سعید کمالی دهقان
این یک پرنده است؟ هواپیماست؟ نه سوپر سهرابه. سوپرمن ایرانی در میدان آزادی، سمبول انقلاب 1979 و اعتراض های سال 2009، ایستاده است. شنل او پارچه ای سبز است و روی سینه اش پارچه ای با نوشته س س، مخفف نامش به زبان فارسی، دوخته شده است. او سمبول دنیای هنر معاصر ایران است که بال های خلاقش چیده شده است.
سهراب کاشانی در مورد این کاراکتر توضیح می دهد: “او کارهای خارق العاده انجام نمی دهد. ظرف می شوید، پاستا می پزد، لباس می شوید، فیس بوکش از چک می کند. او خیلی منزوی است.”
سوپر سهراب نقش مهمی در عکاسی، ویدئو ها و کتاب های مصور کاشانی دارد. زندگی او بازتاب زندگی یک هنرمند معمولی ایرانی است که با سانسور در داخل و تحریم های بین المللی مواجه است. اخیرا به سمپوزیوم هنر و گفتمان در نیویورک دعوت شده که میزبان آن دانشگاه پنسیلوانیا و جامعه آسیا بود. اما بی جراتی که بین برنامه ریزان و شرکت کنندگان در این کنفرانس که برای مطالعه بر روی هنر معاصر ایران گردآمده بودند، باعث شد تا دولت آمریکا نتواند به موقع به درخواست ویزای او پاسخ بدهد. برای حمید کشمیرشکن، استاد تاریخ هنر و سردبیر فصلنامه هنر فردا، ویزا صادر شد اما زمان آن بسیار دیر بود.
کاشانی از طریق اسکایپ در این سمپوزیوم شرکت کرد و در مورد هنرهای معاصر ایران حرف زد و در عین حال از اینکه جامعه هنرمندان ایران از تحریم های آمریکا ضربه می خورد، ابراز ناامیدی کرد.
او در یک مصاحبه تلفنی به گاردین گفت: “تحریم ها تاثر مستقیم بر هنرمندان ایرانی گذاشته است. لوازم مورد نیاز هنرمندان کمیاب است، آنها نمی توانند بعضی از رنگ ها را بخرند و به وسایل مورد نیازشان دیگر دسترسی ندارند.”
در سال های گذشته، آمریکا و متحدان اروپایی اش برای فشار بر ایران تحریم ها را تشدید کرده اند و به گفته کاشانی تعدادی از هنرمندان مجبور شده اند کارشان را رها کنند.
به نظر می رسد که مقامات رسمی دولت ایران براحتی سفر می کنند. در ماه سپتامبر، حسن روحانی به نیویورک سفر کرد و به جامعه آسیا، گفت: “مجسمه سازان به دلیل اینکه نمی توانند مواد مورد نیازشان را پیدا کنند، قادر به کار نیستند و برخی از آنان به هنر ویدئو روی آورده اند.”
مونور پرایس، مدیر مرکز تحقیقات ارتباطات رسانه ای دانشگاه پنسیلوانیا، گفت که از عدم حضور دو چهره مهم در سمپوزیوم، نا امید شده است.
وی گفت: “کار ما به گونه ای است که اطلاعات به داخال ایران پرواز می کند و ما در پی ایجاد فضایی برای خلاقیت هستیم.”
وی در ادامه گفت: “ما گمان می کنیم که عموم مردم باید در جریان این هنر و از آن طریق در جریان ایران بعنوان یک جامعه قرار بگیرند. جامعه ای که پرتره یکنواختی که از این کشور ارائه می شود، بکلی متفاوت است.”
کارشناسان، موزه داران و گالری دارانی که در این کنفرانس شرکت کرده بودند، همگی در مورد ناامیدی کاشانی صحبت کردند. فرشته دفتری، گالری دار ایرانی که اخیرا نمایشگاهی از هنرمدرن ایران برای جامعه آسیا برگزار کرده بود، گفت که به دلیل تحریم ها تنها توانسته است یک اثر از ایران بیاورد.
ساموئل کاتلر، مشاور سیاست گذاری تحریم ها در گذشته، گفت که وارد کردن آثار هنری از ایران، شامل تحریم نمی شود.
او به گاردین گفت: “پیچیدگی از سوی آمریکا زمانی صورت می گیرد که این آثار با کشتی منتقل شوند یا هنرمند بابت اثر خود، پولی بگیرد.”
او می گوید: “سناریوهای متفاوتی برای گالری دارانی که می خواهند هنر ایران را وارد آمریکا کنند، وجود دارد و ممکن است شامل محدودیت هایی بشود. ممکن است آنها مجبور شوند، مجوز مخصوصی از بخش کنترل سرمایه های خارجی وزارت خزانه داری آمریکا، دریافت کنند که برای چنین درخواستی باید بین چهار تا شش ماه صبر کنند. اما باید گفت که این وزارت خانه از صدور چنین مجوزی همواره خوشحال است.”
کاتلر گفت که مانع بزرگ، فقدان درک از سوی گالری های هنری آمریکاست که دقیقا نمی دانند چه مجوزی را نیاز دارند.
شیوا بلاغی، مورخ فرهنگ خاورمیانه از دانشگاه براون از فقدان هنر ایران در غرب، شکوه می کند: “هنرمندان ایرانی و فیلمسازان این کشور به عقیده من یکی از مهم ترین روشنفکران هستند. در قرن بیستم آنها جایگزین شعر ایران بعنوان صدای جامعه ایرانی شده اند. هنر ایران منعکس کننده طیف وسیعی از مسائل این کشور است.”
ساندرا سکورویدا، گالری دار مستقل و یکی از مسئولین این سمپوزیوم می گوید که بسیاری از موسسات هنری آمریکا قدرت پیش بینی مشکلات را ندارند و تلاشی برای آوردن هنر ایران نمی کنند.
او ضمن اشاره به این موضوع که هنر در بخش اطلاعات طبقه بندی می شود، گفت که نباید شامل تحریم ها شود. وی در ادامه گفت: “این حوزه ای است که بعنوان آزادی شناخته می شود. با وجود اینکه بطور قانونی، هنر در بخش اطلاعات طبقه بندی می شود، بسیاری از موسسات هنری آمریکا محدودیت هایی را برای خودشان درنظرمی گیرند.”
هنرمندان دیگری که در این سمپوزیوم شرکت کرده بودند، نیوشا توکلیان، باربد گلشیری، بهرنگ صمدزادگان، شهاب فتوحی، ندا رضوی پور، نازگل انصاری نیا و سمیرا اسکندرفر بودند.
منبع: گاردین، 31 اکتبر