قانونی رهبر یا پی بردن به فقدان شرایط رهبری در وی، او را از سمت خود برکنار کند.

نظارت بر نهادهای زیرمجموعه رهبر جمهوری‌اسلامی نیز از جمله وظایف این مجلس است. مساله‌ای که البته بخشی از آن پیش از این با مخالفت آیت‌الله خامنه‌ای روبه‌رو شده بود.

این مساله نخستین بار توسط عباس نبوی، عضو هیات علمی موسسه امام خمینی، وابسته به محمدتقی مصباح یزدی، در جلسه هفتگی انصار حزب‌الله٬ فاش شد.

وی سه سال پیش خبر از آن داده بود که رهبر جمهوری اسلامی در نامه ای به “کمیسیون نظارت بر رهبری” مجلس خبرگان تاکید کرده که نظارت این مجلس، صرفا به معنی بررسی شرایط کلی رهبری است.

نبوی اضافه کرده بود که آیت‌الله خامنه‌ای خطاب به خبرگان نوشته است: “اگر بر شرایط خدشه‌ای وارد شد، بیایید مشخص کنید و معلوم شود آنهایی که مدعی هستند راه انحراف می‌روند یا اینکه به شرایط رهبری خدشه‌ای وارد شده است. اگر باقی هست آن وقت در مورد خرده‌ریز‌ها نمی‌پذیرم که شما وارد جزئیات شوید… اینکه بگویید شرایط هست و کاملا وجود دارد، اما ما می‌خواهیم درباره این موارد که مثلا چرا این آقا را به فلان سمت برگزیدید و چرا به فلانی اجازه داده‌اید، نمی‌شود”.

برخی دیگر از اعضای مجلس خبرگان نیز گفته بودند که رهبر جمهوری‌اسلامی مانع حضور مسوولان برخی نهادهای زیردست خود در مجلس خبرگان برای توضیح پیرامون عمل‌کرد خود شده است.

اکبر هاشمی رفسنجانی در گفت‌وگویی با نشریه حکومت اسلامی، ارگان این مجلس (شماره تابستان ۱۳۸۵) نیز گفته بود: “مجلس خبرگان فرضش بر این بود که هر چیزی که به رهبری مربوط می شود را پیگیری کند، مثل مجمع تشخیص مصلحت نظام، صدا و سیما، نیروهای مسلح و هر چه که تحت امر رهبری است. اینها به مجلس خبرگان فراخوانده شوند و گزارش کارهای خودشان را به خبرگان بدهند و خبرگان هم سؤال کنند و آنها هم توضیح بدهند و احیاناً اگر اشکال و ایرادی هم بود، در همان جلسه مطرح شود تا همه در جریان قرار بگیرند، این به صورت قانون در آمد. اما وقتی بعضی از این نهادها دعوت شدند که در جلسه خبرگان حضور پیدا کنند تا گزارش عملکردهای خودشان را بدهند، دفتر رهبری مانع حضور آنها در خبرگان شد و اظهار داشتند که رهبری نظرشان این است که این موضوع جزء وظایف خبرگان نیست”.

احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان هم در این‌باره گفته بود: “نظر عده زیادی از اعضای خبرگان بر این بود که باید هیأت تحقیق در نهادهای زیر نظر مقام معظم رهبری تحقیق و بررسی کند که آیا درست اداره می شوند یا نه؟… نظر اکثریت بر این بود. تا این که موضوع را با مقام معظم رهبری در میان گذاشتیم. چندین جلسه صحبت شد، ایشان با این نظر موافق نبودند. در مورد نیروهای مسلح فرمودند: اصلاً حرفش را نزنید، برای این که در نیروهای مسلّح امکان این که کسی تحقیق و سؤال کند، نیست. نیروهای مسلّح جای این حرف ها نیست. مگرمی شود کسی در میان نیروهای مسلح وارد شود و راجع به مسائلی ایجاد شبهه کند؟ در این صورت فرمانده نمی تواند کار کند. به هر حال طی دو ـ سه جلسه ای که با ایشان داشتیم و بحث های زیادی شد، با این موضوع مخالفت کردند”.