در اولین بیانیه بعد از انتخابات که از طرف مهدی کروبی منتشر شد، آخرین جمله “تازه اول داستان است” خیلی به دلم نشست، اما دلم هم گرفت.
کروبی سیاست را حسی، تجربی و میدانی درک میکند. شناخت تجربی شم آدمی را قوی میکند، تا شناخت تئوریک.
این جمله او نشان میداد که کار سختی در پیش روست. باز به یاد دارم قبل از انتخابات معتقد بود که اصلاحطلبان در سال 1384 نتیجه را باختهاند اگر چه مهندس سحابی معتقد بود شکست از شوراهای دوم آغاز شد و ادامه یافت. کروبی به دلیل شناخت روابط قدرت میدانست که چه میگوید، آن هم در زمانی که همه انتظار نتیجه زودرس را داشتند. اعلام اینکه تازه اول داستان است و راهی سخت در پیش روی ماست، خلاف عادت عنصر ایرانی است که چندان پرحوصله نیست. کروبی جدا از اختلافنظرهایی که در مورد وقایع بعد از انقلاب با وی داشتم، بر دو نکته تاکید داشت. جامعه مدنی و مطبوعات باید آزاد باشند. حکومت باید دموکرات عمل کند. وی تصریح میکرد در بیانیه حقوق شهروندی حتی بر تغییر در قانون اساسی صحه گذاشته است، منتها در این مقال توضیح جمله “تازه اول داستان است” میباشد. در طی رابطهها و دیدارهای گوناگون با وی تا قبل از حصر، هر زمان که از او میپرسیدم حکومت عقب مینشیند؟ میگفت باید زورمان زیاد باشد تا عقب بنشیند. منظور او از حکومت، “بیت” بود.
اما مخاطبان چگونهاند؟
زمانی باید ایستاد. همچون مصدق تا آخرین لحظه. زمانی باید نرمش به خرج داد، اما بر روی اصول ایستاد. زمانی باید حرکت کرد، اما باز بر روی اصول تاکید کرد. ایستادن فصل مشترک همه این حالتهاست. کروبی دریافته بود که روابط قدرت در درون نظام، سودای روی خوش نشان دادن به معترضان را ندارد. او میدانست که باید مردم را در صحنه نگه داشت. لذا در هر حرکتی پیشقدم بود و محکم میایستاد.
اما امروز چگونه ایستادن مهمتر است. به نظر میرسد که سه سال پس از جنبش سبز باز باید گفت “تازه اول سرفصل جدید داستان است”.
“سبز”ی که گلوگیر برای حکومت است و امیدی برای معتقدانش در شرایط سختی قرار دارد. انتخابات بعدی حکومت برنامهای برای انشقاق بیشتر در درون سبزها و اصلاحطلبان است. اخباری شنیده میشود که اصلاحطلبان در صدد کاندیدا شدن برای ریاستجمهوری هستند. پس برنامه حکومت شرکت اصلاحطلبان در انتخابات با کاندیداهای متوسط است که بعد با اعلام حمایت خاتمی از یکی از این کاندیداها، بین سبزها و اصلاحطلبان و در درون سبزها اختلاف به راه اندازد و در این راه به رفتار خاتمی و روحانیان مبارز امید بسته است.
شرایط حساس
حال که داستان سبز از مرحله اعتراض خیابانی به قهر رسیده است، حاکمان میخواهند در نیمه داستان با اختلاف کامل میان سبزها و اصلاحطلبان آهنگ انفصال را کامل کنند. به نظر میرسد که سبزها در شرایط سختی گرفتار آمده اند، اما گاهی دفاع خوب راه حمله و فعالیت را برای آینده میگشاید. امروز دفاع خوب از جنبش و حفظ انسجام آن میتواند جنبش را برای فردای ملتهب ایران قدرتمندتر نشان دهد. باید تدبیری کرد تا به تقدیر تفرقه گرفتار نیامد. عنصر ایرانی باید بیاموزد که حوصله، صبوری و مقاومت، یاران قدیماند. والا نتیجه این داستان را استبداد خواهد نوشت. اگر سودای آن داریم که آخر داستان را با قلم سبز به نفع زندگی و دموکراسی بنویسیم چنین قلمزنی باید صبوری، مدبری و ایستادن را همراه داشته باشد.
باید دید که میتوان با گفتگو و تعامل میان نیروهای دموکراسیخواه از شرایط بحرانی فعلی به سلامتی عبور کرد تا توان کافی برای روزهای آینده وجود داشته باشد. اتخاذ تصمیمی که در این شرایط سخت کمترین تفرقه را ایجاد کند، امری است که به دو عامل “رضایت نیروها” و “تحلیل اقناعی” نیاز دارد، پس میتوان با گفتگویی سازنده و طرح برنامههای حکومت برای به انفعال کشاندن حالت قهر حامیان جنبش سبز را توضیح داد و خنثی نمود. در این میان هم اصلاحطلبان و هم سبزها باید به حفظ انسجام در عین وفاداری به آرمانهای جنبش سبز بیشتر بیندیشند تا حرکاتی که شاید دستاوردهایی داشته باشد، اما در میان مدت بر اختلافات بیفزاید. در این باره بیشتر خواهیم نوشت.