اسفندیار رحیممشایی با برگزاری همایش ایرانیان مقیم خارج، باردیگردر مرکزانتقاداتی قرار گرفت که این بار رئیس دولت مستقر را نیز هدف گرفته است.بی جهت نبود که وی پیش از این به نقل از رئیس دولت گفته بود: “عده ای تلاش می کنند به هر تقدیر مرا تخریب کنند. آقای احمدی نژاد به من گفته است که تو چوب من را می خوری. من را نمی توانند بزنند به تو گیر می دهند.”
رحیم مشایی در طول 5 سال گذشته، همواره حاشیه های فراوانی برای دولت به وجود آورده است. مردی که مانند رئیس اش درباره همه مسایل ـ از مسایل دینی تا بحث اسراییل ـ موضع گیری می کند و گفته می شود احمدی نژاد تحت تاثیر وی بسیاری از مسائل را مطرح می کند. آخرین نمونه از این دست، برگزاری مراسمی با عنوان “همایش ایرانیان خارج از کشور” ـ که برای دومین بار برگزار می شد ـ بود که باعث شد اصولگرایان خطاب به او، اما از احمدی نژاد بپرسند: “در اینجا چه خبرست؟”
همایش ایرانیان خارج از کشور
رحیم مشایی در این همایش که خود بانی برگزاری آن بود، از “فرزندان کوروش کبیر”، “فردوسی بزرگ و شاهنامه” و “تغییرات آینده جهان به پیشقراولی ایرانیان “سخن گفت. سخنانی که به نوشته خبرگزاری فارس، “با تعجب برخی از مدعوین” مواجه شد. مشایی در این همایش اسرائیل را “کشور زپرتی” نامید و در رابطه با پیوند میان ایران و اسلام، چنین گفت: “اسناد بسیاری نشان میدهد که مردم عرب حتی برای شکوفایی زبان خودشان هم به ایرانیان بدهکارند. اگر ایرانیان نبودند، امروز بیتردید اسلام در میان خروارها توهم ناشی از ناسیونالیسم عربی مدفون بود”.
این سخنان رحیممشایی، که احمدی نژاد هم شنونده آنها بود، واکنش احمد توکلی، از نمایندگان منتقد دولت در مجلس را به دنبال داشت. توکلی در این زمینه گفت: “مواضع انحرافی جدید آقای مشایی مبنی بر اینکه «برداشتهای متفاوتی از اسلام وجود دارد، تبلیغ مکتب اسلام وظیفه ما نیست بلکه باید مکتب ایران را به جهان بشناسانیم»، توهمات ذهن بیماری است که با مبانی اسلام، با قانون اساسی و مصالح ایران عزیز سازگار نیست… این مواضع نه تنها خیانت به اسلام بلکه خیانت به ایران است. آقای رئیس جمهور باید تکلیف خود را با این عنصر و تفکر انحرافی که از جایگاه رسمی در نظام صریحا ضد قانون اساسی و اسلام و ایران موضع گیری می کند، روشن کند.”
اما سخنان رحیممشایی، تنها نکتهای نبود که واکنش اصولگرایان را برانگیخت. دعوت برخی از چهرهها هم حساسیتها نسبت به این همایش را بیشتر کرد. حسین شریعتمداری، مدیرمسوول و نماینده ولیفقیه در موسسه کیهان، در این باره نوشت: “هوشنگ امیر احمدی، یکی از اصلی ترین دعوت شدگان به همایش ایرانیان مقیم خارج از کشور است و هم اکنون در اتاق شماره… هتل استقلال تهران در حال رایزنی و تبادل نظر با برخی از دست اندرکاران اصلی همایش است. او یک ضدانقلاب تابلودار است و همکار شناخته شده سازمان “سیا”. این آقا، سرشاخه ایرانیان دعوت شده از آمریکا برای شرکت در همایش است. او معروف به دلال رابطه با آمریکا و عنصر ضدانقلابی که تغییر اسلامیت نظام را با جدیت دنبال می کند. اگرچه نام و هویت بسیاری از دعوت شدگان به این همایش اعلام نشده است ولی کیهان از طریق افراد مومن و متعهدی که در جمع برگزارکنندگان همایش حضور دارند به نام و مشخصات برخی از آنها که هویتی کم و بیش مشابه هوشنگ امیراحمدی دارند، پی برده است. اکنون سئوال این است که افرادی از این قماش با چه انگیزه ای به همایش دعوت شده اند؟ آنها نظام جمهوری اسلامی ایران را «عقب افتاده»! و «خونخوار»! می دانند، اسلامی بودن نظام را «مشکل آفرین»! می نامند، حذف ولایت فقیه از قانون اساسی را دنبال می کنند و…”
کیهان همچنین درباره هوشنگ امیراحمدی، نوشت: “درباره حضور امیراحمدی در تهران هم اگر ضرورت پیدا کند کیهان اطلاعات جزئی ارائه خواهد کرد که وی چگونه صبح روز اول همایش جلوی درب هتل استقلال حضور داشت و در حالی که بقیه میهمانان با اتوبوس به محل همایش منتقل شدند، یک زانتیای مشکی به سراغ او آمد.”
آن هم در حالیکه دیگر سایت های راست خبر دادند که این زانتیا، متعلق به مشایی بوده است.
خبرگزاری فارس ـ نزدیک به سپاه پاسداران و نیروهای امنیتی ـ هم درباره میهمانان این همایش نوشت: “ میگویند از بین دعوت شدگان، عدهای سوابق سوء کیفری و سیاسی و حتی عضویت در فرق ضاله مثل بهاییت دارند. در بین اپوزیسیونهای خارج کشور هم این شایعه قوت گرفته بود که دعوت شدگان برای ورود به تهران تضمین قضایی و امنیتی داشتهاند که البته هیچ یک از مقامات امنیتی و قضایی کشور این خبر را تأئید یا تکذیب نکردند.”
روزنامه جوان، وابسته به دفتر سیاسی سپاه پاسداران هم چنین درباره میهمانان این مراسم اظهارنظر کرد: “افراد مساله دار و مخالف با مبانی نظام جمهوری اسلامی نیز در این همایش حضور دارند.دراین زمینه گفته می شود پروازهایی که حامل مدعوین این همایش بوده اند بگونه ای تنظیم شده که تا آخرین لحظات امکان مشخص شدن هویت برخی از این میهمانان نباشد. گرچه در این زمینه گفته می شود که برخی از این پروازها نیز بصورت اختصاصی به ایران انجام می شود”.
چشم اسفندیار دولت
البته این نخستین بار نیست که رحیم مشایی، جنجال برانگیزمی شود. وی که پس از رسیدن احمدی نژاد به ریاست جمهوری در سال 84، به عنوان یکی از یاران نزدیک وی معرفی شد، در حال حاضر رییس دفتر احمدی نژاد، رییس مرکز مطالعات جهانی شدن، جانشین رییس جمهور در شورای عالی ایرانیان خارج از کشور، عضو شورای نظارت بر صدا و سیما، عضو شورای فرهنگی دولت، نماینده رییسجمهور در شورای نظارت بر سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، عضو کمیسیونهای اقتصاد و فرهنگی دولت و سرپرست نهاد ریاست جمهوری است.
وی علاوه براظهارات جنجالی و متناقض، اقدامات پرماجرایی نیز انجام داده؛از حضور در مجلس رقصی در ترکیه تا مراسم حمل قرآن همراه با نوای دف، ادغام سازمان حج و زیارت با سازمان میراث فرهنگی و خرید عکس های هدیه تهرانی، بازیگر سینمای ایران.، گوشهای از عملکرد جنجالی مشایی است.
او در ۲۹ تیر ۸۷ مردم اسراییل را دوست خواند و با این اظهاراتش موجب برانگیختهشدن خشم بسیاری از جمله نزدیکان حکومت شد. در پی این ماجرا ۲۰۰ تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، با امضای بیانیهای خواستار برخورد جدی با وی شدند. پس از انتشار این بیانیه، وی در۲۴ مرداد ۸۷ طیّ نامهای به حداد عادل رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی واژهٔ اسرائیل در جهان امروز را منفورترین واژهای دانست که مترادف نژادپرستی، خیانت، خشونت، مکر و فریب است.
وی اما با تکرار ادعاهای خود با شدت بیشتر در مرداد ۱۳۸۷، موجی از اعتراضات را علیه خود و دولت برانگیخت. بلافاصله پس از این ماجرا تجمع دانشجویان روبهروی سازمان میراث فرهنگی برگزار گردید.
حاشیهها در مورد اظهارات وی تا جایی بالا گرفت که ایت الله خامنه ای، در خطبههای نماز جمعه، سخنان وی را کاملا اشتباه دانست و خواستار پایانبخشی به این حواشی که در موارد زیادی با استناد به آن دولت تخریب میگشت، شد.
این در حالی بود که محمود احمدینژاد از سخنان مشایی دفاع کرده بود. پس از آن نمایندگان مجلس که به دنبال سئوال از رئیس جمهور در مجلس بودند، آن را از دستور کار مجلس خارج کردند. وی اما برای بیان توضیحات در مورد سخنانی که گفته بود به کمیسیون امنیت ملی ایران دعوت شد.
چندی بعد رحیم مشایی در سخنرانی خود در دانشگاه رازی همدان حضرت نوح را مورد انتقاد قرار داد. وی مدعی شد نوح با وجود ۹۵۰ سال زندگی، مدیریت جامعی نداشته است و نتوانسته عدالت را برقرار کند. این اظهار نظرهم با واکنش شدید برخی روحانیون مواجه شد.
مشایی در ۲۷ تیر ۱۳۸۸ به عنوان معاون اول رئیسجمهور در دولت دهم معرفی شد. این انتخاب با مخالفتهای فراوانی در طیف مخالفان و حتی برخی از حامیان احمدینژاد روبرو شد، تا آنجا که ناصر مکارم شیرازی، مرجع تقلید شیعه، تصدی او را نامشروع اعلام کرد و محمدحسین ابوترابیفرد نایب رئیس اول مجلس از دستور سیدعلی خامنهای برای برکناری مشایی و استفاده نکردن از او در هیچ پستی خبر داد. سید احمد خاتمی نماینده مجلس خبرگان و امام جمعه تهران هم برکناری مشایی را آزمون ولایتمداری احمدینژاد خواند. احمدینژاد اما اداره جلسات دولت را به مشایی سپرد، و وزرا در اقدامی هماهنگ جلسه دولت را ترک کردند.
سرانجام در روز جمعه ۲ مرداد ۱۳۸۸ “دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری”، متن دستور آیت الله خامنه ای خطاب به احمدینژاد در مورد لزوم برکناری رحیم مشایی از سمت معاونت اول رئیس جمهور را منتشر کرد. این نامه تاریخ ۲۷ تیرماه را دارد و شش روز پیش از انتشار به احمدینژاد ابلاغ شده بود. این در حالی است که احمدینژاد در ۳۰ تیر، یعنی سه روز پس از صدور دستور خامنهای، گفته بود که مشایی در سمت معاون اول رئیس جمهور به خدمات خود ادامه میدهد. ساعاتی بعد از اعلام رسمی این دستور، مجتبی ثمره هاشمی دستیار ارشد رئیسجمهور از قول مشایی گفت که او مطیع امر رهبر است و خود را معاون اول رئیسجمهور نمیداند. واحد مرکزی خبر، متعلق به صداوسیمای ایران جملاتی را که ثمره هاشمی در جمع خبرنگاران از رحیممشایی نقل کرد، به همراه “بسمه تعالی” در ابتدا و نام مشایی در انتهای آن، ابتدا به عنوان “اطلاعیه” و کمی بعد با انتشار اصلاحیهای به عنوان “متن کنارهگیری” مشایی منتشر کرد. روز بعد در نامه احمدینژاد به خامنهای استعفای مشایی بطور رسمی اعلام شد. در ۳ مرداد، مشایی در نامهای به رئیسجمهور، رسماً استعفای خود را اعلام کرد.
چند روز پس از برکناری مشایی از پست معاونت اولی ریاست جمهوری و انتصاب به ریاست دفتر ریاست جمهوری، محمود احمدی نژاد غلامحسین محسنی اژهای وزیر اطلاعات را که یکی از مخالفان مشایی در دولت بود برکنار کرد. محمد حسین صفار هرندی نیز که از اعتراض کنندگان به معاونت اولی مشایی بود استعفای خود را تسلیم دولت کرد. انتصاب مشایی به ریاست دفتر احمدینژاد نیز با واکنش تند اصولگرایان رو به رو شد.
مورد عجیب هوشنگ امیراحمدی
اما مشایی هنوز هست و هر روز هم نقش پررنگ تری می یابد؛آخرین نقش او برگزاری همایش چند میلیارد تومانی ایرانیان مقیم خارج بود که به نوشته نشریات وابسته به جناح راست هیچ نتیجه ای نداشت جز اینکه رئیس دولت مستقر برای اوباما پیام غیر مستقیم فرستاد؛ ان هم در حالیکه گفته می شود او این سخنان را با اتکا به واسطه هایی مطرح می کند که قرارست نقش لابی ایران را بازی کنند؛یکی از این افراد، هوشنگ امیراحمدی ست که کیهان بیشترین حمله را با توجه با استناد به حضور وی در این همایش کرده است… روزنامه کیهان در همین راستا متن ایمیلی را منتشر کرده که برای هوشنگ امیراحمدی فرستاده شده و از وی به طور خاص برای حضوردر این همایش دعوت شده است. البته شورای عالی ایرانیان خارج از کشور، به ریاست مشایی با ارسال جوابیه ای این ایمیل را تکذیب کرده است.
دراین جوابیه، روزنامه کیهان دعوت به “رعایت اخلاق اسلامی و حرفه ای در انتشار مطالبی از این دست که از مصادیق بارز نشر اکاذیب منجر به تشویش اذهان عمومی است”شده و اینکه هوشنگ امیراحمدی، در همایش مزبور شرکت نداشته و با هزینه شخصی خود، در هتل اسقلال اسکان یافته است.
روزنامه کیهان اما، در مقابل دست به انتشار تصاویر ایمیلهای رد و بدل شده میان هوشنگ امیراحمدی و شورای عالی ایرانیان خارج از کشور زد و با اشاره به عجیب بودن اصرار مشایی بر “دروغ بزرگ” و انتشار متن و تصویر ایمیل ردوبدل شده، نوشت: “این سند متن دقیق و بی کم و کاست ایمیل شورای ایرانیان خارج از کشور است که خطاب به هوشنگ امیراحمدی ارسال شده و از وی برای شرکت در دومین همایش ایرانیان خارج از کشور دعوت به عمل آمده است… تمامی آنها ابتدا از طریق «ایمیل» به همایش دعوت می شوند و بعد از انجام امور مقدماتی نظیر تهیه بلیط، رزرو هتل، تعیین تاریخ پرواز و… وارد کشور شده و به محض ورود کارت شرکت در همایش را دریافت می کنند.”
کیهان البته توضیح نداده است که چگونه به متن این ایمیلهادسترسی پیدا کرده اما نوشته همه این ایمیلها، از یک “IP” مشابه، ارسال شده است.
کیهان در قسمت دیگری از جوابیه خود، هزینه این همایش را بیش از هشتادمیلیارد دانسته است: “چرا باید در شرایط کنونی با هزینه نجومی و هنگفتی بالغ بر 80 میلیارد ایرانیان خارج از کشور را برای شنیدن سخنان شرک آلود آقای مشایی گردهم آورد؟! و این اظهارات شرم آور و ضد انقلابی را در پوشش دیدگاه جمهوری اسلامی ایران به خورد آنان داد؟! چه کسی به آقای مشایی اجازه داده است که 80 و چند میلیارد پول بی زبان بیت المال را از حلقوم محرومان و مستضعفان بیرون بکشد و برای سخنان آمریکا و اسرائیل پسند خود مستمع جمع کند؟”
در قسمت دیگری از جوابیه کیهان، اشارهای نیز به دیگر میهمانان این همایش شده است: “چرا از آقای «وحید-گ» که در سال 88 تظاهرات عوامل ضد انقلاب در مقابل سفارت ایران در استرالیا را به حمایت از سران فتنه سازماندهی کرده بود برای شرکت در همایش دعوت شده و یا «محمد-پ»، «عباس-ع» و… با چه انگیزه ای دعوت شده اند؟”
این اما نخستین بار نبود که حضور هوشنگ امیراحمدی در ایران و با دعوت رحیم مشایی، دردسر ساز می شد. پیش از این و در زمان فعالیت دولت نهم نیز، امیراحمدی به ایران رفت و براساس برخی اخبار غیررسمی با برخی از مسوولان دولتی ـ از جمله رحیم مشایی ـ دیدار کرد. خود امیراحمدی پس از حضور در ایران، اعلام کرده بود که در دولت خاتمی قصد سفر به ایران را داشته، اما موفق به حضور در کشور نشده است.
پس از آن نیز، امیراحمدی چندین بار به ایران سفر کرد. در یکی از این سفرها، مشایی دستوری صادر کرد که در آن کلیه دانشگاهها موظف به همکاری با وی شدند. متن این بخشنامه که با دستور مشایی و توسط معاونت پژوهشی وزارت علوم صادر شده بود نیز نخستین بار در روزنامه کیهان منتشر شد.
سال گذشته بود که روزنامه کیهان با انتشار خبری مدعی شد رحیم مشایی با هوشنگ امیراحمدی دیدار کرده است. این مساله باعث شد که دفتر ریاست جمهوری از روزنامه کیهان شکایت کند. رحیم مشایی در بهمن ماه سال گذشته و در جمع اعضای جامعه وعاظ تهران در خصوص هوشنگ امیراحمدی گفته بود: “خدا شاهد است که این دروغ است من به همین جهت علیه روزنامه کیهان شکایت کردهام و حتما این روزنامه محکوم خواهد شد. اگر این روزنامه محکوم نشود من مسلمان نیستم. چون دروغ بسیار بزرگی را نوشته است. این روزنامه گفته است که هوشنگ امیراحمدی را مشایی به ایران آورده و در ایران مشایی با هوشنگ امیراحمدی ملاقات کردهاند در حالی زمانی که این فرد ایران آمد من اصلا نمیدانستم که آمده و اصلا با من تماس نگرفته و اجازه ملاقات از من نیز نخواسته است و تا زمانی که از کشور بیرون نرفته بود من نفهمیده بودم که وی به ایران آمده است.”
اسفندیار رحیم مشایی، پیش از این به حسین شریعتمداری، نماینده ولیفقیه در موسسه کیهان تاخته و وی را یکی از مخالفان احمدی نژاد معرفی کرده بود.
سایت خبری “جهان نیوز” به نقل از رحیم مشایی نوشته بود: “برای خیلی از شما شریعتمداری مظهر حمایت از دولت است. اما ایشان اصلا احمدی نژاد را قبول ندارد. من این موضوع را اثبات می کنم. یک سال دیگر خواهید دید این که ایشان نماینده رهبری هستند دلیل نمی شود که ما ایشان را نقد نکنیم. شما در خیابان به خیلی از کسانی که نسبت شان به رهبر انقلاب بیشتر از ایشان بوده است فحش دادید. این دلیل نمی شود که بخاطر این نسبت وی را نقد نکنیم. من این حرفها را قبول ندارم.”
مشایی گفته بود: “از نظر آقای شریعتمداری من مسلمان هم نیستم. از نظر ایشان من جاسوس و منافق و عضو کودتای مخملی هستم. وی سپس تأکید کرد از تمام کسانی که علیه من مطلب خلاف نوشتند، شکایت می کنم تا مسائل روشن شود.”
رحیم مشایی همچنین گفته بود: “عده ای تلاش می کنند به هر تقدیر مرا تخریب کنند. آقای احمدی نژاد به من گفته است که تو چوب من را می خوری.من را نمی توانند بزنند به تو گیر می دهند.” وی با اعلام ابن که حدود یک سال ونیم دیگر، احمدی نژاد هم همانند وی، با انتقاد رو به رو خواهد شد، گفته بود: “یک روز آقای احمدی نژاد به من گفت که تا یک سال دیگر من کافر می شوم. البته منظور ایشان این بود که این ها مرا کافر خواهند خواند.”
به این ترتیب به نظر می رسد اصول گرایان، برای انتقاد از احمدی نژاد، هدفی به خوبی رحیم مشایی پرا پیش رو دارند؛آن هم در حالیکه برخی نیز بر این عقیده اند که رحیم مشایی قرارست مدودف، پوتینی به نام احمدی نژاد باشد.