بیش از 72 نفر در وقایع بعد از انتخابات ایران جان باختند اما با گذشت 9 ماه از کودتای انتخاباتی، هنوز قاتل هیچ یک از این جانباختگان معرفی نشده اند و مقامات جمهوری اسلامی خود را ملزم به پاسخگویی در این مورد نمی بینند. “روز” در گفتگو با خانواده های جانباختگان وقایع 9 ماهه گذشته، روند پی گیری شکایات این خانواده ها، نحوه پاسخگویی مسولان و همچنینی تهدیدها و فشارهای وارده بر آنها را بررسی کرده است. خانواده هایی که با گذشت زمان و ادامه اعتراضات مردمی بر شمار آنها افزوده می شود اما به شدت تحت فشارند تا از اطلاع رسانی درباره عزیزان از دست رفته خود پرهیز کنند.
تهدید خانواده ها
شکایات خانواده های جانباختگان وقایع انتخابات در حالی مسکوت مانده که خانواده های آنان از همان ابتدا به شدت تحت فشار بودند تا از هر گونه اطلاع رسانی درباره عزیزان شان خودداری کنند و حتی اجازه برگزاری مراسم سوگواری برای آنها را نیز نداشتند. حتی بیشتر این خانواده ها تحت فشار مقام های نظامی و امنیتی کشور از اعلام هویت عزیز از دست رفته خود واهمه داشتند؛به همین علت با گذشت 9 ماه هنوزهویت تعدادی از این شهدا اعلام نشده است.
از سوی دیگر درباره علت کشته شدن آنها نیزهرگز توضیحی به خانواده ها داده نشده و در اغلب موارد در گواهی فوت، علت مرگ را نامعلوم نوشته اند؛ در برخی موارد نیز نوشته اند سکته قلبی یا مغزی باعث فوت شده است. در عین حال پیکر تمام این شهدا قبل از تحویل به خانواده هایشان کالبد شکافی و گلوله ها از تن آنها خارج شده است.
خانواده های جانباختگان در اکثر موارد، موقع تحویل پیکر جان باختگان خود ناچار شده اند هم درباره چگونگی کفن و دفن عزیزشان تعهد بدهند و هم درباره “شکایت نداشتن از مسوولان”. در برخی موارد نیز این خانواده ها را مجبور کرده اند با نگارش نامه ای، میرحسین موسوی را مسئول قتل فرزندان خود اعلام کنند.
برغم این شرایط خانواده های شهدای سبز پس از به خاک سپردن پیکر فرزندان خود اقدام به پی گیری قضایی کرده و خواهان مجازات قاتلان فرزندانشان شده اند؛هر چند فشارها به نوعی دیگر همچنان ادامه دارد. تلفن های تهدید آمیز، احضار و تهدید به قتل فرزندان دیگر و… از مواردی است که در این چند ماهه همواره این خانواده ها با آن مواجه بوده اند. ضمن آنکه به شکایات هیچ یک از آنها رسیدگی نشده و به برخی نیز رسما گفته اند این شکایات به جایی نخواهد رسید.
مادر ندا آقا سلطان: قاتل دخترم را معرفی کنند
هاجر رستمی مطلق، مادر ندا آقا سلطان از بی نتیجه ماندن شکایت اش برای معرفی قاتل دخترش به “روز” می گوید.
خانم رستمی مطلق در مهرماه شکایت رسمی را تحویل مقامات قضایی داد و خواهان معرفی و محاکمه قاتل فرزندش شد، اما با گذشت 5 ماه، هنوزهیچ گونه رسیدگی به این شکایت نشده است.
مادر ندا آقا سلطان به “روز” می گوید: من و وکیلم بارها پیش آقای شهریاری، قاضی پرونده در دادسرای جنایی رفته ایم اما هیچ نتیجه ای نگرفته ایم.
خانم رستمی مطلق می افزاید: انتظار نمی رود که به نتیجه ای برسیم چون 8- 9 ماه گذشته و اگر قرار بود رسیدگی شود تاکنون می شد.
وی تصریح می کند که مقامات هیچ گونه پی گیری نکرده و شکایت را مسکوت گذاشته اند.
مادر ندا آقا سلطان سپس با اشاره به اظهارات ضد و نقیض مقامات درباره جان باختن دخترش می گوید: مقمات تاکنون درباره ندا خیلی حرفها زده اند و هر روز یک مدل حرف میزنند؛همین تناقض گویی های مقامات نشان میدهد که قضیه چیست.
خانم رستمی مطلق تاکید میکند: من خواهان معرفی قاتل فرزندم هستم. باید او را معرفی و در دادگاه محاکمه کنند.
ندا آقا سلطان، در راهپیمایی بزرگ سی خرداد جان باخت و انتشار فیلم کوتاهی از لحظه جان سپردن او، واکنش های جهانی را برانگیخت.
مقامات جمهوری اسلامی قتل ندا را به عوامل ضد انقلاب و بیگانگان نسبت دادند و در ادعایی دیگر صحنه جان باختن او را نمایش خواندند. ادعاهایی که از سوی افکار عمومی ایران و جهان پذیرفته نشد.
مادر سهراب اعرابی: پاسخگو نیستند
پروین فهمیمی، مادر سهراب اعرابی، یکی از دیگر مادرانی است که طی 9 ماه گذشته به شدت تحت فشارهای امنیتی قرار داشته و حتی ماموران لباس شخصی وارد محوطه مسکونی او شده و عکس های شهید جوانش را با خود برده اند. پیش از این برخی شایعات از بازداشت خانم فهیمی حکایت میکرد خبری که هیچ گاه تایید نشد.
مادر سهراب اعرابی هم در گفتگو با “روز” می گوید شکایت او برای معرفی و محاکمه قاتل فرزندش به هیچ جا نرسیده است.
وی توضیح میدهد: الان 9 ماه گذشته و از 20 تیر که پیکر پسرم را شناسایی کردم، شکایت کردم و بارها به مسئولان نامه نوشته ام اما هیچ کسی پاسخگو نیست. بارها وکیل من مراجعه کرده اما هر بار گفته اند بروید خودمان خبرتان می کنیم و باز هیچ خبری نشده است. گویا که قانون این مملکت فقط برای خود آقایان نوشته شده و برای ما کاربردی ندارد و انگار نه انگار که اتفاقی افتاده. فقط با یک متاثرم و متاسفم میخواهند همه چیز را تمام کنند.
خانم فهیمی با اشاره به جمع آوری عکس های فرزندش از مقابل واحد مسکونی شان می گوید: من منزل نبودم آمده بودند، وارد ساختمان شده و عکس های پسرم را که در راه پله و مقابل در آپارتمان قرار داده بودم جمع کرده و برده بودند. شب همان روز هم به منزل ما آمدند و من به شدت اعتراض کردم و گفتم با چه مجوزی وارد محوطه مسکونی ما شده و چنین کاری کرده اید و چه کسی چنین اجازه ای به شما داده که وارد حریم خصوصی زندگی من شوید، اما انکار کردند و گفتند که کار ما نبوده و نمی دانیم کار چه کسی است. بعد هم به من گفتند باید به پلیس امنیت بروم اما من نرفتم و به آنها هم گفتم من کاری در پلیس امنیت ندارم و بچه بیگناه مرا کشته اند و 26 روز به من دروغ گفته اند حالا هم با ما اینگونه معامله می کنند.
وی در خصوص شایعه بازداشت خود توضیح میدهد: من بازداشت نشدم بلکه مهین فهیمی، دختر دایی من به اتفاق پسرش بازداشت شد و 45 روز هم زندان بود و به پسرش 6 سال زندان داده اند در حالیکه این بچه بیگناه است و هیچ کاری نکرده، مثل همه مردم در تظاهرات شرکت کرده و من واقعا امیدوارم این حکم که قطعی نیست در دادگاه تجدید نظر بشکند و امید تبرئه شود.
پیکر سهراب اعرابی، جوان 19 ساله در حالی به خانواده او تحویل داده شدکه مادر او در ۱۶ تیرماه با گذاشتن کفالت در دادگاه انقلاب در انتظار آزادی فرزندش بود. خانواده اعرابی از تاریخ 25 خرداد، از سهراب خبری نداشتند.
خواهر بهزاد مهاجر: راه به جایی نبرده ایم
مهوش مهاجر، خواهر بهزاد مهاجر که پیش از این احضار و مورد بازجویی و تهدید قرار گرفته، با بیان اینکه شکایت آنها برای معرفی قاتل برادرش هیچ نتیجه ای نداشته به “روز” می گوید: بازپرس پرونده به وکیل ما گفته شما دستتان به جایی نمی رسد و پرونده بسته خواهد شد.
وی می افزاید: وقتی رسما چنین چیزی می گویند، متاسفانه فکر نمی کنم شکایت ما راه به جایی ببرد.
خانم مهاجردرخصوص احضار و تهدیدهایی که شده توضیح میدهد:به اطلاعات همدان احضار شدم و در آنجا فعالیت های سابق من در رابطه با کمپین یک میلیون امضا را مطرح کردند و سپس گفتند که برادرتان اینگونه شده و در اصل این دو را به هم ربط دادند و سپس از من پرسیدند که آیا به ولایت فقیه تعهد داری و…
خواهر بهزاد مهاجر می افزاید: از فعالیت های من گفتند و سپس تهدید کردند؛ در حالیکه فعالیت های من کاملا اجتماعی است و من عضو هیات امنای یک مرکز مربوط به دختران بی سرپرست هستم، گفتند نباید با این مرکز کار کنی اما من قبول نکردم و کارم را می کنم. قبل از 22 بهمن نیز تماس گرفتند و گفتند که نباید راهپیمایی بروی.
خانم مهاجر با بیان اینکه تهدیدهای تلفنی همچنان ادامه دارد، می افزاید: در جلسه بازجویی، حتی از فعالیت های من در 8 مارس سال گذشته نیز پرسیدند و همه چیز را به برادرم ربط میدادند در حالیکه من یک فعال اجتماعی هستم و هیچ کار سیاسی نمی کنم و برادرم نیز ارتباطی با این فعالیت ها نداشت.
بهزاد مهاجر نیز در تظاهرات25 خرداد به ضرب گلوله جان باخت و خانواده او تا مدتها تصور میکردند او در زندان به سر می برد.
مادر اشکان سهرابی: سر می دوانند
زهرا نیک پیما، مادر اشکان سهرابی نیز از بی جواب ماندن شکایت خود برای معرفی قاتل فرزندش به “روز” می گوید.
وی با بیان اینکه “ما را سر می دوانند” می گوید: بارها من و وکیلم برای پی گیری شکایت مراجعه کرده ایم اما ما را سر می دوانند حتی یکبار نیز یکی در همان دادگاهی که مسول رسیدگی به پرونده شکایت ما است به ما گفت که شما وقتتان را تلف می کنید و هیچ جوابی به شما نخواهند داد چون از دولت شکایت کرده اید و به عبارتی از خودشان به خودشان شکایت کرده اید.
مادر اشکان سهرابی با تاکید براینکه “میخواهند این قضیه را مسکوت گذاشته و مشمول مرور زمان کنند” می افزاید: میخواهند همه چیز را ماست مالی کنند و خون بچه های ما را پایمال کنند اما من ساکت نمی نشینم و پی گیر خون بچه ام هستم. بچه من بی گناه بود همه بچه های ما بی گناه بودند و مظلومانه کشته شدند و باید جواب بدهند و بگویند که چرا بچه های ما را کشتند. تنها گناه بچه من این بود که یک دستبند سبز بسته بود. اما این گناه بچه من برای او من و ما افتخار بود و هست.
خانم نیک پیما با بیان اینکه “بعد از 9 ماه ما همچنان سردرگم هستیم” می افزاید: قاتلان بچه های ما راست راست راه میروند و به ما و وکلای ما هیچ جوابی داده نمی شود. البته وقتی می بینم جواب شهدای کهریزک را نمیدهند مطمئن می شوم که جواب ما را اصلا نخواهند داد اما من به هیچ عنوان ساکت نخواهم شد و پی گیری خواهم کرد.
اشکان سهرابی در جریان اعتراضات مردمی در روز 30 خرداد بر اثر اصابت 3 گلوله بر سینه اش جان باخت.