این روزها دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران با محوریت رئیس جمهور و وزیر امورخارجه روزهایی متفاوت از همیشه را میگذراند. موعد ۱۰۰ روزه دولت برای جمع بندی وضع موجود و گزارش به ملت هنوز به نیمه نرسیده است. اما اوضاع در حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی کشور به گونه ای محسوس و کم سابقه در همین مدت کوتاه از مرحله بررسی وضع موجود و بیان “آنچه گذشت” گذشته است و بخش عمدهای از چیزی که محمدجواد ظریف به عنوان برنامه چهارساله خود به رئیس جمهور و مجلس ارائه کرده بود، اجرایی شدن را هم پشت سر گذاشته و در نگاه مخاطب عادی انگار که ظریف و دستگاه دیپلماسی کشور بخش اصلی راه چهارساله خود را در عمر یک و نیم ماهه دولت یازدهم طی کرده است.
تفاوتهای دیپلماسی دولت یازدهم اما به تغییر در نوع نگاه دولتمردان به مسائل سیاست خارجی و بازنگری در روابط با کشورها و سازمانها محدود نشده است و تا این جای کار ابعاد دیگری از تغییر در این عرصه را میتوان احساس کرد. از قضا یکی از تفاوتهای محسوس این است که تغییرات تازه به همان میزان که برای تحلیلگران و مقامهای درگیر با امور دیپلماسی قابل لمس است، از سوی شهروندان عادی نیز ملموس و قابل درک شده و به طور مستمر پیگیری میشود.
محمد جواد ظریف همانقدر که در مقام سکاندار دستگاه دیپلماسی کشور در دولت یازدهم در کانون رایزنیهای دیپلماتیک در معنای کلاسیک آن قرار داشته و در تحولات اخیر نقشی تاثیرگذار و بی بدیل ایفا کرده به شخصه و مستقل از مجموعه عریض و طویل و سنتی وزارت امورخارجه در ملموس کردن دیپلماسی ایرانی برای شهروند عادی ایرانی نیز ذینقش و تاثیرگذار بوده است. در روزهای شلوغ و سراسر خبر اخیر، صفحه فیسبوک و اکانت توئیتر آقای ظریف را میتوان پرمخاطب ترین رسانه ایرانی دانست. بر اساس برخی آمارها پربازدیدترین خبر سایتهای خبری ایران در بهترین حالت ۱۰۰ تا ۱۵۰هزار خواننده دارند، اما این روزها هر کدام از پستها و گزارشهای وزیر امورخارجه، مستقیما در صفحه فیسبوکش و بی واسطه و مستقل از رسانههای رسمی و کلاسیک صدها هزار بار خوانده میشود و دهها هزار لایک و کامنت پای آن زده میشود.
پدیده برقراری ارتباط بی واسطه از طریق شبکههای اجتماعی البته در سالهای اخیر به رویهای متداول در جهان بدل شده و چندسالیست که سوپر استارهای ورزش و سینما و موزیک و حتی بزرگان عالم اقتصاد وسیاست از صفحات فیسبوک و اکانت تویئتر خود به عنوان ابزاری قوی وبی واسطه برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود بهره میگیرند. در ایران هم کمابیش صفحات خاصی در فیسبوک مخاطبانی چند صد هزار نفری دارند و زبانزد شده اند. اما صفحه آقای ظریف و نوع تعامل او در مقام سکاندار دستگاه دیپلماسی کشور با مخاطبان خاص وعام و شهروندان عادی کوچه و بازار اقدامی بی سابقه و البته در همین دوره کوتاه از هر جهت میمون و موثر بوده است.
ظریف اولین بار در میانه ماه مرداد و پخش مستقیم جلسات رای اعتماد وزرا از تلویزیون، در مقام یک دیپلمات متفاوت وارد خانههای ایرانیان شد و با “پرزنت” ویژه خود به عنوان یک خطیب، یک دیپلمات، یک تئوریسین و یک دین شناس غیرمعمم، دل میلیونها مخاطب را ربود. او که انگار به خوبی بلد بود با هر کس به زبان خودش حرف بزند، آن روز و فردای رای گیری به راحتی دل دویست و چند نماینده اصولگرا و سخت گیر مجلس نهم را به همراه دل میلیونها مخاطب بیاعتماد و مشکل پسند ایرانی را یکجا ربود. او اما این دلربایی دیپلماتیک در عرصه عمومی را از طریق صفحه فیسبوک خود، بی وقفه ادامه داده و مدتی است که روزانه صدها هزار نفر منتظر گزارشهای فیسبوکی آقای وزیر هستند و در این مدت نه او در گزارش عملکردش در مقام یک دیپلمات، کم فروشی و تاخیر میکند و نه مخاطب از سرکشی به گزارشنوشتههایش خسته میشود وپا پس میکشد. در کوچه و بازار، دانشگاه و اداره، تاکسی و اتوبوس و… هر جا که بحثی درباره روابط ایران و آمریکا، سرنوشت پرونده هستهای، آینده اقتصاد و سیاست کشور، رفع فیلترینگ و مباحثی از این دست در میگیرد، همگی در میانه کلام بی واسطه از وزیر امورخارجه برای اثبات استدلال خود “فکت” میآورند و از تازهترین گزارشش که مثلا همین چند ساعت پیش منتشر کرده، استناد میکنند.
انگار که پردههای این بخش از سیاست تا جایی که ممکن است کنار زده شده و دیپلماسی در نمایی ساده شده، دوست داشتنی و قابل احترام به خانههای مردم وارد شده است. این پدیده مبارک اما و اگرهای زیادی را به همراه دارد و آیاها و بایدهایی را در ذهن مردم و احتمالا شخص ظریف و دیگر دولتمردان ایجاد کرده است: آیا ظریف این رویه را ادامه میدهد؟ آیا این پنجره همچنان بر روی شهروند ایرانی گشوده خواهد ماند؟ آیا همه آنچه که گفتنی است از این پنجره گفته خواهد شد؟ آیا میتوان به کنار رفتن پردههای دیگر و بی واسطه شدن ارتباط مردم و سایر مقامها و دولتمردان کشور امید داشت؟ آیا محدودیتهای موجود بر سر راه این ارتباط برچیده میشود و…
منبع: ابتکار ، نهم مهر