دستور، ضرب و شتم و بازداشت

سیامک قادری
سیامک قادری

در دهمین سالروز حادثه کوی دانشگاه تهران و در پی فراخوان معترضان به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری، عصر پنج شنبه ۱۸ تیرماه ۱۳۸۸، هزاران تن از شهروندان تهران با حضور در خیابانها و میادین دست به تظاهرات اعتراض آمیز زدند.
تجمعات پراکنده از نقاط مختلف تهران گزارش می شود، اما نقطه آغازین تجمعات اعتراض آمیز، میدان انقلاب بود، جاییکه صدها مامور نیروی انتظامی توانستند هزاران نفری را که به نشانه اعتراض به تقلب گسترده در انتخابات در میدان گرد آمده بودند، به خیابانهای اطراف پراکنده سازند.
این اعتراض در چارچوب سلسله اعتراضات به موضوع تقلب در انتخابات و به مناسبت دهمین سالگرد حوادث ۱۸ تیر صورت گرفت و در جریان ان معترضان با سر دادن شعارهای “مرگ بر دیکتاتور” و “ زندانی سیاسی ازاد باید گردد”، از مسیرهای مختلف به سمت خیابان انقلاب و دانشگاه تهران حرکت کرده و تجمع‌هایی را برگزار کردند.
نیروهای ضد شورش، بسیجی و لباس شخصی با حمله به تظاهر کنندگان با باتوم و سلاح‌های سرد دیگر به ضرب و شتم آنها پرداخته‌اند و برای جلوگیری از هر گونه تجمع بزرگی، گاز اشک آور به سمت در بزرگ دانشگاه تهران شلیک کردند.
از دور صدای تیراندازی نیز شنیده می شد و به گفته شاهدان تعدادی از معترضان نیز پس از ضرب و شتم شدید بازداشت شدند.
جمعیت پراکنده شده در خیابانهای ۱۶ آذر، کارگر جنوبی و کارگر شمالی، جمال زاده و سلسبیل، با سردادن شعارهای الله اکبر، نسبت به تعرض نیروهای انتظامی به این تجمعات آرام واکنش نشان می دادند.
مردم به طرز آشکاری از نزدیک شدن به نیروهای سرکوب وحشت داشتند و دلیل ان را شاید به گسترش روزافزون شایعات در مورد کشتار معترضان در خیابانها مرتبط دانست که این روزها از حوزه شایعه به اخبار رسمی تایید شده تغییر یافته است.
همین وحشت باعث حفظ فاصله میان معترضان و نیروهای سرکوب شده بود، به گونه ای که نیروی انتظامی مجبور به استفاده از گاز اشک آور برای متفرق کردن مردم و پاکسازی خیابانهای تحت کنترل معترضان می شد.
حجم زیاد گاز اشک آور شلیک شده، موجب می شد تا معترضان برای فائق آمدن بر تنگی نفس و استنشاق، اینجا و آنجا، گله، گله اتش بر پا کنند.
میزان نیروهای انتظامی در میدان انقلاب به اندازه ای زیاد بود، که عملا هیچ تجمعی در خود میدان انقلاب که قرار بود محل تجمع معترضین باشد، شکل نگرفت.
نیروهای یگان ویژه ضد شورش در خیابان کارگر جنوبی به گروهی از جوانان حمله کرده برخی از آنان را دستگیر کرده و به پایگاه پلیس پیشگیری منتقل کردند.
انها به طرز اعجاب آوری، بازداشت شدگان را مورد ضرب و شتم قرار می دادند، گویی دستور، کاربست فوق العاده خشونت در منظر عمومی در سالروز ۱۸ تیر بود.
در میدان انقلاب ماموران خشمگین با حمله به یک خودروی سمند مرد مسنی را با باتوم مورد حمله قرار دادند که این تعرض منجر به واکنش نوجوان همراه پیرمرد شد و ماموران توانستند با تعقیب نوجوان چالاک، وی را در ضلع غربی میدان انقلاب متوقف کرده و مورد ضرب و شتم قرار دهند و نهایت بازداشت کنند.
این عملیات پلیس و برخورد با نوجوانی که به هواخواهی از پدر پیرش بلند شده بود، اعتراض شدید مردم ناظر را به دنبال داشت و به همین دلیل فوجی از نیروهای موتوری به مردمی که علیه نیروی انتظامی شعار می دادند، حمله برده و مردم را متفرق کردند.
تراکم نیروها در میدان انقلاب به حدی بود که مردم به طور خودجوش میدان ولی عصر را مقصد بعدی اعلام کرده و از طریق بلوار کشاورز - که ۲ هفته پیش شاهد تظاهرات سکوت جمعیت میلیونی معترض تهران بود - به سمت میدان ولی عصر حرکت کردند.
در میانه راه، معترضان گروه گروه شعارهایی همچون “مرگ بر دیکتاتور” و “الله اکبر ” سر می دادند و همین اقدام که باعث پیوستن بیشتر مردم به جمع معترضان می شد، منجر به برخورد خشن تر نیروها با معترضان شد.
نیروهای عمل کننده در بلوار کشاورز و میدان ولی عصر، بیشتر لباس شخصی های عضو بسیج و سپاه بودند که بعضا با موتورهای کراس خود، به جمع معترضان حمله می کردند.
خیابانهای فرعی منتهی به بلوار کشاورز،صحنه شکار جوانان از سوی پلیس بود. تعداد زیاد بازداشتی ها در این نقطه بر خلاف روزهای قبل که هدف پراکندن معترضان بود نشان از هدفی جدید داشت.
سراسر بلوار کشاورز را گاز اشک آوری غلیظ پوشانده بود و به همین دلیل میزان آتشهای افروخته در بلوار برای اجتناب از حالت خفگی بیشتر از سایر نقاط بود.
تراکم خودروها در این بلوار فضا را برای حمله یگان موتورسوار تنگ کرده بود و به همین دلیل بسیاری از معترضان به راحتی در این خیابان شعار داده و یا تجمع برگزار می کردند.
ماموران لباس شخصی پیاده، بی مهابا با باتوم به مردم معترض حمله می کردند و دهها تن از مردم معترض در این بلوار دستگیر شدند.
خودروهای عبوری و گرفتار شده در ترافیک نیز به نشانه همراهی با معترضان بوق خودروی خود را به صدا در آورده و به معترضان علامت پیروزی نشان می دادند.
یک عده جوان دارای محاسن با لباس پلنگی، خودرویی را که با بوق زدن اعتراض خود را نشان می داد، نشان کرده و ناگهان به وسط خیابان حمله کردند.
راننده جوان پژوی ۲۰۶ نقره ای در حالیکه سعی داشت از چنگال آنان فرار کند، ناگهان خود را در محاصره دهها تن از این نیروها و چندین موتور سوار دید که ابتدا با ضرباتی، چراغها و شیشه های خودرو وی را شکستند و سپس با باز کردن درهای خودرو، جوان راننده را پیاده کرده و به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند.
صاحبان خانه های خیابانهای فرعی بلوار کشاورز نیز در این میان به جوانانی که از دست نیروهای سرکوب گریخته بودند، پناه می دادند، چوب و کارتن برای آتش زدن نیز از جمله اقلامی بود که از این خانه ها به دست معترضان در خیابان می رسید.
در میدان ولی عصر تهران نیز اعتراضاتی بروز کرد اما حجم سنگین لباس شخصی ها و ماوران یونیفورم پوش اجازه تدام اعتراضات را نمی داد.
در آستانه میدان، خودروی حامل یک خانواده که زن جوانی را که از گاز اشک آور دچار خفگی شده بود، پناه داده بود، مورد حمله لباس شخصی ها قرار گرفت و با توم تمام شیشه های خودرو در مقابل چشمان وحشت زده زن و کودک خانواده خرد شد و خودرو و سرنشینانش در معیت نیروهای انتظامی به یکی از بن بست های اطراف میدان هدایت شدند.
در شمال میدان و در خیابان ولی عصر، زد و خوردهای پراکنده میان جوانان معترض و مردم به چشم می خورد اما به تدریج به سمت شمال، از حجم برخوردها کاسته می شد و مردم متعجب سر هر کوی و برزنی تجمع کرده بودند.
در میدان گلها بار دیگر ماموران موتور سوار با عده ای از اهالی محله گلها به زد و خورد پرداختند. دلیل این درگیری به آتش کشیده شدن یک شعار نوشته از ایت الله خامنه ای توسط جوانان معترض محله بود.
این درگیری و یورش نیروها به جوانان محله گلها باعث شد تا از سوی دیگر و از مرکز خرید قرل قلعه صدای فریاد جمعیت علیه نیروهای بسیج به هوا برخیزد.
این عده علاوه بر سردادن شعار “مرگ بر دیکتاتور” و “الله اکبر” شعار می دادند: “دولت جنایت می کند، مجلس حمایت می کند”.
یک دسته ۱۰ تا ۱۲ نفره از نیروهای لباس شخصی با حمله به مرکز خرید قزل قلعه، از نرده های محافظ آن بالا رفته و جمعیت معترض را که غافلگیر شده بودند، مورد ضرب و شتم قرار دادند.
در تقاطع خیابان کارگر شمالی و بزرگراه جلال آل احمد، صدها تن از نیروی های انتظامی و با لباس فرم، خیابان امیرآباد شمالی، محل کوی دانشگاه تهران را تحت کنترل داشتند.
به رغم اعلام تعطیلی کوی و دانشگاه تهران تا شهریور ماه، همچنان نیروهای انتظامی از آن بیم دارند تا اعتراضات شبانه اهالی این محل که سالهاست شاهد اعتراضات دانشجویی بوده اند، موج اعتراضات را به این نقطه نیز گسترش دهد.
در بلوار مرزداران افراد بسیج با توقف خودروهای خود در دو طرف بلوار یک مسیر یک خطه ایست و بازرسی برای گذر خودروها ایجاد کرده اند تا خودروهای عبوری به سمت مناطق مرکزی تهران را کنترل کنند. آنها مسلح به باتوم و سپر بودند و هدفشان شکار جوانانی بود که احتمالا از مناطق مرکزی شهر به سوی خانه های خود باز می گشتند.
صدها تن از جوانانی که چهار راه به چهار راه از میدان انقلاب تا میدان ازادی عقب رانده شده بودند، از میدان ازادی به سمت میدان صادقیه حرکت کرده و آنجا با موران نیروی انتظامی درگیر شده و شعارهایی هم سر دادند.
نظیر چنین گزارشهایی از تجمعات و اعتراضات مردمی، از میدان بهارستان در جنوب تهران، خیابان پیروزی در شرق، میدان فروسی در مرکز و میدان ونک در شمال نیز دریافت شد.
گفته شد که در تجمع میدان ونک گستره اعتراضات شدید تر و برخوردهای نیروهای انتظامی و ماموران لباس شخصی با مردم هم خشن تر بوده است و عده زیادی هم بازداشت شده اند.
تجمعات و اعتراضات که از ساعت ۴ بعد از ظهر آغاز شده بود تا ساعت ۱۰ شب هنگام مخابره این گزارش همچنان ادامه دارد و گزارشهای دریافتی از مناطق مرکز تهران حکایت دارد پلیس با توسل به بلندگو از مغازه داران می خواهد مغازه خود را تعطیل کنند.
همزمان امشب صدای الله اکبرهای مردمی که چندی بود کمتر و گاه در برخی از مناطق قطع شده بود در غرب تهران واضح تر و پر طنین تراز شب های قبل به گوش می رسد.
از مقابل زندان اوین خبر می رسد بیش از ۵۰۰ تن از خانواده هایی که از بازگشت فرزندان خود نومید شده بودند، در مقابل این زندان که تقریبا از یک ماه پیش به اسارتگاه معترضان به انتخابات تبدیل شده است تجمع کرده اند.
بر آورد حاضران از تجمع خانواده ها مقابل زندان اوین حکایت از دستگیری و بازداشت حدود ۳۰۰ دختر و پسر جوان در سالروز ۱۸ داشت.
ماموران حفاظت زندان اوین به خانواده های تجمع کننده گفته اند، که بازداشت شدگان به دلیل پر بودن ظرفیت زندان اوین به زندانی در جنوب تهران منتقل شده اند. با اینحال تا نزدیک صبح خانواده ها همچنان در انتظار دریافت خبری از فرزندان خود، اوین را ترک نکردند.