مرا به‌یاد می‌آوری؟

نویسنده
حبیب آبادانی

با تو ام، تو!مرا به یاد می آوری؟تو رهبر، تو رئیس‌جمهور، نخست‌وزیر یا هر مقام عالی‌رتبه‌ای که قرار است به‌تهران بیایی و در نشست جنبش عدم تعهد شرکت کنی!

اندکی فکرکن به‌طور حتم مرا به‌یاد می‌آوری. اگر مشغله کاری یا دغدغه فکری مانع به‌یاد آوردنت می‌شود، به‌اعضای دفترت، اهالی خانه‌ات بگو به آرشیو اخبار مراجعه کنند یا آلبوم عکس‌های یادگاری‌ات را ورق بزنند، مرا خواهی دید یا نامم را خواهی شنید.

من همان روزنامه‌نگارم که در سازمان‌ملل یا نشستی بین‌المللی و منطقه‌ای یا دیداری دو جانبه با مقام‌های ایرانی، چند سال پیش با تو گفت‌وگو کردم یا عکسی خبری از تو و هیات همراهت برداشتم. یادت آمد؟ من همان خبرنگارم، عکاسم یا صاحب یک سایت‌خبری که اکنون در زندان‌های مخوف ایران محبوسم؛ تنها به‌جرم دموکراسی‌خواهی، طلب حقوق‌بشر و طرح این پرسش که “رای من کجاست؟”. اگر شرمنده نبودی و به‌تهران آمدی نزد من هم بیا، در زندان اوین تهران، رجایی‌شهر کرج، کارون اهواز و دیگر زندان‌های ایران.

یادت می‌آید؟ شاید آن زمان سرت شلوغ بود و من دور؛ اما آن منِ دیگر را چرا به‌یاد نمی‌آوری؟ منِ سیاستمدار. همان که درنشست مجمع‌عمومی سازمان‌ملل، جلسه‌های مکرر جنبش عدم‌تعهد در اقصی‌نقاط جهان در کنارت نشستم و در مورد مسائل جهانی و منطقه‌ای، جنگ و خشونت، صلح و حقوق‌بشر، فقر و فحشا، محیط‌زیست و لایه اوزون، تبادل نظر کردیم.

شاید همین تو بودی که در تهران، نیویورک، هاوانا، دهلی‌نو، هراره، جاکارتا، کوالالامپور و جاهای دیگر، نسبت به میرحسین موسوی و سیدمحمد خاتمی ابراز ارادت کردی و با آنها عکس یادگاری گرفتی؛ همان‌ها که اکنون یکی به‌همراه همسرش خانم زهرا رهنورد، در حصر خانگی‌است و دیگری ممنوع از فعالیت سیاسی، بین‌المللی و حتی ممنوع‌الخروج از کشور است.

باز هم یادت نیامد؟ شاید در آن‌زمان جزو اعضای هیات‌دولت یا کادر دیپلماتیک نبودی و در مجلس و پارلمان کشورت فعالیت می‌کردی. پس باید اجلاس سران بین‌المجالس تهران یا نشست پارلمان‌های اسلامی و جهان را به‌خاطر بیاوری، من هم آنجا بودم و در کنار تو؛ همچون مهدی کروبی، دیگر نامزد انتخابات خرداد 88 که او نیز اکنون در حصر خانگی‌است و از دیدار همسر و فرزندانش محروم.

بار دیگر می‌گویم؛ اگر شرمنده نبودی و به‌تهران آمدی، اگر اجازه دادند، نزد من هم بیا. تمام تلاش‌ات را به‌کار ببر، موانع را از سر راهت بردار، حتما بیا. به زندان اوین تهران، رجایی‌شهر کرج، کارون اهواز و زندان‌های دیگر.