تصویری از جنازه یک سگ که توسط ماشینی روی زمین کشیده میشود این روزها در فضای مجازی بحثبرانگیز شده است. این تصویر ابتدا به عنوان نمونهای از حیوانآزاری رایج در ایران مورد بحث قرار گرفت و سپس اصالت عکس توسط عدهای از کاربران زیر سئوال رفت و آن را ساختگی دانستند. اما فارغ از صحت این عکس مباحث بسیاری در حاشیه آن مطرح شد که از دیدهها و شنیدهها درباره حیوانآزاریهای رایج و خشونتبار حکایت میکرد. سپهر سلیمی، فعال حقوق حیوانات در گفتوگو با روزآنلاین، نبود آموزش را عامل موثری در حیوانآزاری میداند و به تاثیر نامناسب رویه شهرداریها در سگکشی و ذبح حیوانات در ملاعام اشاره میکند.
سلیمی میگوید: “حیوانآزاری بخش کوچکی از خشونتی است که در جامعه وجود دارد. آمارهایی که جسته و گریخته در رسانهها منتشر میشود نشان میدهد خشونت در میان مردم افزایش پیدا کرده، از دعواهای خیابانی تا خشونتهای خانگی و… برخی از مردم هم خشونتشان را به شکل حیوانآزاری بروز میدهند.”
او به این نکته اشاره میکند که کامنتهای کاربران در فضای مجازی و در مورد عکسهای مربوط به حیوانآزاری هم عموما خشونتبار هستند: “یا فحش داده بودند و یا نفرین کرده بودند. مثلا یکی نوشته بود امیدوارم برای فرزندت این اتفاق بیفتد. در مورد تصویر کشیدن سگ در خیابان، خیلیها هم قضاوت درستی نداشتند که آیا این سگ مرده است یا نه، هر چند عملا فرقی نمیکند. هیچ کس نگفت شاید این شخص بیمار بوده یا بسیاری موارد دیگر. مسالهای که در زمینه حقوق حیوانات حائز اهمیت است مساله آموزش است. ما در این سالها چقدر به مردم آموزش دادیم که حالا توقع داریم رفتار خوبی با حیوانات و محیط زیست داشته باشند؟”
آیا حامیان حقوق حیوانات برای افزایش آگاهی بخشی به شهروندان و پرهیز دادن از خشونت در قبال حیوانات به اندازه کافی تلاش کردهاند؟ سلیمی پاسخ میدهد: “در کنار کمکار شدن تشکلهای حامی حیوانات، آن قدر حجم ویرانیهای محیط زیست افزایش پیدا کرده که واقعا حامیان حقوق حیوانات نمیتوانند به همه آنها بپردازند. این بخش کوچک از جامعه با کوه بزرگی از مشکلات زیست محیطی مواجهند و حتی نمی رسند تمام خبرهای مربوط را بخوانند. شکار غیرمجاز، آزار در سیرک و باغ وحش و…”
این فعال حقوق حیوانات معتقد است که رسانهها باید نقش فعالتری داشته باشند: “جای آموزش خالی است، اندک آموزشی هم که حامیان حقوق حیوانات و تشکلهای غیر دولتی میدهند در مقابل مسائل غلط ضد آموزشی خیلی ناچیز است. نوشتن علیه حیوانات خانگی به ویژه سگها و گربهها در خیلی از سایتها و روزنامهها چیزی عادی شده است. میگویند سگها بیماریزا هستند و خطرناکاند و… حالا حتی اگر پیشینه نگاه عوام به حیوانات را هم در نظر نگیریم اینها باعث گسترش حیوانستیزی می شود. متاسفانه بر خلاف تصور این پدیده گسترش پیدا کرده است.”
به گفته سپهر سلیمی، سگکشی ها و گربهکشیهایی که توسط شهرداریها در روز روشن انجام میشود و فراخوان برای شرکت در حیوان کشی، در حقیقت آموزش حیوان آزاری است: “وقتی رفتار اینچنینی انجام میدهیم نباید توقع داشتیم که شهروندان عادی ما رفتاری بر خلاف آن بکنند و با حیوانات مهربان باشد. آنچه در جامعه میبینیم ترویج حیوان آزاری است. یک مساله اساسی دیگر، نبود قانون حمایت از حیوانات است. وقتی قانونی نباشد حیوانآزارها به رفتار خودشان ادامه میدهند، این رفتارها نه تنها کمتر نمیشود بلکه افزایش پیدا میکند.”
بیستم شهریور ماه سال ۱۳۹۰ فیلمی توسط دیده بان حقوق حیوانات منتشر شد که دو توله خرس را در کنار مادرشان که کشته شده بود شکنجه می دادند و در نهایت کشتند. انتشار این فیلم بازتاب وسیعی در میان ایرانیان داشت و به نوعی به نمادی از خشونت علیه حیوانات تبدیل شد. در نهایت هم فعالان حقوق حیوانات این روز را روز “مبارزه با خشونت علیه حیوانات” نامگذاری کردند. اما حتی اگر پیگیر اخبار محیط زیست هم نباشید احتمالا در شبکههای اجتماعی،عکسهای دلخراشی که از حیوانآزاری و نگهداری حیوانات در شرایط بسیار بد منتشر شده، به چشم تان خورده است. حیوانآزاریهای بسیاری هم به طور روزمره در نقاط مختلف ایران اتفاق میافتد که راهی به رسانهها پیدا نمیکند و واکنش قابل توجهی هم به آنها نشان داده نمیشود. سپهر سلیمی درباره این روحیه و رویه میگوید: “هنوز حیوانآزاری به یک ضد ارزش در جامعه ما تبدیل نشده است، همین چند وقت پیش ایمیلی دریافت کردم که در اصفهان شخصی کنار خیابان به دم یک موش کوچک طناب بسته بود و میخندید. این رفتار ها خیلی زیاد است، در کشور ما لگد زدن به گربه و سنگ زدن به سگ و… عملا خیلی بیشتر طرفدار دارد تا کسی از حیوانآزاری جلوگیری کند. ذبح حیوانات در کنار خیابان هم هست که هم مشکل شرعی دارد و هم اشکال قانونی. اما در سالهای اخیر می بینیم که افزایش پیدا کرده است. مثلا شتر کشی خیلی مد شده و مردمی که این را می بینند به نوعی تحت آموزش حیوان آزاری قرار میگیرند.”