پرونده روز2♦ سینمای ایران

نویسنده
نوشین جعفری

‏‏”ابراهیم حاتمی‌کیا تفاوت کرده است”. این جمله شاید اولین جمله‌ای است که تمام سینما دوستان پس از دیدن دعوت به ‏خود و اطرافیانشان گفته‌اند. “دعوت” فیلم جدید در حال اکران ابراهیم حاتمی‌کیا، متفاوت‌ترین فیلم اوست که بیشتر با ‏نقدهای منفی از سوی منتقدان روبرو شده است. اگر مانند مسعود فراستی فیلم دعوت را فیلمی بدانیم که جای هیچ گونه ‏نقد و تفسیر باقی نمی‌گذارد پس باید درباره چه سخن بگوییم؟ ‏

davatnegahb.jpg

چند نگاه به فیلم دعوت و حواشی آن‏

‎ ‎چگونه یاد گرفتم دست از جنگ بردارم و به زن ها عشق بورزم‏‎ ‎

ابراهیم حاتمی کیا متولد اول مهرماه 1340 تهران، فارغ التحصیل رشته فیلمنامه نویسی از دانشکده سینما و تئاتر ‏دانشگاه هنر است. او فعالیتش را از سال 1360 به عنوان فیلمبردار در گروه تلویزیونی “روایت فتح” آغاز کرد و با ‏دستیاری فیلم “توهم” در سال 1364 وارد سینما شد. حاتمی کیا اولین فیلم بلندش با نام “هویت” را در سال 1364 ‏ساخت. با فیلم های “دیده بان” در سال 1367 و “مهاجر” در سال 1368 نظر اغلب منتقدان سینما را به خود جلب کرد ‏اما با فیلم “از کرخه تا راین” در سال 1371 بیش از پیش شناخته شد و با فیلم “آژانس شیشه ای” در سال 1376 به اوج ‏خود رسید. او برای این فیلم سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه و بهترین کارگردانی در شانزدهمین جشنواره فیلم فجر را از ‏آن خود کرد.‏

وی که به عنوان کارگردانی مولف و تأثیر گذار در ژانر دفاع مقدس در سینمای ایران شناخته می شود و بسیاری از ‏منتقدان او را بهترین فیلمساز دفاع مقدس می دانند تا کنون 15 فیلم سینمایی را در پرونده خویش ثبت کرده است.‏

‏”به رنگ ارغوان” سیزدهمین فیلم سینمایی حاتمی کیا در سال 1383 توقیف شد. او پس از این اتفاق فیلم “به نام پدر” ‏را در سال 1384 کارگردانی کرد. عده ای معتقدند حاتمی کیا با این فیلم از سینمای دفاع مقدس خداحافظی کرد.‏

اما ساخته جدید حاتمی کیا با نام “دعوت” فیلمی اجتماعی است که ساختاری اپیزودیک دارد و به سوژه “سقط جنین” ‏پرداخته است. فیلمنامه ی این اثر را ابراهیم حاتمی کیا به اتفاق چیستا یثربی نوشته و از پنج اپیزود مجزا و متفاوت ‏تشکیل شده که پنج حکایت از زنانی از طبقات اجتماعی گوناگون است که باردار شده اند و برخوردهای متفاوتی در ‏مقابل همسرانشان با این موضوع دارند…‏

حاتمی کیا درباره تولید این فیلم می گوید: اوایل سال 1386 تحقیقات در مورد موضوع سقط جنین را برای ساخت یک ‏فیلم سینمایی به گروهی محقق واگذار کردیم. تحقیقات میدانی از جنبه های حقوقی و اجتماعی انجام شد و اصل آن رسیدن ‏به قصه های اولیه بود. در این زمان بود که چیستا یثربی به ما پیوست و به دلیل نزدیکی دیگاهمان احساس کردم بهتر ‏است کار نگارش را به او بسپارم.‏

‎ ‎حاشیه ها:‏‎ ‎

‏1ـ “دعوت” در ابتدا فیلمنامه ای هفت اپیزودی بود که یک اپیزود قبل از شروع فیلمبرداری کنار گذاشته شد و اپیزود ‏دیگری به نام “دانشجو” که لیلا اوتادی و پژمان بازغی بازیگران آن بودند برای اکران عمومی حذف شد.‏

حاتمی کیا در خصوص دلیل حذف این اپیزود گفت: به نظرم متن، بازی ها و حتی کارگردانی آن چندان موفق از آب ‏درنیامد. ضمن اینکه ما باید فیلم را در مدت زمان معقول فیلم سینمایی حدود 100 تا 110 دقیقه جمع می کردیم. در این ‏شرایط باید یک اپیزود قربانی می شد که با توجه به دلایلی که برشمردم، این اپیزود را از فیلم حذف کردیم.‏

‏2ـ یکی از جنجال هایی که پس از اعلام اسامی بازیگران مورد نظر حاتمی کیا برای فیلم “دعوت” به وجود آمد از سوی ‏هواداران و منتقدان ابراهیم حاتمی کیا بود. عده ای معتقد بودند که انتخاب بازیگرانی همچون مهناز افشار و سیامک ‏انصاری و… پشت کردن حاتمی کیا به سینمای ارزشی اش است.‏

‏3ـ بنا بود “دعوت” از سوم مهرماه در گروه سینمایی آفریقا اکران شود که به دلیل آماده نبودن کپی های این فیلم برای ‏ارسال به سینماها اکران آن تا عید فطر به تعویق افتاد اما برای اینکه این فیلم مشمول جریمه نشود تا عید فطر تنها در ‏سینما آفریقا به نمایش درآمد و توانست حدود 20 میلیون تومان بفروشد. طبق قوانین اگر تهیه کننده ای در موعد مقرر ‏اقدام به اکران فیلمش نکند، مشمول جریمه خواهد شد.‏

‏4ـ تیزرهای مختلف این فیلم با حضور بازیگران فیلم که مردم را به تماشای فیلم دعوت می کنند به صورت مداوم از ‏تلویزیون پخش می شود.‏

‏5ـ حاتمی کیا با فیلم دعوت، رکورددار جشن سینمای ایران شد. وی با فیلم “دعوت”، نامزد دریافت هشت تندیس بخش ‏های اصلی جشن سینما ایران شد. فیلم جدید حاتمی کیا در بخش های بهترین فیلم، کارگردانی، فیلمنامه، بهترین بازیگر ‏نقش اول زن، بهترین فیلمبرداری، چهره پردازی، موسیقی متن و صدابرداری نامزد دریافت تندیس جشن سینمای ایران ‏شد که از این میان گوهر خیراندیش تندیس بهترین بازیگر نقش اول زن را بدست آورد.‏

‏6ـ اکران خصوصی “دعوت” با حضور سیدمحمد خاتمی به عنوان میهمان ویژه و جمعی از سینماگران در مجموعه ‏فرهنگی آسمان برگزار شد. کمال تبریزی، محمدعلی نجفی، علی معلم، ثریا قاسمی، بهرام بهرامیان، مهناز افشار، ‏آناهیتا نعمتی، مرتضی رزاق کریمی، مصطفی رزاق کریمی، مهدی کریمی، مجید مشیری، نگار فروزنده و سیما ‏تیرانداز از جمله میهمانان این مراسم بودند.‏

حاتمی کیا در این نشست گفت: نفس تماشاگر اینقدر برای من محترم است که وقتی پس از چند سال دوری از سینما الآن ‏اینجا هستم به هیچ چیز جز او نمی توانم فکر کنم.‏

‏7ـ حاتمی کیا در نشست مطبوعاتی فیلم “دعوت” که در دفتر حک فیلم برگزار شد، گفت: چندان مایل نیستم کودکان به ‏تماشای این فیلم بنشینند و مایل بودم در تبلیغات آن ذکر می شد فیلم برای بالای ۱۸ سال است. اما چون این کار را ‏فریدون جیرانی برای یکی از فیلم هایش کرده و وجهه تبلیغاتی بدی گرفته بود، از آن صرف نظر کردم. گرچه معتقدم ‏‏”دعوت” بسیار پاستوریزه تر از برنامه های تلویزیون جمهوری اسلامی ایران است و می توان آن را فیلمی اخلاق گرا ‏دانست.‏

‎ ‎منتقدان چه می گویند؟!‏‎ ‎

از زمان شروع اکران عمومی فیلم سینمایی “دعوت” منتقدان به تحلیل و نقد این فیلم پرداختند که ترجیع بند تمام آنها “پا ‏گذاشتن حاتمی کیا به دنیایی جدید و کاملاً متفاوت از آثار پیشین” این کارگردان است.‏

سعید مروتی در مطلبی که در همشهری آنلاین منتشر کرد “دعوت” را پاسخ به آن هایی می داند که “به نام پدر” را ‏فیلمی کهنه با آدم های تکراری خواندند. او با اشاره به اینکه “دعوت” بعد از “ارتفاع پست” و “به رنگ ارغوان” ‏سومین اثر حاتمی کیاست که به دور از فضای جبهه و آدم های جنگ جلوی دوربین رفته است، می افزاید: “چه کسی ‏می‌توانست تصور کند حاتمی‌کیا روزی درباره سقط جنین فیلم بسازد؟ تصویرگر مردان سلحشور و آرمان‌گرا، حالا در ‏فیلم تازه‌اش به زن‌ها اهمیت داده و مردان را در حاشیه قرار می‌دهد. حاتمی‌کیا با فیلم تازه‌اش، تماشاگر را به تماشای ‏دنیایی تازه “دعوت” می‌کند؛ دنیایی که ارتباطی با “از کرخه تا راین” و “آژانس شیشه ای” ندارد.“‏

وی “دعوت” را حاصل تلاش فیلمسازی می داند که سعی می‌کند با زمانه جلو بیاید، از پیرامونش غافل نباشد و به ‏رخدادهای جامعه واکنش نشان دهد اما در ادامه می افزاید: “اینکه دستاورد او در این رویکرد تازه چه اندازه قابل توجه ‏است یک بحث است و شجاعت فیلمسازی که این ریسک را می‌پذیرد که خود را از تمام مولفه‌های موفق و ‏امتحان‌پس‌داده‌اش، خلع‌سلاح کند یک بحث دیگر. چنین جسارتی اگر در نحوه نگاه به معضل سقط جنین نیز به خرج داده ‏می‌شد، حالا “دعوت” بسیار تماشایی‌تر از این می‌شد که حالا هست.“‏

مروتی این فیلم را یک اثر اجتماعی کاملاً اخلاقی می داند که با روایت 5 داستان کوتاه، تجربه‌ای در بیان موجز نیز به ‏شمار می‌آید اما این نکته را نیز ذکر می کند که: “این اپیزودها فراز و نشیب‌هایی دارند و یکدست به نظر نمی‌رسند. ‏همین‌طور که در به‌کارگیری بازیگران نیز این فرازونشیب‌ها مشاهده می‌شود.“‏

وی در خصوص بازی بازیگران این فیلم معتقد است مریلا زارعی و گوهر خیراندیش بازی‌های خوبی دارند اما برخی ‏از بازیگران متناسب با نقش به نظر نمی‌رسند و یا در اجرا نتوانسته‌اند خاطره خوش بازی‌های درخشان آثار قبلی ‏حاتمی‌کیا را زنده کنند. مروتی یکی از نقاط ضعف “دعوت” را محمدرضا فروتن در نقش یک کارگر لر می داند و ‏اظهار می دارد مهناز افشار با بازی اغراق‌آمیزش، عملاً نتوانسته ظرایف کاراکتر را درست از کار دربیاورد.‏

سعید مروتی در پایان تحلیلش از “دعوت” می نویسد: “برخلاف اغلب آثار قبلی فیلمساز، این‌بار مردان در حاشیه ‏نشسته‌اند و زنان در کانون ماجرا قرار گرفته‌اند. فیلم از این منظر می‌تواند مخاطبان تازه‌ای را برای حاتمی‌کیا دست و ‏پا کند، هر چند که بعید به نظر می‌رسد دوستداران سینمای او، با این فیلم چندان ارتباط برقرار کنند. آنها همچنان ‏آرزومندند که حاتمی‌کیا بازهم بتواند فیلم خوب بسازد.“‏

محمد متوسلانی کارگردان فیلم “جستجوگر” و از داوران دوازدهمین جشن خانه سینما نیز در ارزیابی خود از حضور ‏کارگردانان مطرح در جشن امسال، گفت: فیلم هایی نظیر “دعوت” ساخته ابراهیم حاتمی کیا جزو آثار مطرح به نمایش ‏درآمده امسال بود که البته نتوانست انتظارات را برآورده کند.‏

محمدحسن ساکی نیز در مطلبی تحت عنوان “پنج قلوی نارس” که در شماره 75 نشریه “صنعت سینما” به چاپ رسیده ‏است به نقد “دعوت” پرداخته است. وی در آغاز این تحلیل اظهار داشته: “نام حاتمی کیا آنقدر بزرگ است که بر روی ‏هر فیلمی باشد برای ما کفایت می کند که به دیدنش برویم. حالا به این نام اضافه کنید خیل کثیری از ستارگان سینما و ‏باز اضافه کنید موضوع جنجالی سقط جنین را. روی کاغذ همه چیز برای دیدن فیلمی متفاوت و پرمخاطب آماده است. ‏اما روی پرده چنین اتفاقی رخ نمی دهد.“‏

وی در ادامه اپیزودهای مختلف فیلم را بررسی کرده و معتقد است از همان دو اپیزود اول (با بازی مهناز افشار و ‏سیامک انصاری ـ محمدرضا فروتن، سحر جعفری جوزانی) می توان فهمید بنیادی ترین معضل فیلم عدم ارتباط میان ‏اپیزودها است. ساکی دو اپیزود اول را در حد فیلم های کوتاه آماتورگونه می داند. از دید او اپیزود سوم (با بازی گوهر ‏خیراندیش و رضا بابک) قابلیت یک فیلم بلند را دارد اما نمی تواند از قابلیت های خود استفاده کند.‏

او با اشاره به قوی بود اپیزود چهارم، این اپیزود (با بازی کتایون ریاحی و مجید مشیری) را بهترین اپیزود فیلم می داند ‏و معتقد است مخاطب بر پرده ی سینما می خواهد آن زندگی را که تجربه نکرده ببیند در حالی که در این بخش با چند ‏دیالوگ ساده سر و ته قضیه هم می آید.‏‎ ‎

این منتقد اپیزود پنجم (با بازی مریلا زارعی و فرهاد قائمیان) را هم در حد تبدیل شدن به یک فیلم بلند می داند که ‏فیلمساز نتوانسته از ایده ی خود بهره کافی ببرد و به نوعی آن را می سوزاند.‏

ساکی در انتها در خصوص اپیزودی که حذف شده این سوال را مطرح می کند که “با توجه به عدم ارتباط قسمت ها آیا ‏واقعاً آن اپیزودی که حذف شده ضعیف ترین بوده یا اینکه چون در اپیزودهای دیگر بازیگران پولسازتری بودند، ‏مصلحتی دیگر حکم می کرد؟” و با این جمله مطلبش را پایان می دهد: “کودک یا باید هفت ماهه به دنیا بیاید یا نه ماهه. ‏زایمان در ماه هشتم خطر مرگ کودک را دارد.“‏

امیر قادری از دیگر کسانی است که “دعوت” را نقد کرده است. وی در خصوص آدم های موثر فیلم می گوید بازیگران ‏زن فیلم کم کم بر فیلم سایه می اندازند و بازی اغراق شده شان اغلب تأثیر منفی می گذارد؛ اما در نهایت به نظر می ‏رسد فیلم را صاحب شده اند.‏

این منتقد سینمای ایران در شماره ی 66 هفته نامه “شهروند امروز” در بخش راهنمای فیلم با اشاره به صادقانه بود فیلم ‏‏”دعوت” و اولین کار کارنامه کارگردانش که صریح و بی حاشیه به فضای اجتماعی معاصر شهری گریز زده، نظرش ‏را اینچنین بیان کرده است: “این شاید ضعیف ترین فیلم کارنامه ابراهیم حاتمی کیا باشد با این وجود باور کنید از “به نام ‏پدر” فیلم امیدبخش تری است.“‏

وی نکته مثبت فیلم را ارتباط خوب کارگردان با بازیگرانش ارزیابی می کند و معتقد است اگرچه قرار نیست بازی ‏خیلی خوبی ببینیم اما اغلب بازیگران با تمام وجود در برابر دوربین حاتمی کیا ظاهر شده اند و خودشان را در اختیار ‏داستان قرار داده اند.‏

بر خلاف امیر قادری، سحر طلوعی که معتقد است حاتمی کیا خنثی و آرام شده و تنها ژست اخلاقی می گیرد در وبلاگ ‏شخصی اش ابراهیم حاتمی کیا را متهم می کند که دروغگوترین و ریاکارترین فیلمش را تحویل تماشاگر می دهد و می ‏نویسد: «حاتمی کیا بی آن که روی فضای پر از نفرت و کینه دور و بر نوزاد زوم کند یا دست کم حواسش به فضای ‏پیرامونی او باشد، فقط نوزاد را به زور وارد داستان می کند. ای کاش این فضا فقط به همان اندازه زمستان و سرما و ‏برف موجود در فیلم خشن و سرد باشد. نوزاد ناخوانده حاتمی کیا با پدری رو به رو خواهد شد که او را نمی خواهد (پدر ‏اپیزود پنجم). با مادری طرف است که در آن مقطع زمانی به کارش بیشتر علاقمند است تا بچه (مادر اپیزود اول). با ‏خواهرانی طرف است که او را مایه بی آبرویی خانواده شان می پندارند (خواهران اپیزود سوم). با این وضعیت نوزاد ‏‏”باید” متولد شود، چون “هدیه خدا است”. این پیام اخلاقی حاتمی کیا برای بیننده است. دست حاتمی کیا همین جا رو می ‏شود. ریاکاری اش همین جا لو می رود. ثریا قاسمی فیلم چقدر به آدم های دنیای خارج از فیلم شباهت دارد؟ او بیشتر ‏دستپخت تخیلات نویسنده است تا واقعیت.»‏

اما ساسان امیرکلایی در یادداشتی در “سایت سینمای ما” نوشته است: « حقیقت اینست که هر اتفاقی که در فیلمهای ‏حاتمی کیا می افتد، ما به ازای بیرونی دارد. برای پیش بینی اینکه در دعوت آدم ها چه می کنند باید زمانه ی حال را ‏دریافت؛ هر اتفاقی که در جامعه می افتد در فیلم حاتمی کیا نمود پیدا می کند.»‏

فواد آرام یکی دیگر از نویسندگان سایت سینمای ما هم دعوت را فیلمی ملال آور می داند اما معتقد است این اثر چندان ‏هم ناامیدکننده نیست: «یادمان باشد او همه این چیزها را برای اولین بار می آزماید. پس چشم به راه آینده می مانیم تا ‏ببینیم پس از دعوت چه خواهد شد.»‏

وی “دعوت” را در چند مورد در میان آثار حاتمی کیا صفت اولی می داند: «اولین همکاری با یک فیلمنامه نویس زن/ ‏حضور محوری زن ها، اولین فیلم شهری، اولین همکاری با ستاره ها» و می نویسد: «حاتمی کیای پیام رسان می ‏خواهد پاکی و سفیدی را از دل جامعه ای که راستش چندان پاک و سفید نیست نشان مان دهد. می خواهد هیچ کودک ‏معصومی قربانی نشود. ولی ما که در بطن این جامعه زندگی می کنیم و می دانیم خیلی از صحنه های حقیقی به سیاهی ‏فید می شوند چگونه با دعوت کنار بیاییم؟ آنچه حاتمی کیا نشان می دهد جامعه ای است آرمانی. اتوپیای او اتوپیای ما هم ‏هست. اما این اتوپیا با نمایش غیرواقعی فضای امروز محقق نخواهد شد. برای همین هم بعد اجتماعی دعوت ـ به رغم ‏سوژه حساسش ـ گزنده نیست.»‏

پرویز نوری هم با نقد این فیلم در شماره 68 هفته نامه “شهروند امروز” “دعوت” را خالی از حس و حال دانسته و ‏نوشته است: «ابراهیم حاتمی کیا به گونه ای ناگهانی از فیلم های سخت مردانه (چون “دیده بان”، “مهاجر” و “از کرخه ‏تا راین”) به یک فیلم کاملاً زنانه “دعوت” خیز برداشته است. عیبی هم ندارد. بسیاری از فیلمسازهای دیگرمان هم ‏سراغ این نوع فیلم رفته اند و اتفاقاً موفق هم بوده اند. اما این فیلم حاتمی کیا ـ اگر آن را با کارهای شاخص او قیاس ‏نکنیم ـ خوب نوشته و نسبتاً خوب هم کارگردانی شده است… تم انسانی “دعوت” حاتمی کیا که می گوید سقط جنین بد ‏است و خداوند بچه را به این دنیا دعوت کرده ـ هر چند واضح و مبرهن ـ اما از طریق قصه هایی که سنجیده در سرما و ‏برف می گذرد، با فیلمنامه ای جمع و جور، با فیلمبرداری یکدست، با بازیگرانی مناسب، با طراحی و رنگ و ‏کارگردانی حساب شده، انگار این فیلم شیک و فمینیستی چیزی کم و کاست ندارد. چرا، فقط یک چیز؛ حس و حال»‏

علی عمادی نیز در مطلبی که تحت عنوان “سرمایه ای که یک شبه به دست نیامد” در همشهری آنلاین منتشر کرده است ‏با اشاره به اعتماد مخاطبان به حاتمی کیا تصمیم نهایی در خصوص “دعوت” را بر عهده ی مخاطب گذاشته است: ‏‏«حالا ابراهیم حاتمی‌کیا با فیلمی متفاوت از کارنامه خود دوباره به سینما بازگشته است. “دعوت” مانند هیچ‌کدام از ‏فیلم‌های دیگر او نیست. تماشاگران حق دارند از فیلم خوششان بیاید یا برعکس. اما از حالا زود است تا درباره اعتمادی ‏که حاتمی‌کیا توانسته در جلب مخاطبان خود به‌دست آورد، قضاوت کرد. مسلماً آنهایی که دوست دارند حاتمی‌کیا را مال ‏خود کنند از دیدن چنین فیلمی جا می‌خورند اما باید دید داوری مردم از فیلم چیست؛ آیا هنوز آنها ردپای صداقت را در ‏آخرین ساخته او می‌یابند یا از حاتمی‌کیا هم دلزده می‌شوند؟ زمان همه چیز را معلوم می‌کند.»‏

سایت خبری الف هم در مطلبی با عنوان «دعوت فیلمی که یک بار دیدن آن هم مشقت بار است» انتقادهای تندی را به ‏فیلم جدید حاتمی کیا وارد کرده و نوشته است؛ «به جرأت می توان گفت حاتمی کیا در آثار اخیر خود چه در تلویزیون و ‏چه اینک در سینما به وضوح ناموفق عمل کرده است.‏

اگر نیش و کنایه های غیرمنصفانه زمانی باعث شد کارگردان مهاجر، از کرخه تا راین، بوی پیراهن یوسف، آژانس ‏شیشه یی، روبان قرمز و ارتفاع پست تصمیم بگیرد دیگر فیلم جنگی نسازد، اما واقعیت تلخ ضعف فاحش آثار اخیر به ‏مراتب دردناک تر از انتقادات نرم گذشته است.» نویسنده این سایت در پایان از حاتمی کیا خواسته است بار دیگر به ‏سینمای جنگ بازگردد.‏

اما در مطلب دیگری که به قلم امیرحسین تمنایی در سایت “الف” منتشر شد، تمنایی نوشته است: «در مورد “دعوت” ‏دو نوع نقد با هم پیوند دارد: الف ـ نقد فیلم، ب ـ نقد سازنده فیلم.»‏

وی این نکته را مورد توجه قرار داده که اکثر کسانی که این روزها به نقد “دعوت” می پردازند معتقدند موضوع فیلم، ‏موضوع قابل تأملی است ولی این فیلم را ابراهیم حاتمی کیا نباید می ساخت.‏

او در ادامه می نویسد: «علاقه مندان به سینما نیز باید به این نکته توجه داشته باشند که حاتمی کیا یک کارگردان است و ‏حق دارد هر فیلمی بسازد. یک روز از جنگ گفته امروز از اخلاق می گوید. تصور مخاطبان از حاتمی کیا باید یک ‏تصور “انعطاف پذیر” باشد نه یک تصور قالبی غیر قابل تغییر.»‏

تمنایی حاتمی کیا را سرمایه ی ملی می نامد که نباید او را تخریب کرد و نوشته است: «حاتمی کیا هر چند مختار است و ‏آزاد است به عنوان کارگردان هر فیلمی بسازد اما نباید از یاد ببرد که مخاطبش به محض شنیدن اسم حاتمی کیا، نامهایی ‏چون آژانس شیشه ای، از کرخه تا چهره عباس حیدری و حاج کاظم و سلحشور به ذهنش می آید و مخاطبش نمی تواند ‏حاتمی کیا را بدون آژانس و… تصور کند. اگر محمدحسین لطیفی بعد از روز سوم که فیلمی با موضوع جنگ است، ‏توفیق اجباری را که یک فیلم تجاری است را می سازد، مخاطب و منتقدان آنرا پس نمی زنند و این همه انتقاد نمی کنند و ‏این فرق حاتمی کیا با بقیه کارگردانان است. نکته ای که شاید کارگردان مولف ما باید کمی بیشتر به آن فکر کند!»‏

علی باقرلی نویسنده ی سایت انتخاب از دیگر کسانی است که در مطلبی با عنوان “می خواهم زنده بمانم!” ابتدا آثار ‏سینمایی حاتمی کیا قبل از “دعوت” را به دو دسته کلی تقسیم می کند و در ادامه ذکر می کند: «حاتمی کیا برای اولین ‏بار سعی کرده یک فیلم تلخ با دیدگاه اجتماعی بسازد. ولی آیا این تفاوت برای او امتیاز مثبتی محسوب می شود یا نقطه ‏ضعف؟ البته اینکه فیلمسازی بخواهد تجربه گرا باشد و قدرت ریسک در عوض کردن ساختار فیلم - و سینمایش - را ‏داشته باشد، فی نفسه چیز خوبی است که می شود اسمش را «جسارت» گذاشت، اما این جسارت زمانی ارزشمند است ‏که فیلمساز، شناخت لازم را از آن مدیوم یا مضمون داشته باشد و نتیجه کار، اثری منسجم و قابل قبول از آب دربیاید که ‏این مؤلفه متأسفانه به هیچ وجه در “دعوت” دیده نمی شود و فیلم به بدترین و ضعیف ترین کار حاتمی کیا تبدیل شده و ‏این از کارگردان توانمند و آزمون پس داده موفقی چون او بعید است.»‏

وی معتقد است ساختار «اپیزودیک» کار (که حاتمی کیا برای اولین بار از آن استفاده کرده است) بیشترین لطمه را به ‏انسجام روائی فیلم وارد کرده و نکته تعجب برانگیز اینجاست که اتفاقاً حاتمی کیا یک فیلمساز داستان گو است و در این ‏زمینه تبحر فراوانی دارد. اما در این فیلم، ما با داستانک های زیادی رو به رو می شویم که بعضی از آنها می توانستند ‏ایده اولیه جذابی برای ساختن یک فیلم کامل باشند ولی در اینجا همه آنها بدون هیچ نتیجه گیری، عقیم می مانند که در ‏نهایت مخاطب را با یک اثر مغشوش و سردرگم رو به رو می کنند، ضمن اینکه، داستانک ها از لحاظ روایی نیز هیچ ‏ربطی به هم ندارند و هیچ کدام تکمیل کننده دیگری نیستند.‏

باقرلی شروع فیلم را خوب قلمداد می کند اما این موضوع را مطرح می کند که در جایی که مخاطب منتظر نتیجه است ‏داستان قطع می شود و اپیزود دوم شروع می شود.‏

او بازی محمدرضا فروتن را تصنعی و نچسب می داند و اپیزود دوم فیلم را بدترین اپیزود فیلم می نامد. وی معتقد است: ‏‏«به دلیل پرداخت نکردن درست داستانک ها در عمل نتوانسته به ساختار درهم فیلم نظمی مؤثر ببخشد. از مشکلات دیگر ‏فیلم آن است که اپیزودها از لحاظ مدت نمایش و جذابیت یک دست نیستند و از لحاظ درجه خوبی و بدی در نوسانند.»‏

علی باقرلی در نهایت می نویسد: «جان کلام اینکه این مضمون و این جنس سینما، از دنیای حاتمی کیا دور است و به ‏گروه خونی او نمی خورد و فتح گیشه برای این فیلمساز برجسته ما، نباید به قیمت از دست رفتن اعتبار وی باشد. زمان ‏نشان داده که وی فیلمساز باهوشی است و مطمئناً او با تمرکزی دوباره می تواند جایگاه معتبرش در سینما را حفظ کند.»‏

سعید احمدی پویا نیز در وبلاگ (هست شب) در مطلبی تحت عنوان “همیشه، یک پای قضیه می لنگد” به نقد “دعوت” ‏پرداخته و نوشته است: «نکته‌ی قابل ذکر، فرض اشتباهی‌است که فیلم بر روی آن استوار شده است. فیلم پنج زنی را به ‏تصویر کشیده‌است که کودکشان سقط نشد و مادر و کودک سالم ماندند. بنا به آمار سازمان بهداشت جهانی در هر ساعت ‏‏30 زن بر اثر سقط جنین غیر پزشکی می‌میرند و این آمار گاه روزانه به 750 نفر می‌رسد. با این توضیح، آیا این فیلم ‏خیلی غیرواقعی جلوه نمی‌کند که هیچ‌گونه همذات‌پنداری را در ذهن مخاطب برنمی‌انگیزد و مخاطب احساس می‌کند که ‏فیلم با هر ترفندی‌ می‌خواهد اعلامیه‌ای بر علیه “سقط جنین” باشد، بدون آن که زوایای آن کاویده بشود و نتیجه‌‌گیری به ‏مخاطب واگذار شود. شاید این بار کارگردان مولف سینمای ایران، سوژه بکری برای فیلم یافته‌است و از فضاهای ‏همیشگی خود فاصله گرفته‌است، اما برای آن که از جنس آدم‌های قصه‌اش نیست و دنیای او با آنها فاصله نجومی‌ دارد، ‏نتوانسته است قصه آنها را خوب تعریف کند و به قول شازده کوچولو، همیشه، یک پای قضیه می‌لنگه!»‏

در کنار تمام این ها روزنامه ی اعتماد ملی در مطلبی با عنوان “دعوت به گفت‌وگو درباره موضوعی مهم که مسکوت ‏گذاشته شده است” به نقد “دعوت” پرداخته است.‏

نویسنده ی این تحلیل ابراهیم حاتمی‌کیا را فیلمساز مهمی می داند که بخشی از اهمیتش را از موضوع‌هایی می‌گیرد که ‏درباره‌شان فیلم می‌سازد و حاتمی کیا را از معدود کارگردانانی می داند که در فیلم‌هایش درباره چیزهایی حرف می‌زند ‏که به “مساله” تبدیل شده‌اند و برای همین موضوع‌های مطرح شده در فیلم‌های او قابلیت این را دارند که به موضوع ‏گفت‌وگوهای عمومی اجتماعی و حتی سیاسی تبدیل شوند. وی در ادامه می نویسد: «اما این سخن بدین معنا نیست که ‏پاسخی که او به مساله طرح شده می‌دهد بهترین پاسخ باشد یا حتی توصیفی که از مسأله می‌کند، توصیفی کامل باشد. او ‏معمولا‌ توصیف و پاسخ خودش را به مسأله مطرح‌شده می‌دهد و خودش آدمی انتزاعی نیست. او معمولا‌ کسانی را ‏نمایندگی می‌کند و این یکی دیگر از دلا‌یل اهمیت حاتمی‌کیا و سینمای او است.»‏

نویسنده ی اعتماد ملی موضوع “دعوت” یعنی (سقط جنین) را مورد بررسی قرار داده و نوشته است: « مسأله‌ای که ‏اگرچه گریبانگیر زنان و حتی مردان بسیاری است، اما در این باره‌ در فضای عمومی کمتر گفت‌وگو می‌شود. حاتمی‌کیا ‏در دعوت تمام تلا‌ش خود را به کار بسته تا کاری بی‌طرفانه و توصیف‌گر ارائه کند، اما در نهایت می‌توان گفت دعوت ‏فیلمی است علیه سقط جنین. در این فیلم اگرچه به مصائب زنانی که دچار بارداری ناخواسته می‌شوند، اشاراتی می‌شود ‏اما آنچه می‌توان از فیلم نتیجه گرفت، تعریضی ظریف به سقط جنین است. در دعوت بارها تاکید می‌شود که کودک هدیه ‏خداوند است و حتی تاکید می‌شود کودک به دعوت ما (زن و مردی که کودک حاصل رابطه آنان است) آمده است. طبیعی ‏است که طرح چنین دیدگاهی از منظری فمینیستی قابل نقد باشد و احتمالا‌ بتوان این دیدگاه را از زاویه حقوق زنان و ‏تاثیری که در زندگی و انتخاب‌های پیش‌روی زنان می‌گذارد به چالش کشید. با این همه نباید از کارگردانی که خود ‏دارای اعتقادها و دیدگاه‌هایی روشن است انتظار داشت که طبق اعتقادهای دیگران فیلم بسازد. حاتمی‌کیا فیلم خودش را ‏ساخته و دیدگاه خودش را طرح کرده است. اهمیت او در پاسخی نیست که به مساله چالش‌برانگیز (سقط جنین) داده، بلکه ‏در انتخاب این موضوع و گشودن بحثی درباره آن است. او مساله‌ای را طرح کرده و پاسخ خود را به این مساله داده و ‏این نه تنها پایان کار نیست که تازه آغاز کار است.»‏

نویسنده در ادامه نوشته است: «می‌توان گفت این فیلم دعوتی است به گفت‌وگو درباره موضوعی مهم که مسکوت گذاشته ‏شده است. ‌ حاتمی‌کیا سعی کرده است زنانی از طیف‌های مختلف را در برابر این مسأله قرار دهد و همین موضع این ‏امکان را برای تماشاگر فراهم کرده است همچنان که امکان ارزیابی و مقایسه موقعیت‌های مختلف را پیدا می‌کند، امکان ‏ارزیابی و مقایسه مواجهه کارگردان با موقعیت‌های مختلف را نیز داشته باشد.»‏

وی اپیزود اول را برای “دعوت” شروعی مایوس‌کننده می داند و بازی مهناز افشار را اغراق آمیز و معمولی ارزیابی ‏می کند. نویسنده ی اعتماد ملی در ادامه می نویسد: «تکیه بر اغراق در داستان دوم نیز ادامه دارد و سحر جعفرجوزانی ‏و محمدرضا فروتن در نقش زن و وشوهر شهرستانی و مهاجر به تهران با لهجه غلیظ و اغراق‌شده که نمونه‌اش را فقط ‏در برنامه‌های طنز تلویزیون دیده‌ایم، علی‌رغم اینکه بازی‌هایی به مراتب بهتر از بازیگران داستان اول ارائه می‌دهند، ما ‏را به این نتیجه قطعی می‌رساند که ابراهیم حاتمی‌کیا در پرداخت شخصیت‌هایی که در تجربه زیسته‌اش با زندگی‌شان ‏آشنایی چندانی ندارد، موفق نیست، به خصوص که از داستان سوم فیلم با ورود گوهر خیراندیش در نقش پیرزنی مذهبی ‏و سنتی که دچار بارداری ناخواسته شده، به یکباره انگار اوج می‌گیرد و این روند در داستان‌های بعدی نیز ادامه ‏می‌یابد.»‏

این نویسنده به نکته‌ای که به لحاظ منطقی در فیلم قابل‌تأمل است می پردازد و اینچنین می نویسد: «به هر روی دعوت ‏فیلم مهمی است، نه تنها از این جهت که فیلم خوبی است، بلکه بیشتر از این جهت که باب بحثی را گشوده است که ‏علی‌رغم اهمیتش مسکوت گذاشته شده و این یکی از ویژگی‌های سینمای حاتمی‌کیاست که سینمایی معطوف به مسأله ‏است.» ‏

‎ ‎پاسخ حاتمی کیا به منتقدان‎ ‎

اما حاتمی کیا نیز در خصوص نقدهای منفی کارش در نشست مطبوعاتی “دعوت” اعلام کرد: اگر طبق خواسته منتقدان ‏فیلم بسازم سقوط می کنم.‏

وی “دعوت” را فیلمی شخصی دانست و افزود: من سراغ موضوع هایی می روم که رنگ و بویی از من داشته باشند و ‏نمی توانم طبق خواسته منتقدان مسیرم را در سینما تغییر دهم. منتقدانی که واقعاً چیزی غیر از تصویر خود در آینه نمی ‏بیند و با چشمان کور به سالن سینما می روند. من در “دعوت” خطر کردم و پنج قصه را کنار هم قرار دادم به گونه ای ‏که مخاطب زمان اتمام فیلم با تأمل و سکوت همچنان روی صندلی می نشیند. من خودم را آدمی حکیم ندیدم که بخواهم ‏درباره سقط حکم صادر کنم.‏

این فیلمساز “دعوت” را از آن خود دانست و گفت: این نظر برخی منتقدان است که “دعوت” را متعلق به سینمای من ‏نمی دانند. این فیلم از آن من است. من حق دارم سراغ هر موضوعی که دوست دارم بروم و نباید برای آن به کسی ‏جواب پس بدهم. من ابراهیم حاتمی کیا “دعوت” را ساخته ام و نمی خواهم پشت مخاطب باشم. من تمام تلاشم را می کنم ‏به آنچه در ذهن دارم وفادار باشم. ‏

حاتمی کیا در پایان تأکید کرد اگر طبق خواسته منتقدان فیلم بسازد آینده ای خوشایند نخواهد داشت و دچار سقوط می ‏شود: «من قبله خودم را می شناسم و قطب نمایم را در دست دارم تا مسیر فیلمسازی ام را طبق نظر خودم تشخیص دهم ‏و پیش بروم.»‏

اما واکنش های مختلف از سوی منتقدان و مردم بهانه ای شد تا ابراهیم حاتمی کیا در گفتگویی با محسن آزرم، مهدی ‏یزدانی خرم و کریم نیکونظر که در روزنامه ی کارگزان منتشر شد عنوان کند: «بعضی‌ها نسبت به من کینه دارند»‏

حاتمی کیا در این مصاحبه گفت: «از جریان نقد انتظار می‌رفت وقت بگذارد و تحلیل کند و نسبتی بین مخاطب و ‏فیلمساز ایجاد کند. اما متاسفانه چنین اتفاقی نیفتاد.»‏

وی با اشاره به نقد امیر قادری گفت: «امروز داشتم نقدی از «امیر قادری» را می‌خواندم که پر از نیش و نوش بود. ‏نمی‌دانم عذاب وجدان گرفته که این را چاپ کرده، یا نه. اگر صدق باشد که باید بگویم عذاب وجدان گرفته. اگر هم ‏نباشد، دیگر وقتی می‌خواهی بگویی فیلم بد است، خب بگو. مردم هم که دارند می‌روند فیلم را می‌بینند. اینها چیز تازه‌ای ‏نیست و نیش و نوش را من همیشه داشته‌ام.»‏

وی در ادامه ی این گفتگو با اشاره به استقبال مردم از فیلم “دعوت” و نگاه مثبت سینماداران به این فیلم گفت: «من ‏این‌روزها وقتی به سالن‌های سینما می‌روم، مدیران سینماها به من تبریک می‌گویند و به خاطر فروش فیلم از من تشکر ‏می‌کنند. خب، من هم شرمنده آنها نیستم. ولی الآن لحن این جوان‌هایی را ببینید که درباره «دعوت» می‌نویسند. انگار ‏قسم خورده‌اند که فیلم را له کنند. حالا من این را به حساب جوانی می‌گذارم، ولی چرا این کینه‌ها را دارید؟ مگر من چه‌ ‏کرده‌ام؟

بعضی وقت‌ها حس می‌کنم دوستان منتقد دوست دارند اگر علمی هم وجود دارد، آن را زمین بزنند. انگار لذت می‌برند. ‏من کسی نیستم که دیگران را تحقیر کنم یا توهینی به کسی بکنم. مرد این ماجرا به‌نظرم «خسرو دهقان» است. او لوطی ‏است. در لوطی‌گری هم حرفی نمی‌زند. ‌می‌فهمم او از کدام فیلم من خوشش نیامده و خودش هم گاهی بروز می‌دهد. اما ‏شما رفتار او را ببینید و مقایسه کنید با رفتار باقی منتقدها. من چه کرده‌ام که به خودشان حق می‌دهند با من این‌طور ‏حرف بزنند؟ من که تلاشم را کرده‌ام. حالا درنیامده. من اصلا در مقام دفاع از فیلم‌ نیستم. این هم فیلمی است مثل باقی ‏آثار من. می‌توانید با من راحت و طبیعی برخورد کنید. ولی وقتی با چیزهایی خارج از متن به فیلم پرداخته می‌شود، ‏دیگر به این راحتی‌ها نمی‌توانم با آن کنار بیایم.»‏

وی با اشاره به نقد سایت «الف» درباره فیلم “دعوت” اظهار داشت: «سایت “الف” مطلب بلندی نوشته و نویسنده‌اش به ‏من گفته «برو فیلم جنگی‌ات را بساز.» من پشت این نقدها یک اراده سیاسی می‌بینم، اما بحثم بر سر نقد سر جای خودش ‏است. من تشنه شنیدن نقدم. فیلمی ساخته‌ام در 5 قطعه و کاملاً مشخص است حفظ مخاطب با چنین فیلمی چه‌قدر سخت ‏است. مثل این است که قرار بوده با چهار چرخ بروی و حالا یک چرخ را از دست داده‌ای. خب، من این کار را کرده‌ام و ‏به‌نظرم این باید در کار «ابراهیم حاتمی‌کیا» امتیازی به حساب بیاید که تجربه تازه‌ای کرده، نه اینکه بنویسیم اصلاً بلد ‏نیست فیلم اپیزودیک بسازد… یعنی من نمی‌توانستم یک قصه را‌بردارم و فقط همان را فیلم کنم؟ دوستان هم باید متوجه ‏شوند که می‌خواسته‌ام تجربه‌ای بکنم و مهندسی تازه‌ای را در فیلم اجرا کنم. چرا این را نمی‌بینند؟ خب، بگویید او ‏می‌خواسته تجربه کند. آن‌ هم در برابر تماشاگری که بعد از اپیزود دوم دست من برایش رو می‌شود و دیگر چیزی ندارم ‏که تماشاگر را با آن مشغول کنم.»‏

حاتمی کیا در ادامه ی این مصاحبه گفت: «سوال من این است که چرا فیلم دارد اینقدر خوب می‌فروشد؟ نمی‌شود گفت ‏تماشاگرانی که فیلم را می‌بینند آدم‌های بی‌سوادی‌ هستند. به خدا بین آنها آدم‌های تحصیلکرده و روشنفکر پر است. هر ‏کدام هم نظر خودشان را دارند. اما نقدها چه می‌گویند؟ به چیزهایی استناد می‌کنند که از حوزه نقد خارج است. آقای ‏‏«مصطفی جلالی‌فخر» که هم دکتر است، هم روشنفکر و هم منتقد. نوشته‌اند که من عضو یک گروه عجیب و غریب و ‏مخفی‌ام و آقای «شمشیری» درباره آینده برایم پیشگویی می‌کند و ایده فیلم را ایشان به من داده است. واقعا نقاد باید ‏این‌طور باشد؟ برای همین‌هاست که فکر می‌کنم جریان نقد متناقض است و صادق نیست. من فیلم “دعوت” را ساخته‌ام و ‏ان‌شاءالله کتابش را هم چاپ می‌کنیم و می‌بینید که چه‌قدر برایش زحمت کشیده‌ایم. حالا در نیامده؟ سر خون به ‏می‌سلامت… اصلاً اشکالی نیست، ولی من این راه‌ها را رفته‌ام. این نبوده که از جشنواره خارجی آمده باشم و به من ‏فیلمنامه‌ای داده باشند تا آن را بسازم. من کارهای خودم را کردم. اگر جواب نداد، بازهم خوب است. این‌ شکست‌ها خیلی ‏برای ما خوب است.»‏