گفت و شنید

نویسنده
پرستو سپهری

گفت و گو با محسن حسینی

سکوت در برابر ظلم جایز نیست…

محسن حسینی دانش آموخته رشته نمایش از کشور آلمان است که چند سالی است به عنوان بازیگر و کارگردان تئاتر ایران مشغول فعالیت است. حسینی که سال ها قبل به دلیل بی مهری های مدیران تئاتر ترجیح داد مدتی از تئاتر فاصله بگیرد امسال بار دیگر با نمایش “آنتوان آرتو” به صحنه بازگشته اما  می گوید که همچنان تغییری در رفتار مدیریتی تئاتر را احساس نمی کند… شکایات و انتقادهای این چهره ی پر سابقه ی تئاتر ایران از مسئولین فرهنگی را در ادامه ی این صفحه از پی بگیرید…

 

 

آقای حسینی، شما پس از سال ها با نمایشی در بخش تجربه های نو جشنواره تئاتر فجر به صحنه آمدید. اوضاع جشنواره امسال را چگونه ارزیابی می کنید؟

متاسفانه باید بگویم که جشنواره تئاتر فجر در ایران تبدیل به محفلی برای تجربه دانشجویانی شده است که نخستین کارهای خود را در آن مورد آزمون و خطا قرار می دهند. جشنواره ای که روزگاری درآن امثال بیضایی، سمندریان، قطب الدین صادقی و بسیاری از بزرگان و فرهیختگان هنر ایران کار می کردند و گروههای قدرتمندی از کشورهای صاحب تئاتر به تهران می آمدند، امروزه به دلیل ناکفایتی مدیران و مسئولان، تبدیل به مهدکودکی شده است که دایره تجربیات دست و پا شکسته برخی را پوشش می دهد. از دو ماه گذشته تمرینات نمایش “من، آنتونم آرتو” را برای شرکت در جشنواره تئاتر فجر آغاز کردم که به در خواست مسئولان جشنواره، این نمایش را در بخش تجربه‌های نو این جشنواره شرکت دادم. این در حالی است که این امر به درخواست من صورت نگرفته زیرا این بخش در جشنواره تئاتر فجر ایران به درستی مشخص نشده و بیشتر کارگردان‌هایی که نخستین تجربه حرفه‌ای خود را در تئاتر دارند و دانشجو هستند در این بخش شرکت می‌کنند.

 

تا برپایی جشنواره تئاتر فجر یک ماه و اندی باقی مانده است. سطح برپایی این فستیوال را چگونه قلمداد می کنید؟

به هرحال از قدیم می گویند مشت نمونه خروار است. آثار اعلام شده در مرحله بازخوانی را ببینید. تنها نام دو یا سه نفر با تجربه های تئاتر را درآن می بیند. نگاهی به سیاست گذاران جشنواره و کارنامه کاری شان بیندازید. تعاریف و مفاهیم از بطن کار مسیر منحرفی را انتخاب کرده است. به طور نمونه من در بخش تجربه‌های نو در کنار دانشجویان اسبق خود فعالیت می‌کنم و این در حالی است که این نمایش به دلیل ماهیت بین‌المللی آرتو باید در بخش مسابقه بین‌الملل شرکت کند و به اجرا برای گروه‌های بین‌الملل نیز گذاشته شود. به قول شما پس از گذشت 5 سال در سمت کارگردان به تئاتر بازگشتم و طرح نمایش “من، آنتونم آرتو” را حدود 25 صفحه به همراه نسخه‌ای از متن این نمایش به گروه بازبینی تحویل دادم و در ابتدا هیچ گونه ایرادی از متن این نمایش گرفته نشد، اما بعد، پس از بازبینی این نمایش گروه بازبینی می‌گویند که تمام نمایش‌های این بخش مشروط هستند و نمایش شما نیز مشروط به آماده شدن کامل است؟ چون قید مشروط را برای تمامی گروه‌های این بخش دانشجو‌ها نیز به کار گرفته‌اند و کار من را در قیاس با این آثار قرار می‌دهند.

 

وضعیت دیگر گروههای شرکت کننده به چه شکلی است؟
قول می دهم با این روندی که پیش گرفته اند کار هیچ گروهی برای شرکت در جشنواره تئاتر فجر آماده نمی‌شود زیرا بودجه گروه‌ها به طور کامل پرداخت نمی‌شود و گروه‌ها نمی‌توانند آکسسوار خود را آماده کنند و تنها گروه‌های بین‌الملل نمایش خود را به طور کامل ارائه می‌دهند زیرا از ماه‌ها پیش آماده بودند. واژه کامل بودن نمایش برای جشنواره‌های حرفه‌ای اروپاست نه ایران که به گروه‌ها کمک هزینه و حتی مکان مناسبی برای تمرین نمایش اهدا نمی‌شود.

عصبانیت شما از سیستم جشنواره تا چه اندازه مربوط به مشروط شدن نمایشتان است؟

ربطی به مشروط بودن نمایش من ندارد. درباره شرط و شروط های اعمال شده داوران موظف به توضیح هستند و تا زمانی که این اتفاق نیفتد اجرایی از تئاترم در فجر نخواهم داشت. گله های من مساله همه گروههای است که در این فستیوال حضور دارند و درد همه ان کسانی است که اجازه کار نداشتند وخانه نشین شده اند. به نظر می رسد جشنواره تئاتر و فیلم فجر در این روزها تبدیل به یک شوخی شده و رویدادی علی السویه قلمداد می شود که فقط باید سالیانه به شکل بی سرو صدایی بیاید و برود. چه تعدادی از گروههایی که سال گذشته در جشنواره حضور داشتند موفق به اجرای عمومی کارهایشان شدند؟ بحث پرداخت هزینه های منعقد شده با گروهها تا چه اندازه عملیاتی شد؟ آقای پارسایی سال گذشته آمدند و رفتند. با رقم های میلیاردی برای جشنواره فجر آمدند و با همان رقم ها هم رفتند. نمی خواهم آبروی کسی را ببرم و یا دعوایی را سر دهم. واقعیت همین است. چرا اداره بازرسی ومالیات پیگیری منابع مفقود شده مالی مرکز هنرهای نمایشی را انجام نمی دهد. پس از اینکه ایشان هم تشریف بردند یک فردی از جنس خود را به عنوان دبیر جشنواره گذاشتند تا کنترل امور باز هم در دست باشد. شبکه مافیای تئاتر ایران به دست کسانی افتاده است که به واقع خون بر شیشه کرده  اند و پاسخگوی هیچ مساله ای هم نیستند.

 

حال، چه باید کرد؟

باید در برابر این شرایط ایستادگی کرد. همین. سکوت و لب به سخن نیاوردن مساله ها را حل نمی کند. این سکوت احساس کارآمدی را با خود به همراه می آورد. مدتی است که هنرمندان تئاتر در زمنیه مدیریتی حرف می زنند و انتقاد می کنند. این خوب است که همه بشنوند در برابر ظلم سکوت جایز نیست. حق گرفتنی است و در این اوضاع بایدحق را گرفت.