نسخه سینمایی دکتر فرهنگ هلاکویی

نویسنده
مهرداد زمانی

» پرده نقره ای

تجربه ی سری سازی ِ معمول شده در سینمای ایران، این بار به ساخت سری دوم یکی از موفق ترین و پرفروش ترین فیلم های دهه ی اخیر منجر شده است.

ساختار فیلم “آتش بس- ۲ ” نیز، همچون بخش اول آن، جُنگ گونه است. فیلم بنا دارد همچون یک واریته ی نمایشیِ دو نفره، داستان های مختلف آنهارا، که بسته به شخصیت هر یک و برای موقعیت های گوناگون طراحی شده، در کنار هم بنشاند تا در نهایت، و همچون یک مشاوررفتاری، مخاطب را با مشکلات شخصیتی و اجتماعی معمول، آشنا و از همه مهمتر، در سالن سینما به عنوان کلاس درس یک کار گروهی، راه حل هم پیشنهاد نماید.

اما “ آتش بس -۲ ” به دلیل تغییر در ماهیت مولفه هایی که باعث موفقیت سری اول، در این هدف گذاری بود، از رسیدن به تصویر نهایی اش بازمی ماند.

تهمینه میلانی در فیلم “ آتش بس -۱” توانسته بود با خلق شخصیت های کاریکاتور گونه از مابه ازاء های بیرونی، و با استفاده از منطق بزرگنمایی ِمستتر در ذات هنر کاریکاتور، خصوصیات های شخصیتی ریزو ناهنجارآدم های منتخب خود را که در زیرلایه های شخصیتی شان پنهان شده بود، همچون فرآیند مورد نظر یک روانشناس، برجسته و از طریق خود ابرازی و بازبینی، عیان کند.او در این میان با طراحی داستان هایی که به طور یکی درمیان، یکی را در حال انتقام گیری از عمل قبلی ِ دیگری، نشان می داد، ضمن جذاب نمودن روند شکل گیری شخصیت ها، با حفظ تعادل در سهم مشترک زن و مرد در شکل گیری مشکلات زندگی مشترک شان، منطق درونی این مساله را نیز به عنوان یک “کارگردان / مشاورخانوادگی ” حفظ کرده بود. از این دیدگاه، فیلم “ آتش بس ” تنها فیلم تهمینه میلانی بود که اساس آن بر مبنای نگاه دو قطبی “ خیر – شر ” از نوع “ مرد / ظالم / سنتی ” و “ زن / مظلوم / مدرن ” بنا نهاده نشده بود.

اما “آتش بس - ۲” قبل از آنکه فیلمی در ادامه ی سری اول خود باشد، فیلمی در راستای دیگر آثار کارنامه ی سینمایی “تهمینه میلانی” و بیانیه های جنسیتی او محسوب می شود.اما او در این فیلم بازهم با تقریبا مطلق کردن نقش منفی سویه ی “ مرد / نر ” داستان، در مشکلات زندگی مشترک، فیلم “آتش بس۲” را به نفع سویه ی دیگر داستان، از توازن خارج کرده وجلسه ی مشاوره ی درمانی فیلم را – به عنوان نمایه ی اصلی فیلم - به سمت نوعی جلسه ی دادگاه برای رسیدگی به رفتار ِ سنتی مرد تقلیل داده است.اصرار دراستفاده از عبارات “زن” و “مرد” در این متن،  نیز از همین مساله نشات می گیرد. چرا که این دو، قبل از آنکه دو شخصیت سینمایی خاص درفیلم اخیر باشند، بیشتر نماینده ی تجسمات ذهنیِ بسته کارگردان از مفهوم” خیر و “شر” می باشند.

یکی دیگر از نارسایی های فیلم در امر شخصیت پردازی کاراکترهای زن و مرد فیلم است. تهمینه میلانی با هدف کاریکاتور سازی از شخصیت هایش، قسمتی از خصوصیات اساسی آنها را حذف کرده که این مساله عملا فیلم را به سقوط در ورطه ی نوعی نگاه سطحی به مساله ی درونی فیلم، دچار می کند.

مهمترین نمود این مساله در نادیده گرفتنِ یکی از مهمترین مولفه ی شخصیت ها در متن جامعه، یعنی شغل ِ هر یک ازآنها است. زن و مرد فیلم، فقط در اسم و عنوان و البته چند قسمت از این جُنگ، “مهندس شیمی” و “آرشیتکت” هستند و در دیگر قسمت ها هیچ نمودی از این مساله در نوع رفتار، کنش و واکنش هایشان دیده نمی شود. ریشه ی این مساله را بازهم می توان در نگاه مطلق تهمینه میلانی به “زن” و “مرد” دانست. چرا که در نقطه ی انتهایی دید او، بی توجه به نقش و اهمیت “حرفه ی تخصصی” هر جز از اجزا ی این جامعه، “زن” همچنان یک ستمدیده ی مصرف کننده ی خانه دار، “مرد” یک بازاری پول پرست است که به سبک سریال های دهه ی ۶۰ تلویزیون حتی، مراسم شب تولد تک فرزندشان را نیز، فراموش می کند.

فیلم اما همچنان در ساخت فضای مفرح و استفاده از لحن کمدی در ساخت موقعیت های مختلف شخصیت های اصلی موفق است. “میترا حجار” و “بهرام رادان” با درک درست از نوع بازی شان، که مبتنی بر نوعی لجبازی مداوم برای حفظ هویت فردی شان، طراحی شده، توانسته اند این وجه از شخصیت شان را به خوبی بازسازی و اجرا نمایند. آگاهی طرفین به نقاط ضعف دیگری و طراحی واکنش ها براساس سوء استفاده از آن نقطه ضعف ها – به عنوان نمونه می توان به اداهای درست “میترا حجار ” در شوخی با لفظ “دینگ” اشاره کرد -، علاقه و عشق درونی آنها به هم، که در طول این کشمکش های بیرونی، در زیر لایه های شخصیتی شان نهان مانده و از همه مهمتر، مغرور بودن در حضوریکدیگر و ناتوان و ضعیف بودن در غیاب هم، از مواردی ست که در نقش آفرینی این دو بازیگر نمود کامل یافته است.

سری دوم فیلم “آتش بس” در نهایت فیلمی صرفا گیشه ای، مفرح و سرگرم کننده است که در سطح برنامه های مشاور خانوادگی صدا و سیما و شبکه های ماهواره ای می ماند. عنوان بندی نهایی فیلم، بهترین دلیل این مدعا است. نام دکتر “فرهنگ هولاکویی” در راس سیاهه کسانی قرار دارد که ازآنها تشکر شده است.