کردها، انتخابات دهم و پس از آن

کاوه قریشی
کاوه قریشی

ازهمان روزهای قبل از انتخابات دهم ریاست جمهوری، موضوع مشارکت یا تحریم در این انتخابات در میان کردها به یکی از داغ ترین بحثهای محافل سیاسی و اجتماعی کردستان تبدیل شد. این بحث ها با بیانیه اقای کروبی در خصوص حقوق اقلیتهای ملی و مذهبی، با نشان دادن چراغ سبز آقای موسوی به اهمیت حضور “اقوام” و اشاره های ضمنی ایشان به این موضوع و از سوی دیگر ارایه طرح انجام تحصیل به زبان مادری به شورای عالی انقلاب فرهنگی، که در آن زمان به تبلیغات انتخاباتی آقای احمدی نژاد در خصوص اقوام نسبت داده می شد، قوت گرفت. همزمان با شدت گرفتن این موضوع، این پرسش ها به میان آمد: چرا به یکباره کاندیداهای انتخاباتی، که با توجه به سوابق سیاسی و اجرایی شان در گذشته، عموما با ملیت های ایرانی و به ویژه با کردها میانه خوبی نداشتند، رسیدگی به حقوق آنها و تاکید بر اجرای مواد و اصول معطل مانده مربوط به آن حقوق در قانون اساسی را در اولویت کار خود قرار داده اند؟ آیا اقلیتهای ملی و مذهبی ایران که کردها نمونه بارزترشان هستند، در تمام این سالها توانسته اند بالاخره اراده خود را مبنی بر اهمیت حضورشان در معادلات سیاسی کلان بر مرکز نشینان درون حکومتی، تحمیل و آنها را وادار به موضع گیری کنند؟ یا اینکه آنها(کاندیداها)بر اساس یک سنت تاریخی بار دیگر با استفاده ابزاری از مفاهیمی نظیر “تحصیل به زبآن مادری”، “اقوام”، “اقلیت های ملی و مذهبی”، خواسته اند که توجه حاشیه نشینان را -که از قضا همیشه تعیین کننده اصلی نتایج انتخابات بوده اند-  به خود جلب کنند؟ یا کمی خوش بینانه تر: آیا ایشان واقعا در طول این سالها با توجه به تجربه تاریخی و امر واقع و وضع موجود اصلاح طلبان، بر ضرورت و اهمیت حضور اقلیت های ملی و مذهبی در ایران واقف شده و انتخابات دهم را نیز ظرف مناسبی برای تاکید نهادن بر این مهم دانسته اند؟

جواب این پرسشها هرچه باشد نهایتا ما را به یک نکته واحد خواهد رساند: بدون توجه به تنوع های ملی، فرهنگی و مذهبی در ایران، و بدون قبول کردن تضیع حقوق آنها در طول30  سال گذشته، هیچ طرح و برنامه سیاسی کامل نخواهد بود و همواره یک جای کار آن پروژه لنگ خواهد مآند.

عمومیت پیدا کردن این مساله و نشر آن در افکار عمومی کردستان، احزاب سیاسی خارج  و گروه های سیاسی داخل ایران را وادار به موضع گیری متفاوت با سالهای گذشته در قبال انتخابات دهم کرد. با توجه به حساسیت تاریخی مساله کردستان در رابطه تعاملی با حکومت مرکزی، از همان اول پیدا بود که دیدگاه و نگرش آنها به موضوع انتخابات یک دست نخواهد بود. بنابراین در میان آنها ایده و نظراتی گوناگون در رابطه با مشارکت و یا تحریم انتخابات مطرح شد که در یک جمع بندی کلی می شود آنها را در گروهای زیر دسته بندی کرد:

 گروه اول: جریان های سیاسی داخل ایران که شورای هماهنگی اصلاح طلبان کرد و جبهه متحد کرد بارزترین نمونه آنها هستند، از جمله نمایندگان اصلی این گروه از کردها هستند که با توجه به سوابق سیاسی شان مسلم بود که گزینه مشارکت در انتخابات را انتخاب خواهند کرد و همین کار را هم کردند.  اگر چه نزدیک به یک ماه مانده به انتخابات 76  نفر  از فعالین سیاسی و مدنی کرد-که ترکیبی از کلیه گروهای سیاسی کرد در داخل ایران بودند-  در بیانیه ای شروط خود را برای حمایت از کاندیدایی که جامه عمل به خواسته آنها بپوشاند اعلام کردند، اما این افراد در عمل نتوانستند در ارتباط با خواسته های خود قول مساعدی از کاندیدایی مشخصی بگیرند. در نهایت این گروه که ترکیبی از جبهه متحد کرد، فراکسیون نمایندگان کرد مجلس ششم، نمایندگان ادوار کرد، جامعه دمکراتیک دانشجویان کرد و برخی از اصلاح طلبان کرد بودند، طی بیانیه ای با طرح مجدد خواسته هایشان حمایت قاطع خود را از مهدی کروبی - که به خاطر بیانیه جنجالیش در مورد اقوام مورد توجه کردها قرار گرفته بود- اعلام نمودند.  اما بیشتر اعضای شورای هماهنگی اصلاح طلبان کرد که از مدافعین سرسخت حضور دوباره خاتمی بودند، با استعفای ایشان از کاندیداتوری حمایت خود را از سیاستهای میرحسین موسوی اعلام کردند.(1)

گروه دوم: برخی از احزاب سیاسی را شامل می شود که از دهه شصت به بعد به علت شرایط نا مساعد فعالیت سیاسی در داخل ایران، کشور را ترک و درخارج وعموما در کردستان عراق به سر برده اند. حزب دمکرات کردستان به رهبری اقای خالد عزیزی و پارت آزاد کردستان از جمله احزابی بودند که در روزهای نزدیک به انتخابات از طرفدارانشان دعوت کردند در انتخابات شرکت کنند و به طور ضمنی نیز سیاستهای مهدی کروبی را تائید نمودند. از جمله دلایلی که این احزاب در بیانیه مشترکشان برای شرکت در انتخابات ارایه دادند، برنامه ی برخی از کاندیداها و به طور مشخص مهدی کروبی و میر حسین موسوی در رابطه با حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی بود. آنها اذعان داشتند که “علیرغم وقوفشان بر زمینه های نا دمکراتیک پروسه ی انتخابات در ایران، بنا به دلایل ذکرشده، این دوره از انتخابات را فرصتی برای احقاق حقوق و مطالبات ملت کرد می دانند”.(2)  این احزاب همچنین در روز 31/5/2009  در یک نشست مطبوعاتی در اربیل کردستان عراق، به تشریح مواضع خود در خصوص شرکت در انتخابات پرداختند. حمایت این احزاب از گزینه مشارکت در حالی صورت گرفت که برای اولین بار بود که پس از سی سال (بجز دوره اول مجلس) به صورت رسمی برخی از احزاب کرد تصمیم به شرکت در انتخابات می گرفتند. البته بجز انتخابات دوم خرداد 1376 که حزب دمکرات کردستان به صورت ضمنی از آقای خاتمی حمایت کرده بود. قابل یادآوری است که بیانیه حزب دمکرات کردستان جهت مشارکت مردم در انتخابات در حالی منتشر شد که برخی از شخصیتهای با سابقه از جمله اقای جلیل گادانی عضو انجمن نظارت بر اساسنامه داخلی، در درون این حزب با مخالفت شدید روبرو  رو شد.

گروه سوم: این گروه احزابی را در بر میگیرد که در کل تاریخ فعالیتشان هرگز حاضر به مشارکت درانتخابات نبوده اند. حزب کومه له کردستان ایران، حزب دمکرات کردستان ایران و حزب کومه له زحمتکشان در بیانیه های مشترک و جداگانه با “نمایشی” خواندن انتخابات از “مردم ایران اعم از کلیه ی اقشار و طبقات و همه ی ملیتهای ایران و به ویژه ملت حق طلب و هشیار کرد” خواستند که به پای صندوقهای رای نروند وعملا انتخابات را تحریم کنند. این گروه شرکت نکردن در انتخابات را “یک وظیفه ی میهنی و یک گام دمکراتیک مهم در راستای نیل به آزادی” اعلام کردند. (4)

  آنچه در بالا آمد به طور کلی مواضع گروههای مختلف کردستان در رابطه با انتخابات دور دهم ریاست جمهوری در ایران بود. از جمله ویژگیهای این دوره انتخابات برای کردها، مواضع متفاوت آن ها در قبال انتخاباتی بود که به اذعان برخی از صاحب نظران سیاسی در داخل و خارج از ایران نقطه عطفی دیگر را در تاریخ این کشور به ثبت رساند. اما مواضع کردها و تنوع و متفاوت بودن دیدگاه های آنها در این خصوص تنها به تصمیم گیریهایشان برای حضور یا عدم حضور درانتخابات خلاصه نشد. بلکه چند دستگی و چندگانگی در نظر میان گروه های سیاسی کرد، با اعلام نتایج انتخابات و آغاز جنبش اعتراضی نیز ادامه داشت. در ادامه تلاش خواهیم کرد که بنا به دسته بندی گروههای سیاسی به صورت اجمالی به مواضع آنها در برابر حوادث پس از انتخابات بپردازیم.

گروه اول: با توجه به اصرار شدید این گروه به مشارکت در انتخابات، به نظر می رسید که اعضای آن از اولین کسانی باشند که در قبال آنچه از آن به عنوان “کودتای انتخاباتی” یاد شد، واکنش نشان دهند و جهت مطالبه آرا خود اقداماتی آنجام دهند. اما آنها تنها به انتشار چندین بیانیه در رابطه با اعلام نتایج آرا، دستگیری عبدالله رمضانزاده - که از وی به عنوان رهبر اصلاح طلبآن کرد یاد میشود- و فراخوانی برای مشارکت مردم کردستان در اعتصاب عمومی ـ البته همزمان با صدور فراخوانهای مشابه از سوی گروههای سیاسی کردستان-  بسنده کردند و عملا در سکوت فرو رفتند و ترجیح دادند که یک ناظر نسبتا بی طرف بمانند. آقای خالد توکلی یکی از اصلاح طلبان کرد و مسول ستاد انتخاباتی محمد معین(در کردستان) در دوره نهم، طی مصاحبه با یک نشریه کردی زبان در لندن، در زمینه سکوت اصلاح طلبان کرد در رابطه با حوادث اخیر ایران، دستگیری آقای رمضانزاده را یکی از عوامل اصلی سکوت این گروه سیاسی اعلام کرده بود(5). سکوت این گروه در قبال انتخابات ایران در حالی ادامه یافت که فردای روز انتخابات با انتشار بیانیه ای از مردم کردستان خواسته بودند که در “دفاع از حقیقت و استیفای حقوقشان هیچ گونه یاس و هراسی به خود راه ندهند.”

  گروه دوم: با اینکه آمار واقعی نتایج انتخابات تا این لحظه نیزمبهم مانده است و تقریبا بجز جناح قدرت و بعضی از کاندیداهای معترض از جلمه آقای موسوی که ادعا می کند به بعضی ازآمارهای واقعی دسترسی دارد، هیچ کس از آمار واقعی و میزان رای مردم اطلاع واثقی ندارد، برخی از احزاب این گروه و به طور مشخص حزب دمکرات کردستان ادعا کرد که بنا به آمار رسیده به این حزب، کاندیدای مورد نظرشان در کردستان بیشترین درصد آرای واقعی را بدست آورده است. این گروه در ادامه نیز حمایت های خود را از آن چیزی که به عنوآن “جنبش ازادیخواهانه” مردم ایران تلقی می کردند، اعلام نموده و از طریق مصاحبه های تلویزیونی و پوشش رسانه ای و همچنین انتشار فراخوان برای اعتصاب عمومی مردم کردستان، اعلام داشتند. این گروه اگر چه پس از انتخابات دچار تردید هایی در مورد حمایت از جنبش “رای من کو” شد، اما تنها گروهی بود که بر مواضع شفاف خود که از قبل از انتخابات بر آن پا فشاری کرده بود، اصرار ورزید و حمایت های رسانه ای خود را تا این لحظه ادامه داده است.

  گروه سوم: اما این گروه که حامی گزینه تحریم انتخابات بودند تنها گروهی بود که از فردای انتخابات در اتخاذ مواضع مشترک راهشان را از هم جدا کردند. حزب دمکرات کردستان ایران به رهبری آقای مصطفی هجری، نه تنها عملا سکوت را در قبال رویدادهای پس از انتخابات برگزید، بلکه از قول برخی از سران خود در مصاحبه هایی تلویزیونی اعلام کردند که “جنبش به پا خاسته در تهران هیچ ارتباطی به کردها و مطالبات آنها ندارد” و در ادامه نیز اعلام کردند که این جنبش حاصل “اختلافات درون جناحی خود حاکمیت”  است. اتخاذ این موضع و فاصله گرفتن از جنبش اعتراضی تا جایی پیشرفت که بنا به گفته خودشان، از سوی شماری از انجمنها و تشکلهای سیاسی اپوزیسیون در داخل کشور به  “اتخاذ سیاست نرمش در مقابل جمهوری اسلامی، به ویژه در شرایط کنونی” متهم شده اند. این حزب اخیرا در اطلاعیه ای که منتشر کرده با “رد” این اتهام اعلام کرده است که “دوشادوش آزادیخواهان در سراسر ایران با گامهای استوار و در راستای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی و تا نیل به پیروزی نهایی به تلاش بیوقفه ی خود ادامه خواهد داد. ”  گفتنی است که این اطلاعیه با واکنش چند روزنامه نگار کرد(6) روبرو شد، آنها در نوشته هایشان از این حزب خواسته اند که سیاست شفاف تری را در رابطه با جنبش اعتراضی ارایه دهد.

اما برخلاف اتخاذ موضع سکوت در قبال حوادث پس از انتخابات، دیگر حزب موتلف این گروه، یعنی حزب کومله کردستان به رهبری آقای عبدالله مهتدی، از همان روزهای آغازین جنبش و شامگاه شنبه خونین پس از انتخابات، در پیامی برای مردم ایران که از تلویزیون “روژهه لات”  ارگان رسمی آن پخش شد، حمایت قاطع خود را از جنبش نوپای اعتراضی اعلام کرد. وی در پیام خود با اشاره به اینکه “خلق کرد بیش از 30 سال است قربانی این نوع ستمها و استبدادها و بی‌حقوقیها و تبعیضاتی است، که امروزه مردم ایران علیه آن به پا خاسته‌آند” به نام کومله و خلق کرد خطاب به آنها اعلام کرد:” ما با مبارزه زنان، جوانان، دانشجویان و مردم مبارز تهران و شهرهای دیگر ایران اعلام همبستگی می کنیم و خودمان را دریک سنگر می پنداریم”. علاوه بر این پیام حزب کومله کردستان از طریق انتشار بیانیه و  پوشش رسانه ای و  همچنین فراخوان اعتصاب عمومی از جنبش اعتراضی ایران حمایت کرده است(7).

دیگر حزب موجود در این گروه یعنی کومه له زحمتکشان کردستان نیز بر خلاف موضعگیری قبل از انتخابات خود، از طریق فعالیت های رسانه ای و همچنین انتشار بیانیه به مناسبت های مختلف، حمایت نمادین خود را از جنبش اعتراضی اعلام کرد.

علاوه بر مواضع رسمی احزاب، سازمان ها و گروه های سیاسی کرد در قبال انتخابات و جنبش موسوم به سبز که  گفته می شود تا حدودی محتاطانه و غیر شفاف است، کردها از طریق افراد و گروه های دانشجویی به شکل پراکنده حضوری فعال در بیشتر اکسیون های اعتراضی ماه های گذشته تهران و دیگر شهرهای فعال در این جنبش داشته اند که از جمله آنها می توان به حضور دانشجویان کرد در تظاهرات های تهران، گرامیداشت روز دانشجو در سنندج، کرمانشاه، سقز و مریوان از طریق تجمع و سردادن شعارهای اعتراضی، اشاره کرد. و تمام اینها به غیر از اعلام اعتصاب سراسری مردم کردستان در حمایت از جنبش اعتراضی در روز سه شنبه دوم تیرماه است که با استقبال نسبی مردم کردستان روبروشد. قابل ذکر است که بیشتر گروها و احزاب سیاسی هر سه گروه فوق الذکر حمایت قاطع خود را از این اعتصاب عمومی اعلام داشتند. این اعتصاب عمومی اگرچه از طریق رسانه های فارسی زبان پوشش داده نشد، ولی به حق باید آن را از جمله مهمترین و ارزنده ترین اقدامات ملت کرد جهت حمایت و پیشبرد اهداف جنبش اعتراضی قلمداد کرد.

در ادامه توصیف عملکرد کردها در قبال حوادث پس از انتخابات باید به برگزاری کنفرانسی در کشور سوئد تحت عنوان (کردها و وقایع اخیر ایران) از سوی تعدادی از روشنفکران و فعالین سیاسی و مدنی اشاره کرد که در آن برخی از احزاب، گروهها و شخصیت های کرد به ارزیابی نظری جنبش کنونی ایران و اتخاذ موضع کردها پرداختند.

با تمام این اوصاف گفته میشود که کردها موضع شفافی نسبت به جنبش سبزاتخاذ نکرده اند. این نظر البته از آن جهت که تاکنون پلاتفرم مشخصی (که حاوی مطالبات و چگونگی مشارکت آنها در جنبش باشد) ارایه داده نشده، تا حدودی درست است. اما اگر جانب انصاف را بگیریم با لحاظ کردن تمام این ملاحظه ها، کردها باز هم نسبت به دیگر ملیتهای ایرانی حضور پررنگ‌تری در این جنبش داشته و اگر هم تا حدودی محتاط عمل کرده آند به تجربه تاریخی انها و ویژگی های خاص جنبش کردستان بر می گردد.

ورود پررنگ تر و شفاف تر کردها تا هر اندازه ای به اتخاذ تصمیم عملی و نظری خودشان برگردد، تا حدودی هم به مطرح کردن مساله ملیتها و اهمیت آنها در ساختار سیاسی ایران از سوی سران نمادین جنبش سبز و فعالین این جنبش بستگی دارد.

با توجه به شرایط خاصی که از روزهای بعد از درگذشت آیت الله منتظری و حوادث روز عاشورا و روزهای پس از آن بر کشور تحمیل شده است و با توجه به فعالیت گروها و احزاب، دانشجویان و دیگر فعالین سیاسی و مدنی کرد در روزها و ماههای گذشته باید منتظر بود و موضع نهایی و مشخص آنها را دید. آیا کردها به شکل سازماندهی شده و با پلاتفرم و برنامه مشخص به صورت پررنگ تر به این جنبش خواهند پیوست؟ با توجه به عملکرد نه چندان مثبت سران نمادین جنبش سبز در کردستان، آیا کردها حاضر خواهند بود با چشم پوشی از اشتباهات گذشته برخی از سران نمادین آن، به این جنبش بپیوندند؟ و اگر حاضر به شرکت مستقیم در جنبش موسوم به سبز شدند، مکانیزم های عملی آنها برای پیشبرد و تثبیت خواسته هایشان چه خواهد بود؟ و از همه مهمتر با توجه به تجربه ی نه چندان موفق کردها در سالهای گذشته برای تشکیل یک ائتلاف فراگیر کردستانی، آیا قادر خواهند بود که در این لحظه حساس تاریخی به یک اجماع نظر کلی در مورد تعیین سرنوشت ملت کرد در داخل ایران برسند؟

به نظر میرسد موقع آن فرارسیده باشد که هر دو طرف مساله، یعنی کردها و جنبش موسوم به سبز که از نظر ما عبارتند است از تمامی فعالین سیاسی و مدنی ای-که برخی از کردها را هم شامل میشود- که در طول این شش ماه جهت ارتقا، اصلاح و یا تغییر وضع موجود ایران تلاش کرده اند، به پاسخ دادن به این پرسشها و طرح مسائل بنیادی تر بپردازند.

 

منابع:

  (1)بنگرید بیانیه 76 از فعالان سیاسی و مدنی کرد و مواضع انتخاباتی آنها:

mag. gooya. com/politics/archives/2009/05/087992print. php

  (2)بنگرید به بیانیه مشترک حزب دمکرات کردستان و حزب آزاد کردستان:

http://www. kurdistanukurd. com/kurdi/news. php?extend. 2866

بنگرید به مصاحبه حسین یزدان پناه معاون دبیرکل حزب آزاد کردستان:

http://www. rawanews. com/details. aspx?=News&ID=610&Babat=3

 (3) برای دیدن سرنخهایی از این موضوع بنگرید به:

http://www. rawanews. com/details. aspx?=News&ID=340&Babat=1

(4)  بنگرید به بیانیه یکی از احزاب این گروه:

http://www. komala. net/komala/1720   

(5)این مصاحبه دو ماه پس از انتخابات با نشریه (هاولاتی)که در لندن منتشر می شود انجام شده است. به دلیل در دسترس نبودن نشریه و مسدود شدن سایت مربوط به آن متاسفانه امکان ارجاع مستقیم به لینک مصاحبه ممکن نمی باشد. ولی متن مصاحبه در ارشیو نگارنده محفوظ است.

(6)برای دیدن سرنخهایی از این موضوع بنگرید به:

www. rawanews. com/detailsf. aspx?=News&ID=1918&Babat=6

 (7) برای دیدن متن کامل پیام آقای عبدالله مهتدی بنگرید به:

www. brwska. org/fa/index. php?news=2929