منطقی ترین شعار تا کنون...

ملیحه محمدی
ملیحه محمدی

منطقی ترین شعاری که تاریخ مبارزات مردم ما پس از جنبش ملی شدن صنعت نفت تا کنون برای مبارزه مرحله ای خود آفریده است، همین شعار “عدم مشروعیت دولت دهم” است اگر با حشو و زوائد قرین نشود، اگر دوستان از سر دوستی نکشانندش به زیر مطالبات بلند مدت و بنیادی، و کم رنگش نکنند.

در باره این گرفتاری بزرگ اپوزیسیون ایرانی که در پای فشاری بر خواسته های بحق خود همواره بی قرار بوده است و در هر لحظه، همه حقوق خود را خواسته است، بحث طولانی و سابقه داری میان مدافعان آن تفکر و برخی چون من  معترض به آن نگرش، در صفحات مجازی و کاغذی رسانه ها، به ویژه  در خارج از کشور به عمر این مهاجرت جریان داشته است. من از جانب این تفکر معترض حرف زده و می زنم و خوشا که امروز با امیدواری!

ما هر دو طرف  پرتوان و بی سرانجام یکدیگر را از چاه و چاله های راه بیم داده ایم. آنها ما را از محافظه کاری و افتادن در دام تقلیل گرایی، و ما آنان را از دام تمامیت خواهی که پی آمدش به گمان مان و شکست پروری است و نشر نامرادی و لاجرم مردمی هر روز بیزار تر از مشارکت سیاسی. دوستان به نوبه خود معتقد بودند که در هر فرصتی طرحِ  طرد تمامیت نظام جمهوری اسلامی فرصتی است که به ویژه اینجا در خارج از کشور نباید از دست داد. اما مشکل از آنسو خود را در عمل و سریعتر از استدلال گاه الکن ما نشان می داد زیرا که آنان در همان حال به درستی معتقد و خواستار پیوند فعالیت های خود با تلاش های داخل کشور بودند. اما شیوه طرح شعار های رادیکال و غیر ممکن شان در واقع دیوار حائلی بود میان توانایی ها و ممکنات واقعی در داخل کشور. زیرا اغلب موجب ترساندن آنان از پذیرش حتا ضمنی هر گونه همراهی و همپوشی با مبارزین خارج از کشور می شد و در نهایت هر دو سو امکان بهره مندی از توانایی های یکدیگر را از دست می دادند. 

اما اینک ما شاهد رویداد مبارکی هستیم که در سایه همگرایی داخل و خارج و بر بستر تأکید خردمندانه و بی نظیر بر واقعیات جاری دارد نقش می بندد.

مردم به میدان مبارزه دموکراسی خواهی به شیوه ای نوین و دموکراتیک پای نهادند، علیرغم پس زدن قاطع هر موجی که اقتدارگرایان، جتنی مدار ها، شریعتمداری چی ها، برای ایجاد خشونت و اغتشاش می فرستادند، تا پای جان بر مطالبه خود پای فشردند و وقتی عزم دشمنان غافلگیر شده را بر گذشتن بیرحمانه و خائنانه از جان و زندگی خویش سنجیدند، اینک هوشمندانه گامی و فقط گامی! پس نهاده اند تا روحیه ها را از دو سو دیگر کنند. خود را بسازند و “احمدی نژادی”ها را چنانکه سرنوشت شان هست، گمراه رها کنند.

این آتش زیر خاکستر، این عقده هایی که به حکم تاریخ و اینبار به فرمان عقل آفریننده، راه می جوید تا باز برآید، دریافتنی تر از آن است که فقط مخالفان و منکران نظام ببینند. ورود هر روز چهره های تازه تر و تا کنون بر کنار از این عرصه ها، به میدان ِ هشدار و تذکر و حتا نصیحت و همدردی، دارد لحظه ها را در برابر چشمان اقتدارگرایان به شماره می اندازد.

این “لحظه” و این موقع را اما آزادیخواهان در هر صف و جبهه ای، با هر اندیشه ای، در داخل یا خارج از کشور به درستی و به دقت می بینند و می سنجند. در ظرف زمان مجموعه شرایط فعلی “لحظه” است اما این لحظه دارد با ظرافت تقسیم می شود. “عدم مشروعیت دولت دهم” شعار پرقدرت این لحظه است و نه حتی برکناری و نه حتی ابطال انتخبات که شعار درست روزهای پیش بود و در دل این شعار است.

شعار عدم مشروعیت دولت احمدی نژاد را با قدرت و پیگیر پیش بردن به جنبش این امکان را می دهد تا علیرغم هر چه که در چهار سال آینده اتفاق بیافتد، بازیگر دائم  صحنه سیاست روز باشد؛ با پیگیری این شعار، آینده ترسناک چهارسال دولتی متزلزل و بی حرمت را برای نظام به تصویر بکشد و او را  به چاره جویی بنشاند. برای احیای بخشی از غرور و اعتماد به تاراج رفته این نسل که می تواند فاجعه نه تنها سیاسی، بلکه فرهنگی و اخلاقی را رقم بزند، هیچ اهمیتی ندارد که حاکمان انتخابات را ابطال کنند، احمدی نژاد را برکنار کنند، یا هر شعبده دیگری که در آستین دارند بازی کنند. مهم این است که نسل امروز در مقابل این خیزش عظیم آگاهی که بر شانه های استقامت خود آفریده است، مهر خود را بر صحنه سیاست ایران بزند. او در این راه طوق عدم مشروعیت دولت را به گردن نظام می اندازد تا هر گونه که خود می تواند خود را از قید آن رها کند. این اولین بار است که به جای روند  پر زیان تضاد دولت ـ ملت، چرخه فاجعه بار تسلیم و شورش، مردم حاکمیت را به چنین بازی دشواری کشیده اند. اقتدار گرایان در مقابل این موج نیرومند حتا اگر چهار سال حکومت رسوای احمدی نژاد را پاسبانی کنند، اما در هر گام با جنبش مدنی نیرومندی مواجه هستند که نه می توان خفه اش کرد، نه به زندانش افکند و نه به دارش کشید. این شعار، حامیانی نیرومندی درون نظام دارد در عین اینکه ملموس ترین خواسته ملی است و ایضاً حق مسلم ماست. حین دنبال کردن این شعار و این مطالبه، جنبش دموکراتیک که امکان تداوم حضور یافته است، خواهد بالید و لاجرم سامانه های واقعی تری خواهد یافت.حتا بقای ذلت بار احمدی نژاد شکست این جنبش  نیست زیرا که هیچ دولتی در ایران گرفتار چنین مبارزه و مبارزان پیگیری نبوده است. ما تمامیت نظام را که هزاران  تارو پود بر اذهان بخش وسیعی از جامعه تنیده است، در مقابل خود قرار نمی دهیم. دولت احمدی نژاد اما برای اولین بار توافق همه تحول خواهان و تغییر طلبان است با بخش وسیعی از جامعه اصولگرا و حتا تا کنون غیر منتقد نظام. بر پایه این توافق مشق دموکراسی و آشتی ملی را به زیان تمامیت خواهی و استبداد در این سرزمین بنویسیم.