پرونده روز♦ سینمای ایران

نویسنده
کامبیز رحیمی

‏ابراهیم حاتمی کیا با ساختن فیلم دعوت از سینمای معترضی که عموما فضایی در رابطه با جنگ ایران و عراق داشت ‏فاصله گرفته و به یک ملودرام معمولی روی آورده است. تا اینجا هیچ اشکالی بر او وارد نیست. هرکارگردانی می تواند ‏بعد از مدتی سبک ونوع کار خود را تغییر دهد. اما باید دید تاوان این تغییرات تا چه اندازه است. تغییری که با برخورد ‏سرد و منفی منتقدان و استقبال تماشاگر عام روبرو شده است…‏

davat1.jpg

‎ ‎دعوت‎ ‎

کارگردان: ابراهیم حاتمی کیا. نویسنده: چیستا یثربی، ابراهیم حاتمی کیا. مدیر فیلمبرداری: تورج منصوری. طراح ‏صحنه: کیوان مقدم. موسیقی: محمدرضا علیقلی. بازیگران: مهناز افشار، محمدرضا شریفی نیا، سیامک انصاری، ‏گوهر خیراندیش، رضا بابک، نگار فروزنده، مریلا زارعی، فرهاد قائمیان، محمدرضا فروتن، سحر جعفری جوزانی، ‏ثریا قاسمی، کتایون ریاحی، آناهیتا نعمتی.‏

فیلم از 5 اپیزود تشکیل شده که محور همه آنها سقط جنین است. در داستان اول با یک ستاره سینما رو به رو هستیم که ‏نمی خواهد با بچه دار شدن موقعیت حرفه ای خود را از دست بدهد، اما شوهرش دوست دارد او کودک را حفظ کند. ‏داستان دوم به زندگی زوجی مهاجر و تنگدست می پردازد که استطاعت بزرگ کردن فرزندشان را ندارند. در داستان ‏سوم با زنی میانسال رو به رو هستیم که با وجود داشتن فرزند و نوه ناخواسته باردار می شود و همسرش می خواهد بی ‏توجه به عرف های اجتماعی فرزند را سقط نکنند. داستان چهارم به دکتر زنانی می پردازد که با لقاح مصنوعی صاحب ‏فرزند شده اما در می یابد همسرش در ارتباط با زنی که به او تخمک داده به وی خیانت کرده است. داستان آخر هم به ‏زن جوانی می پردازد که صیغه رئیس شرکت خود شده و حالا با آمدن کودکی ناخواسته، مرد زندگی خانوادگی خود را ‏در خطر می بیند.‏

‎ ‎ملودرام معمولی‎ ‎

ابراهیم حاتمی کیا با ساختن فیلم دعوت از سینمای معترضی که عموما فضایی در رابطه با جنگ ایران و عراق داشت ‏فاصله گرفته و به یک ملودرام معمولی روی آورده است. تا اینجا هیچ اشکالی بر او وارد نیست. هر کارگردانی می ‏تواند بعد از مدتی سبک ونوع کار خود را تغییر دهد. اما باید دید تاوان این تغییرات تا چه اندازه است.‏

حاتمی کیا در طول این سال ها توانسته بود به کارگردانی صاحب سبک بدل شود اما خود خواسته پس از توقیف فیلم به ‏رنگ ارغوان با ساختن فیلم به نام پدر، مجموعه حلقه سبز و همین فیلم دعوت تیر های خلاص را یک به یک به خود زد ‏و فاتحه سینمایش را خواند.‏

منتقدان هنوز به اظهار نظر رسمی درباره فیلم نپرداخته اند و تنها برخی با نوشتن چند یادداشت حاتمی کیا را ارزیابی ‏کرده اند. حاتمی کیا نیز با پیش بینی واکنش های منفی فرار به جلو کرده است. رضا درستکار در یاداشتی برای ‏روزنامه اعتماد نوشت که “نمی دانستیم نباید درباره حاتمی کیا و فیلمش که اثری غیر قابل قبول است اظهار نظر کرد. ‏همان بهتر که در این شرایط سینمایی نویسان به نوشتن درباره ورزش روی آورند.” امیرقادری هم در همین روزنامه ‏نوشت: “ما حاتمی کیا را دوست داریم اما دعوت ایستگاه ما نیست.” ‏

davat2.jpg

دکتر مصطفی جلالی فخر هم در وبلاگ خود نوشته است: “حاتمی‌کیا می‌کوشد تا با چند قصه و چند آدم، یکی از ‏جدی‌ترین و دشوارترین جدل‌های اخلاقی انسان را روایت کند: سقط جنین. شروع کاملا ناامیدکننده‌ای دارد (قصه شیدا) ‏که یک بازیگر (مهناز افشار) به دلیل حفظ موقعیت کاری، تصمیم به سقط می‌گیرد و البته همسرش موافق نیست و ‏ماجرا تا آخر در هوا می‌ماند (چون شیدای مجروح را سوار بالگرد امداد کرده‌اند!)…. ضمن این که این قصه و دو قصه ‏بعدی، در وجوه تماتیک فاقد چالش انسانی یا موقعیت نمایشی جدل برانگیزی‌ست. دو قصه‌ آخر، روایت‌های ‏درگیرکننده‌تری دارند و بازی‌های زارعی و ریاحی هم با تجربه‌ درک چنین موقعیتی هم‌طراز می‌شوند. سقط جنین ‏همچنان دشوار‌ترین مواجهه‌ انسان با مثلث اخلاق و دین و روان است و تا آخر خلقت هم چالش‌برانگیز باقی خواهد ‏ماند…دعوت سوم هم این است که این فیلم را دوبار نبینید که ممکن است به مخالف جدی فیلم تبدیل شوید!” این نویسنده ‏در مطلبی دیگر هم به رابطه حاتمی کیا با یک پیشگوی مذهبی به نام شمشیری اشاره می کند که جدل های بسیاری را ‏موجب شد.‏

به ادامه بحث خود بازگردیم فیلم به نام پدر یک اثر به ظاهر سئوال برانگیز اما در باطن احساساتی و رقت انگیز بود که ‏تماشاگر خود را به شکلی کاملا سطحی درگیر می کرد. مجموعه حلقه سبز نیز که به مسئله اهدای عضو می پرداخت ‏بدون هیچ گونه خلاقیت نمایشی بسیار کند و کشدار به نظر می رسید. دعوت نیز اگرچه قصد دارد با پرداختن به مسئله ‏سقط جنین حرف های مهمی را عرضه کند اما به دلیل نوع پرداخت و بافت داستان ها چیزی از حد مجموعه های ‏خانوادگی تلویزیون فراتر نمی رود.‏

‏ حاتمی کیا هم مانند بسیاری از کارگردان های دیگر همچون کمال تبریزی امثال بر ساده خیالی مخاطب موج سواری ‏کردند و حاضر شدند اعتبار چندین ساله خود را به گیشه ها بفروشند. حاتمی کیا منتقدان را نهیب می زند که من این فیلم ‏را برای مخاطب عام ساخته ام و این مخاطب هم به خوبی از کار استقبال می کند. این شعار دقیقا همان چیزی است که ‏مسئولین امور سینمایی ارشاد آن را توقع دارند. آثاری به ظاهر پر طمطراق اما در عمل خنثی که تماشاگر را فریب می ‏دهد. فیلمی با بازیگران پرشمار که تماشاگر را به سالن می کشاند و در عمل تنها او را سرگرم می کند.‏

davat3.jpg

حاتمی کیا می گوید که من در این فیلم از 5 زاویه یک موضوع را نگریسته ام و با اینکه مچم در همان اپیزود دوم برای ‏تماشاگر باز می شود اما مخاطب در سالن می ماند تا به 3 داستان دیگر هم گوش کند. بله این اتفاق رخ می دهد اما ‏تماشاگر امروز عادت کرده که به چگونه گفتن و حتی به زعم حاتمی کیا پیام فیلم هم توجه نمی کند. تماشاگر امروز ‏دوست دارد بداند که پیرنگ داستان چه می شود. اینکه در نهایت سرنوشت داستان چه شد؟ آیا قهرمان داستان پیروز می ‏شود یا شکست می خورد. این نیز حاصل تربیت او در سریال های تلویزیونی است. تماشاگری که آنقدر سریال های 90 ‏قسمتی سبک دیده و به آنها عادت کرده که دیگر در سالن سینما دنبال فیلم خوب نیست. او فقط می خواهد سرگرم شود و ‏کارگردان فیلم دعوت توانسته او را سرگرم کند. اما تمام هدف حاتمی کیا از فیلم ساختن فقط سرگرم کردن تماشاگر است. ‏اگر نیت این بوده که به همان بحث تیر خلاص می رسیم و باید به مسئولین سینمایی تبریک گفت که توانسته اند ‏کارگردانی دیگر را علی رغم خودی بودن به فیلمسازی خنثی بدل کنند.‏

اگر هم نه فیلمساز فکر می کند حرف های مهمی برای بیان داشته و به معضلی مهم پرداخته است که نشانه هایش در فیلم ‏دیده نمی شود. به طور مثال در اپیزود دو جوان شهرستانی که می خواهند فرزند خود را سقط کنند و در اثر یک آشنایی ‏تصادفی سر از منزل زنی در می اورند که قصدش نجات این گونه بچه هاست حاتمی کیا به مبتذل ترین شکل ممکن ‏داستان خود را بیان می کند. لهجه ناپخته و خنده دار فروتن و جعفری جوزانی بیش از آنکه از آنها شخصیت بسازد به ‏کاریکاتور بدل شان می کند. فیلم در تمامی داستان ها از ضعف شخصیت پردازی رنج می برد. آدم ها می آیند و می ‏روند بدون اینکه دلیل معینی برای انجام کار خود داشته باشند. آنها همانقدر در بارداری شان بی هدف و نا خواسته بوده ‏اند که در سقط آنها هم به دنبال عرف جامعه و باید و نباید های اطراف اند. تمام زن ها در این فیلم بیشتر به کاریکاتور و ‏شمایل یک زن می مانند. حاتمی کیا با اعلام ضمنی برائت از فیلم های قبلی خود دوست دارد این سینما را ادامه دهد. اما ‏به طور حتم نمی تواند او را به مقصود برساند.‏