شهلا شرکت، روزنامه نگار ایرانی، ماهنامه “زنان” را منتشر کرد و از طریق این ماهنامه نوگرا و درعین حال منتقد کوشید تا حقوق زنان را ارتقاء بخشد.
او در سال ۱۹۹۱ انتشار مجله زنان را که به عنوان اولین مجله فمینیستی ایرانی شناخته می شود آغاز کرد، ولی دولت بسیار محافظه کار احمدی نژاد در سال ۲۰۰۸ این مجله را توقیف کرد. این مجله به مدت ۱۶ سال کوشید تا وضعیت حقوق زنان را بهبود بخشد و با تبعیض ها مبارزه کند. موضوعات مورد اشاره در این مجله موضوعات خاصی هستند، مانند وضعیت زنان بیوه شهدا، اعتیاد زنان متأهل، مشکل ورود زنان به استادیوم ها برای تماشای مسابقات فوتبال. البته در میان موضوعات مختلف نباید مد و آشپزی را فراموش کرد.
شهلا شرکت امیدوار است چاپ “زنان” را از سر بگیرد. او در مصاحبه ای با اوست فرانس به سؤالاتی در این خصوص پاسخ گفته است.
اولین روزنامه فمینیستی ایران بودن به چه معناست؟
قبلاً این کلمه یک تابو به حساب می آمد. تقریباً مثل یک فحش بود. خیلی از مردم معنی آن را نمی دانستند. ما به تدریج شروع کردیم به تعریف معنی فمینیسم. فمینیسم در غرب آغاز شد و ما آن را با شرایط ایران وفق دادیم. ما راه را باز کردیم و روزنامه های دیگر آن را ادامه دادند.
شما با اینکه فارسی صحبت می کنید، ولی کلمه “فمینیسم” را به کار می برید…
در زبان فارسی برای “فمینسیم” معادل وجود ندارد. و البته وضعیت کلمه “مدرنیته” نیز چندان بهتر نیست. کسانی که حرفه شان نوشتن فرهنگ لغات است همیشه به دنبال معادل برای آن می گردند، ولی پیدا نمی کنند. و اما در مورد فرهنگستان که معادل آکادمی فرانسه در ایران است، باید بگویم که حتی نمی خواهند این کلمه را بشنوند.
مجله زنان چه اقداماتی انجام داده؟
ما زنان را نسبت به حقوق شان آگاه و حساس کرده ایم. آنان برای مطالبه این حقوق نیاز به یک اساس و بنیان دارند. بسیاری از زنان حتی از تبعیض هایی که قربانی اش هستند آگاه نیستند. ما همچنین تلاش کرده ایم تا وجهه و تصویر زن را بهتر کنیم. در سریال های تلویزیونی همواره زن را به صورت یک انسان سخت گیر و منفور که شوهر بیچاره خود را به صلابه کشیده نشان می دهند. خوشبختانه این وضعیت عوض شده. ما همچنین برای اصلاح و بهبود قوانین، به ویژه قوانین مربوط به خانواده، بسیار تلاش کرده ایم.
چه مسایلی باید اصلاح شوند؟
در مورد موضوع وراثت، حق یک زن نصف حق یک مرد است. و تنها مرد است که به عنوان رییس خانواده می تواند تقاضای طلاق بکند. نگهداری فرزندان پسر تا ۲ سالگی و فرزندان دختر تا ۷ سالگی به عهده مادر است و پس از آن به پدر تعلق می گیرد. امروز تساوی در حوزه وراثت برقرار شده. زنان می توانند تقاضای طلاق بکنند و دادگاه حتی در صورت مخالفت شوهر می تواند حکم صادر کند. اکنون نگهداری فرزندان، چه پسر چه دختر، تا ۷ سالگی به عهده مادر است، ولی این کافی نیست و ما نسبت به آن اعتراض کردیم. به علاوه، یک زن برای مسافرت به اجازه شوهرش نیاز دارد و شوهر باید امضاء بدهد تا زن بتواند گذرنامه بگیرد.
شما نسبت به اثرات زیان آور برخی از قوانین نیز اعتراض کرده اید…
بله، زنی که نیمه وقت کار می کند می تواند حقوق تمام وقت دریافت کند و به علاوه، مرخصی های مربوط به زایمان باید طولانی تر شوند. این مسایل باعث می شوند تا زنان شانس کمتری برای استخدام داشته باشند. زنان ایرانی به مانند زنان دیگر کشورهای جهان فرصت های شغلی یکسانی نسبت به مردان ندارند و حقوق شان نیز کمتر است.
ولی آیا شرایط زنان در ایران بهتر از کشورهای همسایه مانند افغانستان یا امارات متحده نیست؟
در اینجا مقایسه معنی ندارد و این به تاریخ و فرهنگ ما مربوط می شود. زنان می توانند کار کنند و یک زندگی پویا به همراه تفریحات داشته باشند؛ به سینما بروند، ورزش کنند، به اسکی بروند، خرید کنند… تعداد زنانی که به تحصیل مشغول اند به ۶۰ درصد می رسد، تا آنجا که دانشگاه ها را سهمیه بندی کرده اند تا تعداد آنها خیلی زیاد نشود. “زنان” علیه چنین مسایلی اعتراض کرده.
آیا سنگسار هنوز برای زنا وجود دارد؟
بله، هم برای مردان، هم برای زنان. فرقش این است که مرد متأهل می تواند بگوید “ازدواج موقت” کرده، ولی یک زن متأهل نمی تواند، زیرا زنان حق ازدواج مجدد ندارند. مسأله ازدواج موقت چند سال پیش به دنبال فشارهای اتحادیه اروپا ملغی اعلام شد. ولی مجدداً از سر گرفته شد، زیرا قانون آن هرگز تغییر نکرده بود. به همین دلیل، قضات مجدداً این قانون را اجرا می کنند.
به نظر می رسد که آزادی ها در دوره احمدی نژاد نسبت به دوره خاتمی محدود شده؟
در این مورد تنها یک مثال می زنم. مسؤول حقوق و امور زنان در دولت گفت که برای تصویب کنوانسیون سازمان ملل در مورد رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زن، باید اول از روی جسد او رد شد.
منبع: اوست فرانس، ۸ مارس