نوآ اسمیت
اوباما خواستار “ ازمیان رفتن کامل” داعش شده است. این کار بدون پا گذاشتن به کارزار عملی نیست و اگر پایی که به کارزار گذشته می شود متعلق به آمریکا باشد، معنایش این است که جنگ بزرگی در عراق و سوریه آغاز می شود. بعلاوه اگر آمریکا بر داعش پیروز شود و آن را از بین ببرد تا چند سال بعد از عراق بیرون می رویم و چیزی شبیه داعش احتمالا باز خواهد گشت.
ما نیاز به یک متحد داریم که بتواند علیه داعش وارد میدان بشود؛ متحدی که بتواند بعد از از بین رفتن داعش در منطقه ثبات ایجاد کند. ترکیه از دور خارج است، اقدامات محدود این کشور منجر به دامن زدن به اختلافات داخلی شد. عربستان سعودی توان این کار را ندارد. تنها یک شریک استراتژیک باقی می ماند: ایران.
ایران درحال حاضر هم با داعش در نبرد است. تابستان امسال، زمانی که به نظر می رسید داعش بغداد را تصرف خواهد کرد، ایران، قاسم سلیمانی، بهترین فرمانده خود را برای دفاع از بغداد اعزام کرد. واضح است که او موفق شده است زیرا کسی از تصرف بغداد بدست داعش حرف نمی زند. این امکان هم وجود دارد که موفقیت های جدید ارتش عراق به دلیل کمک نیروهای نظامی ایران و آموزش نظامی آنان باشد. قطعا ایران برای مبارزه با داعش به بشار اسد در سوریه کمک کرده است.
نیروی هوایی آمریکا و نیروی نظامی ایران می توانند بر داعش چیره شوند اما از همه مهم تر این است که ایران در وضعیتی قرار دارد که می تواند در منطقه ثبات ایجاد کند. اسد، یک هیولاست اما اگر ایران و آمریکا متحد بشوند مجبور می شود با شورشیان ضد داعش، بعد از سقوط داعش، قدرت را تقسیم کند و این تضمینی است تا دیگر گروه هایی مثل داعش قدرت نگیرند. تنها اتحاد بین ایران و آمریکاست که می تواند هم بر روی اسد و هم بر شیعیان عراق اعمال نفوذ کند تا قدرت را با سنی ها تقسیم کنند.
اما یک دلیل بزرگ دیگر هم وجود دارد تا با ایران متحد شویم: نفت. صنعت نفت ایران اخیرا تحت تحریم آمریکا و غرب قرار دارد. اگر این تحریم ها برداشته شود، نفت ایران وارد بازار می شود و اگر ایران به ثبات عراق کمک کند، تاثیرش دو چندان می شود.
نفت ایران به آمریکا این امکان را می دهد که بتواند تحریم های سنگین تری برای روسیه درنظر بگیرد و درصورتی که درگیری در اروپای شرقی منجر به بسته شدن راه نفت روسیه شد، می شود روی نفت ایران حساب کرد. بعبارت دیگر، دوستی با ایران دست ما را در برابر تهاجم ناگهانی روسیه باز می کند.
ورای تهدید کوتاه مدت روسیه و داعش، ایران و آمریکا اگرچه بطور طبیعی متحد نیستند، اما بطور طبیعی دشمن هم نیستند. با وجود اینکه در ایران حکومت اسلامی حاکم است، اما این کشور دموکراتیک تر و مدرن تر از همه کشورهای منطقه بجز اسرائیل است. مردم ایران کمتر از مردم اکثر متحدان عرب آمریکا ضد آمریکا هستند و ایران تعداد دانشجوی بیشتری به آمریکا فرستاده است تا آنها.
بسیاری معتقدند که اتحاد ایران و آمریکا، اسرائیل را به خطر می ندازد. اما واضح است که آمریکا قادر است ایران را از حمله به اسرائیل بازدارد. و اگر این دو کشور متحد شوند این خطر کمتر می شود. صلح احتمالی بین اسرائیل و حزب الله لبنان که متحد ایران است در این شرایط قوی تر می شود. دولت جدیدی در ایران بر سر کار آمده است که دیگر گفته های ضد یهودی محمود احمدی نژاد را تکرار نمی کند. روزنامه هاآرتص اخیرا اتحاد ضد داعش ایران و آمریکا را تایید کرده است.
چهار مانع اصلی برای اتحاد ایران و آمریکا وجود دارد. اولین مانع متحدان نامحبوب ایران، اسد و حزب الله لبنان هستند اما همانطور که اشاره کردم، بهتر است این مشکل را متحد آنان یعنی ایران حل کند. مانع دوم، برنامه اتمی ایران است. اما توافقی که سال گذشته بین اوباما و دولت جدید ایران بسته شد، نشان داد که جا برای سازش وجود دارد. تولید انرژی اتمی توسط ایران خطر کمتری نسبت به صف بندی ایران در برابر غرب دارد. مانع سوم، خصومت ایران و عربستان است. اما داعش باعث شده است که ایران و عربستان متوجه منافع مشترکشان بشوند. آمریکا سابقه خوبی در تشویق دشمنان قدیمی برای تحمل یکدیگر دارد شاهد این موضوع ترکیه و یونان در ناتو و ژاپن و کره جنوبی است.
آخرین و سرسخت ترین مانع، مشروعیت خصومت بین ایران و آمریکاست. آمریکایی ها چنان به فکر کردن درباره اینکه ایران “دشمن” است عادت کرده اند که به این سادگی نمی توانند استراتژی شان را تغییر بدهند. همین وضعیت در مورد ایران هم وجود دارد. جایی که پاسداران و ملاها از سال های ۱۹۵۰ و بعدتر زمانی که آمریکا از صدام حسین در جنگ با ایران دفاع کرد، به آن دچار هستند. در آمریکا، خاطره گروگانگیری به قوت خود باقی است. ما به نقطه ای رسیده ایم که دشمنی بین کشورهایمان دیگر به درد نمی خورد.
اما یک گذشته امیدوار کننده وجود داشته است: نزدیکی چین و آمریکا در دهه ۷۰ میلادی. آمریکا دشمن اصلی چین کمونیست بود و حتی علیه آن در کره جنگید. اما دو کشور توانستند بعد از جدایی چین از شوروی، یک اتحاد غیر رسمی بوجود بیاورند و این اتحاد کلید اصلی پیروزی در جنگ سرد بود.
یک استراتژی دیگر نیز لازم است. اوباما، مثل نیکسون که به چین رفت، باید به ایران برود.
بلومبرگ، 9 سپتامبر