حق تحصیل به درباریان احمدی نژاد منحصر شده

نویسنده

» گفت وگو با یک دانشجوی ستاره دار:

علی قلی زاده دانشجوی ستاره داردر مصاحبه با روز به شرح روندی که منجر به محرومیت وی وتعداد دیگری از دانشجویان کشور از تحصیل شده، پرداخته است. او با اشاره به ۲۵ نفری که تا کنون شناسایی شده اند معتقد است تعداد دانشجویان ستاره دار بسیار بیش از این اعداد است اما به دلیل اینکه این افراد می ترسند از دیگر حقوق اجتماعی خود نیز محروم شوند از بیان این موضوع خودداری می کنند.

 

این گفت وگو را می خوانیم.

رتبه شما در چه حدودی است و چطور متوجه شدید که ستاره دار هستید؟

رتبه من 45 مدیریت اجرایی در کنکور کارشناسی ارشد سال 88 است و با توجه به ظرفیت دانشگاه ها و انتخاب رشته، قطعادر یکی از دانشگاه های تهران قبول شده ام؛اما پس از مراجعه به سازمان سنجش به من به صورت شفاهی اعلام شد که ستاره دار  شده ام. یعنی هم در دانشگاه سراسری ستاره دار شده ام و هم در دانشگاه آزاد.

شیوه  ستاره دار شدن فعالین دانشجویی هم در چند سال اخیر متفاوت بوده است به این شکل که در سال 85 فعالین دانشجویی پس از اعلام قبولی در دانشگاه مورد نظر و پس از مراجعه برای ثبت نام با ستاره هایی در فرم ثبت نام مواجه شدند؛ دانشجویانی هم که با سه ستاره مواجه شده بودند هرگز نتوانستند ادامه تحصیل دهند. ولی در سال های 86 و 87 فعالین دانشجویی که حائز رتبه های قابل قبول و ممتاز شده بودند اساساً از دریافت کارنامه علمی در مرحله اول نتایج کنکور محروم شدند و حتی نتوانستند انتخاب رشته کنند.

در سال 88 با توجه به اینکه موعد اعلام نتایج اولیه قبل از انتخابات بود، من و دیگر دانشجویان ستاره دار دانشگاه سراسری موفق به دریافت کارنامه اولیه و انتخاب رشته شدیم ولی اوایل شهریور ماه پس ازمراجعه برای مشاهده نتایج نهایی با گزینه « مردود علمی» مواجه شدیم و کارنامه نهایی نیز برای ما  صادر نشد و سایت سازمان سنجش اعلام کرد که این دانشجویان اساساً انتخاب رشته نکرده اند. همچنین در دانشگاه آزاد نه تنها از دریافت کارنامه اولیه محروم شدیم، حتی بعد از  یک ماه از اعتراض کتبی هم هنوز پاسخی دریافت نکرده ایم.

 

آیا افراد دیگری را هم می شناسید که با رتبه های عالی ستاره دار شده باشند؟ هیچ تخمینی از تعداد این افراد دارید؟

اسامی و مشخصات تعداد 59 تن از دانشجویان ستاره دار در سال های گذشته پس از تکذیب وجود ستاره دارها توسط احمدی نژاد در مناظره ها، منتشر شد. امسال هم ما تا کنون بیش از 25 دانشجوی ستاره دار در کنکور کارشناسی ارشد را شناسایی کرده ایم، اما تعداد واقعی دانشجویان ستاره دار قطعا چند برابر این آمار است و از این جهت که خیلی از ستاره دارها ارتباط تشکیلاتی و یا حتی دوستانه با دیگر دانشجویان ستاره دار ندارند، اسم ونام آنها مشخص نمیشود. بسیاری راهم خود من میشناسم که علی رغم ستاره دار شدن، از ترس محرومیت از دیگر حقوق اجتماعی، علاقه ای به انتشار و یا پیگیری ندارند. طبق یک تخمین و محاسبه ساده آماری طی این چند سال بین 200 تا 300 نفر به اشکال گوناگون ستاره دار شده اند که ما اسم و مشخصات دست کم 85 نفر از این افراد را داریم. تازه این آمار جدا از آمار دانشجویانی است که در طول تحصیل اخراج شدند و یا ثبت نام از آنها مشروط به اخذ تعهد و یا مصاحبه شده است و یا در مرحله گزینش آزمون دکترا دانشگاه های مختلف رد شده اند. 

امسال تعداد زیادی از دانشجویانی که ستاره دار شدند رتبه های یک رقمی و دو رقمی داشتند؛ حتی رتبه یک و رتبه 6 چند رشته متعلق به دانشجویان ستاره دار امسال و سال گذشته است.

 

به مسوولین امر برای دریافت توضیحات مراجعه کرده اید؟ پاسخ آنها چه بوده است؟

بله چنین بار به سازمان سنجش  مرکز آزمون دانشگاه آزاد، مجلس و نهادهای دیگر مراجعه کردیم. من حتی با زاهدی و کامران دانشجو و چند تا از معاونان وزیر هم صحبت کردم . اکثر مسئولان در برخورد با ما از خودشان رفع مسئولیت می کنند و این امر را به افراد و نهاد های دیگر مربوط میدانند. حتی آقای زاهدی در یک دیدار اتفاقی که با ایشان در مجلس داشتم قول داد که تا چند روز آینده  مشکل ما حل شود ، اما بعد از گذشت یک ماه و نیم هنوز اتفاقی نیفتاده. این در حالی است که مسئولیت ستاره دار شدن دانشجویان با مجموعه دولت و دانشگاه آزاد است. به عبارتی مسئول مستقیم این آپارتاید آموزشی آقایان احمدی نژاد و جاسبی هستند،هرچند که مسئولان دانشگاه آزاد و شخص آقای جاسبی چند بار اعلام کرده اند که تحت فشار دولت مجبور به ستاره دار کردن فعالین دانشجویی شده اند. اما این امر رافع مسئولیت از این آقایون نیست. >

شما به چه دلیل ستاره دار شدید؟

چون ستاره دار کردن دانشجویان امری خلاف همه موازین شریعت محمدی ، اصول متعدد قانون اساسی نظیر بندهای 3، 9، 14، اصل سوم و اصول 19 ، 20، 22 ،30، 36، 37 و خصوصا اصل 23 و دیگر قوانین داخلی نظیر قوانین حقوق مدنی ،مجازات اسلامی و حتی آیین نامه های پر اشکال کمیته انضباطی دانشجویان، همه قوانین و موازین بین المللی نظیر اعلامیه جهانی حقوق بشر ، کنوانسیون های الحاقی به این اعلامیه و کنوانسیون بین المللی منع و مجازات جنایت آپارتاید است و دولت ایران به اجرای تمام این موازین متعهد شده است، به ما به صورت کتبی اعلام نمی کنند که از تحصیل محروم شده ایم. لذا علت دقیق محرومیت از حق تحصیل ما مشخص نیست. اما به صورت کلی هر نوع فعالیت دانشجویی اعم از فعالیت  در انجمن های اسلامی، تشکل های سیاسی، شوراهای صنفی، کانون های فرهنگی-هنری منتج به ستاره دار شدن دانشجویان شده است. اعضای بسیج دانشجویی و جامعه اسلامی تنها فعالان دانشجویی هستند که از حق ادامه تحصیل برخوردارند. اکثر دانشجویان ستاره دار امسال حتی یک برگ پرونده انضباطی هم در دانشگاه هایشان نداشتند. از امسال فعالیت در ستادهای انتخاباتی کاندیدا های ریاست جمهوری هم موجب محرومیت از حق اولیه تحصیل شده! همان طور که فعالین حقوق زنان هم به دانشجویان ستاره دار افزوده شده اند.

 

این موضوع ممکن است با وساطت برخی مقامات کمیسیون آموزش حل شود یا ستاره دارشدن عملا به معنی محروم شدن شما ازتحصیل است؟

ببینید حق تحصیل مانند دیگر حقوق اولیه انسان ها یک حق عمومی است.  یعنی همانطور که خداوند در قرآن اشاره کرده که کشتن به ناحق یک نفر مانند کشتن همه مردم است، محرومیت حتی یک نفر از حق تحصیل، نقض یک حق اولیه انسانی است و مانند این است که همه دانشجویان از تحصیل محروم شوند.

 

ستاره دار کردن دانشجویان و دیگر اشکال محرویت از تحصیل یک نوع آپارتاید آموزشی است که داره اعمال میشود.لذا وظیفه انسانی، حقوق بشری و شرعی ماست که جلوی جنایت آپارتاید آموزشی را بگیریم؛ حالا چه با پیگیری و اعتراض های اولیه، چه با وساطت و چه با شکایت. قطعا از طریق همه افراد و نهاد های داخلی که امکان حل این مسئله را داشته باشند این موضوع را پیگیری و نسبت به آن اعتراض و شکایت خواهیم کرد؛ اما اگر از طریق نهاد های داخلی به نتیجه نرسیم ازطریق  تمام نهادهای صنفی – آموزشی و حقوق بشری بین المللی پیگیری خواهیم کرد. هم اینجا هم از همه نهاد های حقوق بشری داخلی و بین المللی تقاضا داریم که در این مبارزه مقدس با جنایت آپارتاید آموزشی ما را یاری کنند.

 

به نظر شما انگیزه دولت از ستاره دارکردن دانشجویان چیست؟

مسلما هدف اصلی مسئولان دولتی ممانعت از پیشرفت علمی و اموزشی منتقدان آنها است. منطق آقایان این است که فقط کسانی که موافق آنها و یا بی تفاوت  هستند اجازه پیشرفت اجتماعی و علمی دارند و مخالفان آنها به هر طریقی که ممکن است باید زیر دست بمانند و رشد نکنند. این منطق متعلق به دوره پیش از اسلام و پادشاهان هخامنشی و خصوصا ساسانیان در ایران و قرون وسطی در غرب است. پس از ورود اسلام به ایران امکان رشد اجتماعی ازانحصار دربار پادشاهان خارج شد و تحصیل علم یک فضیلت و وظیفه همگانی شد. امروز دولت مستقر در ایران بازگشت کرده به سنت پادشاهان قبل از اسلام و حق تحصیل و پیشرفت اجتماعی را منحصر به دربار احمدی نژاد و حاکمان و متملقان و چاپلوسان دولت کرده است.

هدف دیگر و شاید مهمتر دولت از اعمال این جنایت، گسترش ارعاب در دانشگاه ها از طریق ایجاد وحشت از ستاره دار شدن در بین عموم دانشجویان است. با منطق آقایان 200 – 300 نفر ستاره دار میشوند ولی سه میلیون نفر در تمام دوران دانشجویی از وحشت ستاره دار شدن دیگر فعالیت دانشجویی نخواهند کرد و یا متملقانه به هواداری از حاکمان خواهند پرداخت.البته تجربه این چهار سال نشان داده که این سیاست به جز درصد اندکی از جامعه دانشگاهی، در اکثریت دانشجویان بی تاثیر بوده و روز به روز بر تعداد فعالین دانشجویی منتقد دولت افزوده شده است.

 

چقدروقت وانرژی صرف کردید که توانستید چنین رتبه ای کسب کنید؟ واکنش خانواده تان به این موضوع چه بود؟

خب جدا از هزینه های مادی ، قریب یک سال از بهترین ایام جوانی را در صرفا در  سالن مطالعه گذراندم. برای آینده زندگی ام با توجه به قبولی در کنکور برنامه ریزی کردم. کلی عشق و امید و آرزو داشتم که الان همه آنها به حالت تعلیق در آمده. در چند روز اول هم خود من وهم  خانواده ام و خصوصا مادرم با ضربه شدید روحی رو به روبودیم و در شوک این حق تضییع شده بودیم. اما پس از چند روز انگیزه مبارزه با آپارتاید آموزشی چنان عشق و امیدی به من داد که الان از پرداخت هیچ هزینه ای برای لغو این رویه غیر شرعی و غیر قانونی ابا ندارم.

 

به عنوان یک دانشجوی نخبه ایرانی چه احساسی دارید؟

نه به صفت یک نخبه که شایستگی ان را ندارم ، بلکه به عنوان یک دانشجو و یک انسان مسلمان که در ایران زندگی میکنم از اعمال سیاست ه آپارتاید آموزشی متعلق به دوران پادشاهان پیش از اسلام توسط دولت و حکومتی که نام اسلام برخود نهاده، احساس شرم میکنم. خوف این دارم که در افکار عمومی جهان و در تاریخ آیندگان، این رفتار حاکمان به پای فرهنگ غنی ایرانی و اسلامی ما گذاشته شود. متاسفانه پس از گذشت سی سال از  بزرگترین انقلاب مردمی قرن، شاهد آنیم که دولت احمدی نژاد مرتکب رفتاری شده است که در کارنامه رضا قلدر و محمد رضا پهلوی هم نشانی از آن ندیده ایم. در دوران حکوت پهلوی ها هم این جنایت آموزشی رخ نداده است و نه تنها منتقدان و حتی براندازان آن حکومت از حق تحصیل محروم نشدند و حتی بسیاری از آن عزیزان موفق به دریافت بورس دولتی برای ادامه تحصیل در خارج میشدند.