مصاحبه با دکتر اسماعیل شفیعی کارگردان نمایش “خرس”:
بازسازی تخیل نویسنده بر صحنه
چرا این متن را برای اجرا انتخاب کردید؟
اساسا مدتی است که درنظر دارم یک دوره ی کامل آثار چخوف را اجرا کنم و دلیل آن هم آشنایی باادبیات روس است و از سوی دیگر استمرار کار روی آثار یک نویسنده، برخوردی حرفه ای است که موجب می شود گروه اجرایی به دلیل این استمرار به شناختی کافی از آثار نویسنده برسد که طبیعتا در اجرا نیز تاثیر به سزایی دارد.
اجرای نمایشنامه از یک نویسنده ای که بسیار در ایران شناخته شده است و نمایشنامه اش بسیار کارشده همواره باریسک پذیرش مخاطب همراه است.این نگرانی که مخاطب با آن ارتباط برقرار نکند را نداشتید؟
قاعدتا جواب خیر می باشد. زیرا گروه های اجرایی متن را از فیلتر خود می گذرانند و همین امر موجب می شود یک متن واحد در اجراهای گروه های مختلف تغییر کند و همچنین از آنجا که بنده اعتقادی به بازسازی تخیل نویسنده در اجرا ندارم، اجرای ما قطعا متفاوت با گروه های دیگر می باشد و تماشاگر نیز این را می داند وهمین امر موجب شده است که از یک متن واحد، هزاران اجرای متفائت به دست بیاید.
آیا اجرای این نمایش برداشت شخصی شماست و یا دراماتورژی شده و یا براساس تفکر نویسنده پیش رفته اید؟
همانگونه که در پاسخ سوال قبل عرض کردم، اجرای هر نمایش حاصل نگاه و تخیل گروه اجرایی می باشد و نه تخیل نویسنده.
اضافه کردن شخصیت های سیمیون و نیکلای و تغییر جنسیت کلفت یلنا ایوانونا از مرد به زن در نمایشنامه برچه اساس بود؟
همانگونه که در پاسخ های قبلی عرض شد، به قول استانیسلاوسکی، با گروه اجرایی چنانچه صرفا حاصل تخیل نویسنده را روی صحنه بازسازی کند، هنرمند نیستند و صرفا تکنسسین هستند؛ لذا ماتلاش کردیم با استفاده از متریالی که نویسنده فراهم کرده بود، ساختمان خودمان را بسازیم و در این ساختمان سازی و آفرینش گروه ما دست به خلق و حضور سیمیون و نیکلای به صحنه زدیم زیرا ساختمانی که ما از این متریال(متن چخوف) ساختیم، نیازمند کاراکترهای سیمیون و نیکلای بود و همچنین لازم بود نوکر خانه تبدیل به کلفت شود تا این ساختمان جدید تکمیل گردد.
آیا فکرنمی کنید که شخصیت ها و موقعیت داستان در بعضی از جاهای نمایش به لوده نزدیک می شوند و درونمایه طنز خود را ازدست می دهند؟
اگر اکثریت تماشاگران به این نتیجه رسیده باشند، نشانه ی خطای ماست و ما اشتباه کرده ایم.
باتوجه به اینکه در نمایش بیشتر بوی خیانت و دورویی می آید، دکور در نمایش شما به رنگ سفید است با نقاشی هایی از نیکلای.دلیل انتخاب این رنگ و ارتباط آن با لباس سفید نیکلای چیست؟
لباس سفید نیکلای بخاطر آن است که وی زنده نیست و روحی است که در برزخ مانده است و از آنجا که مسیحیان قبل از دفن جسد، لباس تمیز و شیک برتن وی می کنند، ما نیز سعی کردیم با استفاده از این مولفه، لباس نیکلای را سفید و شیک انتخاب کنیم و از سوی دیگر رنگ زندگی پیرامون زن بیوه تماما سفید است و این زن در تضاد واقعی بانمای پیرامون خویش است و لباس وی سیاه است.از سوی دیگر همانگونه که درون شخصیت ها در تضاد شدید با بیرونشان است این تضاد شدید نیز در دکور با بازیگران دیده می شود.
شما در چندماه تمرینات نمایش با مشکلات فراوانی ازجمله تغییرچندبازیگر و به روی صحنه نرفتن بازیگر اصلی در روزهای اول اجراداشته اید.دلیل این مشکلات چه بود؟
این مشکلات در تئاتر ما طبیعی است و دلیل آن هم مشکلات بنیادین ساختار تئاتر در کشور ماست.
با وجود این اتفاقات از اجراو نمایش خود و آنچه که روی صحنه خلق شده است در این مرحله راضی هستید؟چقدر به هدف و تفکر شما نزدیک شده است؟
استقبال تماشاگران نشانه آن است که ما نمایش را به درستی اجرا کرده ایم لیکن چنانچه مشکلات حاشیه ای نداشتیم، می توانستیم نمایش بهتری را به تماشاگران عزیز تقدیم کنیم.
حرف پایانی:
تشکر و فقط تشکر از تمامی همکاران گروهم که دست به دست هم دادیم و یک اثر هنری خلق کردیم که ساعتی خوش و لذت بخش برای تماشاگرانمان ایجادکنیم و تشکر از تماشاگران عزیزی که به دیدار اثر هنری ما می آیند.