آیتالله ممدوحی ، عضو مجلس خبرگان رهبری گفته: “مجلس خبرگان موفقترین نهاد کشور است.” راست هم گفته. الان توی کشور هیچ نهادی به اندازه مجلس خبرگان موفق نیست. یعنی اساسا هیچ نهادی در کشور موفق نیست، چه برسد به اینکه از مجلس خبرگان موفق تر باشد. مجلس خبرگان الان موفق ترین نهاد کشور است. بیایید پاسخ بدهیم که چرا؟ واقعا چرا مجلس خبرگان موفق ترین نهاد کشور ایران و حتی موفق ترین نهاد جهان است.
یک: دلیل اولش این است که مردم دنیا تا الان، هر چه قدر به خودشان فشار آوردند فقط توانسته اند اینهمه آدم با میانگین صد و بیست سال به بالا را، یک جا دور هم جمع کنند، آن یک جا هم زیر زمین در قبرستان بوده که کاری از دستشان بر نمی آمده. بنابراین همین که مجلس خبرگان توانسته آن ها را روی زمین دور هم جمع کند، خودش یک موفقیت بزرگ داخل و بین المللی محسوب می شود.
دو: یکی از مهمترین کارهایی که مجلس خبرگان قرار بوده انجام بدهد، این بوده که رهبر مملکت را کشف کند. الان بیست سال است رهبر مملکت را کشف کرده به چه قشنگی. یک نفر هم پیدا نشده بگوید بالای چشم این رهبری که کشف کردید مثلا فلان … اگر هم پیدا شده باشد و گفته باشد، یا خیلی زود خودش پشیمان شده و به راه راست هدایتش کرده اند و حرفش را پس گرفته… یا اگر روند هدایتش به راه راست طول کشیده، خودش به مرگ طبیعی از دنیا رفته و عمرش به دنیا نبوده. موفقیت از این بالاتر؟
سه: یکی از کارهای مهم دیگری که این مجلس قرار بوده انجام بدهد، نظارت بر کار رهبر است. بله … نظارت بر کار رهبر. یعنی هر کاری که رهبر دلش خواست انجام می دهد، مجلس خبرگان هم نظارت می کند. الان شما هر جای مملکت را بگردید نمی توانید حتی یک نفر را پیدا کنید که بیست سال آزگار نشسته باشد همینطوری به کارهای رهبر نگاه کرده باشد و سکته نکرده باشد یا دچار روانپریشی نشده و به تیمارستان نرفته باشد، چه برسد به اینکه نه تنها همه کارهای رهبر را نظارت کرده باشد و خودش را به قسمت های مساوی تقسیم نکرده باشد، مگر اینکه عضو مجلس خبرگان باشد. خب، این به نظر شما خودش یک موفقیت بزرگ نیست؟
چهار: اصولا هر جای دنیا که یک مجلسی تشکیل می دهند و یک تعداد آدمی را دور هم می نشانند، حتما یک هدفی هم از این کار دارند. یعنی هیچ کجای دنیا همینطوری بیست سال تمام خرج و مخارج تشکیل یک مجلس را نمی دهد که آخرین فعالیتش بیست سال پیش بوده و تنها هنرش این است که روی کار کسی نظارت کند، که خودش اساسا از طرف خدا مامور شده که روی کار همه نظارت کند. بنا براین همین که این مجلس بیست سال تمام است بدون هیچ هدفی تشکیل می شود و هیچکس هم اعتراضی نمی کند، خودش یک موفقیت بزرگ است.
پنج: اصولا هیچ جای دنیا یک آدم یک تعداد آدم دیگر را انتخاب نمی کند که یک مجلس تشکیل بدهند و دور هم بنشینند و همان آدمی که انتخابشان کرده را انتخاب کنند. یعنی ما یک مجلس داریم که وظیفه دارد رهبر را انتخاب کند، وقتی رهبر را انتخاب کرد همان رهبر مجلس خبرگان را انتخاب می کند، بعد هم همان مجلس خبرگان همان رهبری را انتخاب می کند که خودش را انتخاب کرده، مرض که ندارند یک رهبر دیگر را انتخاب کنند که آن رهبر هم برود یک عده دیگر را انتخاب کند. یعنی اگر خیلی هم اصرار داشته باشند این کار انجام بدهند، امکاناتش را ندارند. پس همین که ما در کشور این امکان را داریم که یک نفر این کار را بکند، خودش یک موفقیت بزرگ برای مجلس خبرگان است.
شش: شما همین الآن بروید نظرسنجی کنید، نننننه، نگفتم بروید توی خیابان، مگر مرض دارید خودتان را به کشتن بدهید، همین طوری تصادفی با تلفن یا یک جوری که کسی متوجه نشود که شما دارید نظرسنجی می کنید، فقط با گفتن یک کلمه واکنش آدمها را ارزیابی کنید. خیلی ساده است. این روانشناس ها گاهی از این کارها می کنند.
مثلا بروید به یک مهمانی یا یک مجلس ختم یا به طور تلفنی به یک نفر که تصادفی در مهمانی است بگوئید: “رئیس جمهور چطور است؟”…. شرمنده ام! ببخشید، من باید قبل از طرح سووال هشدارهای احتیاطی را می دادم. بله، متوجه شدم طرف به شما فحش ناموسی داد و با مشت توی دهان تان زد. من شرمنده ام، ببخشید.
یا به کسی دیگر در یک مهمانی دیگر بگوئید “مجلس چطور است؟” مطمئنم اگر به اندازه سووال درباره رئیس جمهور کتک تان نزنند، حتما بیشتر کتک می زنند، یا مثلا بگوئید “ قوه قضائیه” یک دفعه می بینید چشم های شخص مورد سووال شد دو تا کاسه خون، به کنارم تو بمون، مرو با دیگری…. بعد هم با مشت و لگد و فحش شدیداللحن کشدار برادر صادق لاریجانی را دچار بحران خانوادگی کرد.
اگر اسم شورای نگهبان را ببرید که حتما یک چشم تان را کور می کنند، اسم رهبر را که ببرید اگر تکه بزرگ تان گوش تان نباشد، حتما جزو یکی از تکه های بزرگ تان است. یا فقط بگوئید سپاه تا طرف تمام جد و آباد سردار فیروزآبادی را بخاطر حقوق عقب مانده و بیکار شده شان را یاد کنند، یا وقتی می گوئید نیروی انتظامی خودتان بعد از طرح سووال بروید توی قبر دراز بکشید تا طرف با خیال راحت خفه تان کند و همان جا خاک روی قبرتان بریزد تا شما باشید در موفق بودن مجلس خبرگان حرف نزنید.
حالا بروید در مهمانی، دانشکده، یا با تلفن یا به هر شکل که عشق تان می کشد،
از مردم بپرسید: “مجلس خبرگان چطور مجلسی است؟”
طرف می گوید: “مجلس خبرگان کجا؟”
شما جواب می دهید: “مجلس خبرگان خودمان”
طرف می پرسد: “چه جالب! شما مجلس خبرگان دارید؟ توی محل کار؟”
بعد شما می گوئید: “نه، منظورم مجلس خبرگان جمهوری اسلامی را می گویم”
طرف نگاه عاقل اندر سفیهی می کند: “منظورت مجلس شورای اسلامی آشغال بی لیاقته؟”
و شما می گوئید: “نننننننه، مجلس خبرگان”
طرف لبخندی می زند و می گوید: “آهان! فهمیدم، اسمش رو اشتباه می گی. اسمش شورای نگهبانه.”
بعد عصبانی می شوید و می گوئید: “نه آقای محترم همین مجلس خبرگان که رهبر رو انتخاب کرده”
طرف می گوید: “آهان! چرا درست نمی گی، اون اسمش مجلس نیست و اکبره و فامیلی اش هم خبرگان نیست و هاشمی رفسنجانیه.”
بعد شما که خیلی خیلی عصبانی هستید، فریاد می زنید: “مرتیکه بی شعور! منظورمن همین مجلس خبرگانه که به رهبری نظارت می کنه…. یعنی باید بکنه…. نظرت راجع به اون چیه؟”
آن وقت طرف سه چهار دقیقه ای هی فکر می کند و سرش را به چپ و راست تکان می دهد و می گوید: “یعنی چنین مجلسی وجود داره؟”
من مطمئنم که از هر ده نفر حداقل شش نفرشان اصلا نمی دانند که مجلسی به اسم خبرگان وجود دارد. آیا این یک موفقیت بزرگ نیست؟ همین که مردم رئیس جمهور را احمق دیوانه، نمایندگان مجلس را دزد، قضات قوه قضائیه را زورگو و مستبد، شورای نگهبان را فسیل، سپاه را مافیا، بسیج و پلیس را اراذل و اوباش می دانند، ولی مجلس خبرگان را نمی شناسند، آیا خودش یک موفقیت بزرگ نیست؟
یادتان نرود که همیشه غذای بیمزه از غذای بدمزه بهتر است.