بالاخره سه حالت که بیشتر ندارد:یا یک نفر معنی جریان عسگراولادی را نمی فهمد، یا یک نفرمعنی جریان را بطور کلی هم نمی فهمد، یا یک نفر اساسا هیچ چیز نمی فهمد، برای همین هم رفته امام جمعه عبور موقت تهران شده. از روزی که این بنده خدا حبیب الله عسگراولادی توی آینه به خودش نگاه کرده و احساس کرده پایش لب گور است و آفتاب عمرش لب بوم و دلش نخواسته برای خوشامد کسی حرف بزند و گفته “من موسوی و کروبی را اهل فتنه نمی دانم”، تا همین الان سیصد و چهل و هشت نفر از افراد مسئول و منصوب و آویزان و متصل نظام بر علیه اش بیانیه و نامه سرگشاده و نامه سر بسته صادر کرده اند که الله و بالله باید بدانی. اصلا مگر دست خودت هست که نمی دانی؟
از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که تاریخ تولد و عقایدشان به قبل از پیدایش چرخ و در مواردی سنگ آتشزنه برمی گردد و حزب موئلفه را تهدید کردند بگیییییییر، تا همین دسته گل های نو شکفته باشگاه خبرنگاران جوان و رجا نیوز که هنوز پشت لبشان سبز نشده و تنها محصول فکری شان هنوز کف نکرده، ولی می خواهند همه مردم دنیا را به زور بفرستند بهشت هواخوری. بعد احمد خاتمی نه زیر گذاشته و نه رو اعلام کرده:“رسانه های غربی می خواهند تطهیر سران فتنه را به جریان تبدیل کنند” یکی هم نیست به این عضو برجسته نظام بگوید، مرد ناحسابی یا نامرد حسابی! الان این رسانه های غربی مادر مرده دقیقا کجایش را می خواهند به جریان تبدیل کنند؟ خب شما خودتان به خودتان شک دارید، به رسانه های غربی چه مربوط؟
اصلا من خودم به عنوان نماینده رسانه های غربی پیشنهاد می کنم برای اینکه خیالتان راحت بشود و رسانه های غربی هم جریان سازی نکنند، این سران فتنه را اعدامشان کنید. الان هم که مد شده، تماشاچی هم زیاد دارد. خرجش دو سه متر طناب است، اصلا طنابش را هم ما خودمان از اینجا برایتان می فرستیم که به بیت المالتان فشار نیاید . بالاخره نمی شود که سران فتنه همینطور راست راست توی خانه خودشان در حصر در کمال آزادی بچرخند، رسانه های غربی هم هی جریان سازی کنند، نظام مقدس هم هی دچار شکاف عمیق بشود. هزینه سازی هم یک حدی دارد. بیخودی سه سال آزگار هم خودتان را به در و دیوار زدید، هم سر و کله مردم را به جسم سخت برخورد دادید، هم هرکس دم دستتان بود را با مرگ طبیعی فرستادید آن دنیا، که مردم یادشان برود و در موردشان حرف نزنند، خب نشد. تقصیر شما که نیست. رافت اسلامی تان جواب نداد. احتمالا جنسش چینی بوده خوب عمل نکرده، الان بین خودتان هم دارند در موردشان حرف می زنند.
از حماسه خودجوش نه دی و نوزده دی و سایر اقدامات خودجوش جانم فدای رهبر و ما اهل کوفه نیستیم هم که بخاری بلند نشد. با اتوبوس آمدند ساندیس و کیک خوردند، حقوقشان را هم دولا و پهنا گرفتند، بعد هم رفتند دنبال کارشان، اگر دوباره هم بخواهند به صورت خودجوش بیایند، یک عالمه خرج و مخارج دارد که توی این وضعیت اقتصادی و تحریم نفت مقرون به صرفه نیست، فقط مواضع هسته ای نظام باد می کند.
از همه مهم تر، این وسط کاری که نکردید نکردید، عصمت آقا را هم مفت و مجانی به باد دادید رفت. بند خدا با این تن ناسالم و جان ناقابلش خودش را انداخت وسط و با ماشین از روی مردم رد شد و پایش را گذاشت روی صورت مردم که نشان بدهد، یک از چهل میلیون بیشتر است. بعد همان کسی که نظرش به نظر آقا نزدیک تر بود انحراف کرد، جفت پا رفت توی بصیرت آقا، شما هم پشت سرش.
الان یک نظام پاره پاره مانده روی دستتان که از هر طرف بگیری ده تا سوراخ و شکاف می زند بیرون، یک رهبر بی عصمت که بصیرتش از وسط جر خورده، فصل الخطابش با فصل البساطش یکی شده، یک رئیس جمهور خدمتگذار هم مانده سر دلتان که رایحه خوش خدمتش از همه جا پیچیده، دیگر معطل چی هستید؟ با بیانیه و نامه سرگشاده سر و ته این قضیه به هم نمی آید. اعدامشان کنید برود. اصلا به جای سه متر شش متر طناب می فرستیم، عسگراولادی را هم به پیوست سران فتنه اعدامش کنید برود پی کارش حالا درست وسط همه این مشکلات یاد حربن یزید ریاحی افتاده، اتفاقا طرف پیر هم شده دو روز بخیساندش در اوین به جاسوسی برای اسرائیل از دوره نئاندرتال تا همین حالا اعتراف می کند جیک ثانیه، از قضا جلوی خانه هنرمندان هم اعدام شان کنید مبادا یک کارتان دلیل و منطق و عقلانیت داشته باشد.
از این گذشته، اصلا آزادی انتخابات دارد از سر و روی مملکت می رود بالا، می پرد پایین. هر چقدر هم آدم تصمیم می گیرد بی بصیرت بازی در بیاورد و گول تبلیغات استکبار جهانی را درسته بخورد و کلیدواژه های رژیم صهیونیستی را تکرار کند و از عربستان پول بگیرد و چشمش را ببندد، باز هم نمی شود. این آزادی انتخابات را از در بیرونش می کنی، مثل گربه از پنجره می آید تو خودش را فرو می کند توی چشم بیننده.
الان نمونه اش همین انتخابات سازمان نظام پزشکی. یعنی بزرگترین و قدیمیترین سازمان غیردولتی در ایران ، که سال سی و پنج تاسیس شده. پنجاه و پنج شش سال پیش. هیچ ربطی هم به دولت و سیاست ندارد. حدود دویست هزار عضوش هم، یعنی پزشک، دندانپزشک، داروساز، ماما، دکترای علوم آزمایشگاهی، فیزیوتراپ، بینایی سنج و … کارشان هیچ ربطی به سیاست ندارند. ولی چه فرقی می کند؟ انتخابات آزاد اینجا هم خودش را نشان می دهد. کجا؟ دقیقا همین جا …
الان صلاحیت شهاب الدین صدر، که خودش رئیس فعلی سازمان نظام پزشکی هست تایید نشده. یعنی چی؟ یعنی رئیس فعلی این سازمان برای اینکه دوباره رئیس همین سازمان بشود صلاحیت ندارد… خب؟ خب که خب. صلاحیت ندارد. همین. تمام. یعنی اینکه الآن هست و دارد تصمیم می گیرد صلاحیت ندارد که فردا هم باشد، ضمنا اگر به همین که هست و صلاحیت ندارد یک کلمه حرف بزنی چنان برخوردی با شیئی سخت می کنی که دو روزه به مرگ طبیعی بمیری و مادرت خبرت را بدهد به بی بی سی.
صلاحیت محمدرضا ظفرقندی، که رئیس اسبق این سازمان بوده هم، تایید نشده. این یکی یعنی چی؟ این یکی هم یعنی وقتی رئیس فعلی اش صلاحیت ندارد، رئیس قبلی اش غلط می کند فکر می کند صلاحیت دارد. اصلا شما برای چی کاندیدا شدی؟ یک دوره رئیس بودی بس است. برو به کارت برس. برو دیگر از طرف ها پیدات نشود. اینجا یک نفر سی سال رئیس است حتی اگر همه مردم و حتی رفقای خودش هم بگویند بیا پائین نمی آید، بقیه هم حتی اگر چهل میلیون رای بیاورند، رئیس نمی شوند که هیچ، صلاحیت ندارند درجه بگذارند فلانجای مریض.
محمدرضا نوروزی، قائم مقام و رئیس صندوق رفاه سازمان نظام پزشکی هم همینطور. همینطور چی؟ همینطور نخود چی، خب همینطوری صلاحیت نداشته. یعنی همینطوری بی صلاحیت قائم مقام و رئیس صندوق رفاه بوده… بوده، حالا دیگر نیست. ملاک حال فعلی افراد است. شما مشکلی داری؟
تقی نوربخش،عضو شورای عالی نظام پزشکی هم؟ بله، تقی نوربخش،عضو شورای عالی نظام پزشکی هم … تازه همه اینها به کنار، مصطفی معین که خودش یک زمانی وزیر بوده و کاندیدای ریاست جمهوری هم، صلاحیتش تایید نشده… حالا باز بگویید انتخابات آزاد نداریم؟ اصلا ما در این سی سال کدام انتخاباتمان آزاد نبوده؟اگر انتخابات آزاد نداریم پس اسم این انتخاباتی که برگزار می شود چیست؟
من می ترسم آخرش این انتخابات آزاد یک کاری دست مسئولان نظام بدهد، اینهمه آزادی هم خوب نیست. همین اینکه برگزار می شود، بس است. مهم نفس کار است که انجام می شود… والا به خداااا