بیش از ۲۰ شخصیت ایرانی و خارجی طی دو روز در کنفرانسی با عنوان “از درون به ایران” در شهر برلین به بررسی سیاستهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و بینالمللی جمهوری اسلامی و جایگاه جنبش دمکراسیخواهی در ایران پرداختند؛ این کنفرانس که روزنامههای حکومتی از آن به عنوان “برلین ۲” یاد کردهاند، در اولین روز برگزاری، شاهد حضور تعدادی از بحرینیهای مقیم آلمان بود که با تجمع مقابل ساختمان برگزاری جلسات، ضمن ستایش از جمهوری اسلامی به دولت آلمان اعتراض کردند.
شخصیتهای شرکت کننده در این کنفرانس، ترکیبی از استادان دانشگاه، تحلیلگران سیاسی، روشنفکران و روزنامه نگارانی بودند که عمدتا در طول ده سال گذشته و برخی از آنها هم بعد از انتخابات بحث برانگیز سال ۸۸ از ایران خارج شدهاند.
نسرین بصیبی روزنامهنگار ساکن برلین و از برگزارکنندگان این کنفرانس در مصاحبه با روز میگوید: “دعوت نکردن از شخصیتهای داخل به خاطر شرایط فعلی حاکم بر ایران و اطمینان از این نکته بود که جمهوری اسلامی اجازه خروج به آنها را نخواهد داد.”
عضو نهاد “شفافیت برای ایران” همچنین هر گونه ارتباط این کنفرانس با کنفرانس سال ۲۰۰۱ برلین را رد میکند؛ کنفرانسی که تعدادی از مهمانان آن، بعد از بازگشت به ایران، بازداشت و زندانی شدند.
تاکید بر شفافیت
کنفرانس “ایران از درون” به دعوت نهاد “شفافیت برای ایران” (Transparancy for Iran) در روزهای جمعه و شنبه ۲۰ و ۲۱ آبانماه در برلین پایتخت آلمان برگزار شد.
این کنفرانس در سه پانل عمده با موضوعهای “تثبیت و تحکیم قدرت در ایران و تغییرات تدریجی آن در دومین دوره ریاست جمهوری احمدینژاد”، “رشد جامعه مدنی در شرایط سرکوب”، و “چشم انداز رسانههای سنتی و مجازی و اهمیت سیاسی و تاثیرات اجتماعی اینترنت” به بررسی رویدادهای پس از انتخابات بحث برانگیز دهمین دوره ریاست جمهوری در ایران پرداخت.
علی صمدی احدی، از بنیانگذاران و مدیر نهاد مدنی “شفافیت برای ایران” در گشایش این کنفرانس با یادآوری وخامت وضعیت حقوق بشر در ایران بر اهمیت آزادی و دمکراسی تاکید کرد و گفت تلاشهای نهاد برگزار کننده کنفرانس نیز در جهت روشنگری در زمینههای نقض حقوق بشر و حمایت از دمکراسی و آزادی است.
توماس کروگر، رئیس نهاد “مرکز فدرال آموزش سیاسی” و از حامیان کنفرانس به عنوان سخنران بعدی مراسم آغازین، به رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ پرداخت و گفت که حدود ۵ هزار نفر در پی برخوردهای خشونتآمیز جمهوری اسلامی علیه مخالفان دستگیر شدند و دهها نفر دیگر جان خود را از دست دادند.
کروگر با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی امروز در دو موضوع مناقشه اتمی و توطئه ترور سفیر عربستان سعودی در صدر عناوین خبری قرار گرفته گفت که نهاد “شفافیت برای ایران” میکوشد با اطلاعرسانی مستقل در پایگاه اینترنتی خود در زمینهٔ مسائل سیاسی، حقوق بشر و مسائل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران فعالیت کند.
استفاده ابزاری از دین و ملی گرایی
اولین سخنران این کنفرانس علی انصاری، استاد تاریخ و ایرانشناسی در دانشگاه سن اندروز در اسکاتلند بود که با اشاره به زمینهٔ ساختار سیاسی دولت احمدینژاد و سازوکارهای آن گفت که احمدینژاد اولین مسئول جمهوری اسلامی پس از انقلاب اسلامی است که از نمادهای ایران پیش از اسلام و ملیگرایی ایرانی استفادهٔ تبلیغاتی کرده است.
این استاد دانشگاه در سخنان خود “استراتژی هژمونیک، پوپولیسم، خودکامگی، مطلق گرایی دینی و ملی گرایی ایرانی” را از جمله ویژگیهای ساختاری دولت احمدینژاد معرفی کرد.
او گفت جمهوری اسلامی یک نظام دیکتاتوری است که ربطی به سیستم جمهوری ندارد.
”نقش دوگانه روحانیت شیعه در جمهوری اسلامی” عنوان سخنرانی حسن یوسفی اشکوری، دین پژوه و منتقد سیاستهای دینی جمهوری اسلامی بود. او با بررسی نقش روحانیت در حکومتهای ایرانی و مقایسه آن در دورههای تاریخی گفت در دورههای مختلف از جمله در زمان ساسانیان به وسیله موبدان و در دوره صوفیان از طریق روحانیت همواره رقابت آشکاری میان این نهاد دینی و قدرت وجود داشته و به این ترتیب سیستم سیاسی مشروعیت خود را از روحانیت گرفته است.
به گفته آقای اشکوری این روند تا آغاز جمهوری اسلامی و دوران فعلی نیز ادامه داشته، اما روحانیت در تمام این مدت نقشی دوگانه در معادلات سیاسی ایفا کرده است.
اشکوری تاکید کردهر چند احمدینژاد در دوره اول مورد حمایت بخش محدودی از روحانیت از جمله آیت الله مصباح یزدی قرار گرفت، اما به مرور این حمایت حداقلی را نیز از دست داد و جز آیت الله خامنهای در میان روحانیان، شخص دیگری از او حمایت نکرد.
او اضافه کرد که “نقد تشیّع و اسلام فقه محور” و “زمینه سازی برای ظهور امام غائب شیعیان” از جمله ویژگیهای دینی حکومت احمدینژاد بوده و او در این زمینه از تمام بحث ها از ملی گرایی گرفته تا باستانشناسی استفاده کرده است.
اشکوری همچنین وجود این اندازه “فساد و دروغگویی” را پس از انقلاب بیسابقه دانست و افزود: با این حال رهبر جمهوری اسلامی در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ با قدرت تمام از وی در برابر دیگر جناحهای مخالف حمایت کرد.
آقای اشکوری در پایان گفت که جمهوریت در نظام جمهوری اسلامی به مفهوم مدرن آن غایب است.
اقتصاد پوپولیستی
فریدون خاوند، کارشناس و استاد اقتصاد در پاریس سخنران بعدی بود که در سخنان خود به دادههای بنیادی، مراحل سیاست گذاری و کارنامه اقتصادی ۳۲ ساله جمهوری اسلامی پرداخت و با اشاره به تولید ناخالص ملی، گفت: این موضوع ایران را در رتبه ۲۶ کشور دنیا قرار داده است در حالی که ترکیه بدون منابع نفتی، دوبرابر ایران تولید ناخالص دارد.
او گفت که ایران در سال ۲۰۱۱ میان کشورهای خاورمیانه و آفریقای جنوبی دارای بیشترین درصد تورم و بالاترین نرخ بیکاری بوده است.
این اقتصاددان که آخرین سخنران پانل اول کنفرانس “از درون ایران” بود به برشمردن ویژگیهای اقتصادی ایران در سه دوره “دولت گرایی دهه اول”، “اصلاح گرایی دهه دوم” و “پوپولیسم احمدی نژادی” پرداخت و گفت که سیاستهای اقتصادی در این دورهها کشور را با بحران اقتصادی روبرو کرده است.
به گفته آقای خاوند در دوره نخست به علت سیاستهای شبهسوسیالیستی که احزاب چپ ایران از آن حمایت میکردند، اقتصاد ایران به سمت دولتیشدن پیش رفت که به شکست انجامید. در دوره بعدی، سیاستهای اصلاحی تعدیل اقتصادی در زمان هاشمی رفسنجانی و ساماندهی اقتصادی در زمان خاتمی نیز به شکست انجامیدند.از این دوره به بعد کارشناسان اقتصادی به این نتیجه رسیدند که در چارچوب “ولایت فقیه” امکان هیچ گونه اصلاح اقتصادی وجود ندارد.
این استاد دانشگاه سپس به وضعیت اقتصاد در دوره سوم، یعنی بعد از برسرکار آمدن احمدینژاد پرداخت و گفت که سیاستهای پوپولیستی ناکارا و متناقض و سوءمدیریت در کنار تحریمهای اقتصادی غرب بر اقتصاد ایران سایه افکنده است.
به گفته آقای خاوند، سیاستهای دولت احمدی نژاد در عین آنکه در ظاهر ضد امپریالیستی معرفی میشوند، در بسیاری از موارد “سرمایه دارانه” و منطبق با نظام امپریالیستی عمل کرده و نتیجه آن نیز نفتی شدن اقتصاد، نامساعد شدن فضای کسب و کار و همچنین نابرابری اجتماعی بوده است.
او گفت تولید نفت که اساس و بنیاد اقتصاد ایران است طی سالهای گذشته به دلیل تحریمهای خارجی با مشکل مواجه شده و رو به کاهش نهاده است.
وی در پایان یادآوری کرد که بر خلاف تبلیغات رسانهها و نظر برخی از کارشناسان، تحریمها بسیار موثر بوده و از این منظر نیز مخالفت خود را با هر نوع دخالت نظامی علیه ایران اعلام کرد و گفت تحریمهای اقتصادی محدودیتهای موثری ایجاد کرده است.
تحریم بهتر از جنگ
در میزگرد پایانی پانل اول کنفرانس، که با حضور فریدون خاوند، علی انصاری، حسن یوسفی اشکوری با محور “سیاست اتمی ایران و مناقشهٔ بینالمللی بر سر آن” برگزار شد، آقای خاوند بار دیگر بر گزینه تحریم اقتصادی در برابر حمله نظامی تاکید کرد و گفت فاجعهای که یک حملهٔ نظامی میتواند برای مردم ایران در پی داشته باشد، بیش از فشارهای اقتصادی است.
علی انصاری، استاد تاریخ و ایرانشناسی سیاستهای اتمی ایران و مناقشههای جهانی بر سر آن را سیاستی “بسیار غیرشفاف” توصیف کرد که مردم نقشی در آن ندارند. او گفت مردم میخواهند بودجه اقتصادی آنها صرف سایر حوزهها شود تا تولید انرژی اتمی.
این استاد تاریخ گفت: “برای یک ایرانی دشوار است میان دو گزینه حمله نظامی و تحریم اقتصادی دست به انتخاب بزند، ولی ما مجبوریم که در این زمینه با قدرتهای جهانی هماهنگ شویم و بدانیم در این وضعیت کدام راهکارها اولویت دارند. من به عنوان یک ایرانی بیشتر هوادار گزینه دوم هستم.”
در آخرین گزارش مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی، یوکیا آمانو بر پایه اسناد و مدارکی که آنها را “کاملا موثق” خوانده، آمده است که جمهوری اسلامی احتمالا به دنبال تولید تسلیحات هستهای است.
هر چند جمهوری اسلامی این موضوع را رد کرده است، اما بیشتر کشورهای اروپایی به دنبال این گزارش از تشدید تحریمهای اقتصادی علیه ایران خبر دادهاند.
تجمع بحرینیها
بعد از پایان بخش اول کنفرانس “از درون ایران” خارج از ساختمان برگزاری جلسات، تعدادی از شهروندان عرب زبان ساکن برلین که تعدادشان ۲۰ نفر تخمین زده میشد، با علم کردن پرچم بحرین در اعتراض به برگزاری این جلسه تجمع کردند.
یکی از اعضای برگزار کننده این کنفرانس به روز میگوید: “مشخص نبود این افراد دارای چه ملیت مشخصی هستند، اما از آنجا که پرچم کشور بحرین را علم کرده بودند به نظر میرسید از بحرینیهای مدافع جمهوری اسلامی باشند. آنها میگفتند که چرا از طرف سفارت، کسی دعوت نشده و چرا یکجانبه است؟ این درحالیست که آنها تبعه یک کشور دیگر هستند وارتباطی با ایران ندارند.”
در بین مخاطبان این کنفرانس اما تعدادی نزدیک به ۱۰ نفر دیده میشدند که گفته میشد از طرفداران جمهوری اسلامی هستند. در میان آنها چند شهروند ایرانی نیز دیده میشدند. این تعداد در برخی از میزگردها با طرح پرسشهای انحرافی سعی در به تشنج کشاندن جلسات نیز کردند.
زنان، جامعه مدنی
در دومین بخش این کنفرانس با محوریت “بحث حقوق بشر و جامعه مدنی” مهرانگیز کار، عبدالکریم لاهیجی، تام کونیگز و پیام اخوان به سخنرانی پرداختند.
سهراب رزاقی، جامعهشناس و مدیر مسئول پیشین دفتر مطالعات سیاسی وزارت کشور در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی نیز یکی از سخنرانان این بخش بود که متن سخنرانی او توسط فرهاد پایار، فیلمساز و از دست اندرکاران این کنفرانس، قرائت شد.
در بخشی از نوشته آقای رزاقی در مورد جامعه مدنی در ایران آمده بود: “جامعه مدنی در شرایط کنونی از یکسو با تحکیم پایههای سلطانیسم، بیحسی اجتماعی، نهیلیسم فکری و شبح جنگ، و از سوی دیگر با فروپاشی اسطورههای مشروعیت بخش قدرت رژیم حاکم، خیزش نسل سومیهای پس از انقلاب ۵۷، جنبش حقوق مدنی−سیاسی و دیگر جنبشهای اجتماعی روبهرو است.”
به اعتقاد آقای رزاقی، جامعهٔ مدنی مهمترین پروژه اجتماعی−سیاسی ایرانیان است. بدون جامعهٔ مدنی تحقق دمکراسی امکانپذیر نیست، زیرا دمکراسی بر شانههای جامعه مدنی استوار است.
این فعال حقوق بشر ایرانی با ارائه آمارهایی درجهٔ پویایی و شادابی جامعهٔ مدنی ایران را مورد سنجش قرار داده بود.
به نوشته سهراب رزاقی، در سالهای گذشته یکطبقهٔ جدید سیاسی پا به صحنه گذارده که “پوپولیسم” یکی از ویژگیهای مهم آن است.
” نقش زنان ایرانی در جامعه مدنی” عنوان سخنرانی مهر انگیز کار، حقوقدان،فعال حقوق بشر و حقوق زنان بود. او با اشاره به نقش زنان در شکل دادن به جامعه مدنی ایران به ویژه در دوران اصلاحات از مجله “زنان” یاد کرد که به گفته او به مدت۱۶ سال فضایی برای انعکاس نظرات و دغدغههای زنان سکولار در ایران فراهم آورد. این مجله ویژه زنان بعد از برسر کار آمدن دولت محمود احمدینژاد به محاق توقیف رفت.
خانم کار با اشاره به اینکه “زنان در زمان اصلاحات، همزمان در مجلس به بازتاب تبعیضهای قانونی و تلاش برای تغییر در آنها در قوه قانونگذاری پرداختند” گفت که در این دوره زنان مشارکت پررنگ سیاسی داشتهاند. به اعتقاد این حقوقدان زنان در طول سالهای گذشته با وجود فشارهای ایدئولوژیک به فعالیتهای خود ادامه دادهاند.
مهرانگیز کار همچنین به حضور زنان درعرصه عمومی نیز اشاره و از” کمپین یک میلیون امضا” در سال ۸۵ و حضور فعالین زن در اعتراضات خیابانی پس از انتخابات ۸۸ به عنوان مصادیق بارز اعتراض زنان در عرصه عمومی یاد کرد.
جمهوری اسلامی؛ “موجودی عجیب الخلقه”
در همین بخش تام کونیگز، رئیس کمیته حقوق بشر آلمان در سخنانی بر جهانشمولی حقوق بشر تاکید کرد و گفت که حقوق بشر تضمینکننده حقوق اولیه و طبیعی هر انسانی است.
او در سخنان خود با اشاره به وضعیت حقوق بشر در ایران از یوسف ندرخانی، کشیش ایرانی که به خاطر اعتقادات مذهبی جانش در خطر است و همچنین عبدالفتاح سلطانی، حقوقدان و فعال حقوق بشر و وکیلمدافع زندانیان سیاسی یاد و در ادامه از نقض شدید حقوق اقلیتهای دینی و قومی در ایران انتقاد کرد.
این مدافع حقوق بشر آلمانی در بخشی دیگر از سخنرانی خود به وضعیت وخیم آن دسته از فعالان ایرانی اشاره کرد که بعد از انتخابات از طریق ترکیه از کشور خارج شدهاند. او گفت: “دولت آلمان تا کنون توانسته ۵۰ نفر از آنها را به این کشورمنتقل کند، اما این یک ژست است و دولتی مانند آلمان توانایی انتقال تعداد بیشتری از این افراد را به کشور دارد.”
عبدالکریم لاهیجی،حقوقدانو نائب رئیس فدراسیون بینالمللی حقوق بشر سخنران بعدی پانل دوم کنفرانس “از درون ایران” بود.
دکتر لاهیجی در سخنرانی خود با عنوان” قوانین ایران و حقوق بشر” از جمهوری اسلامی به عنوان “یک موجود عجیب الخلقه” یاد کرد و گفت صحبتهای آیت الله خمینی در مورد حکومت اسلامی هیچ سنخیتی با مفهوم” جمهوری “ندارد و بانیان این نظام از همان اول کار خود را با” تقلب” شروع کردند.
او برای اثبات گفته خود به ایجاد سیستم ولایت فقیه در بدو انقلاب اشاره کرد و گفت این موضوع” جمهوریت را از جمهوریت تهی کرد.”
نائب رئیس فدراسیون بینالمللی حقوق بشر، در ادامه صحبتهای خود گفت که قانون اساسی جمهوری اسلامی نه تنها مخالف با اصول حقوق بشر است، بلکه قانونی است در حال حرکت به سوی خودگامگی.
پس از آقای لاهیجی، پیام اخوان، حقوقدان بینالملل در دادگاه جزایی بینالمللی در لاهه به سخنرانی پرداخت.
این حقوقدان از اینکه جمهوری اسلامی کنوانسیون دادگاه بینالمللی جنایی در لاهه را امضا نکرده است انتقاد کرد و گفت در ایران نیز باید دستکم در زمانی که مردم به دمکراسی دست یافتند، همانند آرژانتین و یا آفریقای جنوبی، جنایتهای گذشته با رعایت قانون و موازین اخلاقی، مورد بازبینی قرار گیرند و جنایتکاران به دست عدالت سپرده شوند.
پیام اخوان با اشاره به اعدامهای پس از انقلاب و فتوای آیتالله خمینی در سال ۶۷ برای قتل عام زندانیان سیاسی گفت که در پی این فتوا بیش از ۴ هزار نفر از مخالفان حکومت در زندانها قتلعام شدند و مصطفی پورمحمدی یکی از قضات مجری آن بود.
به اعتقاد آقای اخوان تمام کسانی که در این جنایتها دخالت داشتهاند باید در برابر دادگاه عدالت قرار گیرند.
روزنامه نگاری در تبعید
در دومین روز از کنفرانس “از درون ایران” تعدادی از روزنامه نگاران و فعالان رسانهای ایرانی و خارجی به ترسیم چشم انداز رسانههای سنتی و مجازی و اهمیت سیاسی و تاثیرات اجتماعی اینترنت پرداختند.
در بخش اول این پانل، غلام خیابانی، محمد عنایت و روحا ریحانی به موضوعاتی حول اینترنت، سیاست، تغییرات اجتماعی و سانسور در ایران پرداختند.
این افراد به همراه احسان نوروزی، دیگر روزنامه نگار ایرانی سپس در یک میزگرد جداگانه به بررسی محدودیتهای اینترنت در ایران اشاره کردند.
پونه قدوسی، از مجریان تلویزیون بی بی سی فارسی گرداننده این میزگرد بود.
پس از آن نوشابه امیری، روزنامه نگار ایرانی با تاکید بر وضعیت کنونی روزنامه نگاران به بازخوانی شرایط آنها در طول سه دهه گذشته پرداخت.
او با اشاره به موارد عمده نقض حقوق روزنامه نگاران در ایران از رسانههای حکومتی مانند کیهان به خاطر آنچه “صدور غیر مستقیم کیفرخواست علیه روزنامه نگاران” خواند انتقاد کرد.
به گفته وی در حال حاضر دست کم ۱۸ روزنامه نگار با احکام سنگین در زندانهای جمهوری اسلامی هستند که بیشتر آنها از حق استفاده از مرخصی و سایر حقوق اولیه یک زندانی محروم اند.
به گفته نوشابه امیری روزنامه نگاری در طول سه دهه گذشته شاهد محدودیت ها و افت و خیزهای فراوانی بوده اما این محدودیتها هیچگاه به اندازه دوره کنونی نبودهاند: “بیکاری، تعطیلی انجمن صنفی روزنامه نگاران، بازداشت گسترده وبلاگ نویسان و روزنامه نگاران از جمله پیامدهای بعد از انتخابات برای فعالان رسانه ای بوده است.”
سخنران بعدی این بخش، مانا نیستانی، کارتونیست ایرانی بود. او که از خود به عنوان یک”کاریکاتوریست تبعیدی” یاد کرد، به نمایش یک روز کاری اش از طریق نمایش تعدادی از کارتونهای نمایش داده نشده خود پرداخت.
پونه قدوسی، خبرنگار ایرانی ساکن بریتانیا نیز در سخنانی به موضوع شهروند خبرنگار و شبکه های اجتماعی پرداخت.
مهدی محسنی، از روزنامه نگاران خارج شده بعد از انتخابات، مانا نیستانی و نوشابه امیری سپس در یک میزگرد جداگانه به وضعیت روزنامه نگاری در شرایط امروز داخل ایران پرداختند.
مانا نیستانی در این میزگرد در مورد فعالیت روزنامه نگارها در تبعید گفت که در برخی موارد امکان فعالیت بیشتر برای وی مقدور بوده است اما مهدی محسنی بر این نظر بود که هر چند با وجود شبکههای اجتماعی همچنان میتوان به فعالیت ادامه داد اما نمیتوان به صورت عینی به بازتاب واقعیات پرداخت.
نوشابه امیری هم گفت: “مهمترین امر برای فعالان رسانهای تبعیدی همخوانی با داخل ایران است.”
کنفرانس برلین ۲؟
کنفرانس “از درون ایران” از انتقاد رسانههای حکومتی هم دور نماند. روزنامه جمهوری اسلامی قبل از برگزاری کنفرانس در خبری با عنوان “کنفرانس برلین ۲ در راه است” نوشت: “برگزار کنندگان این کنفرانس ضد ایرانی با اینکه میگویند میخواهیم درون ایران را بررسی کنیم اما هیچیک از سخنرانان این کنفرانس از داخل ایران نیستند.”
جمهوری اسلامی همچنین نوشت: “در سال ۱۳۷۹ نیز کنفرانسی در برلین برگزار شد که به جولانگاهی برای ضدیت با ایران تبدیل گردید.”
اشاره این روزنامه به همایش سه روزه “ایران پس از انتخابات” است که بعدها به کنفرانس برلین شهرت یافت. این همایش بعد از انتخابات دوره ششم مجلس شورای اسلامی از ۱۹ تا ۲۱ فروردین سال ۱۳۷۹ به مدت سه روز از سوی حزب سبزهای آلمان و به دعوت بنیاد هاینریش بل درخانه فرهنگهای جهان در برلین برگزار شد.
شرکتکنندگان در همایش هدف از برگزاری آن را نشان دادن نظرات متنوع طیفهای مختلف فکری اصلاحطلب، با هدف ایجاد پلی میان اصلاح طلبان و اندیشمندان داخلی و فعالان سیاسی خارج از کشور اعلام کرده بودند.
شهلا شرکت، مهر انگیز کار، چنگیز پهلوان، کاظم کردوانی، علی افشاری، اکبر گنجی، حسن یوسفی اشکوری، علیرضا علوی تبار، عزت الله سحابی از جمله افرادی بودند که بعد از بازگشت از این کنفرانس ،احضار و در پارهای موارد به زندان محکوم شدند.
در این میان چنگیز پهلوان و کاظم کردوانی به ایران بازنگشتند، بقیه احضار و بازجویی شدند و اکبر گنجی و حسن یوسفی اشکوری نیز با مجازات سنگین حبس روبرو شدند.
آنزمان آیت الله خامنهای این کنفرانس را توطئه آلمانها خوانده و هاشمی رفسنجانی نیز در خطبههای نماز جمعه آن را درراستای توطئههای آمریکا دانسته بود.