مایکل هیدن و ایون بی
وسوسهها روشن است: عراق مورد تهدید شورشیان رادیکال سنی قرار گرفته است؛ به همین خاطر آمریکا و ایران شیعه منافع مشترکی در پیروزی بر این گروه دارند. دشمن دشمن من، متحد موقت من است.
چیزی که در این میان از قلم افتاده این است که ایران و آمریکا اهداف استراتژیک ناهماهنگی دارند. آمریکا نیاز به عراقی باثبات، با دولتی فراگیر دارد ولی جاهطلبیهای ایران وابسته به حفظ استیلای شیعیان در این کشور است. ایران میتواند از هرجمرج کنونی برای گرفتن امتیاز در مذاکرات هستهای استفاده کند.
خاورمیانه منطقهای است که انگار همیشه بر ضد خود شکافته میشود. در گذشته، جمهوریهای رادیکال، مشروعیت پادشاهیهای محافظهکار را زیر سئوال بردند. امروز جدایی را هویتهای فرقهای که عمیقا ریشه در اسلام دارد تعریف میکند. ایران و نمایندگان شیعه این کشور تلاش دارند نظام سنی را که توسط عربستان سعودی رهبری میشود، به هم بریزند.
واشنگتن نه میتواند شرارت جمهوری اسلامی میان شیعیان خاورمیانه را نادیده بگیرد نه طرحهای هژمونیک تهران را. اگر تهران به رساندن سلاح به شبهنظامیان شیعه ادامه دهد، نیروی قدس را به خدمت بگیرد و به نوری المالکی فشار بیاورد که مهرههای معتدل شیعه را از دولتش دور کند، واشنگتن باید پاسخ بدهد.
باید تلاش کرد ناآرامی در عراق و سوریه باعث کاهش خط قرمزهای آمریکا در مورد برنامه هستهای ایران نشود. مبارزه با چالش هستهای تهران مشخص است: آمریکا و متحدانش باید اطمینان یابند برنامه هستهای غیرنظامی ایران اهداف نظامی پیدا نکند. کاخ سفید برای رسیدن به این هدف، باید تاکید کند که تاسیسات غنیسازی فوردو تعطیل شود، نه اینکه تبدیل به یک تاسیسات توسعه و تحقیقاتی شود که به سادگی بتوان دوباره کاربری آن را تغییر داد. نیروگاه پلوتونیوم اراک هم باید تعطیل شود و در آخر نیروگاه نطنز هم میبایست فعالیتهای خود را به میزان زیادی کاهش دهد.
یکی از مشکلات برنامه اقدام مشترک که اواخر سال ۲۰۱۳ توسط ایران و شش قدرت جهانی امضاء شد، این است که قید میکند هرگونه توافق نهایی با ایران در مورد برنامه هستهای این کشور، روزی به پایان میرسد. پس از اتمام توافق، ایران آزاد خواهد بود برنامه هستهای با مقیاس صنعتی را پیش بگیرد.
همچنین اگر پس از توافق اولیه تحت برنامه اقدام مشترک، یک توافق اولیه دیگر امضاء شود و حتی اگر پنجره مذاکرات جاری شش ماه دیگر تمدید شود، خطرات زیادی بوجود میآید. دولت آمریکا وسوسه خواهد شد که اجازه دهد مذاکرات ادامه یابد و امیدوار باشد که ایرانیها نرم شوند و مقاومت خود در مقابل کاهش برنامه هستهای خود را کنار بگذارند.
اما آرامش کنونی فقط موجب محدود شدن بخشی از فعالیتهای هستهای ایران شده است و این کشور به ساخت تجهیزات ضروری دیگر ادامه میدهد، از جمله بهبود کارآمدی سانتریفیوژها. با افزایش توان سانتریفیوژها، تهران توانایی بیشتری برای ساخت تجهیزات هستهای پیدا میکند. این آرامش همچنین باعث شده که اقتصاد ایران بهبود یابد، تورم پایین بیاید و پول رایج این کشور نیز تقویت شود. زمان به نفع غرب نیست.
جمهوری اسلامی یک رژیم انقلابی است که با منافع اصلی آمریکا در خاورمیانه تناقض دارد. کشوری است که رهبر آن دیدگاهش از جهان را بر اساس تئوری توطئه و دشمنی ادامهدار با غرب شکل داده است. تهران به دنبال استیلا بر همسایگان عرب خود است و از تروریسم حمایت میکند. تنها در این زمینه است که میتوان تلاش تهران برای سلاح هستهای را درک کرد.
هنوز هم آمریکا و متحدانش میتوانند در عراق و سوریه تغییر ایجاد کنند. اما کنار گذاشتن هیولای همکاری با ایران یک پیششرط است. در حالیکه ممکن است دشمن دشمن من دوست آمریکا باشد، اما در مورد رژیم ایران این میتواند یک توهم باشد.
منبع: وال استریت ژورنال - 17 ژوئیه 2014